هشدار تغییرات جوی با احداث سدهای ماندگان و خرسان ۳ در کنار زیستگاه طبیعی دنا
اقتصاد ایران: ایسنا/کهگیلویه و بویراحمد دانشیار مهندسی آب و نماینده دانشگاه یاسوج در مأموریت تخصصی آب گفت: احداث سدهای ماندگان و خرسان ۳ در کنار زیستگاه طبیعی دنا باعث تغییرات جوی میشود.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
محمد صدقی اصل، یکشنبه شب در برنامه «معماری آهن و بتن در قلب دنا؛ روایت علمی انتقال آب از سدهای ماندگان و خرسان به فلات مرکزی» در سالن شهید چمران دانشکده علوم پایه دانشگاه یاسوج با بیان اینکه سازند آهکی در محل احداث این سدها از نظر زمینشناسی ساختگاه مناسبی نیست و نگرانیهایی شامل زلزله القایی، نشت و فرار آب وجود دارد، افزود: سد خرسان ۳ در ابتدا برای تولید برقآبی طراحی شده بود، اما در میانه کار، بحث انتقال آب به فلات مرکزی مطرح شد، درحالیکه این سد ارزیابی زیستمحیطی ندارد.
وی با بیان اینکه ساخت این سد از نظر علمی اشکالات جدی دارد، اظهار کرد: در صورت احداث این سد، دالانهایی از آب در سازند آهکی ایجاد میشود که نشت خواهد داشت. احداث سدهای ماندگان و خرسان ۳ در کنار زیستگاه طبیعی دنا باعث تغییرات جوی میشوند که زیستکره گیاهی و جانوری را به خطر میاندازد، عمق برف کاهش مییابد و زودتر آب میشود.
این دانشیار مهندسی آب و نماینده دانشگاه یاسوج در مأموریت تخصصی آب با اشاره به ارزیابی اثرات زیستمحیطی سد خرسان ۳ تاکید کرد: جابهجایی بیش از ۲۰ روستا، تخریب هویت فرهنگی، از دست دادن سرمایه اجتماعی، کاهش کیفیت آب، خطر برای گونههای جانوری، فرسایش خاک و تغییرات اقلیمی در بلندمدت از پیامدهای این طرح است. ۳۷ هزار اصله درخت بلوط با احداث خرسان ۳ زیر آب میرود که این یک فاجعه زیستمحیطی است و ذخیرگاه زیستکره دنا در خطر قرار میگیرد.
صدقی اصل با اشاره به مقایسه سطح زیر کشت زراعی استان کهگیلویه و بویراحمد دارای منابع آب با استانهایی چون اصفهان و یزد که از استانهای دیگر آب انتقال میدهند، خاطرنشان کرد: استان کهگیلویه و بویراحمد، باوجود برخورداری از بالاترین میزان بارش در کشور، تنها ۱۶ هزار و ۶۸۶ هکتار باغ آبی دارد در حالی که استان اصفهان دارای ۷۷ هزار و ۱۲۵ هکتار و استان یزد ـ که در قلب کویر واقع شده ۸۹ هزار و ۸۷۵ هکتار باغ آبی است. بهعبارتدیگر، یک استان کویری تقریباً ۵ برابر این استان سرسبز، سطح باغات آبی دارد. این پرسش اساسی مطرح میشود که این میزان آب از کجا تأمین میشود؟
وی با بیان اینکه وضعیت فضای سبز شهری نیز قابلتأمل است، اظهارکرد: مساحت فضای سبز شهر اصفهان بهتنهایی ۵۴۰۰ هکتار است؛ رقمی که از کل زیربنای شهر یاسوج بیشتر می باشد. فضای سبز کل استان یزد نیز ۱۹۰۰هکتار است، درحالیکه استان کهگیلویه و بویراحمد باوجود برخورداری از جنگلهای طبیعی، عملاً از سهمیه توسعه فضای سبز شهری محروم مانده و همواره این جمله را شنیدهایم که «شما که جنگل دارید»، و این موضوع به بهانهای برای فقر جغرافیایی تحمیلی تبدیل شده است.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج با اشاره به آمار کشت محصولات زراعی در سه استان کهگیلویه و بویراحمد، یزد و اصفهان بیان کرد: سطح زیر کشت غلات آبی در استان کهگیلویه و بویراحمد ۶۰ هزار و ۷۶۳ هکتار، در اصفهان ۱۵۲ هزار و ۲۹۷ هکتار و در یزد ۱۵۰ هزار و ۱۶ هکتار است. در استان کهگیلویه و بویراحمد که از پربارشترین مناطق کشور است غلات دیم بیش از غلات آبی است، اما در استان اصفهان، غلات آبی از دیم پیشی گرفته و استان یزد نیز غلات دیم ندارد.
صدقی اصل درباره کشتهای صنعتی تصریح کرد: سطح زیر کشت محصولات صنعتی در استان کهگیلویه و بویراحمد ۷۱۹ هکتار است؛ درحالیکه این رقم در استان اصفهان ۸ هزار و ۱۳۸ هکتار و در یزد هزار و ۳۰۰ هکتار است. استان کهگیلویه و بویراحمد ۳۸۳۸ هکتار سطح زیر کشت این محصولات دارد، درحالیکه استان اصفهان با ۶۹ هزار و ۸۸۵ هکتار، حدود ۱۸ برابر کهگیلویه و بویراحمد تولید دارد. استان یزد نیز با بیش از ۱۱ هزار هکتار، حدود ۳ برابر استان ماست.
وی با اشاره به سایر محصولات زراعی ادامه داد: سطح زیر کشت برنج در استان اصفهان ۱۷ هزار و ۴۵۲ هکتار و در کهگیلویه و بویراحمد ۸ هزار و ۶۴ هکتار است. همچنین سطح زیر کشت سبزیجات در استان کهگیلویه و بویراحمد هزار و ۱۴۷ هکتار، در اصفهان ۲۹ هزار و ۶۳۵ هکتار و در یزد ۹۶۸ هکتار است. استان یزد دارای ۹۱۵ واحد دامداری صنعتی، اصفهان ۶ هزار و ۶۰۸ واحد و کهگیلویه و بویراحمد ۲ هزار و ۷۱۸ واحد است.
عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج ضمن اشاره به خروجی تولیدات دامی عنوان کرد: تولید سالانه شیر در استان یزد ۲۸۰ هزار تن، در اصفهان ۹۴۰ هزار تن و در استان کهگیلویه و بویراحمد که باید یکی از قطبهای دامپروری کشور باشد تنها ۶۰ هزار تن است. در حالی که میزان مصرف آب واحدهای دامی در یزد ۱۷ میلیون مترمکعب، در اصفهان ۵۸ میلیون مترمکعب و در استان کهگیلویه و بویراحمد تنها ۴ میلیون مترمکعب گزارش شده است.
صدقی اصل با اشاره به صحبتی از مدیرعامل وقت شرکت آبوفاضلاب روستایی استان اصفهان در سال ۱۳۹۷ تاکید کرد: آب مورد نیاز حدود ۲ میلیون رأس دام سبکوسنگین عشایری و روستایی استان اصفهان از شبکه آب شرب انسانی تأمین میشود. این بدان معناست که در دل کویر، دام با آب آشامیدنی مردم سیراب میشود، اما در پرآبترین استان کشور، حتی عشایر این استان نیز برای تأمین آب دامهای خود با تنش مواجهاند.
وی با بیان اینکه تنها راه مطالبهگری و اثبات حق، استناد به دادههای دقیق است نه احساسات، اظهار کرد: استان یزد با میانگین بارش سالانه کمتر از ۱۰۰ میلیمتر، هماکنون دارای ۳۱۱۴ واحد صنعتی آببَر فعال است؛ درحالیکه استان کهگیلویه و بویراحمد باوجود منابع فراوان آب، همجواری با خلیجفارس، جنگلهای انبوه و رودخانههای پرآب تنها ۵۲۷ واحد صنعتی آببَر و آن هم عمدتاً با ظرفیتهای پایین دارد، این عدد را هیچگاه فراموش نکنید.
عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج گفت: در رتبهبندی صنایع آببَر کشور، استان اصفهان در جایگاه چهارم قرار دارد و ۵۳ صنعت بزرگ آببَر را در خود جایداده است. استان یزد نیز با ۳۶ صنعت آببَر، در برخی شاخصها حتی از اصفهان پیشی گرفته است. این همان مناقشهای است که از آن با عنوان هیدروپولیتیک یاد میشود؛ زمانی که سیاست بر مدیریت علمی آب غلبه میکند.
صدقی اصل افزود: استان کهگیلویه و بویراحمد در این شاخص در پایینترین رتبه قرار دارد و به تهِ تهِ جدول» رسیده است. این استان تنها دو صنعت بزرگ آببَر دارد؛ یکی پتروشیمی و دیگری کارخانه فولاد. اگر خواهان توسعه و تخصیص بودجه هستیم، باید بر اساس اسناد و اطلاعات سخن بگوییم؛ احساسات راهگشا نیست.
وی با اشاره به موضوع انتقال آب دریا به فلات مرکزی ایران اظهارکرد: این روزها بحث انتقال آب بسیار مطرح شده است. من با اصل انتقال آب به مناطق کویری مخالفم. هر سرزمین، یک اکوسیستم کامل با سه جزء اصلی آب، خاک و هواست. مگر میتوان هوای یاسوج را با لوله به کویر منتقل کرد؟ یا خاک آن را منتقل کرد؟ آب نیز بخشی جداییناپذیر از همین پیکره است. هزاران سال طبیعت و توپوگرافی، این آب را به این منطقه هدایت کرده و ما حق نداریم در آن دخالت کنیم؛ چراکه هرگونه مداخله میتواند پیامدهای سنگین و غیرقابلپیشبینی داشته باشد.
این دانشیار مهندسی آب با اشاره به جزئیات خط سوم انتقال آب خلیجفارس به یزد و اصفهان خاطرنشان کرد: این خط بیش از ۹۱۰ کیلومتر طول دارد و دارای بیش از ۱۰ ایستگاه پمپاژ عظیم است. سرمایهگذاری اولیه این پروژه بالغ بر ۳۵ هزار میلیارد تومان بوده و امروز هزینه واقعی آن بسیار بیشتر شده است. این خط تنها در فاز نخست، برای استانهای اصفهان و یزد حدود ۱۴ هزار فرصت شغلی مستقیم ایجاد کرده است. در همین فاز اول، ۷۰ میلیون مترمکعب آب به صنایع اصفهان تخصیصیافته است. چند هفته پیش نیز با انتشار کلیپ هواگیری این خط، اعلام شد که در اتصال موقت، ۳۰ میلیون مترمکعب آب در اختیار صنایع بزرگ اصفهان از جمله فولاد مبارکه، ذوبآهن و پالایشگاه اصفهان قرار گرفته است. همه این اطلاعات در منابع رسمی و رسانهها منتشر شده و هیچیک داده محرمانه نیست.
صدقی اصل هدف اجرای این طرح را تأمین آب باکیفیت برای صنایع راهبردی نظیر فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان عنوان و تصریح کرد: در اسناد رسمی آمده است که این آب میتواند در شرایط اضطراری برای شرب نیز استفاده شود. همین الگو در نقاط دیگر نیز تکرار میشود؛ انتقال آب شیرین شده از چابهار به زابل، از بندرعباس به معدن مس سرچشمه و گلگهر کرمان ـ که حتی تیم فوتبال نیز دارد و بخشهایی از خطوط جدید که تا فارس و خراسان رضوی امتداد یافتهاند.
وی با بیان اینکه انتقال آب به ارتفاعات غیرطبیعی آفت توسعه است، ادامه داد: تصور کنید آب را از بندرعباس با اختلاف ارتفاع نزدیک به ۳۰۰۰ متر به خراسان منتقل کنیم؛ این یک فاجعه مهندسی است. نیاکان ما قنات ساختند؛ سازهای کمهزینه، هوشمند و هماهنگ با طبیعت اما ما در عصر فناوری، با مصرف عظیم برق و هزینههای نجومی، دقیقاً مسیر معکوس را طی میکنیم. این توسعه نیست؛ این دخالت سیاست در جغرافیاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج با اشاره به نقش پررنگ آب در عرصه سیاست عنوان کرد: بر اساس اسناد کاملاً معتبر و مستند، حوزه گچساران در سالهای ابتدایی ساخت سد کوثر توانست از آب این سد بهرهمند شود. در همان دوره، بهرام تاجگردون ـ نماینده وقت شهرستانهای گچساران و باشت با تمام توان در برابر تخصیص حقابه قانونی ایستاد، حتی تهدید کرد و در نهایت موفق شد ۳۵۰ میلیون مترمکعب آب را برای حوزه انتخابیه خود تثبیت کند. تخصیص اجازه برداشت رسمی و قانونی است.
صدقی اصل با طرح این پرسش که چرا اجازه ساخت سد آبریز داده نمیشود؟ تاکید کرد: در حوزه گچساران سد مارون با مخزنی بیش از یک میلیارد مترمکعب ساخته شد؛ هرچند کیفیت آب را به شدت کاهش داد. سد کوثر و سد چمشیر نیز در همین حوزه احداث شدهاند. اما وزارت نیرو همان وزارتخانهای است که برای انتقال آب به فلات مرکزی ایران با بودجههای چند میلیارد دلاری و با سرعت بالا مجوز صادر میکند، اما برای سد آبریز در استان کهگیلویه و بویراحمد با مخزن کمتر از ۲۰۰ میلیون مترمکعب و با قدرت تغییر سرنوشت کشاورزی دشتهایمان سالها حتی مجوز ارزیابی زیستمحیطی ماده ۲۳ را صادر نکرد! تازه چند ماه پیش شنیدم که پس از سالها پیگیری، اجازه ارزیابی زیستمحیطی آن هم تنها ارزیابی صادر شده است!
وی افزود: حوزه دهدشت بیش از ۵ هزار هکتار اراضی درجه یک (کلاس یک) دارد؛ بهترین و حاصلخیزترین خاک کشاورزی کشور. در بسیاری از استانها اراضی کلاس ۲ و ۳ را با آب انتقالی از صدها و هزاران کیلومتر دورتر آبیاری میکنند، اما اراضی کلاس یک استان کهگیلویه و بویراحمد سالهاست تشنه همان آبی است که در همین استان جاری است و در برابر چشمان ما به سوی دیگر مناطق هدایت میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج با اشاره به بهرهبرداری حوزه گچساران از منابع آبی تصریح کرد: این حوزه پتروشیمی خود را دریافت کرده، آب کشاورزی گرفته، آب صنعتی گرفته و نماینده آن، آقای تاجگردون، فردی بسیار بانفوذ و توانمند بوده است. چندی پیش نیز نماینده محترم این حوزه در نطق خود با ارائه آمار و ارقام دقیق، همه این تخصیصها را تشریح کرد و ما هم فقط گوش کردیم! در تخصیص منابع آبی داخل استان کهگیلویه و بویراحمد نیز عدالت رعایت نشده است. گچساران بیشترین سهم را به خود اختصاص داده، بویراحمد در رتبهای بهتر از دیگر شهرستانها قرار دارد، اما کهگیلویه بزرگ سالهاست در انتهای جدول هستند.
صدقیاصل با اشاره به یکی از مهمترین قوانین اقتصاد منابع طبیعی اضافه کرد: در اقتصاد مفهومی وجود دارد که به آن پارادوکس جونز گفته میشود. بر اساس این قانون، هرگاه فناوری جدید موجب افزایش بهرهوری و سهولت دسترسی به یک منبع شود، مصرف آن منبع نهتنها کاهش پیدا نمیکند، بلکه به شکل متناقضی افزایش مییابد.
انتهای پیام