ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
دکتر مجید سرمدی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ۲۰ مهر، روز حافظ اظهار کرد: جایگاه حافظ در شعر فارسی کاملاً واضح و مشخص بوده و در بلندترین بخش شعر کلاسیک ایران قرار گرفته است. حافظ در اشعار خود از مباحث و مبانی سخن گفته که با فرهنگ دیرینه ایرانی و اسلامی کاملاً در پیوند بوده و مردم آن را میفهمیدند.
وی افزود: در مباحث اجتماعی، بعد از سنایی که پیشکسوت سرودن غزل است، حافظ برای نخستینبار غزل را اخذ کرده و بنمایه آن را که در رابطه با توصیف عشق، عاشق و معشوق است، با مفاهیم اجتماعی درآمیخته است. بنابراین، چون مردم در اجتماع زندگی میکردند، حافظ را مأمنی و مرجعی برای مطالعه و آرامش قلوب خود در نظر گرفتند.
سرمدی ادامه داد: ماندگاری حافظ در شعر فارسی و محبوبیت او میان مردم علل بسیاری دارد که در این مختصر نمیتوان همه را بیان کرد، اما به طور خلاصه، حافظ از بطن جامعه و زندگی زیستی مردم، در بهترین چینش و اوج فصاحت و بلاغت سخن گفته و صرفاً به مباحث عاشقانه نپرداخته است.
وی بیان کرد: مردم میتوانستند در آیینه شعر حافظ زندگی خود را ببینند، همزادپنداری کرده و آرامش بگیرند؛ چراکه شخصی دانشمند و فرهیخته همچون حافظ دردهای آنان را میفهمیده و آن را با لحنی متفاوت و شیرین بیان میکرد. او در برابر موضوعاتی چون ریاکاری، مشکلات اقتصادی و سختگیریهایی که رواج داشته؛ از میل به زندگی، آزادی، خوشزیستن و خروج از ناامیدی سروده است و در چنین شرایطی به عشق میپردازد و آن را به مردم توصیه میکند.
غزل و زندگی، دو بال پرواز حافظ
این استاد دانشگاه بیان کرد: حافظ در دیوان خود سراسر از عشق سخن میگوید و این موضوع باعث تعلق خاطر مردم شده و آنان را به زندگی امیدوار میکند. مباحث اجتماعی آن دوره در دیوان حافظ آمده و مردم در آن ساحت زندگی میکردند و ریشه آن را میفهمیدند. از سوی دیگر، مباحث دینی جامعه که مردم با آن خو گرفته بودند، به کرّات و به شیوههای مختلف در اشعار حافظ ذکر شده است.
وی عنوان کرد: اسطورههای پیش از اسلام مانند جام جم، خسرو، سیاوش و دیگر اسطورههای ملی و ایرانی در دیوان حافظ آمده و میتواند بخش اعظمی از اقبال مردم به حافظ باشد که موجب الطاف مردم و در نتیجه ماندگاری حافظ تا به امروز شده است.
سرمدی گفت: دیوان حافظ برخلاف دیوان بسیاری از شعرای دیگر مختصر است. حافظ بیش از ۴۰۰ غزل سروده که کوتاه و دلنشین است. به زبانی خاص سراییده شده که هم برای عوام قابل فهم است و هم برای خواص، بنابراین گستردگی مخاطبان باعث شده در طول تاریخ ماندگار بماند.
عضو علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیامنور استان البرز اظهار کرد: نوع بیان حافظ چندساحتی و چندصدایی است و همین باعث شده میان مردم رواج زیادی پیدا کند؛ بهطوریکه به آن تفأل میزنند و آن را جزئی از زندگی خانوادگی و اجتماعی خود میدانند. مردم در وانفسای زندگی، در تردیدها و شکها از دیوان حافظ مشورت میگیرند.
وی ادامه داد: معتقدم نخستین غزل حافظ که «الا یا ایهاالساقی» است، برخلاف عرف رایج و ترتیب الفبایی در ابتدای دیوان گنجانده شده است؛ این خود نوعی برائت استهلال و دعوت است. وقتی مردم این غزل را میخوانند، به خواندن اشعار دیگر ترغیب میشوند. این غزل توانسته در وهله اول مردم را مجذوب خود کرده و باعث گرایش آنان به خواندن حافظ شود.
حافظ، میراثدار عشق، عقل و اندیشه ایرانیان
وی خاطرنشان کرد: میدانیم در خانههای ایرانیان، چه در داخل و چه در خارج از کشور، در سفرها و اعیاد باستانی، کتابهای مقدس دینی نظیر قرآن حضور دارد. جالب است که دومین کتاب نیز دیوان حافظ است که جایگاه ویژهای دارد و در اکثر خانهها یافت میشود. تأیید این موضوع آن است که هنوز، با وجود کاهش مطالعه و فروش کتاب در کشور، بالاترین تیراژ انتشار مربوط به دیوان حافظ است.
این مدرس دانشگاه گفت: انسان همیشه انسان است و معاصر و قدیمی ندارد. ساحات انسانی ثابت هستند و فقط شکل زندگی فرق میکند. عشق و احساسات از آغاز خلقت انسان وجود داشته و همه اینها در شعر حافظ آمده است. هر انسانی در هر دورهای میتواند با مطالعه اشعار حافظ نوعی همراهی، همدلی و آرامش بیابد.
وی افزود: در شعر حافظ دعوت به وفاق، مروت با دوستان، مدارا با دشمنان، دوری از غم، سرخوشی و امید به زندگی آمده و این موارد در هر دورهای برای انسان جذاب و انگیزهبخش است.
سرمدی تصریح کرد: شعر حافظ ویژگیهای ممتازی دارد. او میراثدار ادبیات ماقبل خود است و از سعدی، مولوی و خیام تأثیرات زیادی گرفته است. چون این سه شاعر میان مردم محبوب بودند، حافظ آموزههای آنان را با زبان مخصوص خود تلفیق کرده و به بیانی ویژه رسانده است؛ زبانی که هیچکس نتوانسته به مهارت او در آن دست یابد و همین مهارت جایگاهش را در ادبیات فارسی ممتاز کرده است.
وی ادامه داد: ایهام، کنایه، استعاره و اصطلاحات عامیانه به شعر او امتیاز بخشیده و موجب استقبال گسترده مردم شده است. سعدی در ساحت عاشقانه و حکمتآمیز، مولوی در حوزه عرفان و معنویت و خیام در ساحت هستیشناسی سخن گفتهاند؛ اما حافظ مجموعه این دیدگاهها را در شعر خود گرد آورده و از هر کدام بهره برده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیامنور استان البرز یادآور شد: در واقع، حافظ میراث پیشینیان را بهخوبی گردآوری و با بهترین زبان بیان کرده است. در فرهنگ ایرانی، کنایهگویی و دوپهلو سخن گفتن رواج داشته و حافظ از این سنت در زبان خود بهره فراوان برده است؛ از همینرو جایگاهش در میان مردم ممتاز شده است.
حافظ، شاعر متفکر و ماندگار در زمان
وی با بیان اینکه شاعر یعنی کسی که شعوری بیش از دیگران دارد، گفت: شعور در اینجا به معنای دریافت و ادراک هستی است. شاعر چیزهایی را در هستی میبیند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند و آن را در قالب شعر بیان میکند. از این رو شاعر یک متفکر است و چون در بطن جامعه زیست میکند، به نکات ریز و درشت زندگی مردم توجه دارد.
سرمدی ادامه داد: هر متفکر اجتماعی ناگزیر منتقد زمانه خود میشود، زیرا وقتی در زندگی مردم میاندیشد، کاستیها و راستیها را میبیند و به نقد میکشد. من معتقدم حافظ یک متفکر اجتماعی مؤثر بوده و به تبع آن منتقد زمانه خود نیز محسوب میشود؛ چراکه از مسائلی انتقاد کرده که همواره وجود داشته و تا زمانی که این مسائل در زندگی انسان جاری است، اشعارش تازگی دارد.
وی درباره جایگاه حافظپژوهی در دانشگاهها گفت: جایگاه حافظپژوهی در دانشگاههای کشور تا حدودی مقبول است، اما متأسفانه بسیاری از استادان برای کسب امتیاز، مقاله مینویسند و چه موضوعی بهتر از حافظ که میتوان از آن دهها موضوع پژوهشی استخراج کرد. با این حال، ای کاش حافظ از محیط رسمی دانشگاه فراتر میرفت و در جامعه جاریتر میشد.
سرمدی اذعان کرد: دانشگاه با قوانین خشک و اداری نمیتواند محل پرورش ادبیات باشد. ادبیات باید در متن جامعه جریان داشته باشد و خوشبختانه در دانشگاه پیامنور با حضور استادان برجستهای چون دکتر پورسعید، این مهم در حال تحقق است.
وی درباره پیوند بیشتر نسل جوان با شعر و اندیشه حافظ گفت: هر چیزی را میتوان با تبلیغ و فرهنگسازی به نسلهای بعدی منتقل کرد. باید شعر حافظ را درست بخوانیم و معنا کنیم و با شور و جذبه آن را به نسل آینده برسانیم.
این مدرس دانشگاه افزود: یکی از راهها، همان است که استادان موسیقی چون شجریان پیمودند؛ او با آوازهای دلنشین شعر حافظ را عمومی و همگانی کرد. باید با نسلهای جدید با نگاهی نو و زبانی تازه ارتباط برقرار کرد. حافظ را نباید تنها در قید عرفان یا قالبهای کهن محدود کرد، بلکه باید با رویکردهای نو، نسل جوان را با او همراه ساخت.
وی تأکید کرد: در این زمینه نقش رسانهها و نظام آموزشی بسیار مؤثر است. متأسفانه کمکاری شده و کمترین برنامهها و گفتوگوها درباره حافظ، بهویژه در رسانه ملی، وجود دارد. باید درباره حافظ بیشتر صحبت کرد، او را شناخت و به نسلهای آینده معرفی کرد.
انتهای پیام