به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران ، طاهره طهرانی: خودش گفته بود: «صددرصد روحم ایرانی است.» عمر خود را صرف اعراب و فرهنگ و زبان آنها کرده بود، ولی ایرانی بودن در تمام سطرهای نوشتهها و پژوهشهایش دیده میشود. باری ژاله آموزگار درباره او گفته بود: «اگر شرایط آذرنوش را داشته باشید و ایران بمانید و خانهای که در آن زندگی میکنید پر از آثار ایرانی باشد بسیار مهم است. او با اینکه همسری فرانسوی داشت و بهراحتی میتوانست به فرانسه برود، اما در ایران ماند و به همان شکل سنتی ایرانی زیست.» امروز ۱۵ مهر روز درگذشت آذرتاش آذرنوش است.
آذرتاش آذرنوش، فرزند محمد آذرنوش در ۲۹ بهمن ۱۳۱۶ در شهر قم به دنیا آمد. ۹ ساله بود که به دلیل شغل پدرش _رئیس حسابداری راهآهن جنوب_ همراه خانواده به اهواز مهاجرت کرد. پس از پایان دوره ابتدایی در سال ۱۹۵۰ میلادی، خانواده آذرنوش به تهران نقل مکان کردند و او در مدرسه رازی دوره دبیرستان را آغاز کرد. علاقه او به ادبیات باعث شد تا در سال ۱۹۵۶ میلادی به دبیرستان دارالفنون برود و در کنار تحصیل، به انجمنهای ادبی رفتوآمد داشته باشد. او در این دوران به شعر گفتن و چاپ آثار خود در مجلات ادبی پرداخت و همراه با دوستانش انجمن شعرا را بنیان نهاد.
ورود به دانشکده معقول و منقول
آذرنوش در سال ۱۳۳۵ خورشیدی وارد رشته ادبیات عرب دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران شد. پس از یک سال تحصیل، در مسابقهای برای دریافت بورسیه تحصیلی عراق شرکت کرد و برنده شد. با این حال، انقلاب عراق و التهابات آن او را مجبور کرد که پس از دو سال تحصیل در این کشور، به ایران بازگردد. او در سال ۱۳۳۸ شمسی از دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهیات دانشگاه تهران) فارغالتحصیل شد. از آنجا که آن زمان رشته ادبیات عرب در ایران کرسی دانشگاهی نداشت، آذرنوش برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.
در فرانسه، او با تسلط بر زبان فرانسه و عربی، از اولین رساله دکتری خود را با موضوع تحقیق و ترجمه بخشی از کتاب «طبقات الشعراء» ابن معتز دفاع کرد. علاقه او به دانش عربی باعث شد که یک بار دیگر در مقطع دکتری ثبت نام کند. وی در بخش عربی کتابخانه ملی پاریس، بهعنوان کتابدار مشغول به کار شد و موفق به کشف دو نسخه نادر از کتاب «خریده القصر» اثر عمادالدین اصفهانی در مراکش و اندلس شد. این آثار با راهنمایی شارل پلا تصحیح شدند و او از دومین رساله دکتری خود دفاع کرد. کتاب خریده القصر در سال ۱۹۷۲ میلادی در تونس منتشر شد.
رفتن به اروپا و بازآمدن به ایران
آذرنوش پس از دریافت دکترای دوم خود، به ایران بازگشت و فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را با جدیت ادامه داد. یکی از نخستین فعالیتهای او در بنیاد فرهنگ ایران بود، جایی که به پژوهش در زمینه واژههای فارسی معرب پرداخت و ترجمه کتاب ارزشمند «فتوح البلدان» اثر بلاذری را به پایان رساند.
او علاوه بر تخصص در ادبیات عرب، به زبانشناسی و زبانهای کهن سامی، مانند زبان آرامی پرداخت تا بتواند درباره کلمات مُعَرَّب پژوهشهای عمیقتری انجام دهد. در نیمه دهه پنجاه شمسی، او از معاونت دانشکده استعفا داد و برای ادامه تحقیقات خود به انگلستان رفت. او در دانشگاه کمبریج به تدریس و پژوهش زبان آرامی مشغول شد.
پس از بازگشت دوباره به ایران، آذرنوش برای رفع شبهات درباره مذهب خود، نامهای از مرحوم آیتالله مرعشی نجفی که خانواده او را به تشیع میشناختند، به دانشگاه ارائه داد. درباره این اسم پرمعنا و هم وزن و آهنگش میگوید: «ظلمی که پدر در حق ما کرد... اگر چه این اسم آخر عاقبت بخیر شد، ولی حتی پیش از انقلاب هم برای ما دردسرهایی درست کرد.»
در عین حال به دلیل رخ دادن انقلاب و سپس انقلاب فرهنگی او با شرایط جدیدی روبرو شد؛ شور و هیجان ناشی از انقلاب، فضای دانشگاهها را به کلی دگرگون کرده و فعالیتهای علمی و آموزشی را با چالش مواجه ساخته بود. تعطیلی سهساله دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی، فرصتی برای او فراهم کرد تا به ترجمه و تألیف آثار علمی بپردازد. با بازگشایی دانشگاهها، او با انگیزهای تازه به تدریس زبان عربی مشغول شد. آذرنوش به اهمیت زبان عربی بهعنوان زبان دین و نقش آن در برنامههای آموزشی جدید پی برد و تلاش کرد تا با روشهای مؤثرتر، این زبان را به دانشجویان آموزش دهد. افزایش ساعات تدریس زبان عربی در برنامههای درسی، نشاندهنده توجه ویژه به این زبان در نظام آموزشی پس از انقلاب بود.
او در طول زندگی علمی خود علاوه بر تدریس در دانشگاههایی مانند امام صادق و تربیت مدرس، سردبیری مجلات و نگارش مقالات علمی را نیز در کارنامه خود دارد. آذرنوش با تلاشهای بیوقفه خود، یکی از چهرههای برجسته ادبیات عرب و زبانشناسی در ایران محسوب میشود.
چهرهای ماندگار در ادبیات عرب و پژوهشهای اسلامی
در سال ۱۳۴۵ شمسی، آذرنوش به عنوان عضو هیئت علمی دانشکده معقول و منقول (که بعدها به دانشکده الهیات و معارف اسلامی تغییر نام یافت) استخدام شد. سال بعد، گروه زبان عربی را تأسیس کرد و به عنوان اولین مدیر این گروه فعالیت خود را آغاز نمود. همچنین در همان سال به معاونت دانشکده منصوب شد. با وجود مسئولیتهای اجرایی، او همچنان به پژوهش، مقالهنویسی به زبانهای فارسی، عربی و فرانسه و حضور در کنگرههای بینالمللی ادامه داد.
یکی از نقاط برجسته زندگی علمی آذرنوش، آموزش زبان آرامی در انگلستان بود. پس از بازگشت به ایران و از سال ۱۳۶۴ شمسی، آذرنوش مدیریت بخش ادبیات عرب در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی را بر عهده گرفت و تا سال ۱۳۹۲ خورشیدی عضو شورای علمی این مرکز بود. او طی این مدت بیش از ۲۰۰ مقاله مفصل تألیف کرد و صدها مقاله دیگر را ویراستاری نمود. آثار او از جمله مرجعهای مهم در حوزه ادبیات عرب و مطالعات اسلامی به شمار میروند. درباره قرآن میگوید: «عشق شبیه سورههای آخر قرآن است و سورههای قرآن مثل موسیقی و شعرند و برد جادویی دارند و ریتم معناییاش مثل نقاشی است.»
آثار و تالیفات و ترجمهها
به جز تصحیح و گردآوری کتابهای فتوح البلدان بلاذری (بخش مربوط به ایران، و دو جلد خریدۀ القصر عمادالدین اصفهانی؛ آثار و تالیفات و مقالات آذرنوش بسیار زیاد است، بخشی از این آثار عبارتند از: النحو التجریبی، راههای نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان تازی (پیش از اسلام)، آداب و رسوم ملی ایران، فرهنگ ایران در برخورد با فرهنگهای دیگر، هنرهای ایرانی و آثار برجسته آن، ترجمه تاریخ ادبیات عرب (بلاشر)، ترجمه تاریخ ادبیات عرب (عبدالجلیل)، مقدمه بر الشعر و الشعراء ابنقتیبه، فرهنگ مصطلحات (مجمع اللغات)، آموزش زبان عربی ۱، آموزش زبان عربی ۲، راهنمای آموزشی زبان عربی (۱)، ترجمه موسیقی الکبیر فارابی (کتاب سال)، اطلس تاریخ الاسلام، (کتاب سال)، تاریخ ترجمه از عربی به فارسی، تاریخ زبان و فرهنگ عربی، فرهنگ معاصر عربی به فارسی، براساس فرهنگ عربی – انگلیسی هانس ور، نشر نی (کتاب سال)، موضعگیریهای پیامبر(ص) در قبال عرفهای زمان خود، اسلام، پژوهشی تاریخی و فرهنگی، (مجموعه مؤلفان)، چالش میان فارسی و عربی، واکاوی و معادل یابی تعدادی از واژگان قرآن کریم، در باب ادب تازی (مجموعه مقالات)، تاریخ چوگان در ایران و سرزمینهای عربی.
همچنین او جوایز و افتخاراتی کسب کرده است نظیر: برنده جایزه کتاب سال ۱۳۷۵ در بخش ترجمه، برای ترجمۀ فارسی کتاب اطلس تاریخ الاسلام، اثر حسین مؤنس؛ برندۀ جایزه کتاب سال ۱۳۷۵ در بخش تصحیح اثر، برای تصحیح کتاب موسیقی الکبیر فارابی؛ برنده جایزه کتاب سال ۱۳۷۸ برای تألیف، کتاب فرهنگ معاصر عربی به فارسی؛ و برگزیده چهره ماندگار ادبیات عرب در همایش اول چهرههای ماندگار سال ۱۳۸۰؛ همچنین در سال ۱۳۹۶ او از طرف دولت فرانسه، نشان شوالیه پالم آکادمیک را دریافت کرد.
آثار ترجمه او نیز عبارتند از : تاریخ ادبیات عرب (عبدالجلیل)Histoire de la litterature arabe ؛ تاریخ ادبیات عرب، اثر رژی بلاشر، Histoir de la litterature Arabe des origines a la fin du XVe Siecke؛ موسیقی الکبیر اثر فارابی؛ فرهنگ مصطلحات (مجمع اللغات)، Fourlingual Dictionary: Economic, Laws, eduction ؛ مقدمۀ کتاب الشعر و الشعرای ابنقتیبه در آیین نقد ادبی؛ همراه با متون عربی اشعار و ترجمه فارسی آنها و تعلیقات گودفروا دومونبین؛ اطلس تاریخ الاسلام، اثر حسین مؤنس؛ تاریخ زبان و فرهنگ عربی و فرهنگ معاصر عربی به فارسی.
آرامش پس از ۸۳ سال آموختن و نوشتن
آذرنوش علاوه بر کار استادی در دانشکده ادبیات (و گاه در دانشگاه امام صادق و تربیت مدرس) و مدیریت بخش عربی در دائرةالمعارف، سردبیر مجله مقالات و بررسیها و نیز مدیر بخش عربی در دانشکده الهیات نیز بود. همچنین او افزون بر نوشتن برخی از مقالات دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، از سال ۱۳۴۹ مقالههای بسیاری را تألیف نمود.
سرانجام آذرتاش آذرنوش با به یادگار گذاشتن کارنامه ای درخشان در ۸۳ سال زندگی خود، در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۰ دیده از جهان فروبست. پس از درگذشت او، کتابخانهاش که حاوی ۴۶۴۸ جلد کتاب و نشریه و همچنین فیشها و یادداشتهای تحقیقی او بود، توسط همسر و فرزندانش به مجموعه کتابخانههای اهدایی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا شد که بهصورت مستقل و به نام او نگاهداری شده و مورد استفادۀ پژوهشگران قرار میگیرد.