به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، «سماک»، پرنده را، چه غاز باشد یا اردک، یا هر پرنده مهاجر بختبرگشته دیگری که گذرش به فریدونکنار افتاده است، وسط حیاط میگذارد، چوب را بالا میبرد، به زمین میزند و میگوید یک میلیون! از میان آنها که دورتادور پرنده نشستهاند، یکی دست بالا میبرد و میگوید یک و ۱۰۰، دیگری عدد یک و ۲۰۰ را اعلام میکند. سماک دقیقهای مکث میکند. دوباره چوب را میزند؛ بخشی از تنوعزیستی ایران فروخته شد؛ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان!
چند سالی میشد که پرندههای مهاجر کمتری به فریدونکنار میآمدند و صیادان و شکارچیان درآمد چندانی نداشتند، دادستان و رئیس اداره محیطزیست شهر هم در همین دوره رکود تغییر کردند. این سه عامل دست به دست هم داد تا بالاخره در نهم دیماه ۱۴۰۲ بازار فروش پرندگان فریدونکنار بدون مقاومت دامگاهداران جمع و یک آرزوی بزرگ محقق شود.
عمر امیدواری خیلی کوتاه بود، صیادان و شکارچیان خریدوفروش را زیرزمینی کردند. این موضوع، اوضاع را از گذشته بدتر کرده است؛ عکسی از حجم خریدوفروش منتشر نمیشود و همین موضوع حساسیت نسبت به حجم بزرگ شکار و صید پرندگان را کاهش داده و آن را از اولویت خارج کرده است.
جمعشدن بازار فریدونکنار در دوران ریاست «علی سلاجقه»، رئیس سابق محیطزیست، اتفاق افتاد. از آن روز تا اکنون مدیران بر این نکته تأکید دارند که نمیگذارند بازار دوباره باز شود، اما کارشناسان میگویند حفظ این وضعیت، افتخار نیست؛ محیطزیست باید فکری برای بهبود آن داشته باشد.
نامه، دوای درد فریدونکنار نمیشود
امسال چند نفر از صیادان و شکارچیان جمع شدند و خواستار بازگشایی بازار شدند. «محمدرضا کنعانی»، مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران، جلسهای با «شینا انصاری»، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، داشت. حاصل این جلسه نامهای به دادستان کل کشور برای جلوگیری از بازگشایی بازار پرندگان بود. فرماندار فریدونکنار هم اعلام کرد اجازه بازگشایی بازار را نمیدهد. محلیها خیلی راحت قبول کردند و دیگر درخواستشان را مطرح نکردند. چرا؟ آیا آنها تصمیم گرفتند قانونمند شوند؟ یک منبع آگاه در پاسخ به این پرسش یک کلمه میگوید: «نه».
بهگفته او، دلالها و سماکهای اصلی منطقه شیوه جدیدی از خریدوفروش را در پیش گرفتهاند؛ «فروش نوبتی در خانهها.»
حراج در خانهها جایگزین بازار
این هفتهها که پرندگان مهاجر در مسیر عبور از آسمان ایران برای استراحت در فریدونکنار فرود میآیند، هر روز در خانه یکی از دلالها و سماکهای فریدونکنار حراجی برپاست. آنها برای اینکه کسی مشکوک و کثیفکاری زیاد نشود، هر روز به یک خانه میروند. «عملاً بازار از بین نرفت، بلکه تنها شکل زیرزمینی پیدا کرد.»
شکل خریدوفروش هم مشابه بازار است. دلال پرنده را از دامگاهدار میخرد، آن را در میانه حیاط میگذارد و سماکی که همه نامش را میدانند، شروع به فروش میکند. غاز، اردک یا هر گونه مهاجر بختبرگشته دیگر را وسط دایره مشتریان میگذارد، با زدن چوب به زمین، قیمت پایه را اعلام میکند. مشتریان هر کدام عددی را میگویند، سماک پس از رسیدن به بالاترین رقم، آن را به متقاضی میفروشد و خریدار هم غازش، اردکش و… را برمیدارد و میبرد؛ غاز و اردکی که تا همین چند روز قبل بخشی از تنوعزیستی ایران بود.
بازار فریدونکنار بسته شده، اما دامگاهدارها خوشحالاند. این را همان منبع آگاه میگوید. «از سال بعد آنها اصراری برای باز شدن بازار ندارند. این شکل از خریدوفروش کمدردسرتر از سابق است.»
بلندمرتبهسازی در سرخرود و خانهخرابی پرندگان
سرخرود در کنار فریدونکنار همواره سابقه بدی در کشتار پرندگان مهاجر داشت، اما حالا با بلندمرتبهسازی در آن، دامگاهها یکییکی تعطیل میشوند. پرندههای مهاجر با این شرایط یکی از زیستگاههای خود را از دست میدهند و امیدی به بهبود وضعیت در آنجا نیست، زیستگاه که از دست برود، دیگر نمیتوان از احیا سخن گفت.
پایان درگیریهای خونین، نه برای پرندگان
سالها قبل تصاویری از برنامه دستهجمعی محیطبانان منتشر میشد که برای جمع کردن تورهای هوایی به فریدونکنار میرفتند؛ گاهی درگیریهایی با دامگاهداران پیش میآمد و زدوخوردهای خونینی هم درمیگرفت. حالا چند سالی است که رسانهها خبری از این درگیریها منتشر نکردهاند، دلیلش چیست؟ اوضاع روبهراه شده؟ دامگاهداران به این نتیجه رسیدهاند که تور هوایی برای پرندگان نگذارند؟ جواب باز هم منفی است. این منبع آگاه میگوید جمعآوری تورهای هوایی اغلب با هماهنگی دامگاهدار انجام میشود. «تور را پایین میکشند، عکسشان را میگیرند و برمیگردند. ساعتی بعد دوباره تور برپا میشود.»
خریدوفروش پنهانی در مجموعههای قانونی
داستان فریدونکنار به همین موارد خلاصه نمیشود، یکی از سماکهای اصلی منطقه توانسته مجوز یک مجموعه مرتبط با پرندگان را هم دریافت کند. بهاینترتیب، آن بخش از پرندگان که ارزشی فراتر از گوشتشان دارند، به این بخش منتقل میشوند. آنها قرار است به کسانی که دنبال کلکسیون یا خریدوفروش آنها در داخل مرزها و خارج از آن هستند، فروخته شوند. از قوی کوچک و گنگ گرفته تا جغد انبار و… «در این مجموعه فراتر از گونههای پرنده، انواع گونههای پستاندار و… هم فروخته میشوند.»
درآمد شکار قابلمقایسه با سایر درآمدها نیست
به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، کنعانی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران، در پاسخ به این گفتهها از دو اقدام ادارهکل میگوید. اولین آنها برگزاری جلسات در سطح شهرستان با فرماندار و دادستان درباره بحث ممنوعیت شکار و صید است. بهعلاوه، جلسات شورای تأمین هم در استان تشکیل شده و در سطح ملی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست با دادستان کل کشور مکاتبه کرده است.
بااینحال، بهگفته کنعانی مجموع این اقدامات نتوانسته مشکل دام هوایی و شکار را بهشکل کلی حل کند. «شاید قیاس درستی نباشد، اما حتی در مقولهای مواد مخدر هم شاهدیم با وجود همه ممنوعیتها تجارت آن بهشکل زیرزمینی انجام میشود.»
بهگفته کنعانی، سال قبل برخی از کسانی که خریدوفروش پرندگان را انجام میدادند، شناسایی و در دادگاه برای آنها احکام محکومیت صادر شد. «پیگیر بقیه متخلفانی هم هستیم که در کار خریدوفروش پرندگان هستند.»
تکلیف فروشهای خانهبهخانه چه میشود؟ کنعانی درباره این مسئله اظهار بیاطلاعی میکند، بدون آنکه آن را تایید یا تکذیب کرده باشد. «گزارشی در این زمینه ندیدهام. بنابراین، نه آن را تأیید و نه تکذیب میکنم. تلاش ما این است که روی این موضوع نظارت داشته باشم.»
کنعانی بار دیگر روی موضوع محکومیتها تأکید میکند. محکومیتهایی که بهگفته او، توان بازدارندگی را دارند. درعینحال، بهگفته او، باید سراغ راهحلهای دیگری برای حل مسئله صید و شکار پرندگان در فریدونکنار رفت. «برخورد قهری تاکنون نتیجه نداده. بحثهایی درباره معیشت جایگزین مانند اکوتوریسم یا گردشگری وجود دارد و ما هم در این زمینه اعلام آمادگی کردهایم، اما بهواسطه منافع مالی شکار رغبتی از سوی جامعه محلی برای آن نمیبینیم.»
کدام معیشت و برای چه کسانی؟
«علیرضا هاشمی»، حفاظتگر، توجیه معیشت برای کشتار پرندگان در فریدونکنار را غیرقابلقبول میداند؛ همچنان که قاچاق مواد مخدر پذیرفته نیست. بهگفته او، در فریدونکنار معیشت زمانی معنا دارد که درآمد حاصله محدود باشد، مانند جامعه محلی در برخی مناطق استان سیستانوبلوچستان که بهقدر خوراک روزانه پرنده میگیرند. اما در فریدونکنار اوضاع فرق دارد. «خرید چند ویلا، زمینهای آنچنانی و… با قصابی پرندگان نامش هر چه باشد، معیشت نیست.»
در دامگاههای این شهر تورهای هوایی دستهدسته پرندهها را به دام میاندازند؛ رویهای که از نظر هاشمی، آن را به یک قتلعام سازمانیافته بدل کرده است. درآمد حاصل از این کار هم تنها به چند نفر میرسد، نه کسانی که درآمد کافی برای زندگیشان ندارند و با مشکلات معیشتی دستبهگریبان هستند. «با کشتار پرندگان مهاجر یک گروه خاص بهلحاظ اقتصادی فربه میشوند.»
سازمان حفاظت محیطزیست اگر در یکی از مناطق چهارگانه فردی را با اسلحه شکاری ببیند، حتی اگر آن اسلحه جواز شکار داشته باشد، دستگیرش میکند. استدلال این است که احتمال وقوع جرم بالاست. اما چطور است که با اقدام مجرمانه در فریدونکنار با مسامحه برخورد میشود. «تورهای هوایی با چشم غیرمسلح دیده میشوند، اما واکنشی نسبت به آنها نمیبینیم.»
در زمان ریاست «معصومه ابتکار» بر سازمان حفاظت محیطزیست، او در مصاحبهای اعلام کرد ردپای مسئولان محلی در کشتار پرندگان مهاجر دیده میشود. «وقتی معاون رئیسجمهور این نکته را میگوید و کماکان شاهد این کشتار هستیم، چه نتیجهای میتوانیم بگیریم، جز آنکه احتمال سازمانیافته بودن باشد؟»