تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : استان‌ها
لینک : econews.ir/5x3993531
شناسه : 3993531
تاریخ :
مسجد شیخ لطف‌الله در اصفهان مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی اقتصاد ایران: اصفهان-عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت: کتیبه‌های ثلث علیرضا عباسی در مسجد شیخ لطف‌الله سندی بصری از پیوند خوشنویسی، معماری و سیاست‌گذاری فرهنگی عصر صفوی هستند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: در گستره درخشان هنرهای اسلامی، خوشنویسی همواره چونان نگینی بر تارک فرهنگ ایرانی-اسلامی درخشیده است. این هنر والا، نه تنها ابزاری برای نگارش و انتقال مفاهیم قدسی بود، بلکه در طول قرون، بدل به رسانه‌ای هنری و هویتی شد که در لابه‌لای خطوطش می‌توان ردپای سیاست، دیانت، زیبایی‌شناسی و حتی رقابت‌های فرهنگی را جست‌وجو کرد.

صدر این میان، «کتیبه‌نگاری» به‌عنوان یکی از جلوه‌های تجسمی خوشنویسی اسلامی، عرصه‌ای است که در آن، متن، فرم، رنگ، معماری و معنا در هم می‌آمیزند تا آثاری خلق شود که هم سندند، هم اثر هنری، هم روایتگر تاریخ.

کتیبه‌ها فقط «نوشته‌هایی بر دیوار» نیستند؛ آن‌ها آثاری ترکیبی‌اند که ساختار و کارکردشان فراتر از تزئین صرف است. این آثار می‌توانند حافظه تاریخی یک ملت، بازتاب ذوق هنری یک دوره و بیانگر جهان‌بینی حاکمان آن باشند. به‌ویژه در دوره صفوی، که خوشنویسی به ابزاری برای بازنمایی هویت ایرانی-شیعی بدل شد، کتیبه‌ها نه‌تنها نمودار اعتقادات دینی بلکه بخشی از راهبرد فرهنگی حکومت نیز به شمار می‌آمدند.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی

در این بستر، کتیبه‌های ثلث علیرضا عباسی در مسجد شیخ لطف‌الله را باید یکی از درخشان‌ترین نمونه‌های این هم‌افزایی دانست؛ آثاری که با ظرافتی خیره‌کننده و درک عمیقی از فضا، معماری و معنا، خوشنویسی را به سندی بصری از شکوه خط و قدرت سیاسی عصر صفوی بدل کرده‌اند. به مناسبت هفته اسناد ملی و میراث مکتوب، نشست علمی «کتیبه‌ی خوشنویسی به مثابه سند؛ ارزش‌های بصری کتیبه‌های ثلث علیرضا عباسی در مسجد شیخ لطف‌الله» توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی منطقه مرکزی (اصفهان) با حضور پژوهشگران برجسته برگزار شد تا لایه‌های پنهان این کتیبه‌ها واکاوی شود. آنچه در ادامه می‌خوانید، گزارشی تحلیلی از این نشست و تأملی است در پیوند خط، معماری و سیاست در ایران صفوی.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی
دکترشهاب شهیدانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان (تصویر آرشیوی است)

کتیبه، سندی پیچیده در خوانش تاریخی و ادبی

شهاب شهیدانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان در این نشست کتیبه را نه صرفاً یک نوشته، بلکه سندی تاریخی با لایه‌های پنهان دانست و اظهار کرد: خوانش کتیبه‌ها در نگاه اول شاید ساده به نظر برسد اما در بطن خود پیچیدگی‌های متنی، ادبی و معنایی بسیاری دارد. برای مثال، در خوانش برخی کتیبه‌ها به ارجاع‌هایی برمی‌خوریم که اشاره به محلات، مشاغل و بناهایی دارند که اکنون وجود ندارند. همچنین برخی واژگان و اصطلاحات ادبی آن‌چنان ناآشنا هستند که حتی پژوهشگران را به چالش می‌کشند.

به گفته وی، از آنجا که شهر موزه اصفهان دارای هزاران کتیبه است نیازمند تأمل و پژوهش‌های ژرفی در موضوع کتیبه و کتیبه نگاری است. تدوین دانشنامه کتیبه‌های اصفهان که دغدغه چندین ساله بنده و همکارانم بوده هنوز به ثمر ننشسته و امید که با حمایت جدی، این آثار چاپ شوند.

وی افزود: کتیبه‌ها حتی در ساده‌ترین شکل خوانش، علامت سؤال‌های متعددی ایجاد می‌کنند و می‌توانند در خوانش مفهومی و واژگانی ما را به حوزه‌هایی چون معماری، ادبیات و تاریخ ارجاع دهند. این پیچیدگی، ارزش اسنادی کتیبه‌ها را به عنوان منابع تاریخی منحصر به فرد دوچندان می‌کند.

کتیبه‌ها، بازتاب ذوق زمانه در هنر خوشنویسی

این پژوهشگر حوزه خط در ادامه این نشست علمی، کتیبه‌ها را نه‌تنها اسنادی تاریخی بلکه اسنادی هنری دانست و تصریح کرد: فرم خوشنویسی، ترکیب حروف، ساختار نوشتاری و زیبایی‌شناسی حروف در کتیبه‌های علیرضا عباسی، بازتابی از روح و ذوق زمانه است. در پروژه دانشنامه کتیبه‌های اصفهان که با همکاری تیمی از پژوهشگران کار شد، به این نتیجه رسیدیم که کتیبه‌ها نه‌فقط روایت‌گر تاریخ، بلکه نمایشگر سلیقه و درک هنری دوره خود هستند.

وی با اشاره به تنوع سبک و فرم در خوشنویسی اسلامی گفت: همان‌گونه که در نگارگری یا شعر می‌توان لحن دوره‌ها را بازشناخت، در فرم‌های خوشنویسی نیز می‌توان ردپای روح تاریخی هر عصر را یافت. کتیبه‌هایی که امروز در مساجد صفوی می‌بینیم، نوعی بیان معنایی‌اند؛ حتی بدون خواندن متن، فرم حروف می‌تواند احساسی قدسی و وابسته به قرآن در ذهن مخاطب ایجاد کند، در حالی‌که گاه این کتیبه‌ها از متونی غیردینی یا حتی ادبیات عرفانی گرفته شده‌اند.

خوشنویسی، هنر اول جهان اسلام و حامل هویت ایرانی-اسلامی

شهیدانی در بخش دیگری از سخنان خود، خوشنویسی را مهم‌ترین هنر اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: از سپیده‌دم قرائت قرآن، نگارش آیات الهی آغاز شد و مسلمانان، کتابت قرآن را به شکلی هنرمندانه آغاز کردند. خط کوفی، محقق، ریحان، نسخ و بعدها ثلث، نه‌فقط وسیله‌ای برای نوشتن بلکه حامل معنا و زیبایی معنوی شدند. این ویژگی، خوشنویسی را در تمدن اسلامی به هنر اول تبدیل کرد.

وی افزود: در مسیر تاریخی هنر خوشنویسی، از دوره ایلخانیان به بعد، رشد چشمگیری رخ داد. ایلخانان و سپس تیموریان، حامیان جدی هنر بودند. از دوره مغول، زبان فارسی گسترش یافت، آئین تشیع تقویت شد و عرفان و تصوف نیز رونق گرفت. این سه‌گانه، یعنی گسترش زبان فارسی، آئین تشیع و تصوف، به‌شدت بر هنر، از جمله خوشنویسی، تأثیر گذاشتند و در دوره صفوی به اوج رسیدند.

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان با اشاره به معماری مسجد شیخ لطف‌الله گفت: «این بنا تلاقی‌گاه همین مؤلفه‌هاست؛ هم نشانه‌های تشیع، هم عرفان و هم ذائقه ایرانی در آن مشهود است. صفویان اندیشه ایرانشهری را احیا کردند و از خوشنویسی نه‌فقط برای تزئین بلکه برای بیان هویت دینی و ملی بهره گرفتند. کتیبه‌های علیرضا عباسی در این مسجد، نمونه‌ای بی‌نظیر از این هم‌افزایی هستند.

حمایت‌های درباری از هنر خوشنویسی تا دوره قاجار و پهلوی

وی اضافه کرد: پس از ایلخانیان، این حمایت از هنر توسط تیموریان و سپس صفویان تداوم یافت. تیموریان از شیفتگان هنر بودند و اطرافشان را با هنرمندان و خوشنویسان احاطه کرده بودند. در دوره صفوی، هنرمندان دربار جایگاهی ممتاز داشتند. این حمایت تا دوره قاجار نیز ادامه یافت و حتی در دوره پهلوی، نخبگان هنر خوشنویسی همچون عمادالکتاب در دربار حضور داشتند.

شهیدانی تأکید کرد: هنر خوشنویسی در تاریخ ایران، بیش از هر هنر دیگری، پیوندی عمیق با هویت دینی، ملی و فرهنگی دارد. مطالعه کتیبه‌ها، به‌ویژه کتیبه‌های ثلث علیرضا عباسی، نه‌فقط برای درک زیبایی‌شناسی بلکه برای شناخت تاریخی، ادبی و هنری ایران اسلامی ضرورتی انکارناپذیر است.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی

خوشنویسی، ابزار دیپلماسی فرهنگی صفویه برای رقابت با عثمانی

وی به پژوهش‌های خود درباره تأثیر صفویان در رشد و تثبیت قلم نستعلیق گفت: در یک مقاله که در یکی از مجله‌های بین‌المللی مطالعات ایرانی ارائه شده، به این مسئله پرداخته‌ام که چگونه تا میانه دوره شاه عباس، نستعلیق به‌عنوان خط ملی ایران تثبیت می‌شود؛ به‌طوری‌که در سکه، کتیبه، نامه‌نگاری و فرامین سلطنتی کاربرد می‌یابد و این نشانه تمایل صفویان به تمایز فرهنگی و ملی با رقیب غربی‌شان، یعنی دولت عثمانی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان افزود: یکی از انگیزه‌های جدی توجه صفویان به هنر، رقابت با عثمانی‌ها بود. دربار صفوی برای حفظ اقتدار سیاسی و وجهه هنری خود، همواره به هنر توجه نشان می‌داد؛ حتی در روابط دیپلماتیک، آثار هنری به‌عنوان هدیه به عثمانی‌ها ارسال می‌شد. نمونه‌هایی از این نگاره‌ها در موزه توپقاپی سرای موجود است که ورود سفیران ایرانی به دربار عثمانی را نشان می‌دهد.

رشد خوشنویسی از دربار تا دل جامعه / شاهزادگان و شاهان خوشنویس بودند

وی خاطرنشان کرد: صفویان، کتاب‌آرایی و کتاب‌های خطی را به‌عنوان هدیه هنری انتخاب می‌کردند. نمونه‌هایی از خط شاه اسماعیل و شاه طهماسب وجود دارد که ذوق و توانایی آن‌ها در خوشنویسی را نشان می‌دهد. این علاقه شاهان به خوشنویسی، در سطح حکام محلی نیز تأثیرگذار بود و آنان نیز تلاش می‌کردند خوشنویسان هنرمند را در دربار خود داشته باشند. حتی گاه یک خوشنویس خوب می‌توانست موجب جلب توجه شاه شود.

شهیدانی ادامه داد: شاهزادگان صفوی آموزش خوشنویسی می‌دیدند. با وجود تنگناهایی که در آموزش بانوان وجود داشت، باز می‌بینیم برخی شاهزاده‌خانم‌های صفوی از جمله سلطان بانو، دختر شاه اسماعیل اول، خوشنویس بودند و از استادانی چون شاه محمود نیشابوری تعلیم می‌گرفتند.

نهادهای دیوانی، وقف و کتابت مذهبی؛ سه عامل رشد خوشنویسی در عصر صفوی

وی تصریح کرد: «نهادهای اداری و دیوان‌سالاری صفوی در گسترش خوشنویسی مؤثر بودند. سندنویسی الزاماً با خوشنویسی همراه بود و مشاغلی چون اوراجه‌نویس، لشکری نویس، عریضه نویس و امثالهم به خوشنویسی و کتابت نیاز داشتند. همچنین علاقه شاهزادگان به وقف، باعث ترویج کتاب‌های مذهبی خوشنویسی‌شده شد. آثار وقفی متعددی از جمله در مجموعه شیخ صفی و حرم امام رضا (ع) وجود دارد که از منظر خوشنویسی ارزشمندند.

این استاد دانشگاه با اشاره به بازتاب خوشنویسی در شعر فارسی بیان کرد: تقریباً اکثر شاعران کلاسیک از اصطلاحات خوشنویسی در اشعار خود استفاده کرده‌اند. کتابی از آقای آزاد محمودی درباره اصطلاحات خوشنویسی در شعر شاعران، نمونه‌های فراوانی ارائه داده است. اما شاید بیش از همه، صائب تبریزی به این اصطلاحات توجه کرده؛ چراکه خود خوشنویس بود.

وی افزود: استاد فضایلی نیز بیشترین ارجاعات خوشنویسی را در آثار صائب می‌بیند. مقاله از گنج خانه متون از مرحوم ایرج افشار در مجله بهارستان درباره اصطلاحات خوشنویسی در شعر شاعران، نیز این موضوع را تأیید می‌کند. شاعرانی چون کلیم کاشانی، طالب آملی، بی دل و مشهدی نیز به فراوانی از این اصطلاحات بهره برده‌اند.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی

مسجد شیخ لطف‌الله؛ محصول شایسته‌سالاری شاه عباس و مدیریت فرهنگی هنرمحور

شهیدانی با تأکید بر جایگاه مسجد شیخ لطف‌الله گفت: ویژگی برجسته شاه عباس، گرایش به شایسته‌سالاری بود. در ساخت این مسجد، بهترین معمار، خوشنویس و هنرمند به‌کار گرفته شد. شاه عباس با حذف نفوذ قزلباشان و ورود نیروهای جدید مانند ارامنه و گرجی‌ها، ساختار حکومت را بر پایه شایسته‌سالاری استوار کرد.

وی افزود: علیرضا عباسی، خوشنویس بزرگ عصر صفوی، به‌واسطه این نگرش مدیریتی فرصت خلق آثار بی‌نظیر یافت. شاه عباس با هوشمندی خوشنویسان را در رقابت با یکدیگر قرار می‌داد تا بهترین اثر ممکن را پدید آورند. این مدیریت پنهان هنری، نشان‌دهنده رویکرد مقتدر و هدفمند او در اداره فرهنگ و هنر است.

نگاهی زیباشناسانه به فرم و رنگ در کتیبه‌نگاری اسلامی

شهیدانی با تعریف دوباره‌ای از کتیبه گفت: کتیبه، تنها متنی تزئینی نیست؛ بلکه بن‌مایه‌های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و دینی را در خود دارد. برخلاف برخی تعاریف که کتیبه را صرفاً حاشیه‌نگاری می‌دانند، باید گفت که کتیبه‌نگاری گاه هدف نهایی ساخت یک بنا بوده است.

وی افزود: به گفته باوند بهبپور، کتیبه‌ها گاه اعتبار بیشتری از متون تاریخی دارند، چرا که فرمان‌ها و وقایع مندرج در آن‌ها قابل انکار نیست. برخی نظریه‌پردازان معتقدند کتیبه، ساختارهای معماری را همچون دعایی نگه می‌دارد. در برخی نمونه‌ها، مانند نوشتار معکوس در ساقه گنبد، کتیبه علاوه بر زیبایی بصری، عملکرد حفاظتی و مفهومی دارد.

کتیبه به‌مثابه سمفونی معماری اسلامی

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت: در عرف خوشنویسان، کتیبه تنها به معنای نوشتار بزرگ با قلم درشت نیست، بلکه ترکیب‌بندی خاص حروف و چیدمان درهم نیز مصداق کتیبه‌نگاری است. گاه به آن «قصارنویسی» نیز گفته می‌شود. بنابراین، تعریف دقیق‌تری از کتیبه در متون تخصصی خوشنویسی باید ارائه شود.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی

کتیبه ثلث، سندی از شکوه خط و قدرت سیاسی

شهیدانی با اشاره به نقش تجربه زیسته در درک فضا و ساختار کتیبه‌ها گفت: وقتی مخاطب وارد فضای مسجد شیخ لطف‌الله می‌شود، با ترکیب کامل اثر هنری مواجه است. معماری مسجد، نحوه چیدمان فضا و حضور کتیبه‌ها، آن‌چنان هماهنگ است که هیچ عنصر مزاحمی باقی نمی‌ماند. برخلاف برخی مساجد مانند مسجد جامع عباسی که عناصر مزاحم و شکست فضایی در آن‌ها به چشم می‌خورد، مسجد شیخ لطف‌الله به مثابه یک گالری کامل عمل می‌کند که مخاطب را به مواجهه مستقیم با اثر دعوت می‌نماید.

وی ادامه داد: در کتیبه‌های این مسجد، تراش معرق و تکنیک اجرای حروف به شکل خیره‌کننده‌ای انجام شده است. هنرمندان آن دوره، از جمله علیرضا عباسی، دغدغه انتقال صحیح ظرافت‌های خوشنویسی خود به بستر معماری را داشته‌اند. اجرای این کتیبه‌ها با کیفیتی است که نشان از نظارت مستقیم و حساسیت بالای هنرمند دارد، که نمونه‌های مشابه آن حتی در آثاری مانند حرم امام رضا یا آرامگاه خواجه ربیع نیز کمتر دیده می‌شود.

کتیبه، رسانه‌ای از جهان‌بینی دینی و دنیوی

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان با تأکید بر ارزش محتوایی کتیبه‌ها اظهار داشت: کتیبه‌ها، نه‌تنها حامل پیام‌های قرآنی هستند، بلکه نقش اجتماعی و سیاسی هم ایفا می‌کنند. به‌ویژه در کاخ‌ها و خانه‌ها، کتیبه‌ها به سمت مضامین دنیاگرایانه متمایل‌اند و در مواردی با اشعار تغزلی و شخصی مواجه می‌شویم و یا اشاره به نام سلاطین که نمونه‌هایی از پیوند میان خط و سیاست است.

وی گفت: در مسجد چهار بازار اصفهان، کتیبه‌هایی با خط نستعلیق وجود دارد که در وصف علم‌اندوزی، حکمت و فلسفه نگاشته شده‌اند. این ترکیب خط و محتوا، گویای آگاهی خوشنویسان از ظرف و زمینه نوشتاری‌شان است. از این‌رو، کتیبه را باید همچون ظرفی دانست که قابلیت و امکانات خاصی برای انتقال معنا در اختیار هنرمند می‌گذارد.

علیرضا عباسی؛ امتداد مکتب تبریز در قلب اصفهان صفوی

شهیدانی در بخش دیگری از سخنانش، به بررسی جایگاه علیرضا عباسی در تاریخ خوشنویسی پرداخت و گفت: علیرضا عباسی ادامه‌دهنده سنّت غنی مکتب تبریزی است که پس از تغییر پایتخت از تبریز به قزوین و سپس اصفهان، به دربار صفوی پیوست. او نه‌تنها خوشنویس بزرگی بود بلکه در نگارگری نیز اطلاعاتی داشت و بعدها به ریاست کتابخانه سلطنتی رسید. کتیبه‌های باقی‌مانده از او، از جمله در مسجد شیخ لطف‌الله، به‌وضوح از عیار بالای قلم او و توانمندی‌اش در چیدمان هندسی خبر می‌دهند.

وفاداری به خط، قدرت و شکوه در اجرا

وی به نکات فنی و زیبایی‌شناسانه کتیبه‌ها پرداخت و گفت: کتیبه‌های علیرضا عباسی، در مسجد شیخ لطف‌الله، با تکنیک‌هایی نظیر تراش معرّق و در بناهای دیگر با استفاده از گچ به‌عنوان ماده منعطف یا حجاری نفیس سنگ اجرا شده‌اند. این اجراها، به هنرمند امکان داده تا به خط وفادار بماند. در برخی موارد، خطوط به قدری دقیق تراش خورده‌است که به نظر خوشنویسان آن زمان از انتقال صحیح آثارشان آسوده‌خاطر بوده‌اند.

عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان ضمن اشاره به تأثیر معماری ایلخانی و تیموری در ایجاد ساختارهای عظیم‌نگر، گفت: خط ثلث به‌عنوان خطی برای بزرگ‌نمایی، قابلیت خوانده شدن از ارتفاع مختلف را دارد. هندسه مورّب در ثلث و شمره‌ها تداعی ستون‌های لشکر، نشان‌دهنده ریتم و قدرت بصری خاصی است که به این خط ترکیب‌بندی خاصی را در کتیبه‌ها بخشیده است.

مسجد شیخ لطف‌الله مزین به کتیبه های ثلث علیرضا عباسی

خوشنویسی، هنری فراموش‌شده در اولویت‌گذاری فرهنگی

شهیدانی با گلایه از جایگاه مغفول خوشنویسی در تصمیم‌گیری‌های فرهنگی کشور گفت: هنر خوشنویسی که یکی از مهم‌ترین جلوه‌های هنر اسلامی و ایرانی است، متأسفانه در نظام برنامه‌ریزی و حمایت فرهنگی آن‌طور که باید، جدی گرفته نمی‌شود. اگر بزرگان عرصه خط چون استاد فضایلی نبودند، بسیاری از ما هنوز در میان اطلاعات پراکنده و مبهم تاریخ خوشنویسی گرفتار بودی. ناگفته نماند این کتاب در ادوار قبل چاپ شده و باتحولات کنونی نیازمند پژوهش‌های تازه‌تری هستیم امری که باید در عرصه اصفهان شناسی جدی گرفته شود.

وی تأکید کرد: خوشنویسانی چون علاءالدین تبریزی، عبدالباقی تبریزی، میرعماد، محمدباقر بنا، صحیفی جوهری شیرازی و صدها چهره در هنر خوشنویسی ایران و مکتب اصفهان، چهره‌هایی هستند که هرکدام قابلیت ایجاد مکتب خاص خود را داشته‌اند. اما متأسفانه پژوهش‌های ما هنوز نتوانسته‌اند به ابعاد دقیق این میراث غنی دست یابند.