ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم: شهید رئیسی به عنوان یکی از مدیران تراز انقلاب اسلامی، رئیس جمهور دولت سیزدهم بود که شاید به این زودی جای خالی او پر نشود. رئیس جمهوری که خود را خادم ملت میدانست و حقیقتا هم این گونه بود و محبویت زیادی بین مردم، به خصوص قشر مستضعف جامعه داشت. سید ابراهیم رئیسی در مدت کوتاه ریاست جمهوری به قدری خدمات انجام داد که رهبر انقلاب او را با امیر کبیر مقایسه کرد که در مدت سه سال خدمات ارزندهای را انجام داد.
حجت الاسلام دکتر شمس الله مریجی، رئیس مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) و استاد تمام دانشگاه باقرالعلوم (ع)، به مناسبت نخستین سالگرد شهادت آیت الله رئیسی، خادم جمهور در گفتوگو با گروه حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم به بیان ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی شهید رئیسی پرداخت که تقدیم مخاطبان میشود.
تسنیم: مهمترین ویژگی و خصوصیت شهید رئیسی چه بود که اینگونه در دل مردم جای گرفتند.
مریجی: ما یک کلیتی در مکتب اسلام داریم و حتی امام هم در این حوزه در همین فضا بود. امام خودش را رهبر نمیدید، میگفت خدمتگذار مردم هستم. شما اگر خودت را از دیگران بالاتر بدانی، طبعا حواشی هم شروع میشود. زمانی که خودت را برتر از دیگران نبینی، خدمتگزار میشوی. ویژگی شهید رئیسی این بود که خودش را ازدیگران برتر نمیدید. شما اگر کسی را برتر ببینی، انتظار داری که در خدمتت باشند. به عنوان مثال شما از فرزندت بزرگتر هستی به او میگویی آب بیاور؛ اما با برادرت نه؛ اگر هم میخواهی، خواهش میکنی؛ چون خودت را از او بزرگتر نمیبینی، هم سطح میبینی. اول قدم شخصیتی شهید، خود برتر ندیدن است. هر مدیر دیگری که این ویژگی را داشته باشد، جز خدمت چیزی از او انتظار نداری. این ویژگی جدی است و مشکل ما این است.
یکی از دانشمندان ژاپنی میگفت خیلی مغرور بودم. گفت یک بخشی از آیه قرآن زمینم زد. مسلمان هم نبود. آن بخش این بود که «ما شما را ازخاک آفریدیم». ادامه دادم که من چقدر کوچک هستم، این غرور و تکبر رفت. همه اینها حاصل خود بزرگ بینی است. در حوزه علم، خدمت و مدیریت همینطوری است و حتی خانوادگی هم همینطور است. زن خودش را بزرگتر از شوهر بداند توقعش بالا میرود و بالعکس. برتری بر همدیگر از لحاظ انسانی نداریم. بله؛ من الان مدیر هستم، کتک هم بیشتر است. به قول رهبر انقلاب رئیس(مسئول) را روز قیامت دست بسته میبرند؛ یعنی اصل اشتغال ذمه جاری است نه برائت. حتی اگر مسئول یک همسر باشی. همه مسئولیتها حساب است. بنابراین برجستهترین نکته این است که شهید رئیسی خودش را برتر از دیگران ندید و این نقطه عزیمتی برای خدمتهای ایشان شد و ماندگارش کرد.
سال 74 بود، خبرنگار صدا و سیما گفت چرا مردم شهید رجایی را اینقدر دوست داشتند؟ گفتم اگر جواب بدهم شما پخش نمیکنید. گفتم و پخش هم نکردند. بعد گفتم روایتی برایت بخوانم. کسی خدمت امام کاظم علیهالسلام آمد و عرض کرد: شما ما را دوست دارید؟ حضرت فرمود ما همه شیعیان را دوست داریم. شخص مرا دوست دارید؟ حضرت فرمود برو در قلبت، ببین چقدر من را دوست داری، همان اندازه من تو را دوست دارم. دوستی یک امر درونی است. شهید رجایی چون مردم را دوست داشت، مردم او را دوست داشتند؛ شعار نیست. چرا رهبر انقلاب را دوست دارند؟ چون شعار نمیدهد. مردم شهید رئیسی را دوست داشتند، چون مردم را دوست داشت. چون مردم را دوست داشت، خستگی نمیشناخت و چون خودش را بزرگتر نمیدید، خادم بود. شما کسی را که دوست داری هر کاری برایش کنی خسته نمیشوی. در اوج خستگی باشی بگوید فلان، برایش میدوی، چون دوستش داری. شهید رئیسی چون خودش را بزرگتر از دیگران نمیدید، خادم شد و چون همه را دوست داشت خستگی هم نمیشناخت.
تسنیم: با توجه به اعتمادی که رهبر انقلاب به آیت الله رئیسی داشتند، چه در قوه قضاییه و مجریه و شاهد تعریفاتی از ایشان بودیم؛ اما شاهد تخریب ایشان به خصوص در ایام انتخابات بودیم. دلیل این تخریبها را چه میدانید؟
مریجی: کم آوردن. یعنی در یک جمله کوتاه بخواهیم بگوییم، چون ما نمیتوانیم خودمان را به آن درجه برسانیم تخریب میکنیم. یک عده در مسابقه دو میدوند، میبینند که به جلویی نمیرسند، رکب می زنند که او نرود. شهید رئیسی مسیری را طی میکند که من و جناح من نمیتوانم بروم. من در روز جمعه باید در خانه باشم؛ ولی او در سیل و خاک و گرما. یک وقتی کسی در تابستان طرف به منطقه خنک می رود؛ اما او به اهواز می رود، این کار را برای بعد سخت میکند؛ و چون نمیتوانم به آنجا برسم پس تخریب میکنم. همان موقع دیدم، گفت مدیریت این نیست برود میدان، مدیر قوی این است که سر جایش نشسته، مدیریت کند؛ یعنی یک کار مثبت را منفی تلقی میکنند که بعد مسیر را برای خودش مهیا کند.
زحماتش را دیدید، الان هم میبینند باز هم تخریب میکنند، میبینند که مردم مقایسه میکنند؛ مردم میگویند سه سال طول کشید دلار 20 تومان گران شد، الان سه ماهه گران شد. وقتی که مسیر درست را نمیتوانم بگویم، تخریب میکنم. تخریب میکنم؛ چون نمیتوانم به آن اندازه جلو بروم، پس تخریب میکنم او به اندازه من بشود. من که نمیتوانم خودم را به شما برسانم، دامن او را میکشد تا بنشاند؛ چون من جزو قاعدین هستم، ایستاده نیستم و حرکت ندارم، دیگران هم از حرکت باز میدارم تا از من جلو نیفتد، گیر اینجاست. اینها به خودخواهی و از طرفی به ناتوانیهای خود فرد برمیگردد. وقتی میبینند امیرالمؤمنین در صحنه جای بگیرد، برای دیگران جایی نیست. امیرالمؤمنین(ع) را خانهنشین میکنند. حضرت را بینماز میدانند. فاصله زمانی و مکانی امیرالمؤمنین(ع) با معاویه و شام چقدر است، طوری که وقتی حضرت سیدالشهداء(ع) به شهادت میرسد و کاروان به آن جا میرود و سیدالساجدین(ع) سر منبر میگوید جدم را در محراب به شهادت رساندند، میگفتند مگر نماز هم میخواند. چرا چون بینمازی خودم را توجیه کنم؛ به او میگویم نماز نمیخواند. کاری نمیکرد؛ یعنی فردا من هم آمدم سر پست، کاری نکردم، انتظاری نداشته باشید. بنابراین علت العلل تخریب، جا باز کردن برای افراد ناشایست است.
تسنیم: به نظر میرسد عملکرد آیت الله رئیسی آنچنانکه باید دیده میشد دیده نشد. وظیفه حوزههای علمیه از این باب که فرزند حوزه بوده، برای دیده شدن این عملکرد ایشان چه وظیفهای داشته است؟
مریجی: از دو ناحیه این لطمه وارد شد؛ یکی خود دولت. بقیه اعضا دولت شهید رئیسی به همان اندازه حرکت نمیکنند. شاید تعبیرم گزنده باشد ولی چارهای ندارم. مدیریت شهید رئیسی به گونهای بود که اگر خودش مینشست، همه چی مینشست. همراهی نمیکردند.
آقای رئیسی که خودش نباید کارهایش را میگفت. امروز رسانه، همه کار میکند، بزک میکند، کرده را نکرده و نکرده را کرده نشان میدهد. اینها پروپاگاندای قوی که دارند و ما متأسفانه رسانهای که در حد دولت شهید رئیسی نداشتیم که بتوانیم اینها را نشان بدهیم. قدم اول، کار حوزه و روحانیت است؛ این فرزند شماست. اگر پدر حمایت فرزند را نداشته باشد، لطمه میبیند اصلا آن تقوای شهید رئیسی بود که نمینشست و الا دیگری اگر تقوا و بزرگی شهید رئیسی را نداشتند مأیوس میشدند. او نگاه نمیکرد که از او تعریف بکنند یا نکنند، کارخودش را میکرد؛ اما اگر پشتش بودند و پشتوانه بیانی و بنانی میکردند؛ نکردند که هیچ، حتی متأسفانه زخم زبان هم زدند؛ یعنی یک مدیر مخلصی که از دل حوزه، به اصطلاح پرورش یافته حوزه بود و حوزه هم در حوزههای متعدد حمایت میکرد، چه به لحاظ علمی و چه عملی کمک میکرد و همراهی میکرد.
اگر او تیم رسانهای نداشت، منِ طلبه میرفتم منبر تبیین میکردم. به خاطر اینکه دیگران نگویند این هم دولتی است، داشتهها و کردههای دولت را نمیگفت. چقدر کارخانههای بسته شده را باز کرد، چقدر کارگرهای اخراج شده را برگرداند. اینها را چه کسی باید میگفت؟ اگر آن رسانه نبود، حوزه یک رسانهای به نام طلاب مبلغ داشت. سه تا محرم و ماه رمضان داشتند. چرا نرفتند این فرزند حوزه را حمایت کنند؟! اگر ما حمایت میکردیم، اگر حوزه حمایت میکرد، دیگران احساس میکردند این پشتوانه دارد. وقتی ببیند پشتوانه ندارد، از هر طرف گلوله میآمد. بنابراین آدم دلش میسوزد، برای اینکه کسی که نزدیک است باید بیاید. دشمن که حمایت نمیکند.
یک کسی را در چاه انداخته بودند، هرکسی سنگ و کلوخی روی سرش میزد. شخصی یک برگ درختی انداخت و او جیغ کشید. گفتند این همه سنگ زدند، چیزی نگفتی این یک برگ است. گفت این را دوست زد.
اگر دیگران نامردمی میکردند، انتظاری نمیرفت؛ اما وقتی عدم حمایت، این جاست که آدم دلش میسوزد. اگر رهبر انقلاب میگوید دلم سوخت، برای چی سوخت؟ رهبر انقلاب هیچ وقت انتظار ندارد دشمن از ایشان دفاع کند. میگوید دلم ازکسانی سوخت که باید حمایت میکردند و نکردند. دشمن اگر از شما تعریف کند باید شک کنی. بنابراین سوختن رهبر انقلاب برای کجا بود؟ برای اینکه او که باید حمایت میکرد، نکرد و در صدرِ این کوتاهی، حوزه بود.
تسنیم: با توجه به حضور شما در عرصه علمی و پژوهشی کشور در این بازه سه سالی که رئیسی به عنوان رئیس جمهور رویکرد ایشان نسبت به فضای علمی کشور را چگونه دیدید؟
مریجی: زمانی که شهید رئیسی تولیت آستان قدس را داشت، یک هماندیشی برای دانشگاههای حوزوی در آنجا قرار داد و ما دو روز مهمان بودیم و دغدغه داشت. گفت دانشگاههایی که باید در تراز انقلاب اسلامی باشند، نبودند و از این رو این دانشگاهها تشکیل شد که مسأله انقلاب و نظام را حل کند. یعنی این دغدغه را داشت. اوایل که شهید رئیسی به ریاست جمهوری رسید، با یکی از نزدیکانش که از دانشجوهای خود ما بود تماس گرفتم و گفتم من خواهش میکنم دو کار بشود؛ یکی اینکه وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ را خیلی دقت کنید. معاونت علمی را هم از علوم انسانی قرار دهید. چون در این سیستم فقط یک وزیر عوض کنید کار انجام نمیشود. چون سرش شلوغ بود نشد.
برخی از بایستههایی که باید صورت میگرفت نشد؛ ولی یک کار درستی داشت انجام میشد. یک طرحی به نام دانشگاه حکمت بنیان که بیست مورد از دانشگاهای توانمند کشور را که میتوانند حکمت بنیان باشند، معاونت آموزش وزارت علوم آمد و شناسایی هم کرد، مسیر داشت پیش میرفت، طرحی بود که خیلی هم مورد توجه رهبر انقلاب بود. دانشگاهی که حل مسأله نظام و مردم کند. نه اینکه تند تند فارغ آلتحصیل و مقالات متعدد بیرون بیاید. در دولت ایشان داشت انجام میشد؛ ولی متاسفانه هم با رفتن ایشان، و هم آن معاونت، این کار زمین ماند. این یک مسیری بود که شروع شد و قطع شد.
تسنیم: با توجه به عملکردی که آقای رئیسی داشتند، بسیاری قائل هستند ایشان تراز ریاست جمهوری را بالا بردند، چگونه ما میتوانیم کاری کنیم که مکتب شهید رئیسی ادامهدار باشد.
مریجی: به درستی اشاره کردید. از زمانی که شهید رجایی به شهادت رسید، بعدش در زمانی که ریاست جمهوری رهبر انقلاب بود؛ اما چون آن موقع ریاست جمهوری بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، این زاویه ایجاد شد و تا سال 1400 کاملا منحرف شد، خادم ملت یک دفعه رئیس ملت شد، حتی بی خبری از وضعیت ملت؛ جمعه خبردار میشد. از زبانش در رفت، گفت؛ ولی واقعیتش همین بود؛ اما شهید رئیسی دوباره آمد به ریل اول برگرداند که در فرهنگ اسلامی رئیس قوم، خادم قوم است. دائم در دسترس باید باشد. خدا آیتالله بهجت را رحمت کند ، شنیده بودم به آقای احمدی مقدم، رئیس اسبق نیروی انتظامی گفته بود هر جرمی در کشور میشود، اسم شما هم نوشته میشود؛ مگر اینکه همه توانت را به کار بگیری. این گذشت تا یک جلسهای که با خود آقای احمدی مقدم بودیم از او پرسیدم، گفت بله فقط یه کلمه، مگر اینکه همه وسعت را به کار بگیری. وسع همان توان است. چرا؟ چون مبنا دارد «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»؛ این یعنی چی؟ این در مکتب یعنی هیچ وقت اضافی برای خودت نگذاری. تفریحی، بنشینی، تخمه برایت بگذارند و فوتبال تماشا کنی، نمیتوانی مدیر شوی. شاید چند جوان بهبه بگویند، ولی کار شما فوتبال تماشا کردن نیست. اگر بخواهی بدوی هم کم است. در مکتب رئیس یعنی خادم، خادم یعنی وقتی برای خودش هم حتی اگر امیرالمؤمنین تمام توانش را به کار گرفته بود؛ اما بالاخره کسی هم پیدا میشود که شوهرش در جنگ به شهادت رسیده و زن و بچهاش بیسرپرست هستند و حضرت خبر ندارد و میگوید آتش همین جا مرا بسوزان.
این میفهماند باورمان در نظام دین است که خادم اینگونه باشد و برای خدمت کردن باید تمام وقتش را بگذارد و تمام وقت گذاشتن، از شما این چیز (تکلیف) را برمی دارد که اگر کسی گرسنه خوابید یقه شما را نگیرند. این مکتب میگوید خادم باید تمام توانش را به کار بگیرد. شهید رئیسی این را آورد که ریاست جمهوری ریاست نیست، خدمت است.
شهید رئیسی و سلیمانی یک مکتب جدیدی نیاوردند. مکتب یعنی اینها اینقدر مصداق بارز این شدند؛ شهید رئیسی در خدمت، شهید سلیمانی در جنگآوری و دفاع؛ اینها یعنی خودشان در مصداق مکتب شدند و الا در مبانی و مباحث نظری و در حوزه نظر، مکتب همان اسلام است؛ ولی در حوزه عمل و به تعبیر جامعهشناسان هنجار، فرد میتواند مکتب باشد. به زبان جامعه شناسی الگو میگوییم، به زبان اسلامی مکتب میگوییم. اینها آمدند افراد را نشان دادند. اگر میگوییم اسلام یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله؛ اگرمیگوییم انقلاب اسلامی یعنی امام خمینی؛ اگر میگوییم ریاست، یعنی شهید رئیسی. اینها مصداق شدند و از این جهت مکتب میگوییم.
تسنیم: مرسوم این است که خیلی از دولتها برای اینکه رأس کار بمانند جنگ روانی را ایجاد میکنند و این جنگ روانی علیه شهید رئیسی هم شکل گرفت؛ مثل اظهار نظر درباره مدرک تحصیلی ایشان. به نظر شما آیت الله رئیسی با این که اطلاعات خوبی از افراد داشتند چرا وارد بازی روانی نشدند؟
مریجی: سؤال خوب و به جایی است. روایت داریم «آلةُ الرئاسة سعه صدر» و این اوجش را نشان داد؛ یعنی اگر کسی میخواهد رئیس باشد باید خیلی سعه صدر داشته باشد. چون افراد به همین بهانه میآیند شما را به هم بریزند. دو کشتیگیر، یکی برای اینکه از پس دیگری بر بیاید اعصابش را به هم میریزد. در این حالت توانمندیهایش را نمیتواند به کار بگیرد. بنابراین در ریاست میگویند که سعه صدر ابزار ریاست است. ریاست اینجا به معنای خدمت است. یعنی اگر شما میخواهی خدمت کنی، سعه صدر نداشته باشی، دست بر میداری و میگویی من چقدر برای مردم نادان کار کنم که اینقدر به من فحش میدهند. و الا از بسیاری از همین افراد دهها پرونده دست ایشان بود، میتوانست یکی را باز کند. من اگراینجا نمیتوانم تحمل کنم فردا در مسیر دیگر چه کار کنم. قدم اول باید شروع کنم. اگر این کار را میکرد یعنی خودش را دید. کسی که خودش را ببیند؛ چون خودم را ببینم از دیگران باز میمانم.
روایتی ازحضرت علی علیهالسلام است که هر کسی عیب دیگری را ببیند از عیب خودش باز میماند. هر کسی عیب خودش را درست ببیند جامعه درست میشود. من اگر قدم اول خودم را ببینم، دیگران را نمیتوانم ببینم. برای اینکه خودم را نگاه نکنم باید سعه صدر داشته باشم و از امور شخصی بگذرم. این مگر شخصی است؟ بله. این در سیره ائمه است. در تاریخ آمده طرف به امام حسن مجتبی علیهالسلام ناسزا گفته حضرت چی به او گفت؟ خستهای؟ غریبی؟ حالا غذا بخور، خستگی برطرف کن.
شهید رئیسی آنجایی که از حکومت و نظام میگفتند دفاع میکرد؛ اما به خود شخصش نه؛ این هم از جدشان گرفتند. به قول شهید مطهری ما یک پازل 250 ساله داریم و به قول رهبر انقلاب انسان 250 ساله. او میگوید در هر وضعیتی؛ وضعیت جنگ، سیدالشهدا را دارید؛ وضعیت صلح قرار گرفتید، امام مجتبی علیهالسلام را دارید؛ وضعیت علم قرار گرفتید، امام باقر علیهالسلام را دارید. همه وضعیت را دارید.
رهبر انقلاب در طول دوران رهبری دقیقا چشم اندازی که ایجاد شده و ترسیمی که راه و رسم شده را طی میکند، شهید رئیسی هم آن را ترسیم کرد تا خدمت کند و خدمت کردن سعه صدر میخواهد و قدم اولش این است که از امور شخصی بگذری.
تسنیم: به عنوان حسن ختام اگر خاطره خاصی از آیت الله رئیسی دارید مطرح فرمایید.
مریجی: چند جا توفیقی شد محضر ایشان بودم. شاید اولین باری که خودمانی کنار هم بودیم، زمانی که تولیت رضوی را داشتند و واقعا بیتکلف بود. میگویند شهید صدر از 17 سالگی تا شهادت فرقی نداشت. من آنجا را دیدم که به اصطلاح رئیس آستان قدس بود و بعد رییس قوه قضاییه بود در یک جلسه نشستیم و در ریاست جمهوری هم آمد. در این سه مرتبه هیچ تفاوتی در شخصیت این فرد ندیدم که یک ژستی بگیرد؛ بینی و بین الله هیج تفاوتی ندیدم. معلوم است که این بشر کسی است که زمین و زمان عوضش نمیکند. شخصیتی شکل گرفته که خادم رضا علیهالسلام باشد که عظمتی است وبه لحاظ معنوی قابل ملاحظه نیست. بعد رئیس قوه قضاییه، بعد هم رئیس میشود، همان رئیسی در طول این دوران است. واقعا این خاطره شیرین و درسآموز بود که تفاوتی ندیدم که حتی از نظر تیپ هم تفاوتی نداشت.
انتهای پیام/