ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در چارچوب تحلیلهای مربوط به دومین سالگرد عملیات تاریخی طوفان الاقصی، ناصر قندیل، تحلیلگر و پژوهشگر امور راهبردی منطقه و سردبیر روزنامه لبنانی البناء اعلام کرد که نبرد طوفان الاقصی نبردی حیاتی است که کفه ترازو را به نفع آرمان فلسطین سنگین کرده و ضعف و شکست ارتش رژیم صهیونیستی را که ادعای شکست ناپذیری داشت، آشکار ساخت.
ناصر قندیل در یک تحلیل استراتژیک، جزئیات رویکردهای راهبردی نبرد طوفان الاقصی و مسیرهای آن را دو سال بعد از آغاز این نبرد مورد بررسی قرار داده که محور اصلی آن به شکل زیر است:
محور اول؛ باز تعریف منطق و هویت درگیری فلسطینی- صهیونیستی
منطق درگیری تاریخی میان مقاومت و رژیم اشغالگر صهیونیستی بر این معادله استوار است که اسرائیل تنها در صورتی پیروز میشود که به یک پیروزی مطلق برسد و مقاومت هم در صورتی شکست میخورد که دچار شکست مطلق شود.
بر اساس این اصل؛ ناتوانی رژیم صهیونیستی در رسیدن به پیروزی مطلق و در عین حال پایداری مقاومت و اجتناب از شکست مطلق، به خودی خود یک پیروزی راهبردی برای مقاومت و یک شکست راهبردی برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود.
محور دوم؛ نتایج استراتژیک مستقیم عملیات طوفان الاقصی
نبرد طوفان الاقصی به خودی خود ضربه مهلکی به وجهه رژیم صهیونیستی در چند حوزه اصلی وارد کرد:
- در هم شکستن وجهه ارتش شکست ناپذیر اسرائیل؛ جایی که عملیات طوفان الاقصی با اولین ضربه محکم، چهره افسانهای ارتش رژیم اشغالگر را نابود کرد.
این شکست در سطوح مختلفی از جمله شکست اطلاعاتی آشکار شد؛ جایی که رژیم صهیونیستی علی رغم برتری فنی و علمی خود با حمایت نامحدود آمریکا و غرب، نتوانست عملیاتی به این بزرگی که نیاز به آمادهسازی طولانی و محرمانه داشت را پیش بینی کند.
در سطح نظامی و میدانی هم عملیات طوفان الاقصی ضربه شدیدی به ارتش رژیم صهیونیستی وارد ساخت؛ زیرا 1200 رزمنده مقاومت فلسطین توانستند لشکر غزه ارتش رژیم صهیونیستی را که یکی از مهمترین لشکرهای نخبه این ارتش و مجهز به بالاترین سطوح فناوری و متشکل از 10 هزار نیرو است را شکست دهند و تنها در عرض 4 ساعت کنترل شهرکهای صهیونیست نشین اطراف غزه را در دست بگیرند.
-اعتماد شرکا و متحدان رژیم صهیونیستی به این رژیم متزلزل شد. رژیم اشغالگر در این جنگ خودش را به عنوان یک موجودیت غیرقابل اعتماد مقابل غربیها آشکار ساخت و شک و تردیدهای زیادی در مورد قدرت و آمادگی آن به وجود آمد. ورود سران غرب به منطقه از همان روزهای اول عملیات طوفان الاقصی، گواه این احساس آنها بود که موجودیت اسرائیل به خطر افتاده است.
-همچنین اعتماد شهرک نشینان صهیونیست به نهاد نظامی و سیاسی این رژیم هم به شدت تضعیف شد و آنها متوجه شدند ارتش که در واقع گاو مقدس اسرائیلیها بود، قدرت محافظت از آنها را ندارد. همچنین برای شهرک نشینان ثابت شد که جبهه داخلی آنها فاقد امنیت بوده و از هر سو میتواند مورد حمله و نفوذ قرار بگیرد.
-عملیات طوفان الاقصی پروژه عادی سازی و معامله قرن را فرو ریخت؛ زیرا پروژه عادیسازی رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی بر این فرض استوار بود که اسرائیل میتواند از این کشورها محافظت کند، اما عملیات طوفان الاقصی نشان داد که خود اسرائیل نیاز به محافظت دارد. بنابراین پایه و اساسی که توافقهای عادیسازی اعراب و اسرائیل بر آن بنا شده بود، تضعیف گشت.
محور سوم؛ تحلیل روند جنگ دو ساله
نبرد طوفان الاقصی طی دو سال، حقایق استراتژیک جدیدی را آشکار کرد که به این شکل است:
-مردم و مقاومت فلسطین در نوار غزه، در این باریکه کوچک اما پرجمعیت، توانایی خود را در پایداری مقابل ماشین جنگی بزرگ ارتش رژیم صهیونیستی که از نظر مالی و نظامی توسط آمریکا و کل غرب پشتیبانی میشود، به نمایش گذاشته و یک مقاومت افسانهای را نشان دادند که همه جهان را متحیر کرد. این به خودی خود یک دستاورد راهبردی به شمار میرود.
-حقیقت بعدی، شکست نظامی صهیونیستهاست؛ جایی که بعد از دو سال جنگ، ارتش اشغالگر با همه تواناییهای خود در سطح هوایی، دریایی و زمینی و با برخورداری از حمایت نامحدود آمریکا و غرب نتوانسته مقاومت را شکست دهد یا به یک پیروزی نظامی قاطع برسد.
تنها کاری که ارتش صهیونیستی با ماشین جنگی عظیم خود در این مدت انجام داده کشتار غیرنظامیان و زنان و کودکان بیگناه بوده است که این دستاورد نظامی به شمار نمیرود.
-واقعیت سوم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جبران شکست نظامی در جنگ غزه به راهکار سیاسی متوسل شدهاند و طرح فریبکارانه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که اکنون مطرح شده در همین راستا قرار دارد و گواه شکست صهیونیستها در تحقق اهداف جنگی خود است. در واقع آمریکا میخواهد آنچه را که اشغالگران در میدان نبرد به دست نیاوردند، از طریق راهکار سیاسی به آنها بدهد.
محور چهارم؛ مقایسه خسارات راهبردی مقاومت و رژیم صهیونیستی
تفاوت اساسی در مقایسه خسارات مقاومت و صهیونیستها، توانایی جبران این خسارات است. به عنوان مثال مقاومت خسارات سنگینی را متحمل شد اما قابل جبران است. در سطح انسانی، مقاومت تعداد زیادی از رهبران و فرماندهان خود را از دست داد، اما تجربه و همچنین شواهد کنونی نشان میدهد که رهبران و فرماندهان جدیدی ظهور میکنند و خون شهدا نسلهای جدیدی از رزمندگان مقاومت را پرورش میدهد.
در اینجا باید به گزارش روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال استناد کنیم که در آن آمده بود: تعداد نیروهای حماس در مقایسه با ابتدای جنگ غزه به طور قابل توجهی افزایش یافته و همچنین کارخانههای اسلحه سازی این جنبش در داخل تونلها همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند و توانایی جبران خسارات مادی را دارند.
این در حالی است که خساراتی که رژیم صهیونیستی متحمل شد، جبران ناپذیر است. در اینجا به سه خسارت برجسته و غیرقابل جبران صهیونیستها اشاره میکنیم:
-بیداری افکار عمومی غرب: اولین و برجستهترین خسارتی که رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی متحمل شد این بود که افکار عمومی دنیا به ویژه غرب متوجه دروغ بودن روایت صهیونیستی شدند. ملتهای غربی بعد از جنگ غزه، به واقعیت فلسطین به عنوان یک سرزمین اشغالی و مردمی دارای حقوق پی بردند.
این تغییر در آگاهی جوامع غربی که پیشتر از حامیان سرسخت صهیونیسم و رژیم صهیونیستی بودند، بسیار مهم بوده و یک خسارت جبران ناپذیر برای اسرائیل است؛ زیرا امروز ملتهای غربی این رژیم را یک نهاد جنایتکار وحشی و غیرقانونی میدانند.
-از دست رفتن نقش عملکردی رژیم صهیونیستی: امروز از نظر دولتهای غربی، اسرائیل از یک دارایی و پایگاه نظامی پیشرفته برای غرب، به یک بار سیاسی، اخلاقی و نظامی تبدیل شده و کشورهای غربی مجبورند برای جلوگیری از فروپاشی آن، از این رژیم حمایت کنند.
-بازگشت کابوس نابودی اسرائیل: بعد از روندی که نبرد طوفان الاقصی طی کرد، بار دیگر این کابوس و پرسش موجودیتی برای صهیونیستها و حامیانشان تکرار شده؛ اینکه هیچ حکومت یهودی به 80 سالگی نخواهد رسید. در شرایطی که سران رژیم صهیونیستی از جمله شخص بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم مدعی بود که توانسته این کابوس را شکست دهد و اسرائیل را به 100 سالگی خود خواهد رساند، امروز بار دیگر صهیونیستها به شدت درباره موجودیتشان احساس خطر میکنند.
به طور کلی نبرد طوفان الاقصی یک نقطه عطف تاریخی را رقم زد و خسارات راهبردی جبران ناپذیری را به رژیم صهیونیستی، وجهه، نقش عملکردی و انسجام داخلی آن وارد ساخت.
در مقابل، مقاومت با وجود خسارات سنگین، توانایی منحصر به فرد خود را در پایداری و بازیابی نشان داد.
محور پنجم؛ نبردی که غزه را تبدیل به یک آکادمی نظامی کرد که هنر جنگ نامتقارن را به جهان میآموزد
در عملیات طوفان الاقصی، برتری کیفی مقاومت در برنامهریزی نظامی، آگاهی، سیاسی و مهارت تاکتیکی به نمایش گذاشته شد و در مقابل، شاهد رکود استراتژیک ارتش صهیونیستی بودیم؛ به طوری که مقاومت در هر مرحله از جنگ توانایی خود را در غافلگیر کردن دشمن صهیونیستی با روشهای جدید و پیشرفته عملیاتی نشان داد.
عملیات طوفان الاقصی اوج ابتکار مقاومت بود که نه تنها رژیم صهیونیستی بلکه حتی دوستان مقاومت و کل جهان را هم غافلگیر کرد. در مراحل بعدی، این عملیات در مطالعات جنگی به عنوان یکی از بزرگترین نبردهای تاریخ مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی هیچگونه نبوغ و ابتکار راهبردی از خود نشان نداده و ثابت کرد که حتی از تجارب جنگهای قبلی هم درس نگرفته است. درواقع اسرائیل به جای استفاده از تاکتیکها و روشهای جنگی جدید، به همان الگوهای راهبردی و تاکتیکی قبلی که مبتنی بر تکیه کامل به حمایتهای آمریکا و غرب است، متوسل شد.
عملیات طوفان الاقصی به عنوان الگویی از برتری تاکتیکی و فنی، درسهای نظامی و فنی بزرگی مانند کارایی امنیتی و سری را ارائه داد. موفقیت 1200 رزمنده مقاومت فلسطین در آمادهسازی، تجهیز و اجرای عملیات با محرمانگی بالا در یک منطقه جغرافیایی کوچک یعنی حدود 360 کیلومتر مربع که تحت نظارت هوایی 24 ساعته رژیم صهیونیستی قرار دارد، یک دستاورد لجستیکی و امنیتی بسیار دقیق به شمار میرود.
مقاومت همچنین توانست در سطح فناوری نیز از دشمن پیشی بگیرد و تکنیکهای نوآورانهای را برای مقابله با فناوری پیشرفته رژیم صهیونیستی به کار گرفت؛ مانند غیر فعال کردن سیستمهای هشدار اولیه دشمن و استفاده از چترهای دست ساز برای پریدن از روی دیوارها و نردههای الکترونیکی.
در اینجا لازم است که دستاورد نظامی خالص عملیات طوفان الاقصی را از تحریفات عامدانه رژیم صهیونیستی تفکیک کنیم؛ جایی که عملیات طوفان الاقصی یک عملیات نظامی به تمام معنا بود و خسارات نظامی و راهبردی ویژه خود را به دشمن وارد ساخت و برخلاف آنچه که صهیونیستها ادعا میکنند، بیش از 90 درصد شهرک نشینان صهیونیست در شهرکهای اطراف غزه در 7 اکتبر 2023 یعنی روز اجرای این عملیات، به دست خود ارتش اسرائیل کشته شدند.
یک کارشناس نظامی فرانسوی با استناد به گزارشهای موثق و آنچه که خودش در جریان بازدید از نوار غزه مشاهده کرده بود، تاکید کرد که اثرات توپخانه سنگین و بمباران هوایی را روی خانههای اسرائیلیها در شهرکهای اطراف غزه مشاهده کرده و کاملا مشخص است که سلاحهای سبک فلسطینیها نمیتوانستند چنین آثاری بر جای بگذارند.
این تایید میکند خود ارتش اسرائیل طرفی بود که خانههای شهرک نشینان و ساکنان آنها را در شهرکهای اطراف غزه مورد هدف قرار داد.
از طرف دیگر، باید به شبکه تونلها و تاکتیکهای میدانی پیشرفته مقاومت اشاره کنیم که برای خودش یک مجموعه نظامی شگفت انگیز است که ارتش اشغالگر نتوانسته و نخواهد توانست اسرار آن را کشف کند.
این شبکهها فقط تونل نیستند، بلکه لایههای به هم پیوسته و در عین حال جداگانهای هستند که به مقاومت، توانایی شگفتانگیزی برای عملیاتهای جمعی و فردی میدهند.
مقاومت فلسطین مهارت بالای خود در مدیریت نبردهای زمینی را به خوبی نشان داد و ابتدا اجازه داد نیروهای اشغالگر به آنها نزدیک شوند و سپس این نیروها را در کمینهای مرگبار گرفتار کرد.
عملیاتهای موفق مقاومت ضد نظامیان صهیونیست در محورهای مختلف غزه نشان میدهد که تعداد رزمندگان فلسطینی بعد از آغاز نبرد زمینی، چگونه زیاد شد و هزاران نفر از جوانان فلسطینی به مقاومت پیوستند.
مقاومت فلسطین توانایی قابل توجهی در تجدید نبردها در مناطقی مانند الشجاعیه، الزیتون و جبالیا در شمال نوار غزه نشان داده؛ یعنی مناطقی که ارتش صهیونیستی بارها به آنجا نفوذ کرده و مدعی بود که توانسته این مناطق را از نیروهای فلسطینی پاک کند.
محور ششم؛ ظهور و تثبیت محور مقاومت به عنوان یک واقعیت استراتژیک
یکی از مهمترین دستاوردهای استراتژیک عملیات طوفان الاقصی این بود که محور مقاومت را به عنوان یک واقعیت پایدار تثبیت کرد.
با وجود همه تلاشها و توطئهها برای از بین بردن محور مقاومت یا زیر سوال بردن وجود آن، عملیات طوفان الاقصی ثابت کرد که این محور یک نهاد منسجم با دیدگاه مشترک و توانایی هماهنگی تلاشها و تبادل تخصصها بوده و بین اعضای این محور نقاط مشترک زیادی وجود دارد.
نشانههای این امر را در روحیه بالای مبارزه در میان رزمندگان مقاومت لبنان، یمن، فلسطین و سایر اعضای مقاومت میبینیم که به وضوح بسیار قویتر از روحیه و انگیزهِ رو به زوال نظامیان صهیونیست است.
به طور کلی، عملیات طوفان الاقصی حضور محور مقاومت را به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات منطقه تحمیل نموده و این محور را به یک واقعیت استراتژیک تبدیل کرد که در هیچ یک از ترتیبات و معادلات آینده منطقه، نمیتوان آن را نادیده گرفت.
انتهای پیام/