ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
امالبنین ماهر نویسنده خراسانی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ایده کتاب جدیدش «قزلآهو»، گفت: من نسل سوم مهاجرت هستم و پدر و مادرم در زمان جنگ تحمیلی ۸ ساله وارد ایران شدند. بعد همین جا ازدواج کردند و من در مشهد به دنیا آمدم. به همین خاطر خودم را ایرانیافغانستانی میدانم. به واسطه همین پیشینه هم فرهنگ افغانستان را دارم و هم با ایران به خوبی آشنا هستم. این هویت ایرانیافغانستانی به من امکاناتی برای فکر کردن و اندیشیدن و نوشتن میداد که باید از آن استفاده میکردم. نتیجه این ایدهها شد کتاب «قزلآهو».
رفت و برگشت بین کابل و مشهد
ماهر درباره شکلگیری ایده کتاب خود گفت: من به خاطر اینکه به کار نویسندگی علاقه داشتم و از بچگی مینوشتم، با کمک مادرم با فضای فرهنگ افغانستان آشنایی پیدا کردم. قصهها و نویسندههای افغانستان را دنبال میکردم و کتابهای فراوانی را که درباره افغانستان در خانه داشتیم، میخواندم. در کنارش با فرهنگ کشور ایران هم آشنا هستم، به دلیل اینکه در ایران بزرگ شدم و نفس کشیدم و رشد کردم و در این آب و هوا زندگی کردم. همه اینها باعث شده علقه خاصی به ایران داشته باشم. بنابراین، این شد که پایه رمانم را در نسبت ایران و افغانستان گذاشتم. در کتاب رفت و برگشتی بین کابل و مشهد است و من سعی کردم تحولات این دو کشور را در روزهای ابتدایی نهضت امام خمینی (ره) روایت کنم.
وی افزود: در کنار اینها میخواستم برگشت به هویت اصلی یک زن مسلمان را نشان بدهم. با توجه به جوی که افغانستان دارد، افراد مجبور هستند هویت اصلی خودشان را پنهان کنند. کاراکتر اصلی من تحت یک شرایطی به مشهد میآید و وقتی که در فضای مشهد قرار میگیرد و با آدمهای معتبر و فعال آشنا میشود که اعتقادات خودشان را دارند و در راه خودشان و دینشان ثابت قدم هستند، باعث میشود هویت اصلی خودش را پیدا کند. در نتیجه رمان قزلآهو روایت هویت و بازگشت به هویت هم هست.
نویسنده «قزلآهو» افزود: در کنار اینها، من میخواستم نشان بدهم رابطه برادری و خونشریکی بین ایران و افغانستان، واقعی و تاریخی است. ورای اتفاقاتی که در حکومتها میافتد، مردم ایران و افغانستان همچنان با هم همدلی و همبستگی دارند. من فکر میکنم جغرافیا فقط خطی است که ما را به لحاظ مکانی جدا میکند، ولی پیوندهای زبانی و فرهنگی و تاریخی ما را پاک نمیکند. به واسطه همین خط مرزی بود که از یک جایی به بعد ما از همدیگر جدا شدیم، وگرنه صدها و هزاران سال یکی بودیم.
استفاده از لهجه غلیظ کتاب را سختخوان و مخاطب را کم میکند
ماهر درباره نثر کتاب قزلآهو گفت: چون در این کتاب افغانستان هم حضور دارد، سعی کردم زبان کتاب طوری باشد که برای مخاطب ایرانی و افغانستانی قابل فهم باشد. البته دوست داشتم نثر کتاب، تم و آهنگ افغانستانی خودش را هم حفظ کند. سعی کردم جاهایی که مربوط به کاراکترهای ایرانی است از زبان ایرانی و بدون لهجه استفاده کنم، اما جاهایی که شخصیتهای افغانستانی حضور دارند، قدری لهجه و آهنگ و تم افغانستانی هم به زبان اضافه کردم. طنین دیالوگها را به سمت لهجه کابلی بردم تا مخاطب متوجه شود که حالا با یک شخصیت افغانستانی طرف است.
وی درباره شکل گرفتن نثر قزلآهو، گفت: من شاید نزدیک ده کتاب مستقل دارم. در کتاب «دل اندر وا» هشت داستان کوتاه دارم که مربوط به مردم افغانستان است و در موقعیتهای مختلف و به واسطه آدمهای مختلف، ماجرای همهشان به امام رضا (ع) برمیگردد. این کتاب را بهنشر در سال ۹۸ چاپ کرد. لهجهای که من در این کتاب به کار بردم، کمی غلیظ بود. چون از اولین کارهای من بود، فکر میکردم باید اینطوری بنویسم تا نشان بدهم که این شخصیتها افغانستانی هستند. بعدها که در جلسات استاد سعید تشکری شرکت کردم، آنجا متوجه شدم آن چیزی که نشان میدهد آدمها کجایی هستند و چه دیدگاهی دارند، نشان دادن بوم و منطقه آنجاست، نه اصرار روی زبان و لهجه. درست است که لهجه زیبا است ولی بعضی وقتها مخاطبان را کم میکند و کتاب سختخوان میشود.
ماهر در پایان گفت: با توجه به این نکتهها بود که من سالها تمرین کردم و تلاش کردم در داستانم موقعیت، جغرافیا و بوم خلق کنم تا آدمها در آن جغرافیا و بوم نشان دهند چه کاره هستند و چه دیدگاهی دارند و اهل کدام شهر هستند.
کتاب «قزلآهو» در ۲۹۶ صفحه، با بهای ۲۹۵ هزار تومان و توسط انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.