ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم ـ یکصدوپنجاه و دومین شماره از پادکست «در عمق» که به بررسی مهمترین روندها، تحولات و همچنین شخصیتها در غرب آسیا میپردازد، روز دوشنبه 14 مهر 1404 ضبط و منتشر شد.در آستانه فرارسیدن دومین سالگرد طوفان الاقصی «منصور براتی»، کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی در پادکست حاضر اصلی ترین پیامدهای عملیات طوفان الاقصی و جنگ دو ساله متعاقب آن برای این رژیم را برمیشمارد.
جنگ دو ساله رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، مجموعهای از محدودیتها و چالشهای راهبردی را برای این رژیم نمایان ساخت؛ چالشهایی که هرچند نافی آسیبهای وارده بر محور مقاومت نیست، اما بهطور بنیادین توان راهبردی اسرائیل را زیر سؤال برده است. این تحلیل بهطور ساختارمند به بررسی هشت محور اصلی میپردازد:
1.فروپاشی اسطوره هیمنه اطلاعاتی
سه دستگاه اصلی اطلاعاتی اسرائیل ـ موساد (اطلاعات خارجی)، شاباک (امنیت داخلی)، و آمان (اطلاعات نظامی) ـ علیرغم تبلیغات گسترده درباره کارآمدی خود، از پیشبینی حمله 7 اکتبر 2023 ناتوان ماندند. این شکست اطلاعاتی، که مسئولیت مستقیم آن بر عهده شاباک و آمان قرار دارد، سه سناریوی محتمل را مطرح ساخته است: الف) عدم دستیابی به اطلاعات کافی درباره حمله، ب) بیتوجهی نخستوزیر بنیامین نتانیاهو به هشدارهای موجود، ج) عدم انتقال اطلاعات حیاتی به سطح تصمیمگیری سیاسی. تشکیل کمیته حقیقتیاب، پیششرط دستیابی به علت دقیق این ناکامی است.
2. وابستگی دفاعی به متحدان خارجی
توان اسرائیل در دفاع از حریم هوایی خود بهطور چشمگیری به ظرفیت و حمایت متحدان منطقهای و بین المللی به ویژه آمریکا وابسته است. نمونه بارز آن، جنگ 12 روزه با ایران است که طی آن حدود یکچهارم کل موشکهای سامانه «تاد» موجود در جهان مصرف شد و 45 تا 50 درصد رهگیری موشکهای ایرانی توسط سامانههای دفاعی متحدان انجام گرفت. این امر آشکار میسازد که اسرائیل بهتنهایی قادر به تأمین کامل امنیت ملی خود نیست.
3. ناکارآمدی استراتژی «دیوار آهنین»
تمرکز بیش از حد اسرائیل بر فناوری و دفاع غیرعامل (Passive Defense) در مرزهای غزه ـ شامل سامانههای چندلایه حصار امنیتی، دوربینها و تجهیزات هشدار سریع ـ در عمل به نقطهضعف این رژیم در ساعات اولیه آغاز عملیات رزمندگان مقاومت فلسطین بدل شد. کاهش نیروی انسانی مستقر در این مناطق، امکان نفوذ نیروهای فلسطینی را افزایش داد و کارایی تجهیزات فنی را بهطور جدی زیر سوال برد.
4. بحران ساختاری نیروی انسانی
تداوم طولانی جنگ موجب شکلگیری بحران نیروی انسانی در ارتش اسرائیل شد. برآوردها نشان میدهد که برای تصرف کامل غزه، دستکم به 300 هزار نیرو نیاز بوده است، در حالی که حتی فراخوان 60 هزار نیروی جدید نیز با موانع جدی روبهرو شد. اختلافنظر بر سر اعزام حدود 50 هزار نیروی حریدی و فرسودگی نیروهای ذخیره، کارآمدی عملیاتی ارتش را تضعیف کرد. این مسئله با اتکای بیش از حد به فناوری ارتباط مستقیم دارد.
5. ناکامی راهبرد «مدیریت تنش» و سیاست «چمنزنی»
راهبرد بنیامین نتانیاهو به منظور کنترل نسبی گروههای مقاومت، نه نابودی کامل آنها، استوار بود. سیاست موسوم به «چمنزنی» براساس حملات دورهای برای تخریب زیرساختهای دشمن هرگاه به سطح قدرت معینی میرسید، اجرا میشد، اما حیات سیاسی و نظامی آن همچنان ادامه داشت. این رویکرد در مواجهه با حماس و سایر گروههای مقاومت فلسطینی دچار شکست راهبردی شد.
6. فروپاشی اسطوره جنگهای برقآسا
اسرائیل که همواره بر جنگهای کوتاهمدت و ضربتی تکیه داشت، پس از دو سال قادر به آزادسازی گروگانها یا وادار کردن حماس به تسلیم نشد. ناتوانی در کسب پیروزی قاطع و الزام به اتکا بر توافق و میانجیگری برای پایان جنگ، نشان داد که الگوی جنگهای برقآسا در شرایط کنونی کارآمد نیست.
7. فشار افکار عمومی جهانی
انتظار مقامات اسرائیل این بود که عملیات «طوفان الاقصی» به محکومیت جهانی حماس بینجامد، اما در طول زمان نتیجه معکوس حاصل شد. کارزار تبلیغاتی اسرائیل تنها در شش ماه نخست اثرگذار بود و پس از آن موج محکومیت بینالمللی، گسترش تظاهرات ضداسرائیلی، رشد گرایشهای ضد یهودی در ایالات متحده، و کاهش حمایت در کشورهای متحد شکل گرفت. شناسایی فلسطین توسط 160 کشور، فشار سیاسی را افزایش داد و اسرائیل را به پذیرش طرح صلح ترامپ سوق داد.
انتهای پیام/