ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری تسنیم، امروزه عدم قطعیتها بازتابی از شرایط متفاوتی هستند که جوامع جهانی ممکن است با آنها مواجه شوند. هرچند این عدم قطعیتها پدیدهای جدید نیستند، اما در بستر واقعیتهای در حال تحول، به چالشهای تازهای تبدیل میشوند و لذا درک ظریف از عدم قطعیتهای چندبُعدی و چشماندازهایی که آینده مشترک جهان را شکل میدهند، امری مستلزم از دوراندیشی است.
از آنجا که ساخت سناریو میتواند هم به عنوان ابزار برنامهریزی استراتژیک و هم به عنوان روش پژوهشی در کشف و درک از آینده موثر باشد، متخصصان و استراتژیستها از سناریوها برای کشف فرضیات بنیادین در مورد موضوعات خاص آتی و برخورد با عدم قطعیتها بهره میبرند. بر اساس پژوهشهای اخیر جهانی، دو رکن «فناوری» و «طبیعت» بیشترین تأثیر را بر آینده جهان (تا سال 2050) به لحاظ رشد اقتصادی، رفاه و زیست بهتر جوامع بشری خواهند داشت و از این رو، «عدم قطعیتهای کلیدی» جهان محسوب میشوند که در قالب چهار سناریو زیر مورد بررسی و تشریح قرار میگیرند:
سناریو اول: عصر جدید (A New Era)
در این سناریو که وضعیت مطلوب را نمایان میکند، عوامل ناظر بر فناوری، نوآوری و بازسازی محیطزیست عصر جدیدی از رشد و زیست بهینه جوامع را رقم میزنند. مردم زندگی سالمتر و رضایتبخشتری دارند، زیرا فناوریهای پایدار دسترسی عادلانهتری به منابع بهینه فراهم میکنند. اکوسیستمها به طور مثبت به نوآوری و علم پاسخ میدهند، تنوع زیستی احیا میشود و تابآوری اقلیمی بهبود مییابد.
این امر منجر به دسترسی به هوای پاک، آب و امنیت غذایی میشود. با اینحال، چالشهایی مانند برخی نابرابریها ممکن است همچنان پابرجا بمانند که نیازمند تلاشهای متمرکز برای دستیابی به پیشرفت فراگیر میباشند.
ابعاد:
عوامل بسترساز:
سناریو دوم: بر لبه (On the Edge)
در این سناریو، درحالیکه فناوری از طریق افزایش بهرهوری، سودهای اقتصادی نابرابر ایجاد میکند، تأثیرات تغییرات اقلیمی باعث تشدید تنشهای محیط زیستی و چالشهای اجتماعی میشود. تغییرات اقلیمی شتاب میگیرد، اکوسیستمها تحتفشار قرار میگیرند و نابرابریها عمیقتر میشوند.
کمبود منابع و تخریب محیطزیست، مهاجرتهای اقلیمی را افزایش میدهند و حتی مناطق مرفه را نیز تحتتأثیر قرار میدهند. شکاف بین مناطق غنی از فناوری و جوامع آسیبپذیر، تفاوت چشمگیری در کیفیت زندگی مردم ایجاد میکند.
ابعاد:
عوامل بسترساز:
سناریو سوم: اقدام برای حفظ تعادل (A Balancing Act)
در این سناریو، پیشرفت فناوری و بازسازی اکولوژیکی نتایج متفاوتی ایجاد میکنند و رشد نابرابر را به همراه دارد، بهطوریکه عمدتا پیشگامان اولیه مزایای قابلتوجهی به دست میآورند.
در عین حال نوآوریها در انرژیهای تجدیدپذیر و احیای اکوسیستمها، رفاه اکولوژیکی را به ارمغان میآورند، تمرکز بر کارایی اقتصادی بهجای نیازهای اجتماعی یا کیفیت زندگی، منجر به ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی و تفاوت در کیفیت زندگی بین جوامع میشود. طبیعت به تلاشهای بازسازی پاسخ مثبت میدهد، اما تنش بین استقرار فناوری با محوریت سود و یا توسعه رویکرد انسانمحور افزایش مییابد.
ابعاد:
عوامل بسترساز:
سناریوی چهارم: افول (Decline)
در این سناریو، فناوریهایی مانند سیستمهای تولید خودکار و روشهای استخراج منابع، کارایی اقتصادی را بر توجه به هزینههای زیست محیطی و اجتماعی در الویت قرار میدهند. درحالیکه برخی مناطق رونق مییابند، تخریب محیطزیست و نابرابریهای جهانی عمیقتر میشوند.
تشدید تأثیرات اقلیمی و کمبود منابع طبیعی، منجر به مهاجرتهای گسترده اقلیمی و بیثباتی شدید اجتماعی میشود. همین امر اهمیت همکاری جهانی را در زمانی که بیشترین نیاز به آن وجود دارد، تضعیف میکند.
ابعاد:
عوامل بسترساز:
جمعبندی:
این چهار سناریو نشاندهنده مسیرهای احتمالی برای آینده جهان هستند که تحتتأثیر تصمیمات انسانی برای فناوری و تغییرات اقلیمی قرار دارند. سناریوی اول (عصر جدید) بهعنوان آینده مطلوب معرفی شده است، درحالیکه سناریوهای دیگر مانند سناریو (بر لبه، اقدام برای حفظ تعادل و افول) چالشهایی را در زمینه نابرابری اجتماعی، تخریب محیطزیست و کاهش همکاریهای جهانی را نشان میدهند.
از این روی دولتها و تصمیمگیران باید با درنظرگرفتن این سناریوهای محتمل، استراتژیهای خود را برای دستیابی به آیندهای پایدار و عادلانه تنظیم نمایند. ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و با در نظر داشتن سناریوهای برشمرده میتوان آینده بهتری را برای کشور به لحاظ توسعه راهبردهای فناوری و حفظ محیط زیست ترسیم نمود.
یادداشت - فائزه هدایت نظری، پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی
انتهای پیام/