ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
پورشه شرایط جالبی ندارد و فروش این شرکت در ششماهه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل شش درصد کاهش پیدا کرده است. درنتیجه، پورشه تصمیم به اخراج ۱۹۰۰ نفر از کارکنان خود تا سال ۲۰۲۹ را گرفته است.
به گفته مدیرعامل پورشه، اولیور بلوم، در ایمیلی به کارکنان اعلام کرد که اقدامات بیشتری برای کاهش هزینهها در پاسخ به کاهش فروش در چین و هزینههای بالاتر ناشی از تعرفههای دولت ترامپ برنامهریزی شده است.
او صراحتا گفت: «مدل تجاری که دههها برای ما خوب عمل کرده، در شکل کنونی خود دیگر کارایی ندارد.» بلوم وضعیت را بدون تعارف اینگونه توصیف کرده است: «همه اینها به ما ضربه سختی میزند، سختتر از بسیاری از خودروسازان دیگر.»
خطوطی که برای برقیها آماده میشوند
تا پایان سال، خط تولید پورشه دو خودروی اسپرت بنزینی را از دست خواهد داد و یک شاسیبلند الکتریکی به آن اضافه خواهد شد. نسل کنونی باکستر و کیمن در اکتبر از خط تولید خارج میشوند و جایگزینهای الکتریکی آنها زودتر از ۲۰۲۶ وارد بازار نخواهند شد.
شاسیبلند کائن الکتریکی نیز در ماههای آینده رونمایی خواهد شد. هنوز زود است که بگوییم آیا کائن الکتریکی میتواند شرایط شرکت را بهبود ببخشد یا نه اما پورشه ممکن است از شروع قوی شاسیبلند الکتریکی کوچکتر خود، ماکان، دلگرم شده باشد.
از سوی دیگر، اولین خودروی الکتریکی این شرکت یعنی تایکان با مشکل مواجه است. فروش تایکان در سال ۲۰۲۴ با ۴۹ درصد کاهش روبهرو شد و در نیمه اول ۲۰۲۵ نیز شش درصد دیگر افت کرد.
آمریکایشمالی همچنان بزرگترین بازار پورشه است، جایی که سالگذشته شاهد افزایش یک درصدی در تحویل خودروها بود و در نیمه اول ۲۰۲۵ نیز ۱۰ درصد رشد داشت. بااینحال، این روند ممکن است در نیمه دوم ادامه نیابد، زیرا شرایط بازار منجر به دور جدیدی از افزایش قیمتها شده است و برخی مدلها تا ۳.۶ درصد گرانتر شدهاند. این افزایش قیمت شاید برای خریداران ۹۱۱ که به پرداخت هزینههای بالا عادت دارند مشکلی ایجاد نکند اما ممکن است مشتریان محصولات پرفروش مانند ماکان و کائن را دلسرد کند.
بازار پرچالش چین
درحالیکه پورشه در آمریکا فعلا ثبات خود را حفظ کرده، در چین با چالشهای جدی مواجه است. فروش در سال ۲۰۲۴ در این کشور ۲۸ درصد کاهش یافت و تا ژوئن ۲۰۲۵ نیز ۲۸ درصد دیگر افت کرد.
شرکت آلمانی دلیل این وضعیت را شرایط دشوار بازار میداند زیرا برندهای داخلی چین در حال عرضه خودروهای الکتریکی مقرونبهصرفه و مجهز به فناوریهای پیشرفته هستند. در همین حال، پایان تولید ماکان بنزینی در سال ۲۰۲۶ هم میتواند شرایط پورشه را بدتر کند. البته ساخت یک شاسیبلند بنزینی جدید که در جایگاهی پایینتر از کائن قرار گیرد در حال بررسی است اما حتی در صورت تایید، تا نزدیک به سال ۲۰۳۰ عرضه نخواهد شد.
بهدلیل تقاضای ضعیفتر از انتظار برای خودروهای الکتریکی، زمان عرضه شاسیبلند الکتریکی سه ردیفه پورشه هم فعلا مشخص نیست. برای جبران کاهش فروش و کاهش مدلهای بنزینی، پورشه اکنون در نظر دارد نسخههای بنزینی از مدلهایی که در ابتدا قرار بود صرفا الکتریکی باشند را عرضه کند. همچنین هدف اولیه که خودروهای الکتریکی تا سال ۲۰۳۰ هشتاد درصد فروش را تشکیل دهند، رسما کنار گذاشته شده و بلوم اذعان کرده که این هدف دیگر واقعبینانه نیست.
تجربهای که به کار خواهد آمد
برای درک بهتر بحران کنونی پورشه، میتوان به اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ بازگشت؛ دورهای که این برند افسانهای آلمانی تا مرز ورشکستگی پیش رفت. در آن زمان، افزایش قیمت نفت و تغییر سلیقه بازار آمریکا به سمت خودروهای کممصرف، سهم بزرگی از بازار را به خودروسازان ژاپنی واگذار کرد.
پورشه که به چند مدل محدود، بهویژه ۹۱۱، وابسته بود با کاهش شدید تقاضا و فروش جهانی روبهرو شد. هزینههای تولید بالا، خطوط مونتاژ ناکارآمد و فرآیندهای سنتی باعث شد زیان عملیاتی شرکت در سال ۱۹۹۲ به حدود ۲۰۰ میلیون دلار برسد. این بحران نهتنها سودآوری را از بین برد، بلکه اعتبار برند را نیز تهدید کرد.
نقطه عطف زمانی رقم خورد که وندلین ویدکینگ در سال ۱۹۹۳ بهعنوان مدیرعامل منصوب شد. او با الهام از روشهای تولید ناب ژاپنی، ساختار تولید را بازطراحی کرد، ضایعات را کاهش داد و بهرهوری را افزایش داد. همچنین با معرفی مدلهای جدید و متنوعسازی سبد محصولات، وابستگی به یک یا دو مدل کاهش یافت. این اصلاحات، پورشه را ظرف چند سال از یک شرکت زیانده به یکی از سودآورترین خودروسازان جهان تبدیل کرد. شباهت امروز با آن دوران، در فشارهای بازار، تغییر فناوری و ضرورت بازنگری در مدل تجاری، کاملا مشهود است.
در اوایل دهه ۱۹۹۰، بازار آمریکا که همواره یکی از ستونهای اصلی فروش پورشه بود، به صحنهای پرچالش برای این برند بدل شد. پس از رونق دهه ۱۹۸۰، رکود اقتصادی و تغییر ذائقه مشتریان آمریکایی به سمت خودروهای ارزانتر و کممصرفتر، فروش مدلهای اسپرت گرانقیمت پورشه را بهشدت تحت فشار گذاشت.
قوانین سختگیرانهتر آلایندگی و ایمنی نیز هزینههای توسعه و واردات را افزایش داد و حاشیه سود را کاهش داد. در این دوره، وابستگی بیش از حد به مدل ۹۱۱ و عدم تنوع کافی در سبد محصولات، باعث شد پورشه نتواند بهخوبی با موج شاسیبلندها و سدانهای لوکس که بازار آمریکا را تسخیر کرده بودند، رقابت کند. حتی مدلهای موتور جلو مانند ۹۲۴، ۹۴۴ و ۹۲۸ که در دهه قبل برای جذب مشتریان جدید معرفی شده بودند، دیگر جذابیت گذشته را نداشتند و فروششان افت کرد.
شبکه نمایندگیها نیز با کاهش حجم سفارشها و سودآوری، انگیزه کمتری برای سرمایهگذاری در بازاریابی و خدمات پس از فروش داشت. نتیجه این عوامل، افت شدید فروش در آمریکا و کاهش سهم بازار بود؛ بحرانی که مدیران وقت را واداشت تا استراتژی بازگشت به سودآوری را با تمرکز بر بهبود کیفیت، کاهش هزینهها و بازتعریف جایگاه برند در بازار ایالاتمتحده آغاز کنند.