ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، به مناسبت اولین سالگرد شهادت سید حسن نصرالله، در ادامه گفتگوها با مقامات حزب الله و شخصیتهای نزدیک به مقاومت در لبنان مصاحبهای با شیخ «غازی حنینه» رئیس هیئت امنای تجمع علمای مسلمان لبنان داشتیم.
در این گفتگو، شیخ «غازی حنینه» به بررسی جایگاه آرمان فلسطین نزد سید شهید مقاومت و حزب الله و نقش این جنبش در مبارزه با دشمن صهیونیستی و همچنین امور داخلی لبنان پرداخت که محورهای مهم آن به شرح زیر است:
_حزب الله در عین حال که به مسئله فلسطین اهمیت میدهد، همواره عمیقاً نگران وضعیت لبنان نیز بوده و تلاش زیادی برای تنظیم روابط میان طوائف مختلف لبنان در سطوح سیاسی، فرقهای و مذهبی انجام داد.
_حزب الله همواره بهترین روابط را با اهل سنت و با برادران مسیحی، دروزی و نیز با سایر نیروهای کشور برقرار کرد.
_شهید سید حسن نصرالله، میراث مهمی از خود به یادگار گذاشت که هنوز هم پابرجاست و همچنان به دفاع قاطع از مقاومت ادامه خواهد داد.
_شهید سید حسن نصرالله از یک رهبر سیاسی داخلی به یک بازیگر منطقهای با نفوذ در جهان عربی و اسلامی تبدیل شد.
_سلاح در دست حزبالله و مقاومت اسلامی لبنان باقی میماند و قدرت نظامی و سیاسی حزب الله همچنان پابرجا خواهد بود.
متن این مصاحبه در زیر میآید:
مقاومت در لبنان طبق آموزههای امام خمینی (ره) شکل گرفت
ابتدا تسلیت صمیمانه خود را به خاطر شهادت سید حسن نصرالله، سید شهدای مقاومت و سید هاشم صفیالدین و همه رهبران و فرماندهان مقاومت و شهدای مقاومت در سرزمینهای عزیز لبنان و فلسطین ابراز میدارم.
درمورد ریشه حمایت حزبالله از آرمان فلسطین باید بگوییم که مسئله فلسطین، یکی از ارکان اصلی انقلاب امام خمینی (ره) بود و بنابراین میبینیم که بحث در مورد مسئله فلسطین یک موضوع اصلی در قانون اساسی ایران است. همچنین مسئله فلسطین صرفاً به قانون اساسی ایران محدود نبوده، بلکه در طول سالهای طولانی فعالیت جمهوری اسلامی ایران به یک سیاست راهبردی تبدیل شد.
هنگامی که نیروهای اشغالگر صهیونیستی در سال 1982 به خاک لبنان حمله کردند، گروهی از جوانان لبنانی از همه طوائف کشور و احزاب لبنانی برای مقابله با دشمن صهیونیستی به پا خاستند و عناصر دشمن را تا پشت شهر النبطیه عقب راندند و در نهایت، در جایی که بعداً نوار مرزی نامیده شد مستقر گشتند.
در طول 18 سال، لبنانیها سرشار از آمادگی برای رویارویی با دشمن صهیونیستی بودند و از برجستهترین گروههای مقاومت در لبنان، مقاومت اسلامی به رهبری حزب الله بود. رهبری این جنبش در ابتدا بر عهده شهید سید عباس موسوی قرار داشت و بعداً شهید سید حسن نصرالله جانشین ایشان شد و بیش از 32 سال به عنوان دبیرکل حزب الله و رهبر مقاومت اسلامی در لبنان، در تقابل با دشمن صهیونیستی خدمت کرد.
بنابراین ظهور حزب الله در لبنان و ورود آن به عرصه کشور در معنای متعارف خود، ابتدا یک ورود سیاسی نبود؛ بلکه ورود آن بر اساس این باور ایمانی بود که سرزمین فلسطین، سرزمین پیامبران، سرزمین معراج و سرزمین رسول خداست و رژیم صهیونیستی دشمنترین دشمن نسبت به مومنان است؛ همانطور که خداوند در قرآن کریم میفرماید «قطعاً یهود و مشرکان را سرسختترین مردم در دشمنی با مومنان خواهی یافت».
بنابراین آرمان فلسطین و مسئله قدس، عاملی اساسی در پیشرفت حزب الله و مقاومت اسلامی در لبنان بود؛ به ویژه با توجه به اینکه جنوب لبنان شامل اکثریت قریب به اتفاق شیعیان میشود.
البته حزب الله هرگز رویکرد فرقهای نداشت و رویکرد آن اسلامی بوده و آماده تعامل با سایر گروههای اسلامی؛ چه سنی و چه سایر مذاهب بود و بنابراین میبینیم که حزب الله نقش محوری در مسئله فلسطین و قدس ایفا کرده است.
از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (ره) اعلام کرد که رژیم صهیونیستی یک غده سرطانی است و باید از بین برود و تهدیدی بزرگ برای کل منطقه عربی و اسلامی به شمار میرود؛ زیرا یک پایگاه نظامی است که غرب برای مقابله با نیروهای آزادی بخش مقاومت در منطقه به آن تکیه دارد. علاوه بر آن، امام سید موسی صدر جمله معروفی دارد؛ با این مضمون که «اسرائیل شر مطلق است».
بنابراین آمادگی ایدئولوژیک جوانان لبنانی به طور کلی و پیروان مذهب شیعه 12 امامی به طور خاص؛ به عنوان یک انگیزه ایدئولوژیک و استراتژیک برای مقابله با دشمن صهیونیستی در خاک فلسطین، به ویژه جنوب لبنان عمل کرد.
صهیونیستها از ابتدای اشغال فلسطین همواره به لبنان تجاوز میکردند
باید به این موارد، موقعیت مداوم و خطرناکی که دشمن صهیونیستی در لبنان ایجاد کرده را نیز اضافه کنیم. رژیم اشغالگر صهیونیستی حتی قبل از ظهور مقاومت اسلامی و حضور مقاومت فلسطین در خاک لبنان، تجاوزات و جنایات زیادی علیه ملت لبنان انجام داده بود، از جمله قتل عام حولا در سال 1948 که در آن بیش از 90 نفر در داخل یک مسجد قتل عام شدند.
علاوه بر این، دشمن صهیونیستی همواره تجاوزات خود را علیه لبنان و کل جهان عربی تکرار کرده و متاسفانه همه جهان ساکت ماندند و دولت لبنان هم تا حد بالایی سکوت کرد. در سال 1969 دشمن صهیونیستی حمله هوایی به فرودگاه بیروت انجام داد و 13 هواپیمای غیرنظامیِ خطوط هوایی خاورمیانه را در محوطه فرودگاه منفجر کرد.
همه این اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی، انگیزه مضاعفی برای باور به این مسئله بود که این رژیم تهدید بزرگی برای امت عربی و اسلامی به شمار میرود و بزرگترین دشمن آن است. بنابراین همه اینها یک واقعیت و عامل اساسی در انگیزه مقاومت اسلامی لبنان و ادامه آن بود تا به خواست خداوند پیروزی حاصل شود و موجودیت صهیونیستی نابود گردد.
خدمات و دستاوردهای حزب الله در داخل لبنان
اما حزب الله با وجود اینکه از بدو تاسیس خود در خاک لبنان، از بیروت و سپس خلده (شهری در ساحل لبنان)، سپس منطقه الجبل، صیدا و صور تا نوار مرزی، بر مقاومت ضد دشمن صهیونیستی تمرکز کرده بود، این امر مانع از تمرکز آن بر وضعیت داخلی لبنان در سطوح مختلف نشد.
در سطح اجتماعی، حزب الله موسسات فرهنگی، آموزشی، مذهبی، اجتماعی، امدادی و بهداشتی متعددی از جمله درمانگاهها، بیمارستانها، دانشگاهها، مدارس، حوزههای علمیه، حسینیهها و مساجد زیادی تاسیس کرده است.
در سطح سیاسی، حزب الله از سال 1992 با حضوری قوی در جامعه لبنان در انتخابات پارلمانی این کشور شرکت و روابط و اتحادهای سیاسی با نیروهای مختلف در سراسر لبنان برقرار کرده است.
بعد از ترور شدن رفیق حریری، نخست وزیر فقید لبنان، حزب الله در دولت لبنان مشارکت کرد و این مشارکت تا امروز هم ادامه دارد. همه اینها علاقه و توجه حزبالله به وضعیت لبنان و توسعه جامعه این کشور از شمال تا جنوب آن و از بیروت تا الجبل و دره بقاع را نشان میدهد.
حزب الله در عین حال که به مسئله فلسطین اهمیت میدهد، همواره عمیقاً نگران وضعیت لبنان نیز بوده و تلاش زیادی برای تنظیم روابط میان طوائف مختلف لبنان در سطوح سیاسی، فرقهای و مذهبی انجام داد. حزب الله همواره بهترین روابط را با اهل سنت و با برادران مسیحی، دروزی و نیز با سایر نیروهای کشور برقرار کرد.
بنابراین هیچکس نمیتواند از حزبالله به خاطر دغدغهای که برای آرمان فلسطین دارد، انتقاد کند؛ زیرا حزب الله همواره عمیقاً نگران وضعیت داخلی لبنان هم بوده و هرگز مسئولیتهای ملی خود را رها نکرده است.
حزب الله پروژه آمریکایی-صهیونیستی برای «خاورمیانه جدید» را شکست داد
کشورهای غربی و در راس آنها انگلیس و فرانسه همواره دشمن بزرگ امت اسلامی و نوک پیکان علیه ملت عربی- اسلامی بودهاند. انگلیس کشوری بود که حضور صهیونیستها را در سرزمین فلسطین بنا کرد و بعد از آن کشورهای دیگری مانند فرانسه و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم و نیز سایر کشورهای غربی، در ایجاد موجودیت جعلی صهیونیستی و اراضی فلسطین با حمایت میلیاردها دلار، نقش داشتند.
متاسفانه بسیاری از این میلیاردها دلارها از کشورهای عربی منطقه که به نوعی به سمت دشمن صهیونیستی منحرف شدند، آمد تا اینکه رژیم اشغالگر صهیونیستی را به یک حیوان درنده تبدیل کرد که به دنبال بلعیدن کل منطقه است.
علاوه بر آن، باید به حمایت فرانسه از رژیم صهیونیستی در تاسیس رآکتور هستهای دیمونا در دهه 1950 اشاره کنیم. بنابراین روشن است که خطر این موجودیت صهیونیستی، ایجاب میکرد تا حزب الله در جنگ علیه این دشمن مشارکت کند و تبدیل به عامل کلیدی در مقابله با جاه طلبی های آن شود.
حزب الله در جنگ جولای 2006 با رژیم صهیونیستی، توطئه دشمن را تحت عنوان پروژه «خاورمیانه جدید» شکست داد؛ پروژهای که شیمون پرز، رئیس وقت رژیم جعلی صهیونیستی آن را حمل میکرد و کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا بار دیگر در آن زمان، بر اجرای این پروژه اصرار داشت.
از این رو، ورود حزب الله به مقابله با دشمن صهیونیستی، امری ضروری بود؛ زیرا بسیاری از نقشههای آمریکایی را که پایههای آن از زمان جنگ جهانی اول و دوم توسط انگلیس گذاشته شده بود و ایالات متحده با حمایت از رژیم صهیونیستی و تقویت آن، سعی در اجرای این نقشهها داشت، ناکام گذاشت.
بنابراین، حزب الله تاثیر قابل توجهی در خنثی کردن نقشههای آمریکایی- غربی- انگلیسی- فرانسوی و آلمانی داشت و از این رو ما میتوانیم بگوییم که حزب الله یک ضرورت مشروع، یک وظیفه دینی و یک ضرورت اساسی برای منافع مردم لبنان بوده و هست.
شهید نصرالله بُعد ویژهای به آرمان فلسطین بخشید
درمورد نقش شهید نصرالله در حمایت از آرمان فلسطین، شهید سید حسن نصرالله، در طول حیات خود به عنوان رهبر مقاومت اسلامی لبنان و دبیرکل حزب الله و یکی از بازیگران کلیدی محور مقاومت به مدت 32 سال بُعد ویژهای به آرمان فلسطین بخشید و فرهنگ جدیدی را برای پروژه اسلامی در منطقه پایه گذاری نمود.
هیچ یک از جریانهای اسلامی هرگز نتوانستند به آرمان فلسطین در خارج از این سرزمین، بُعدی را بدهند که شهید سید حسن نصرالله با گفتمان اسلامی نوین خود به این آرمان داد؛ گفتمانی که الهام گرفته از حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، با این مضمون که «همانا خداوند در آغاز هر قرن، کسی را میفرستد که امور امت اسلامی را در دینش تجدید میکند».
شهید سید حسن نصرالله در لباس روحانی، گفتمانی ملیگرایانه، لبنانی، عربی، فلسطینی، امامی و اسلامی را ارائه داد که وفادار به ولایت فقیه بود. گفتمان شهید نصرالله در عین حال گفتمانی بشردوستانه در مقیاس جهانی به شمار میرفت. بنابراین در مییابیم که همه این روشهای کلامی اتخاذ شده توسط شهید سید حسن نصرالله، عاملی اساسی در روند تشکیل محور مقاومت متشکل از لبنانیها، فلسطینیها و همه ملتهای عربی و اسلامی و در واقع جامعه بشری به طور کلی بوده است.
این چیزی است که ما طی دو سال گذشته و بعد از عملیات طوفان الاقصی در مورد آرمان فلسطین و حمایت جهانی از آن مشاهده کردیم.
ساختار نظامی که شهید نصرالله برای مقاومت ایجاد کرد
این تاثیر شهید سید حسن نصرالله در جبهه سیاسی و فکری بود، اما در جبهه نظامی هم سید شهید مقاومت که خداوند متعال از ایشان راضی باشد، یک سیستم نظامی آموزش دیده و دارای آمادگی مذهبی تشکیل داد.
این سیستم، ارزش نظامی خود را در نبرد «اولی الباس» در جنگ اخیر با دشمن صهیونیستی نشان داد؛ جایی که رژیم اشغالگر به دلیل پایداری رزمندگان مقاومت اسلامی، در دروازههای الخیام و روستاهای مرزی لبنان نتوانست بیش از دو کیلومتر در جنوب لبنان پیشروی کند.
رژیم اشغالگر بعد از ناکامی مقابل رزمندگان مقاومت لبنان تلاش کرد تا با تجاوزات هوایی بیشتر، خسارات زمینی خود را جبران کند که این امر موجب ویرانی، کشتار و آوارگی گستردهای در میان مردم لبنان به طور کلی و ضاحیه و بقاع به طور ویژه شد.
بنابراین شهید سید حسن نصرالله خودش را صرفاً به کلام و گفتمان محدود نکرد و فردی عملگرا بود و عملکرد ایشان، یک عملکرد یکپارچه و لبنانی با همه جریان ها و طائف کشور، از جمله مسلمانان سنی در لبنان و منطقه عربی و اسلامی و همچنین با نیروهای مسیحی در کشور به رهبری ژنرال میشل عون، رئیس جمهور سابق لبنان بود که با او توافق «مار میخائیل» را امضا کرد؛ توافقی که سالها ادامه داشت و تبدیل به عاملی اساسی در حفظ لبنان و وحدت مردم آن شد.
روابط داخلی و خارجی گسترده شهید نصرالله
در مورد روابط داخلی و خارجی سید شهید مقاومت، شهید سید حسن نصرالله، همچنین روابط عربی- عربی گستردهای داشت؛ از جمله با نیروهای ملی ناصری در منطقه. روابط اسلامی شهید سید حسن نصرالله هم در سطح بسیار بالایی قرار داشت، از جمله رابطه با نیروهای اسلامی مانند اخوان المسلمین، جنبش حماس و جهاد اسلامی و گروههای اسلامی شیعه مختلف.
اما در مورد بعد انسانی، این بعد در روابط ایشان با گروههای بشردوستانه بین المللی و احزاب غربی- بینالمللی نیز آشکار بود. بنابراین شهید سید حسن نصرالله، میراث مهمی از خود به یادگار گذاشت که هنوز هم پابرجاست و همچنان به دفاع قاطع از مقاومت ادامه خواهد داد.
ما ماندگاری میراث شهید سید حسن نصرالله را در مراسم تشییع پیکر پاک ایشان دیدیم؛ جایی که نزدیک به دو میلیون لبنانی، علاوه بر سایر ملتها و هیئتهای عربی و اسلامی در این مراسم حاضر شدند. این امر همچنین در انتخابات شهرداریها نیز مشهود بود که در آن، مقاومت و متحدانش در لبنان، تعداد قابل توجهی از شهرداریها را به دست آوردند.
شهید نصرالله چشم بینای امام خامنهای بود
به طور کلی باید بگویم که شهید سید حسن نصرالله، عامل اساسی در تقویت محور مقاومت از فلسطین تا بیروت، دمشق، بغداد، صنعا و تا تهران بود.
شهید سید حسن نصرالله چشم بینای امام سید علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران بود. مرحوم استاد محمد حسنین هیکل، نویسنده معروف در یکی از نوشتههای خود تاکید کرد که یکی از مهمترین عوامل تقویت محور مقاومت، شخصیتی مانند سید حسن نصرالله است که مغز متفکر و چشم بینای رهبری جمهوری اسلامی ایران بوده و عامل اصلی پیشرفت محور مقاومت در منطقه به شمار میرود.
درباره روابط گسترده سید شهید مقاومت در خارج از لبنان، طبیعتاً شهید سید حسن نصرالله رابطهای قوی با دولت سابق سوریه به ریاست بشار اسد داشت. همچنین شهید سید حسن نصرالله، از زمان شهید شیخ احمد یاسین و سپس دکتر عبدالعزیز الرنتیسی، و سپس شهید اسماعیل هنیه و یحیی سنوار، رابطه قوی با جنبش حماس فلسطین برقرار کرده بود و تا آخرین روزهای قبل از شهادتش رابطه ایشان با برادران در جنبش حماس به ریاست حاج خلیل الحیه، رئیس دفتر سیاسی این جنبش و سایر رهبران حماس، چه در داخل و چه خارج ادامه داشت.
شهید سید حسن نصرالله همچنین از زمان شهید دکتر فتحی شقاقی و دکتر رمضان شلح و سپس در دوره برادر مجاهدمان، زیاد النخاله روابط مستحکمی با جنبش جهاد اسلامی داشت.
در داخل لبنان هم شهید سید حسن نصرالله نسبت به اوضاع سیاسی کشور بسیار هوشیار بود و رابطه محکمی با مرحوم رفیق حریری داشت و رابطه استراتژیکی برای نجات لبنان و تبدیل کردن آن از یک کشور وابسته به یک کشور مستقل، با او برقرار کرد.
شهید سید حسن نصرالله همچنین رابطه قوی با برادران یمنی در جنبش انصارالله از جمله شهید الحوثی و سپس با سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر جنبش انصارالله که خداوند ایشان را حفظ کند برقرار کرد.
علاوه بر آن، سید شهید مقاومت نماینده پیشتاز امام خامنهای بود و همه اینها تایید میکند که شهید سید حسن نصرالله از یک رهبر سیاسی داخلی به یک بازیگر منطقهای با نفوذ در جهان عربی و اسلامی تبدیل شد.
راه شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین ادامه دارد
در مورد تاثیر فقدان شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفیالدین بر مقاومت لبنان، باید بگوییم شکی نیست که شهادت این دو رهبر بزرگ تاثیر عمیقی بر مسیر مقاومت اسلامی در لبنان گذاشته است و هیچکس نمیتواند این موضوع را انکار کند که این دو سید عزیز و این دو شهید مقدس و رهبران مقاومت، نقش بزرگی در بنای حزب الله و بنای مقاومت اسلامی در سطح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مردمی طی بیش از 30 سال ایفا کردند.
وفاداری به خط مقاومت، وفاداری و ایمان به خداوند، وفاداری به خط ولایت فقیه که متناسب با میزان عشق و از خود گذشتگی و فداکاری شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفیالدین و برادران آنها در رهبری حزب الله است، کاملاً در آنها مشهود بود؛ اما این بدان معنا نیست که با شهادت هر یک از رهبران، مسیر مقاومت متوقف میشود؛ زیرا این مسیر ادامه دارد و شکافها و خلأها پر میگردند.
این همان اتفاقی بود که ظرف چند روز رخ داد و خلأ قدرت در حزب الله پر شد؛ جایی که بعد از شهادت سید حسن نصرالله و سپس سید هاشم صفی الدین، قدرت به جناب شیخ نعیم قاسم منتقل شد.
من میخواهم در اینجا به نکته مهمی اشاره کنم؛ اینکه در دوره خلاء قدرتی که در حزبالله ایجاد شده بود، هیچگونه سستی، عقب نشینی یا تسلیمی وجود نداشت، بلکه در بحبوحه شهادت سید حسن نصرالله و تاثیر قابل توجه آن بر منطقه، لبنان، جامعه مقاومت و اعضای حزب الله، رزمندگان این جنبش نبرد با دشمن صهیونیستی را حتی تشدید هم کردند و به پیروزیهای بیشتری رسیدند.
همچنین برتری دشمن صهیونیستی در قدرت و نبرد هوایی هرگز جوانان مقاومت را وادار به عقب نشینی یا تردید حتی برای یک لحظه هم نکرد، نبرد روی زمین ادامه داشت و ضربات زیادی به عمق خاک فلسطین اشغالی وارد شد.
این امر در روز پایانی نبرد اولی الباس، مشهود بود که عامل اصلی واداشتن دشمن صهیونیستی به درخواست توقف جنگ و آتش بس شد. در آن زمان، تقریباً 352 یا 357 موشک در یک شب به سمت مواضع دشمن صهیونیستی در خاک فلسطین اشغالی شلیک شد.
رژیم صهیونیستی تنها ابزاری برای اجرای توطئههای آمریکا در منطقه ماست
درمورد قطب نمای مقاومت در شناخت دشمنان، حزب الله از بدو تاسیس خود آگاه بوده که دشمن اصلی ما آمریکاست و رژیم صهیونیستی چیزی بیش از ابزاری در دست دشمن آمریکایی نیست و در واقع یک باند است که تحت فرمان آمریکا و دولتهای متوالی آن عمل میکند و مهم نیست که چه دولتی در این کشور روی کار باشد؛ ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما، ترامپ، بایدن و اکنون باز هم ترامپ، زیرا همه آنها جوهره یکسانی دارند و فرقی با هم نمیکنند.
بنابراین حزب الله متوجه شد که دشمن اصلی آن آمریکاست و استراتژی خود را بر همین اساس برنامهریزی کرد، اما با این وجود عرصه رویارویی مستقیم با دشمن صهیونیستی در خاک لبنان به ویژه در جنوب را هرگز رها نکرد؛ زیرا از زمانی که رژیم صهیونیستی ایجاد شده، مقاومت نیز شکل گرفته و رویارویی میان آنها همواره وجود داشته است.
بر همین اساس، مهم نیست که واشنگتن چقدر تلاش کند حزبالله را به نبردهای فرعی در عرصههای دیگر بکشاند؛ زیرا نبرد اصلی مقاومت لبنان با دشمن صهیونیستی، همچنان پابرجاست.
اما حزب الله در عین حال معتقد است که برخی طرفهای عربی و اسلامی در منطقه نیز نقش خود را در مقابله با هژمونی آمریکا ایفا میکنند، به عنوان مثال در یمن هنگامی که واشنگتن با برخی از کشورهای عربی در جنگ علیه یمن متحد شدند، نیروهای انصارالله و ارتش این کشور با واکنشی ویرانگر پاسخ ائتلاف متجاوز را دادند و در این جنگ به پیروزی رسیدند. طالبان در افغانستان نیز با اخراج نیروهای آمریکایی بعد از گذشت بیش از 20 سال اشغالگری آمریکا، به هدف خود رسیدند.
همین اتفاق در عراق نیز رخ داد؛ جایی که گروههای مختلف مقاومت با نیروهای آمریکایی مقابله کردند و به پیروزیهای متعددی دست یافتند. حزب الله همچنان هم معتقد است که آمریکا دشمن اصلی ما بوده و طرفی است که این موجودیت جعلی صهیونیستی را اداره میکند و به آن پوشش و پشتیبانی میدهد.
شیخ نعیم قاسم به خوبی موضع حزب الله را درباره سلاح مقاومت روشن کرد
در مورد توطئه های واشنگتن علیه لبنان، امروز هم تلاشهای آمریکا چه از طریق نمایندگان خود در داخل لبنان و چه توسط رژیم صهیونیستی، برای فتنه در لبنان ادامه دارد و تصمیماتی برای خلع سلاح مقاومت گرفته تا لبنان را از قدرتمندترین عنصر خود در مقابله با دشمن صهیونیستی، یعنی سلاح مقاومت خالی کند.
بنابراین زمانی که دولت لبنان تصمیم به خلع سلاح مقاومت گرفت و آن را «تسلیم» سلاح مقاومت و نه «خلع» سلاح نامید، موضع مقاومت به روشنی از زبان شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب الله بیان شد؛ با این مضمون که ما اگر مجبور باشیم در نبرد کربلایی شرکت کنیم، آمادهایم تا در دفاع از خود، سلاحمان، عزتمان و عزت ملتمان شهید شویم.
آنچه که در این مورد قابل توجه بود، موضع ارتش لبنان است که صراحتاً اعلام کرد قادر به خلع سلاح و گرفتن سلاحهای حزبالله نیست؛ زیرا این امر تهدیدی جدی برای لبنان و صلح داخلی آن خواهد بود. فرماندهی ارتش لبنان متقاعد شده است که سلاح مقاومت هرگز تهدیدی برای ارتش یا مردم لبنان نیست؛ بلکه علیه دشمن صهیونیستی به کار گرفته میشود، دشمنی که همچنان تهدید بزرگی برای لبنان و منابع و ملت آن است.
بنابراین دولت لبنان عقب نشینی کرده و تصمیمی تحت عنوان «دفاع ملی» گرفت. ما در اینجا در مورد اصطلاحات، چه مقاومت و چه دفاع ملی اظهار نظر نمیکنیم و نکته مهم این است که مقاومت برای هرگونه اقدامی که دشمن صهیونیستی بخواهد علیه لبنان و ملت آن انجام دهد، آماده است.
بر این اساس، سلاح در دست حزبالله و مقاومت اسلامی لبنان باقی میماند و قدرت نظامی و سیاسی حزب الله همچنان پابرجا خواهد بود. در لبنان موازنههای فرقهای و مذهبی نقش اساسی در هر تصمیمی که ممکن است گرفته شود، چه محلی چه منطقهای و بین المللی ایفا میکنند.
تلاشها برای اعمال فشار از سوی جامعه بینالمللی و هر قدرت خارجی دیگری علیه لبنان صرفاً در حد جوهر روی کاغذ باقی خواهد ماند؛ زیرا تواناییهای این جامعه و فشارهای آن قبلاً با نیروهای به اصطلاح چند ملیتی و تحت عنوان یونیفل آزمایش شده است.
علاوه بر آن، تحریم های اعمال شده علیه لبنان، مانع از تحقق منافع داخلی این کشور در سطوح نیازهای اساسی مانند برق و پرونده سپردههای سپرده گذاران در بانکها شده؛ جایی که اموال مردم در بانکها بیش از 5 یا 6 سال است که بلوکه شده است.
حزب الله همچنان تضمینی برای آینده لبنان، مردم آن و آرمان فلسطین خواهد ماند
درمورد تعهد حزب الله به دفاع از آرمان فلسطین، همانطور که شهید سید حسن نصرالله فرمود، ما شیعیان علی بن ابی طالب هستیم و هرگز فلسطین را رها نخواهیم کرد، هرگز فلسطین را رها نخواهیم کرد، هرگز فلسطینی را رها نخواهیم کرد.
در مورد دستاوردهای حزب الله در داخل لبنان، این دستاوردها به همراه متحدان حزب الله در جنبش امل و همچنین سایر گروهها در میان اهل سنت و مسیحیان و در سطح شهرداریهای ملی، قدرت و استحکام حضور حزب الله در عرصه لبنان و قدرت اتحادهای آن در داخل کشور را تایید میکند.
حزب الله یک حزب ریشهدار و تثبیت شده در عرصه لبنان در چندین خط فرقه ای و مذهبی بوده و یک ستون اساسی در جامعه شیعه است و یک اتحاد راهبردی دو جانبه با جنبش امل دارد.
اتحاد حزب الله همچنین به نیروهای سنی در لبنان، چه اسلامی و چه ملی گسترش مییابد و این جنبش با نیروهای مسیحی در لبنان هم اتحاد تشکیل داده است.
به خواست خداوند، حزب الله ستون اساسی در انتخابات پارلمانی آینده در مه 2026 خواهد بود و انتظار میرود که این انتخابات به خواست خداوند مسیر لبنان را برای سالهای آینده ترسیم کند و قدرت، پایداری و توانایی حزب الله در تعامل سریع و چشمگیر با واقعیت لبنان در سالهای اخیر را تایید نماید.
بنابراین حزب الله به بخش جداییناپذیری از بافت لبنان تبدیل شده و هیچ حزبی نمیتواند آن را به عقب برگرداند. اگر برخی این رویای واهی را در سر میپرورانند که از خواب بیدار شوند و حزب الله را نبینند، در توهم هستند و این رویای دشمنانِ مقاومت و انحراف از منافع لبنان است.
بنابراین به خواست خداوند، حزب الله همچنان تضمینی برای آینده لبنان، مردم آن و آرمان فلسطین خواهد ماند.
انتهای پیام/