ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، مارس 2020، همزمان با آغاز قرنطینه سراسری در هند بهدلیل همهگیری کرونا، میلیونها کارگر مهاجر ناچار به ترک شهرها و بازگشت به روستاهای خود شدند. بسیاری از آنها راهی طولانی، حتی بیش از 1500 کیلومتر را با پای پیاده پیمودند. سازمان ملل تخمین زده است که بیش از 100 میلیون نفر از کارگران در این دوره مجبور به جابهجایی شدند.
کارگران بیقرارداد، خانههای بیسقف
اما چرا این کارگران نتوانستند در شهر بمانند؟ اول آنکه اغلب آنان شغل رسمی یا قرارداد مشخصی ندارند و در نتیجه از هیچ پوشش بیمهای یا امنیت شغلی برخوردار نیستند. دوم، بسیاری در فقر مطلق به سر میبرند و حتی سرپناهی برای زندگی ندارند. بدون درآمد، ماندن در شهرها ممکن نبود و تنها گزینه، بازگشت به روستا بود.
این درحالی است که بسیاری از کارگران یاد شده، افرادی هستند که بهصورت فصلی بین شهر و روستا در حال حرکتاند. آنها در فصل بیکاری کشاورزی به شهرها میآیند و پس از کشت دوباره به روستا بازمیگردند. مثلاً کارگرانی از ایالت اوتار پرادش در شمال، برای کار به تامیل نادو در جنوب سفر کرده بودند و در زمان قرنطینه، صدها کیلومتر از خانه فاصله داشتند.
تقاطع بین بخشهای اقتصادی و مرزهای جغرافیایی
پدیده کارگران فصلی در هند همانند بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه گسترده و ساختاریافته شده است، تاجایی که طبق برخی برآوردها، نیمی از خانوارهای روستایی در هند اصلاً مالک زمین نیستند. از میان مالکین نیز فقط 7 درصد از خانوادهها، مالک 47 درصد از اراضی هستند. بنابراین، جمعیت وسیعی از ساکنان روستاها یا اصلاً کشاورز نیستند، یا آنقدر زمین ندارند که بتوانند از طریق کشاورزی گذران زندگی کنند.
به گفته کارشناسان اقتصادی و فعالان عرصه اشتغال در نبود کارخانههای صنعتی در مناطق روستایی، تنها گزینه پیشروی آنان، مهاجرت به شهرها برای یافتن کار است؛ اما نه به قصد اقامت دائمی، بلکه به صورت موقت و فصلی.
آمارها گمراهکنندهاند؛ واقعیت بینابینی است
بر اساس سرشماری سال 2011، 68.8 درصد جمعیت هند در مناطق روستایی زندگی میکردند. اما این آمار قدیمی است؛ هند در 14 سال گذشته هیچ سرشماری رسمی انجام نداده و بدون تردید با توجه به شرایط اقلیمی، اقتصادی و همچنین گسترش شهرنشینی تغییرات قابلتوجه و معناداری در این زمینه رخ داده است.
با این حال، حتی اگر دادهها بهروز بودند، باز هم یک نکته مغفول میماند: تقسیمبندی ساده "روستا یا شهر" دیگر پاسخگوی واقعیت پیچیده مهاجرتهای فصلی نیست.
میلیونها نفر بسته به فصل، هم در شهر هستند و هم در روستا. این باعث میشود:
ثبات شغلی؛ رؤیایی دور از دسترس برای دو زیستها
اگرچه بسیاری از این کارگران در شهر شغل ثابتی ندارند، اما آیا کار در روستا نیز "شغل ثابت" محسوب میشود؟ اگر درآمدی ناپایدار، بدون قرارداد، وابسته به بارندگی، و ناکافی برای تأمین زندگی خانواده باشد، نمیتوان آن را شغلی باثبات دانست. بنابراین، حتی کارهای موقتی شهری نیز از نظر درآمد و استمرار، از کارهای کشاورزی برترند.
تنها در صورتی ثبات حاصل میشود که این افراد به مشاغل رسمی، صنعتی و قراردادی دست پیدا کنند. در غیر اینصورت، این جمعیت چند ده میلیونی، که نه بهطور کامل شهریاند و نه روستایی، ممکن است به منبعی از نارضایتی اجتماعی گسترده تبدیل شوند.
سه چالش بزرگ پیش روی دولت هند
فرآیند گذار این کارگران، نهایتاً فقط یک جهت خواهد داشت: مهاجرت دائم به شهرها. اما برای اینکه این گذار به بحران اجتماعی تبدیل نشود، دولت هند با سه وظیفه بزرگ روبهرو است:
اما واقعیت اینجاست که کارشناسان اقتصادی و همچنین بسیاری از کارآفرینان براین باورند که مطرح شدن هندوستان به عنوان یک مدل در منطقه خاورمیانه یا حتی کشورهای درحال توسعه میتواند نمونهای از کل باشد و در واقعیت امر اینجاست که طی سالهای آینده و تا حدود 2050 میلادی جای تردید نیست که معضل کارگران فصلی و همچنین خالیشدن روستاها و ترک زمینهای کشاورزی در بسیاری از کشورهای خاورمیانه به معضلی نگران کننده تبدیل خواهد شد که باید از هم اکنون برای آن برنامهریزی لازم انجام شود.
تایمز هندوستان
انتهای پیام/