هشدار «مری بارا» از دیترویت!
اقتصاد ایران: صنعتخودرو آمریکا در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است؛ مقطعی که در آن فشارهای زیستمحیطی، الزامات قانونی و واقعیتهای اقتصادی در هم تنیده شدهاند و آینده این صنعت را با پرسشهای جدی روبهرو کردهاند.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
از یک ، سیاستگزاران بر ضرورت کاهش آلایندگی و حرکت سریعتر بهسمت خودروهای برقی تاکید دارند و از سوی دیگر، خودروسازان سنتی با چالشهای سنگین در زمینه هزینههای تولید، زیرساختهای ناکافی و تقاضای محدود بازار مواجه هستند.
این تضاد میان اهداف بلندمدت و توان عملیاتی، فضای رقابت را پیچیدهتر از همیشه ساخته است. هر تصمیم در این عرصه میتواند نهتنها مسیر یک شرکت، بلکه جایگاه کل صنعتخودرو آمریکا را در بازار جهانی تغییر دهد. درچنین شرایطی، مدیران ارشد خودروسازان بزرگ ناچار هستند میان حفظ سودآوری کوتاهمدت و سرمایهگذاری برای آیندهای پاکتر، تعادلی دشوار برقرار کنند.
این وضعیت، پرسشهای مهمی را پیش روی صنعتخودرو قرار داده است: آیا فشارهای قانونی میتوانند موتور نوآوری باشند یا به تعطیلی کارخانهها منجر خواهند شد؟ آیا بازار جهانی آماده پذیرش سریع خودروهای برقی است یا نیازمند گذار تدریجی خواهد بود؟ آنچه در ادامه میآید، روایت یکی از مهمترین جدالهای اخیر میان سیاست و صنعت در آمریکا است.
یادگاری از دوران بایدن
مدیرعامل جنرالموتورز، مری بارا اخیرا اذعان کرده است که مقررات فدرال مربوط به بهرهوری سوخت که در دوره ریاستجمهوری جو بایدن وضع شده بودند، آنقدر سختگیرانه بودند که شرکت او برای رعایت آنها ناچار میشد تولید خودروهای درونسوز را کاهش دهد.
او تاکید کرد که فشار ناشی از این قوانین میتوانست بهتعطیلی برخی کارخانههای جنرالموتورز منجر شود.
بارا این موضوع را در جریان یک گفتوگو در کنفرانس صنعتی نیویورکتایمز مطرح کرد و توضیح داد که مقررات بایدن، خودروسازان را ملزم میکرد تا سال ۲۰۳۱ بهمیانگین مصرف سوخت ۵۰ مایل بر گالن برسند. بر اساس گزارش بلومبرگ، تحقق این هدف بهمعنای آن بود که بیش از نیمی از فروش خودروها باید از مدلهای برقی تشکیل میشد.
او افزود که اگر فروش خودروهای برقی بهسرعت رشد نمیکرد و دولت نیز در مقررات بازنگری نمیکرد، جنرالموتورز مجبور میشد عرضه مدلهای بنزینی را محدود کند و درنهایت تعطیلی کارخانهها را در دستور کار خود قرار دهد.
بارا همچنین بهموضوع تغییر مواضع جنرالموتورز در قبال سیاستهای دولتهای مختلف اشاره کرد و گفت رویکرد این شرکت سیاسی نیست، بلکه عملگرایانه است؛ یعنی تولید خودروهایی که مشتریان واقعا میخواهند و درعین حال رعایت چارچوبهای قانونی هر دولت.
او تاکید کرد که اکنون با لغو بخشی از استانداردهای CAFE توسط دولت ترامپ، فشار از روی خودروسازان برداشته شده و آنها آزادی بیشتری برای تولید خودروهایی دارند که با تقاضای بازار هماهنگ است، نه صرفا با الزامات قانونی.
تلاشهای مدیرعامل برای خروج از فشار
اظهارات اخیر مری بارا، مدیرعامل جنرالموتورز درباره فشارهای ناشی از استانداردهای سختگیرانه مصرف سوخت در دوره ریاستجمهوری جو بایدن، بار دیگر موضوع حساس رابطه میان سیاستهای زیستمحیطی و صنعتخودرو آمریکا را بهصدر اخبار بینالمللی آورد. بارا در یک نشست صنعتی تاکید کرد که اگر این مقررات بدون بازنگری ادامه پیدا میکرد، جنرالموتورز ناچار میشد بخشی از خطوط تولید خود را تعطیل کند تا بتواند با الزامات قانونی هماهنگ شود.
از منظر صنعتی، این سخنان نشاندهنده شکاف میان سرعت تحولات سیاستگزاری و توان عملیاتی خودروسازان سنتی است. مقررات بایدن هدفگذاری کرده بود که میانگین مصرف سوخت ناوگان خودروسازان تا سال ۲۰۳۱ بهحدود ۵۰ مایل بر گالن برسد؛ معیاری که تنها با افزایش سهم خودروهای برقی به بیش از نیمی از فروش امکانپذیر بود. برای شرکتی مانند جنرالموتورز که همچنان بخش بزرگی از درآمد خود را از فروش مدلهای درونسوز و پیکاپهای بزرگ کسب میکند، چنین الزامی فشار سنگینی بر ساختار تولید وارد میکرد.
از منظر اقتصادی، این مقررات میتوانست هزینههای هنگفتی برای تغییر خطوط تولید و توسعه سریع خودروهای برقی بههمراه داشته باشد. پیشبینیهای داخلی جنرالموتورز نشان میداد که درصورت عدمرشد سریع فروش EVها، شرکت مجبور به کاهش عرضه مدلهای بنزینی و حتی تعطیلی برخی کارخانهها میشد. چنین سناریویی نهتنها سودآوری شرکت را تهدید میکرد، بلکه پیامدهای اجتماعی گستردهای مانند بیکاری هزاران کارگر در ایالتهای صنعتی آمریکا را به همراه داشت.
از منظر سیاسی، تغییر دولت و بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، مسیر سیاستگزاری را دگرگون کرد. ترامپ با اعلام لغو بخشی از استانداردهای CAFE، فشار بر خودروسازان را کاهش داد و به آنها اجازه داد تا دوباره بر تولید مدلهای درونسوز تمرکز کنند.
این تغییر رویکرد، بار دیگر بحث قدیمی را زنده کرد: آیا سیاستهای زیستمحیطی باید با واقعیتهای بازار هماهنگ شوند یا دولتها باید با سختگیری صنعت را به سمت آیندهای پاکتر سوق دهند؟ از منظر ژئواقتصادی، این تحولات تنها به آمریکا محدود نمیشود.
بازار جهانی خودروهای برقی هنوز در مرحله گذار است و بسیاری از کشورها با چالش مشابهی روبهرو هستند: فشار برای کاهش آلایندگی در برابر واقعیتهای اقتصادی و زیرساختی. عقبنشینی آمریکا از استانداردهای سختگیرانه میتواند بر سیاستهای سایر کشورها نیز اثرگذار باشد و حتی روند سرمایهگذاری جهانی در خودروهای برقی را کُند کند.
از منظر برندینگ و راهبردی، جنرالموتورز تلاش دارد موضع خود را «عملگرایانه» معرفی کند. بارا تاکید کرده که شرکت نه بهدنبال سیاستزدگی، بلکه بهدنبال تولید خودروهایی است که مشتریان واقعا میخواهند. این رویکرد میتواند در کوتاهمدت بهحفظ سهم بازار کمک کند، اما در بلندمدت خطر عقب ماندن از رقبا در حوزه فناوریهای پاک را بههمراه دارد.
درنهایت باید گفت جدال میان سیاستهای زیستمحیطی و واقعیتهای صنعتی، بار دیگر نشان داد که گذار به خودروهای برقی مسیری ساده و خطی نیست. تجربه جنرالموتورز نشان میدهد که اگرچه فشارهای قانونی میتوانند محرک نوآوری باشند، اما بدون هماهنگی با ظرفیتهای بازار و توان تولید، ممکن است بهبحرانهای اقتصادی و اجتماعی منجر شوند.
آینده صنعتخودرو جهانی، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند تعادل میان اهداف زیستمحیطی و واقعیتهای اقتصادی است؛ تعادلی که تعیینکننده سرعت و شکل گذار به انرژیهای پاک خواهد بود.