ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار مهر، مطالعات و گزارشات متعدد نشان میدهد که تقلب علمی سازمانیافته یک تهدید فزاینده برای فعالیتهای علمی است. این امر تا حد زیادی به سازمانهایی که به نام «کارخانههای مقالهسازی» شناخته میشوند، نسبت داده شده است. ولی اخیراً مطالعهای که در نشریه PNAS منتشر شده ردپایی از فعالیتهای مرتبط با تقلب علمی را کشف کرده که فراتر از تولید مقالات جعلی است و به نقش واسطهگری و دلالی در شبکه گستردهای از سردبیران نشریات و نویسندگانی میپردازد که با همکاری یکدیگر، برای انتشار مقالههای علمی از استانداردهای داوری همتا فرار میکنند. این مطالعه چگونگی ساختار و عملکرد این سازمانها را نیز آشکار میکند.
این مطالعه هشدار میدهد که نهادهای فعال در زمینه تقلب علمی از جلمه کارخانههای مقالهسازی، واسطهها و کارگزاران و نشریات غارتگر، بسیار بزرگ، در حال تغییر و به سرعت در حال گسترش هستند. همچنین توانایی آنها در فرار از سازوکارها به افزایش چشمگیر تعداد مقالات جعلی منجر شده است.
نویسندگان این مقاله امیدوارند که پرونده گسترده آنها توجهها را جلب کرده و باعث تغییر شود. این پژوهشگران کار خود را با تمرکز بر مقالات مجله PLOS ONE آغاز کردند. چرا که این مجله دسترسی آسانی به دادههای کلان میدهد و تشخیص ناهنجاریها را بدون اطلاعات از پشت صحنه امکانپذیر میکند. پژوهشگران تمام مقالات این مجله را که ریترکت یا سلب اعتبار شده بودند و یا در PubPeer (وبسایتی که به محققان اجازه میدهد آثار منتشر شده را نقد کنند) نظراتی دریافت کرده بودند، بررسی کردند و سپس سردبیران هر مقاله را شناسایی کردند.
در مجموع ۳۳ سردبیر نشریه شناسایی شدند که به طور مکرر به مقالاتی رسیدگی کرده بودند که بعداً سلب اعتبار یا ریترکت شده بودند و یا بیش از حد انتظار مورد انتقاد قرار گرفته بودند. برای مثال ۴۹ مقاله از ۷۹ مقالهای که یک سردبیر اقدامات لازم برای انتشار آنها در PLOS ONE را انجام داده بود، سلب اعتبار شده بودند.
همکاری از طریق رشوه یا یک فرآیند عادی غیر رسمی؟!
سردبیرانی که به عنوان مشکوک علامتگذاری شده بودند، به ۱.۳ درصد از مقالات منتشر شده در این نشریه تا سال ۲۰۲۴ رسیدگی کرده بودند، اما تقریباً یک سوم از کل این مقالات ریترکت شده بودند. این گروه از پژوهشگران همچنین متوجه شد که این سردبیران با نرخ مشکوکی بر روی مقالات نویسندگان خاصی کار میکردند. این نویسندگان خودشان سردبیر نشریه PLOS ONE بودند و اغلب به مقالات یکدیگر رسیدگی میکردند. نویسنده اول این مطالعه میگوید ممکن است برخی از این سردبیران رشوه دریافت کرده باشند اما همچنین ممکن است این اقدامات ترتیبات و فرآیندهای غیر رسمی باشد که بین همکاران انجام میشود.
این پژوهشگران رفتار مشکوک مشابهی را در ۱۰ نشریه منتشر شده توسط انتشارات هینداوی که به دلیل فعالیت گسترده کارخانههای مقالهسازی در آن تعطیل شده است، شناسایی کردند.
پژوهشگرانی که موضوع کارخانههای مقالهسازی را بررسی میکنند مدتهاست تصور میکنند که سردبیران و نویسندگان مقالات همدست بودهاند. به گفته برخی کارشناسان؛ یافتههای جدید «شواهد قطعی» برای این سوءظنها هستند. اگرچه یافتههای پژوهش اخیر، تنها همدستی سردبیران نشریات و نویسندگان مقالات را در تعداد محدودی از نشریات نشان میدهند، اما احتمالاً سایر نشریات نیز تحت تاثیر قرار گرفتهاند.
شبکهای با ۳۵ عضو و بیش از ۴ هزار مقاله مشکوک
اخیراً پایگاه ریترکشن واچ نیز گزارش داده که انتشارات Frontiers پس از کشف شبکهای از سردبیران و نویسندگانی که فرآیند داوری را با تضاد منافع اعلام نشده انجام دادهاند، شروع به سلب اعتبار ۱۲۲ مقاله کرده است. این شبکه ۳۵ نفره بیش از ۴ هزار مقاله در نشریات ۷ ناشر دیگر نیز منتشر کرده که نیاز به بررسی بیشتر دارد.
این گروه پژوهشی دریافتند که مشکل فراتر از شبکههای ویراستاران و نویسندگان بیوجدان است که به یکدیگر کمک میکنند. آنها آنچه را که به نظر میرسد تلاشهای هماهنگ برای ترتیب دادن انتشار دستههایی از مقالات مشکوک در چندین ژورنال است، شناسایی کردند. این گروه بیش از ۲۰۰۰ مقاله را که در سایت PubPeer برای داشتن تصاویر تکراری علامتگذاری شده بودند، بررسی کردند و خوشههایی از مقالات را که همه تصاویر مشترک داشتند، شناسایی کرد. این مجموعهها از مقالات اغلب در حدود یک زمان و در انتخاب محدودی از ژورنالها منتشر شده بودند.
دلالانی در بازار سیاه مقاله
نویسندگان این مطالعه میگویند در برخی موارد یک کارخانه مقالهنویسی که به چندین نشریه نفوذ کرده، ممکن است مسئول باشد. اما آنها همچنین معتقدند که برخی این موارد نشاندهنده کار «دلالان» یا کارگزارانی است که به عنوان واسطه عمل میکنند و مقالات تولیدشده توسط کارخانههای مقالهسازی را میگیرند و آنها را در نشریات به خطر افتاده منتشر میکنند.
این تیم به بررسی سازوکار انجمن تحقیقات و توسعه دانشگاهی (ARDA) مستقر در هند پرداخت. این انجمن خدماتی از جمله «نوشتن پایاننامه/مقاله» و همچنین «انتشار نشریه» را ارائه میدهد. ARDA در صفحه وب خود که «مجلات با ضریب تأثیر بالا» را ارائه میدهد، میگوید که از طرف محققان با مجلات ارتباط برقرار میکند و «تضمین میکند که آنها با موفقیت در مجله منتخب آنها در پایگاه داده نمایهسازی با ضریب تأثیر بالا منتشر شوند.»
این گروه پژوهشی دریافته که در طول چندین سال، فهرست نشریات تکامل یافته و نشریات جدیدی به آن اضافه شده و برخی از آنها نیز به دلیل رفتار مشکوک از پایگاههای اطلاعاتی حذف شدهاند. بر اساس نقل قولهایی که به این تیم پژوهشی ارائه شده، ARDA بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ دلار برای انتشار مقاله هزینه دریافت میکند و به گفته ریچاردسون؛ سرپرست این تیم تحقیقاتی؛ ، این وبسایت از نویسندگان میخواهد که مقالات خود را ارسال کنند و این نشان میدهد که ARDA یک کارخانه مقالهسازی نیست؛ بلکه یک واسطه است.
به گفته یکی از کارشناسان؛ چنین سازمانهایی تحت پوشش ارائه «خدمات ویراستاری» در روز روشن فعالیت میکنند و اگرچه اقدامات آنها ممکن است غیر اخلاقی باشد و عواقب زیادی برای علم و دانشمندان داشته باشد؛ اما آنها تلاشی برای پنهان کردن فعالیتهای خود نمیکنند چرا که در واقع این کسب و کارها غیر قانونی نیستند.
رشد شتابان مقالات جعلی ۱۰ برابر سریعتر از ادبیات علمی
این گروه پژوهشی فهرستی از مقالات شناساییشده در ۵۵ پایگاه داده از محصولات احتمالی کارخانههای مقالهسازی را تهیه کرده و تعداد مقالات مشکوک منتشر شده در هر سال بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ را مورد بررسی قرار دادهاند. آنها دریافتند که تعداد محصولات مشکوک کارخانههای مقالهسازی هر ۱.۵ سال، دو برابر میشود و این ۱۰ برابر سریعتر از نرخ رشد کل ادبیات علمی است. البته هنوز بخش کوچکی از کل مقالات را تشکیل میدهد. تعداد سلب اعتبار مقالات و مقالات علامتگذاریشده در PubPeer نیز به سرعت افزایش یافته و به ترتیب هر ۳.۳ و ۳.۶ سال دو برابر شده است، اما این میزان با افزایش مقالات مشکوک به تقلب برابر نیست. به گفته یکی از کارشناسان؛ این افزایش بدان معناست که درصد علم جعلی در حال افزایش است. این امر خطرات خاصی را برای حوزههایی مانند علوم پزشکی ایجاد میکند، جایی که مقالات جعلی گاهی اوقات به بررسیهای سیستماتیک و متاآنالیزها راه پیدا میکنند و به طور بالقوه درک ما از داروها و درمانها را تحریف میکنند.
پژوهشگران این مطالعه تأکید میکنند که مقیاس فعالیت در عرصه تقلب علمی، در حال حاضر فراتر از دامنه اقدامات تنبیهی فعلی است. علاوه بر این، سلب اعتبار یا ریترکت شدن مقالات هنوز یک اتفاق نسبتاً نادر است. تنها ۲۸.۷ درصد از مقالات مشکوک به تولید توسط کارخانههای مقالهسازی در حال حاضر سلب اعتبار شدهاند.
هدفگیری دانشجویان و پزشکان جوان
این وضعیت به اعتبار سوابق علمی موجود و آینده آسیب جدی وارد میکند. نویسندگان مقاله به رقابت شدید برای بودجه و شغل، نابرابری در دسترسی به منابع، و عدم آموزش کافی به عنوان عوامل انگیزشی پشت این گونه سوءرفتارها اشاره میکنند. آنها همچنین عنوان میکنند که بسیاری از محققان، به ویژه پزشکان جوان و دانشمندان نوپا، ممکن است رفتارهای «انحرافی» را به عنوان هنجار جدید درک کنند. همچنین ممکن است آنها برای رقابت با همکارانشان هزینه انتشارات را به کارخانههای مقالهسازی بپردازند. به گفته سرپرست این تیم پژوهشی؛ تعداد مقالات متقاضیان دورههای دستیاری پزشکی در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته، به طوری که برخی از دانشجویان ادعا میکنند نویسنده دهها مقاله هستند. او معتقد است که تصادفی نیست که صنعت کارخانههای مقالهسازی متقاضیان دستیاری پزشکی به ویژه دانشجویان خارجی دارای ویزا را هدف قرار میدهند.
نویسندگان این تحقیق خواستار اقدامات فوری و اصلاحات ساختاری برای مقابله با این تهدید هستند. آنها پیشنهاد میکنند که وظایف «شناسایی، تحقیق و تحریم» از یکدیگر جدا شوند و از دست طرفهایی که تضاد منافع بالقوه دارند (مانند سردبیران نشریات یا موسسات پژوهشی که دانشمندان خود را بررسی میکنند)، خارج شود. همچنین، نیاز به منابع انسانی و فناوری بسیار بیشتری برای شناسایی تقلب در مقیاس مورد نیاز وجود دارد. محافظت از افشاگران این سوءرفتارها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که در حال حاضر، افرادی که شواهد تقلب را ارائه میدهند، با اتهاماتی و تهدیدهای قانونی روبرو میشوند.
این مطالعه هشدار میدهد که رشد روزافزون مقالات جعلی، تهدیدی جدی برای رویکردهای پیشرفته مانند مدلهای زبان بزرگ است. این فناوریها هنوز قادر به تمایز علم باکیفیت از علم بیکیفیت یا جعلی نیستند، و با افزایش تعداد انتشارات جعلی، این وظیفه دشوارتر میشود.
منابع:
The entities enabling scientific fraud at scale are large, resilient, and growing rapidly
Scientific fraud has become an ‘industry,’ alarming analysis finds