تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x4016596
شناسه : 4016596
تاریخ :
۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها اقتصاد ایران: پروژه بازسازی خانه پدری زنده‌یادان جلال و شمس آل احمد پس از گذشت ۱۸ سال هنوز به اتمام نرسیده و آینده آن چندان مشخص نیست.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده‌یادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. 

یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

مرگ تدریجی مواریثِ فرهنگی

(نقد عملکرد وزارت میراث فرهنگی و توابعش، از جمله در بارة مرمت خانة پدری آل‌احمدها)

لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ

(آیة 2، سوره الصف)

خانه تاریخی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم پنج سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایه‌گذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.

 از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجه‌ای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهره‌برداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بی‌خبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟

قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهم‌اند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:

*بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم، و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه خواهند ماند.

* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن ده‌ها صفحه کتاب مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد می‌گیرند و عمیق‌تر احساس هویت می‌کنند.

* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماری‌اند و با بی‌توجهی و تخریب آن‌ها، بخش مهمی از گنجینة هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.

* بناهای تاریخی جاذبه‌های مهم گردشگری‌اند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی می‌شوند.

پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالش‌های مداوم و ظاهراً لاینحل است؟

 مهمترین چالش‌ها درین راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بی‌توجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهی‌های کارشناسی و سرانجام، گرفتارشدن در دام مرمت‌های غیرعلمی و غیراصولی.

متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق آمدن برین چالش‌ها عبارتند از:

1) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی،

2) تربیت مرمت‌گر متخصص و متعهد،

3) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفه‌کننده،

4) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.

حال ببینیم درین رابطه چه کرده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به¬صراحت از حضور "دلالان" یاد کرده است و واگذاری پروژه‌های مرمتی به "پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی". یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژه‌های مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!

اخبار ناگوار تازه‌ای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده می‌شوند، بی‌اعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوان‌های فریبنده‌ای مانند "نمایشگاه صنایع دستی"، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بی‌ربط، همراه با نصب سازه‌های فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.

و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آل‌احمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آل‌احمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیه‌ها و دست‌اندازی‌های اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینه‌های ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبرو می‌شویم.

وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان می‌اندازد. یک روز صورت‌وضعیت را بهانه می‌کند و یک روز ریز متر می‌خواهد. یک روز می‌گویند دریافت وام ربطی به صورت‌وضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری می‌گوید. گویی کارشناسان صندوق بهره‌برداری و احیای خانه‌ها و بناهای تاریخی، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!

بدون تردید، ادامه این روند نتیجه‌ای نخواهد داشت جز "مرگ تدریجی" میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.

انتهای پیام/