ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استانها: در کوران جنگ ۱۲ روزه که منطقه را در شعلههای درگیریهای بیسابقه فرو برد، بار دیگر اسرائیل همانند حملاتش به غزه غیرنظامیان را نیز هدف قرار داد. داستان سروناز، تنها یک حکایت از میان هزاران نیست، بلکه یادآوری تلخ از چهره واقعی جنگ و تأثیر ویرانگر آن بر زندگیهای بیگناهی است که رؤیاهایشان ناگهان خاکستر میشود.
جزئیات حادثه و زندگی سروناز
محمد حسین واعظ زاده، پدر شهیده سروناز در گفتگو با خبرنگار مهر با تشریح جزئیات دردناک این واقعه، اظهار کرد: دختر من در تهران کارشناس توسعه کسبوکار در گروه یکتانت بود و در حوزه تبلیغات شاغل بود. در شب حادثه همراه دوستش به خانه دوست تازهعروسش رفته بود و زمانی که صدای موشک را میشنوند، دختر من و دوستش اقدام به فرار میکنند و متأسفانه ساختمان تخریب و روی سر سروناز من آوار میشود.
وی افزود: علیرغم تماسهای مکرر ما با سروناز برای بازگشت به مشهد، به دلیل قرارداد سنگین و تلاشهای زیادی که برای کارش کشیده بود، راضی به برگشت نشد. پدر دخترش را "فوقالعاده فعال، پرتلاش و مستقل خواند که برای رسیدن به اهدافش خیلی برنامهریزی میکرد.
واعظ زاده گفت: آخرین تماس با دخترم زمانی بود که دوستش قرار بود او را به محلی برساند تا به سمت سبزوار حرکت کند. اما پس از آن، هر چقدر تماس گرفتیم پاسخ نداد و چند ساعت بعد یکی از دوستانش تماس گرفت و خبر شهادت سروناز را داد.
شهادت در آستانه آغاز زندگی مشترک
پدر داغدار شهیده واعظ زاده با بیان اینکه دخترش شهروند عادی بود، تاکید کرد: سروناز من تنها ۳۱ سال داشت و به گفته پدرش، قرار بود چند ماه دیگر با لباس عروس به خانه خود برود، اما با لباس سفید به دیدار خدا رفت. و اسرائیل مجدداً ثابت کرد که بویی از انسانیت نبرده است. امیدوارم هیچکس داغ فرزند خود را نبیند.
ویرانی، آوارگی، و زخمهای عمیقی که بر روان و جسم انسانها مینشیند، میراثهای شوم جنگ هستند که سالها پس از پایان آتشبس نیز باقی میمانند. با وجود تمام تاریکیها، همواره روزنهای از امید به صلح وجود دارد. این امید، در اراده مردمانی نهفته است که در هر زمان پشت هم و متحد هستند.