به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، ظهرهای خوزستان شبیه هیچجای دیگر نیست. وقتی آفتاب بیرحمانه بر سقف خانهها و تن خیابانها میتابد، دماسنجها عددهایی را نشان میدهند که باورشان سخت است؛ عددهایی که حتی شنیدنشان نفس را تنگ میکند، چه برسد به زندگیکردن زیر آن آفتاب سوزان. امیدیه روز جمعه، دوم خرداد، با ثبت دمای ۵۱ درجه سانتیگراد، گرمترین نقطه کره زمین شد. اهواز، آبادان، مسجدسلیمان و صفیآباد هم در فهرست داغترین شهرهای جهان جا خوش کردند. اما این فقط یک خبر هواشناسی نیست، روایت روزهای طاقتفرسای مردمی است که در کنار گرمای سوزان، باید با قطعی برق، افت فشار آب یا نبود آب آشامیدنی دستوپنجه نرم کنند.
خوزستان این روزها نهفقط گرمترین که شاید یکی از سختترین نقاط ایران برای زندگی باشد. کولرهایی که در میان قطعیهای مکرر برق خاموش میشوند، تانکرهایی که برای آوردن آب در کوچهها میچرخند و کودکانی که در سایه اندک درختان پناه گرفتهاند، همه بخشی از تصویری است که از خوزستان امروز باید دید. این روایت خوزستان است؛ جایی که تابستانش زودتر از همهجا از راه میرسد، اما تابآوردنش از همیشه دشوارتر شده است.
میلاد منصوری، فعال اجتماعی ساکن اهواز، از وضعیت این روزهای خوزستان میگوید. او از ترکیب بیرحمانه گرما، بیبرقی، کمآبی و بیتوجهی مسئولان میگوید؛ ترکیبی که زندگی روزمره را برای مردم استان به بحرانی تمامعیار بدل کرده است: «این گرما فقط یک عدد روی دماسنج نیست. چنان داغی هوا را احساس میکنی که بیرونرفتن از خانه برای کارهای ساده هم عملا غیرممکن شده.
مردم قید کارهای اداری را زدهاند؛ شهر انگار به جهنم تبدیل شده، مخصوصا در این یک هفته اخیر. هیچچیز، نه سایهای، نه فضای سبزی، کمکحال مردم نیست. خوزستان بیابان شده؛ آنهم نه به خاطر اقلیم، بلکه به خاطر بیتوجهی مسئولان. اینجا نه درختی میکارند، نه کمربند سبزی اجرا شده، نه حتی خیابانها درختکاری شدهاند». منصوری تأکید میکند که نبود فضای سبز، فراتر از یک مسئله زیباییشناسانه، به یک بحران جدی برای سلامت و آسایش عمومی تبدیل شده است: «همهجا، از کشورهای همسایه تا شهرهای دیگر ایران، با کاشت درخت جلوی گرما را گرفتهاند. همین درختها میتوانند دما را تا 12 درجه کاهش دهند، اما در خوزستان حتی این حداقل هم دریغ شده است».
رنج مضاعف بیبرقی
اما ماجرا به گرما ختم نمیشود. در خوزستان، قطعیهای مکرر برق به یکی از دغدغههای اصلی مردم تبدیل شده است. سخنگوی شرکت توزیع نیروی برق خوزستان میگوید تیمهای فنی به طور شبانهروزی در تلاشاند تا شبکه برق را پایدار کنند و شرایط را به حالت عادی بازگردانند، اما در برخی مناطق، بهویژه محلههای جنوبی اهواز، قطعیهای طولانیمدت برق مشکلات جدی برای ساکنان به وجود آورده و بیبرقی در میانه این روزهای سوزان، اوضاع را از آنچه هست بدتر کرده است. منصوری میگوید: «در همین دمای بالای ۵۰ درجه، برق به طور روزانه یک تا دو ساعت قطع میشود. گاهی هم به دلیل فرسودگی تأسیسات برق، قطعیها چندین ساعت طول میکشد.
بعضی محلهها روزی پنج، شش بار خاموشی را تجربه میکنند. محلههایی مثل گلدشت، ملاشیه یا سیاحی وضعیت خیلی بدتری دارند».
او ادامه میدهد: «مردم بیمار دارند، بچه دارند، نوزاد دارند، اما برنامهریزی مشخصی برای جلوگیری از قطعی برق نیست؛ حتی آموزش سادهای برای صرفهجویی هم ندادهاند. انتظار میرفت در چنین شرایطی مشوقهایی برای مصرف بهینه برق ایجاد شود یا دستکم امکاناتی مثل لامپهای کممصرف در اختیار خانوادهها قرار گیرد، اما هیچ خبری نیست».
وضعیت آب نیز کم از برق ندارد. منصوری میگوید در بسیاری از محلههای اهواز، آب شرب از صبح تا شب قطع میشود: «آب از ساعت ۹ صبح قطع میشود و تا شب بازنمیگردد. مردم باید از شب قبل آب ذخیره کنند، وگرنه در گرمای بالای ۵۰ درجه، عملا بدون آب میمانند. این وضعیت چیزی شبیه شرایط جنگی است؛ انگار نه انگار در استانی زندگی میکنیم که خودش تأمینکننده آب و برق کشور است». در چنین شرایطی، صنعت برق هم هشدار جدی داده است. سخنگوی منطقه جنوب غرب کشور اعلام کرده که با پیشبینی دمای بالای ۴۸ درجه در خوزستان، هر یک درجه افزایش دما مصرف برق را تا ۲۵۰ مگاوات افزایش میدهد.
موسوی از مردم خواسته است کولرهای خود را روی درجه ۲۵ تنظیم و وسایل سرمایشی اضافی را خاموش کنند تا فشار بر شبکه برق کاهش یابد. توصیهها هر روز میرسد اما خیلی از مردم حتی کولر مناسبی ندارند تا با این حرفهای مسئولان پیش بروند.
در کنار این بحرانها، این فعال اجتماعی به افزایش بیرویه هزینه برق هم اشاره میکند: «نهتنها قبوض برق افزایش یافته، بلکه هزینه اشتراک هم بالا رفته است. این فشار باعث شده برخی از مردم به برق غیرمجاز روی بیاورند، چون چارهای ندارند. در چنین گرمایی، آدم باید یا کولر داشته باشد یا طاقت فوق بشری». او از حال و هوای مردم میگوید: «مردم از شدت گرما و فشار عصبی، آماده انفجارند. کافی است یک بحث کوچک شود، تا به دعوایی بزرگ تبدیل شود. این خشم و عصبانیت، نتیجه انباشت فشارهایی است که روز به روز بیشتر میشود، بیآنکه صدایی از جایی بلند شود یا پاسخی داده شود».
گرما، بیبرقی و کمآبی، دست در دست هم
فرهاد، یکی دیگر از اهالی اهواز، تصویر زندهای از وضعیت دشوار این روزهای خوزستان ارائه میدهد. او نیز ترکیب سهمگین گرما، قطعی مکرر برق، کمبود آب و بیتوجهی مسئولان را عامل اصلی بحرانیشدن زندگی مردم میداند: «گرمای این روزها فقط یک عدد نیست؛ انگار هوای نفسگیر و سنگینی است که تو را از نفس میاندازد. حتی برای کارهای روزمره و ساده هم باید بارها فکر کرد که اصلا ارزش بیرونرفتن دارد یا نه. خیلیها دیگر کارهای اداریشان را رها کردهاند چون شرایط طاقتفرساست. شهر شبیه کورهای شده که هر لحظه آتش آن شعلهورتر میشود». فرهاد هم معتقد است که بیبرقی در این معادله، مثل زخمی باز، همه چیز را بدتر میکند: «قطع برق در روزهایی که دما از ۵۰ درجه هم میگذرد، یعنی شرایط غیرقابل تحمل برای همه، بهویژه برای بچهها و سالمندان. روزی چند بار خاموشی داریم و بعضی وقتها این قطعشدن ساعتها طول میکشد. محلههای محرومتر بیشتر از بقیه آسیب میبینند. آب هم بهشدت قطع میشود؛ از صبح تا شب آب نیست و مردم باید از قبل ذخیره کنند. در این گرمای طاقتفرسا زندگی بدون آب تقریبا غیرممکن است».
صدای بیصدای خوزستان
هوا گرم است. شیره جان آدمها را بیرون میکشد و روی هوای داغ خشک میکند. خیلی از اهالی حوصله حرفزدن و رمق و امیدی هم ندارند: «مگر کسی صدای ما را میشنود؟». انگار که صدایشان در میان هیاهوی مشکلات گم شده است. همین سکوت و رخوت خود روایتگر رنجی بزرگ است که تابآوردنش سختتر از این تابستان داغ است. فعلا گزارشهای زیادی از گرمازدگی به گوش نمیرسد، چون مردم تا جای ممکن از رفتوآمد در فضای باز خودداری میکنند و سعی دارند خود را در برابر این هوای طاقتفرسا محافظت کنند.
اما این به معنای آن نیست که وضعیت راحت است، بلکه بسیاری از مردم، بهویژه کارگران، شرایط بسیار سختی را تحمل میکنند. عباس هم کارگر است، در ملاشیه. او هم از همین گرما به «شرق» میگوید؛ از اینکه چند روز است خوندماغ شده اما هنوز به دکتر نرفته است. میگوید خیلی از مردم همینطورند اما جدی نمیگیرند: «کارگران شرکتهای نفتی و فولادی، با وجود گرمای شدید، ساعات کاریشان کاهش نیافته و همچنان مجبور به کار طولانی هستند. در شهرکهای صنعتی هم نظارتی روی شرایط کار وجود ندارد و بسیاری از کارگران زیر فشار زیادی هستند. حتی یکی از آشنایانم که در یک شرکت خصوصی کار میکند، میگوید ساعت کاریشان تا ساعت سه بعدازظهر ادامه دارد و هیچ تدبیری برای کاهش ساعات کاری گرفته نشده است. این بیتوجهی به وضعیت گرما، زندگی روزمره مردم و بهویژه کارگران را با مشکلات جدی روبهرو کرده است».
روایت یک کاسب
در خوزستان، این روزها نهفقط گرما، که بیبرقی و مشکلات ناشی از آن، زندگی مردم را پیچیدهتر کرده است. بازار و کسبوکارها تحت تأثیر این شرایط طاقتفرسا قرار گرفتهاند و مردم روز به روز بیشتر خسته و نگراناند. خیلیها کمتر به خیابانها میآیند و بسیاری از مغازهها زودتر از همیشه درهایشان را میبندند. این شرایط نهفقط بر معیشت مردم، که بر آرامش روانی آنها نیز سایه سنگینی افکنده است.
یکی از مغازهداران اهوازی درباره این وضعیت میگوید: «قطعا کسبوکارها تحت تأثیر این شرایط قرار گرفتهاند. مردم کمتر بیرون میآیند، خریدهایشان کم شده و بسیاری از مغازهها زودتر تعطیل میکنند. معمولا مردم صبح زود برای انجام کارهایشان بیرون میروند تا از گرمای ظهر و بعدازظهر در امان باشند. حتی گاهی موقع خواب برق قطع میشود. از همه بدتر وقتی است که خسته و گرمازده از سر کار برمیگردیم خانه و با گرمای شدید و خاموشی خانه مواجه میشویم. کشاورزان هم وضعیتشان همینقدر خراب است؛ بهخصوص در فصل کشت. در برخی مناطق آب کم است ولی کشاورزان مجبورند به زمینهایشان برسند چون اگر کشت نکنند، درآمدی ندارند.
کارگران کشاورزی هم ناچارند زیر آفتاب سوزان کار کنند تا زندگی را بچرخانند». روایت اهالی، با کمبود حمایتهای دولتی و نبود تسهیلات مناسب برای خرید دستگاههای سرمایشی، همراه با نبود سامانهای منسجم برای شناسایی خانوادههای نیازمند، مشکلات را دوچندان کرده است. همچنین وضعیت نامناسب مدارس استان، با کولرهای فرسوده و بدون امکان تعمیر، سلامت و توان آموزشی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار داده است. بازار کولر نیز با نوسانات شدید قیمتی و عرضه کالاهای بدون ضمانت و کیفیت پایین، فضای ناامنی را برای خریداران ایجاد کرده است. این مجموعه شرایط نشاندهنده بحرانی است متراکم از مشکلات اقتصادی، ضعف زیرساختی و مدیریت ناکافی که نیازمند توجه و اقدام فوری برای کاهش تبعات آن است.