ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از الجزیره، ارتش رژیم صهیونیستی روز یکشنبه اعلام کرد که حمله زمینی گستردهای را در مناطق شمالی و جنوبی نوار غزه به عنوان بخشی از طرح نظامی جدید خود تحت عنوان «ارابههای گدعون» آغاز کرده است. این طرح نظامی ارتش رژیم اشغالگر در حالی آغاز شد که مذاکرات آتش بس غزه وارد مرحله بحرانی شده و تقریباً از هم پاشیده است.
اهداف طرح ارابههای گدعون
طبق آنچه که محافل عبری فاش کردهاند، تل آویو سه هدف را در پشت این طرح خود دنبال میکند:
هدف اول، فشار بر حماس جهت پذیرش آتش بس پیشنهادی تل آویو بر این مبنا است که هیچ تعهدی برای پایان جنگ داده نشود و در واقع هدف نهایی این جنگ علیه غزه، نابودی حماس است.
هدف دوم، اشغال نوار غزه و انحلال طرح عقب نشینی تل آویو از این باریکه است.
هدف سوم، آواره کردن مردم غزه است و امکان دارد که این هدف مربوط به مرحله نهایی جنگ باشد؛ زیرا اسرائیل معتقد است اشغال نوار غزه و متمرکز شدن جمعیت فلسطینیها در جنوب این باریکه از طریق محدود کردن توزیع کمکها در آنجا این امکان را فراهم میسازد که تلآویو در مرحله نهایی بتواند طرح آوارگی همه ساکنان غزه را اجرا کند.
در این زمینه، ران بن یشای، تحلیلگر روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت اعلام کرد که عملیات ارابههای گدعون شامل سه مرحله میشود:
مرحله اول، از قبل آغاز شده و شامل فراخوان برای جذب نیروهای ذخیره جدید به ارتش، آماده سازی یگانهای نظامی و ایجاد منطقه به اصطلاح «امن» در جنوب نوار غزه بین محورهای موراگ و صلاح الدین میشود. آماده سازیهای لجستیک و مهندسی این مرحله نیز در حال انجام بوده و انتظار میرود که در این دوره، تل آویو زیرساختهای لازم جهت توزیع کمکها طبق طرح مورد نظر خودش را آماده کند.
مرحله دوم، به تشدید بمبارانها علیه نوار غزه در یک سری مناطق خاص در جنوب نوار غزه مربوط میشود و هدف آن کشاندن فلسطینیها از مرکز و شمال نوار غزه به جنوب محور موراگ است.
مرحله سوم، شامل تهاجم زمینی گسترده برای اشغال نوار غزه، درگیری مستقیم با گروههای مقاومت فلسطین، اشغال نوار غزه و ماندن ارتش رژیم صهیونیستی در این باریکه و جنگ با گروههای مقاومت در محورهای مختلف است.
چالشهای طرح ارابههای گدعون برای صهیونیستها
محافل صهیونیستی گزارش میدهند که طرح ارابههای گدعون با چالشهای زیادی مواجه است، اما مهمترین آنها بحران نیروی انسانی است؛ به ویژه در سایه تعلل کابینه برای تصویب قانون خدمت اجباری حریدیها.
از طرف دیگر، طولانی شدن جنگ، بار اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی را بر دوش نیروهای ذخیره ارتش صهیونیستی قرار میدهد و علاوه بر آن نگرانی زیادی در میان صهیونیستها نسبت به تهدید جان اسرای اسرائیلی در غزه وجود دارد. این عوامل باعث شده که در هفتههای اخیر دادخواستهای اعتراضی نظامی بیشتری صادر شود که خواستار پایان جنگ و رسیدن به توافق آتش بس و تبادل اسرا هستند.
نظرسنجیهای انجام شده توسط مؤسسات صهیونیستی نشان میدهد که تقریباً ۶۵ درصد از صهیونیستها با گسترش عملیات نظامی در غزه مخالفند و ترجیح میدهند جنگ متوقف شود و اسرا برگردند. همچنین طرح ارابههای گدعون با انتقادات و مخالفتهای بینالمللی زیادی مواجه شده و محافل عبری درباره انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی در جهان هشدار میدهند.
در این میان، مذاکرات مستقیم میان آمریکا و حماس که منجر به آزادی عیدان الکساندر، نظامی دو تابعیتی آمریکایی- صهیونیستی در آستانه سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده به منطقه شد، مذاکرات آتش بس غزه را احیا و رژیم صهیونیستی را مجبور به اعزام هیئتی به دوحه برای بحث در مورد آتش بس کرد.
سناریوهای آینده جنگ غزه در سایه فریبکاری اشغالگران
نتانیاهو اعلام کرده که موضع هیئت مذاکره کننده صهیونیستی بر مبنای پیشنهاد استیو ویتکاف، فرستاده دولت آمریکا به خاورمیانه است. نتانیاهو به پیشنهادی اشاره میکند که توسط کابینه رژیم صهیونیستی تصویب شده و ویتکاف هرگز آن را پیشنهاد خود اعلام نکرده است.
این پیشنهاد در مذاکرات قاهره در ماه مارس گذشته ارائه شد و طبق آن باید نیمی از اسرای صهیونیست، چه زنده و چه مرده در روز اول آتش بسی که به مدت ۴۰ روز ادامه خواهد داشت و نیمی دیگر آنها در روز آخر آتش بس، در صورت توافق بر سر فرمولی برای پایان دادن به جنگ، آزاد شوند.
نتانیاهو هیئتی را برای مذاکره در مورد این پیشنهاد به دوحه اعزام کرده که هدف آن منحرف کردن مذاکرات است نه تضمین موفقیت آن. هیئتی که رژیم صهیونیستی به دوحه فرستاده، هیئت سطح بالایی نیست و ریاست آن را «گال هرش» هماهنگ کننده امور اسرا در دفتر کابینه این رژیم بر عهده دارد که از افراد نزدیک به نتانیاهو بوده و خانوادههای اسرای صهیونیست به او اعتماد ندارند.
بر اساس موارد گفته شده میتوان چند سناریو را درباره آینده تحولات غزه ترسیم کرد:
امضای پیشنهادی که گفته میشود پیشنهاد ویتکاف بوده و اسرائیل خواهان آن است، اما حماس نمیتواند قبول کند؛ زیرا باید نیمی از اسرای صهیونیست را آزاد کرده و به این ترتیب امتیاز بزرگی را از دست بدهد. علاوه بر آن، رژیم صهیونیستی خواستار خلع سلاح مقاومت در غزه است و در عین حال هیچ تعهدی به خروج کامل از غزه و لغو محاصره این باریکه نمیدهد.
دستیابی به یک توافق جدید طبق پیشنهادی که موضع رژیم صهیونیستی را با موضع حماس ترکیب کند. چنین سناریویی امکانپذیر است، اما مستلزم فشار قابل توجه آمریکا بر رژیم صهیونیستی جهت موافقت با آن است.
شکست مذاکرات و گسترش حملات نظامی رژیم صهیونیستی در نوار غزه، سومین سناریویی است که ترسیم میشود. این سناریو در صورتی محقق میگردد که هر یک از طرفین بر مواضع خود پافشاری کنند؛ به ویژه طرف صهیونیستی که همچنان از عقب نشینی از نوار غزه و صدور مجوز ورود کمکهای بشردوستانه طبق ساز و کار سازمانهای بینالمللی خودداری میکند. این بدان معناست که رژیم صهیونیستی گسترش حملات نظامی خود در غزه را اعلام خواهد کرد و اوضاع به نقطه صفر برمیگردد.