ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، الناز رحمت نژاد: جنبش انصارالله یمن که در سالهای اخیر به خصوص از اکتبر ۲۰۲۳ به یکی از مؤثرترین نیروهای مقاومت در غرب آسیا تبدیل شده از دل سخنرانیهای «حسین بدرالدین الحوثی» در مدرسه امام هادی (علیه السلام) منطقه مران یمن شروع به رشد و توسعه کرد. «الله اکبر، مرگ بر آمریکا و اسرائیل، نفرین بر یهود، اسلام پیروز باد» اولین شعاری است که نخستین بار توسط شاگردان حسین بدرالدین الحوثی در هفدهم نوامبر ۲۰۰۲ شنیده شد. همچنین یمنیها توانسته اند نقش مهمی در مقابله با ائتلافی گسترده به رهبری آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی ایفا کنند.
برخی از رسانههای آمریکا و رژیم صهیونیستی در تلاش هستند جنبش انصارالله یمن را به عنوان نیروی نیابتی ایران معرفی کنند؛ در صورتی که اولاً یمن از راهبرد استقلال و ملی برخوردار است، دوماً بنا بر گفته رهبر معظم انقلاب «ما نه در یمن نه در لبنان نیروی نیابتی نداریم، آنچه که این گروهها را پیش میبرد ایمان و عقیده است.»
در واقع انصارالله یمن نمونهای از نیرویی مستقل و مبتنی بر ایمان است که توانسته در برابر تجاوزات خارجی ایستادگی و ضعف قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی را آشکار کند.
در همین راستا با محمد قادری، کارشناس مسائل یمن به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید:
اگر موافق باشید بخش اول گفتوگو را با جایگاه و مواضع یمن در محور مقاومت شروع کنیم.
یمن در دهههای اخیر با توجه به اتفاقاتی که در منطقه افتاده جایگاه مهم و تاثیرگزاری داشته است. برخی مواقع این جایگاه آنقدر مهم بوده که توانسته به مناسبات و تحولات منطقه سمت و سو بدهد. جنبش انصارالله یمن در دهه ۹۰ میلادی به رهبری حسین بدرالدین الحوثی با عقبه اعتقادی تأسیس شد این عقیده و نگاه در شهروندان یمنی شکل گرفت که مقابل جریانهای استعماری و ضد اسلامی در منطقه هستند.
خیلیها تلاش کردند جریان انصارالله یمن را یک جریان فرقهای، قبیلهای، تندرو یا تروریستی معرفی کنند که رفتار، اقدامات و مواضع آن علیه منافع مردم یمن است اما در عمل جنبش انصارالله یمن به یک جنبش فراگیر تبدیل شد. همچنین ائتلاف سعودی_اماراتی در سال ۲۰۱۵ در یمن با روشهای مختلف و پشتیبانی کشورهای غربی_صهیونیستی سعی کرد این جریان مردمی را نابود کند اما این اتفاق نیفتاد. این ائتلاف ادعا داشت بندر الحدیده و شهر صعده را خواهد گرفت اما چنین نشد. امروز ارتش یمن که با روحیه و تفکر جنبش انصارالله یمن شکل گرفته و امورات سیاسی این کشور را در دست دارد، توانسته است در منطقه به خصوص بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در حمایت از فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی به بازیگری اثرگزار در کنشها و واکنشهای فی مابین رژیم صهیونیستی و جریان مقاومت تبدیل شود که حتی آمریکا هم توان حذف آن را ندارد. دولت انتقالی تشکیل شده بعد از دولت مخلوع علی عبدالله صالح و منصور هادی، دولتی است که با محوریت جنبش انصارالله و رهبری سید عبدالملک بدرالدین الحوثی تحولات کشور یمن را مدیریت میکند.
رسانههای معاند در تلاش هستند جنبش انصارالله یمن را که از راهبرد استقلال و ملی برخوردار است نیروی نیابتی ایرانی معرفی کنند. نظر شما چیست؟ آیا انصارالله یک نیروی مستقل است یا نیروی نیابتی ایران؟
جریان رسانهای که علیه محور مقاومت مشغول به فعالیت است، از چند منظر تلاش گسترده ای برای تضعیف جریانهای محور مقاومت میکند. اولاً ادعا میکنند این جریانها مردمی نیستند به دلیل اینکه افکار عمومی ملتهای منطقه را نسبت به این جریانها موضع دار بکنند تا حمایتهای مردمی کاهش پیدا کند. نه تنها یمن، بلکه درباره حزب الله لبنان، حشد شعبی عراق و گروههای مقاومت داخل فلسطین مثل حماس و جهاد اسلامی همین رفتار را دارند. رسانههای معاند سعی دارند گروههای مقاومتی که برای دفاع از آرمانها و مقدسات فعالیت میکنند، قصد ایجاد تنش و جنگ ندارند ولی به دلیل اینکه مورد تعرض و تجاوز دشمن بیگانه قرار گرفتند و برای دفاع از هستی خودشان مقاومت میکنند را تخطئه کنند که از حمایت مردمی برخوردار نیستند اما عکس این قضیه اتفاق افتاده و حمایت مردمی در سراسر محور مقاومت مشهود است.
دوماً رسانههای غربی سعی دارند جریانهای محور مقاومت به خصوص جنبش انصارالله یمن را تحقیر بکنند که به خودی خود موجودیت و جایگاهی ندارید بلکه از جمهوری اسلامی ایران نیابت دارید. توان دفاعی شما از جمهوری اسلامی ایران است. تهاجم، توان مالی و لجستیک تان را جمهوری اسلامی ایران تأمین میکند تا بازوان امپراتوری خودش را گسترده بکند. جریانهایی مثل انصارالله از یک پیشینه و عقبه کاملاً روشن از نقطه نظر فکری و اعتقادی برخوردار است. انصارالله جریانی است که گرچه در ابتدا با تمرکز بر ایدئولوژی شیعه زیدیه شباب المومن را تأسیس کردند اما رویکرد و نگاهشان به مذاهب اسلامی تقریبی بود برعکس جریانهای تندرو دیگر که سایر مذاهب را تکفیر میکنند. بخشی از رزمندگان انصارالله از اهل سنت هستند. یمنیها با جریانهای خائن از هر قوم و مذهبی که میخواهند باشند، مخالفت و مقابله میکنند، خواه سنی باشند، خواه شیعه زیدی.
اگر امروزه نظامی مثل جمهوری اسلامی در جغرافیای ایران حکومت نمیکرد که بخواهد از جریانهای مقاومت در منطقه پشتیبانی و حمایت معنوی بکند قطعاً جریانها دست از کار نمیکشیدند به این معنا که نخواهند با جریانهای استعماری مقابله کنند، آنها کار خودشان را میکردند.
سوما وقتی این القا توسط غرب صورت میگیرد که جریانهای مقاومت سلسله گروههای نیابتی ایران در منطقه هستند به افکار عمومی داخل ایران تلقین میکند شما که دارای مشکل اقتصادی هستید به خاطر این است که حکومت شما هر چه پول در میآورد خرج جریانهای مقاومت در سوریه، عراق، لبنان، یمن و فلسطین میکند، اینگونه در جامعه داخلی ایران دوگانگی و تفرقه را تقویت میکند.
اقدامات جنبش انصارالله یمن به عنوان یکی از گروههای پیشرو محور مقاومت از اکتبر ۲۰۲۳ به بعد در حمایت از فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی چه تأثیرات و چالشهایی برای رژیم اشغالگر قدس داشته است؟
جریان انصارالله یمن به عنوان یکی از گروههای پیشرو در محور مقاومت از اکتبر ۲۰۲۳ با هدف اینکه بتواند به مردم غزه کمک کند و بر رژیم صهیونیستی فشار بیاورد، ایفای نقش کرد. عملیاتهای هوشمندانه آنها منجر به قطع شریان اقتصادی_تجاری رژیم صهیونیستی شد.
نتانیاهو طی چند سال گذشته تلاش کرده بود از سمت شرق به غرب دالان راهبردی را ایجاد بکند که از مسیر ایران یا آبراههای متصل به آبراههای سرزمینی ایران عبور نکند. قصد داشت با این رویکرد خیال خودش را راحت کند که از سمت شرق هر نوع تبادل و تجارتی را بدون مشکل انجام بدهد. یکی از گذرگاههایی که غربیها طراحی کرده بودند گذرگاهی بود که وقتی از سمت شرق محمولهها میآمد و از داخل اقیانوس هند وارد دریای عرب و بعد از تنگه باب المندب وارد دریای سرخ میشد. اولین بندری که به دریای سرخ میرسید بندر ایلات بود که در پایینترین نقطه اراضی اشغالی و در مرز با اردن و عربستان قرار داشت. این گذرگاه برای رژیم صهیونیستی کاملاً راهبردی بود که عملاً طی ۱۸ ماه گذشته انصارالله یمن با هوشمندی و توانمندی امنیت این بندر را تحت تأثیر خودش قرار داد و اجازه نداد تعاملات به راحتی شکل بگیرد.
موشکهای فراصوت که توانست عمق اراضی اشغالی را مورد هدف قرار بدهد نشان داد ادعای سامانههای نفوذ ناپذیری رژیم صهیونیستی یک ادعای غلط است. این موشکها هم از لحاظ روانی هم شهروندان سرزمینهای اشغالی را نگران کرد که تصور میکردند هر اتفاقی بیفتد گنبدها پوشش میدهند. همچنین حامیان غربی رژیم اشغالگر هم فهمیدند که این رژیم ضربه پذیر است. سرمایه گذارانی هم که به عنوان تاجر در اراضی اشغالی سرمایه گذاری میکردند به این نتیجه رسیدند که امنیت سرمایه گذاری در سرزمینهای اشغالی وجود ندارد. رژیم صهیونیستی فهمید که قرار نیست ما در به ازا کشتارهایی که در غزه انجام میدهد با ما به ازایی مواجه نشود.
لشکرکشی آمریکا به غرب آسیا، تقویت ناوگان دریایی و ارسال گسترده تسلیحات به رژیم صهیونیستی و پایگاههای آمریکا در کشورهای عربی، گمانهزنی ها در مورد تدارک آنها برای آغاز یک جنگ گسترده زمینی علیه یمن را تقویت میکند. آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ یمن توان مقابله با حمله زمینی آمریکا را خواهد داشت؟
یکی از مهمترین معضلاتی که آمریکاییها در چند ماه اخیر با آن مواجه هستند این است که ضربات کاری متوجه دولت مردمی یمن، ارتش ملی یمن و جنبش انصارالله بکنند. آمریکاییها به دلیل اینکه اشراف اطلاعاتی به نقاط راهبردی و زاغه های مهماتی یمن ندارند توان ورود زمینی به این کشور را نیز نخواهند داشت. ادعاهای آمریکاییها برای استفاده از فناوریهای نوین جهت کسب اطلاعات برای اسکن کردن تمام نقاط، جواب نداده و این نشان دهنده این است که اگر چنین توانمندی وجود داشت طی حملاتی که در یک ماه، یک ماه و نیم گذشته علیه یمن انجام دادند، میتوانستند ضربات فلج کننده ای را متوجه نیروهای نظامی یمن کنند؛ در حالیکه این اتفاق نیفتاده است. اینطور هم نبوده که آنها نخواهند چنین اتفاقی را رقم بزنند، اتفاقاً میخواستند اما توان انجام دادن آن را نداشتند.
تسخیر هر کشوری به معنای اینکه اشغالی صورت گرفته باشد باید روی زمین اتفاق بیفتد؛ در ائتلاف نظامی گسترده در منطقه که با حمایت کشورهای اروپایی، آمریکایی و رژیم صهیونیستی علیه جریان مقاومت در یمن صورت گرفت و هفت سال طول کشید حتی یک متر مربع یمن تسخیر نشد و آنها عاجز ماندند. تکرار چنین تجربهای با پاسخ این چنینی مواجه خواهد شد. بندر الحدیده از لحاظ جغرافیایی و ژئوپلیتیکی خاصیتی دارد که هم بندر است یعنی در ساحل دریا قرار دارد هم دشت دارد و هم کوهستان. به روز ترین، مدرن ترین و حرفه ای ترین کماندوها و تجهیزات آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی ماهها تلاش کردند بندر الحدیده را تسخیر کنند و نتوانستد.
در شرایط کنونی با توجه به اینکه توانمندی نظامی، تهاجمی و پدافندی یمنیها بیشتر از چند سال گذشته شده و این امر در عرصه تجهیزات فوق مدرن موشکی و پهباد دیده میشود، حمله زمینی آمریکا به یمن منتفی است. روحیه مردم یمن، روحیه ایستادگی در برابر ظلم، اشغالگری و تجاوز بیگانه است. تظاهرات مردم یمن که در شهرهای مختلف برپا میشود، خیره کننده است. این روحیه مردم یمن اجازه نخواهد داد که کشوری بخواهد به یمن تجاوز کند و حتی یک متر از خاک سرزمین یمن را تحت تسلط و سیطره خودش قرار بدهد.
در مذاکرات فی مابین ایران و آمریکا پیش شرطی از سوی آمریکا مطرح شده بود مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران برای ورود به مذاکرات باید دست از حمایت جریانهای مقاومت از جمله انصارالله بردارد. مقام معظم رهبری در خطبههای روز عید فطر و عید دیدنی با مقامات در حسینیه امام خمینی (ره) به صراحت اعلام کردند جمهوری اسلامی ایران یک قدم از مواضع خودش در حوزه مقاومت عقب نشینی نخواهد کرد. جریان مقاومت در سراسر منطقه و حتی جهان اگر با رویکرد مقابله با رژیم صهیونیستی و اشغالگری قرار گرفته باشد حتماً مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
امروز آمریکا و رژیم صهیونیستی تمرکز خود را روی چه حوزهای گذاشته اند؟
جریان آمریکایی صهیونیستی مهمترین وجهی که دنبال میکند تا مساله خودش در غرب آسیا را حل بکند، تأمین و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است. آمریکا در تلاش است موجودیت جعلی ارتش رژیم اشغالگر قدس را حفظ بکند. برای شهروندان صهیونیستی آرامش فراهم کند تا مهاجرت معکوس نداشته باشند و بپذیرند در اراضی اشغالی سکونت داشته باشند.
در نقاط مختلف اتفاقی افتاده است. توسعه طلبیهایی که از جنوب سوریه شروع شده است. برخی اقدامات به خاک لبنان و کرانه باختری را گسترش داده اند. همه اینها نشان دهنده این است که جریان توسعه طلبی و اشغالگری آنها محدود نیست و تا آنجا که دستشان برسد، میخواهند ادامه بدهند. جریان مقاومت که در مقابل اینها ایستاده نشان داد که دست بسته نیست. برگهای متعددی دارد که میتواند با آنها بازی بکند.
بعد از ۷ اکتبر تمام برساختهای رسانهای و انگارههایی که طی ۷۵ سال یعنی از ۱۹۴۸ تا امروز با ابزار مختلف شکل داده بودند که رژیم صهیونیستی یک موجودیت صلح طلب و مردم دار است با جنایاتی که بعد از ۷ اکتبر رخ داد تمام این برساختهای رسانهای نه فقط نزد افکار عمومی منطقه بلکه نزد افکار عمومی جهان فرو ریخت، به همین دلیل آمریکا و رژیم صهیونیستی نه در حوزه سیاسی و میدانی بلکه در حوزه افکار عمومی و رسانهای وقت میگذارند و هزینه صرف میکنند تا از این مهلکه نجات پیدا کنند. به عنوان مثال در اتفاقات و رویدادهای بین المللی مثل المپیک پاریس ضدیت مردم با آمریکا و رژیم صهیونیستی و دفاع از آرمان فلسطین را مشاهده کردیم.