با دیوانهترین مربی دنیا آشنا شوید!
اقتصاد ایران: بحث رفتارهای عجیب مارسلو بیلسا در روزهای اخیر بار دیگر داغ شده است.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
ورزش سه: یک مربی در سال ۱۹۸۵ در دل تاریکی شب در خانه فوتبالیست ۱۳ سالهای را کوبید. پدر این پسر در را باز کرد، مربی وارد خانه شد و به اتاق بازیکنی رفت که همان زمان در خواب فرو رفته بود. او پاهایش را دید و همین کافی بود تا او را برای پیوستن به نیولز تایید کند. بیلسا و مائوریسیو پوچتینو به این شککل با یکدیگر آشنا شدند.
حالا آنها هدایت تیم ملی اروگوئه و تیم ملی آمریکا را بر عهده دارند. این دو تیم این هفته در یک دیدار دوستانه با تبعات مهم برگزار ک
ردند و آمریکاییها با نتیجه ۱-۵ حریفشان را تحقیر کردند، شکستی که بیلسا را پیش از جام جهانی در لبه پرتگاه سقوط و حتی جدایی قرار داده است.
برای مهار این زلزله، بیلسا یک نشست خبری ترتیب داد که نزدیک به دو ساعت به طول انجامید که امتیازی دیگر برای توضیح لقب «دیوانه» او به حساب میآید. در آن نشست که میتوان بر اساس آن کتابی نوشت، این مربی خود را انسانی سمی توصیف کرد: «ارتباط برقرار کردن با من، وضع کسی را که با من ارتباط دارد بدتر میکند.»
با صعود اروگوئه به جام جهانی، برخی پیشبینی میکردند که او از سمتش کنارهگیری کند اما اینطور نشد. این مربی آرژانتینی اذعان داشت که خجالتی، وسواسی و مکانیزه است. البته با سابقه شخصی و حرفهای او دیگر نیازی به چنین توضیحی نبود چون سابقهای پربار برای لذت مخاطبان و علاقمندان دارد.
برای بیلسا که همیشه در لباس گرمکن است، موقعیتهای تازه کمی وجود دارد که او را بترساند. پیوند او با روشش به نوعی پیامبری میرسد. او در همان دژ که مخالفت را نمیپذیرد، زندگی میکند. خود او اولین کسی است که خودش را تنبیه میکند، اگر احساس کند از نقشهاش عدول کرده است.
این روزها این بحث در اروگوئه وجود دارد که آیا بیلسا فرمانده مناسبی برای حضور در جام جهانی با تضمین موفقیت هست یا نه. رسانهها او را تحت فشار قرار نمیدهند. این مربی مدتهاست مصاحبه شخصی انجام نمیدهد. با وجود این که صاحب یک دکه روزنامه فروشی بوده است و علاقه دارد همیشه در جریان امور باشد اما حاضر به انجام این کار نیست.
او در روزهای اخیر همین فاصلهگیری از رسانهها را نیز توضیح داد. بیلسا گفت: «اگر در خانه اختلافی هست، پنجرهها را باز نکنیم که دیگران ببینند چگونه دعوا میکنیم.» به همین دلیل، انتقادهای لوئیس سوارز پس از اتفاقات کوپا آمهریکا، فلسفه او را ویران کرد.
این مهاجم گفت: «در این اروگوئه میبینی که بازیکنان میآیند و لذت نمیبرند. میبینی در تیمهای باشگاهیشان خوش میگذرانند، لبخند میزنند اما در تیم ملی چنین نیست، لذت نمیبرند. این چیزی که در تیم ملی میگذرد آزارم میدهد و برخی از همتیمیها هم این را علنی نمیکنند و قابل درک است.»

بیلسا میگوید: «در تمام دوران کارم، همیشه از سوی بازیکنان با تحسین و قدردانی روبرو بودهایم. در این دوره، شاهد بیشترین رفتار بد از سوی بازیکنان بودهام، در برخی موارد مشخص مانند مورد سوارز و در موارد دیگر هم حرفی زده نشده است اما این احساس وجود دارد.»
بیلسا در چنین فضای محدودی به دنبال تعهد کامل است و میپذیرد در سه سال حضورش در اروگوئه به آن دست نیافته است. او در این باره اضافه کرد: «از نظر انسانی هنوز نتوانستهام پذیرش این گروهی را که هدایت میکنم به دست آورم.»
این مرز خصوصیت بخشی دیگر از منشور اصول شخصی و حرفهای او است، اگر بتوان میانشان مرزی قائل شد. هر جا میرود کولهباری پر از عادتها، وسواسها و سنتها را همراهش میبرد. در جام جهانی ۲۰۰۲ کره و ژا پن به عنوان سرمربی آرژانتین با نزدیک به ۷۰۰۰ ویدیوی مربوط به حریفان این تیم حاضر شد.
اعتیاد او به تصویر بیپایان است: دستور داد در ونش دستگاه پخش ویدیو نصب کنند تا در مسیرها بازیها را تماشا کند یا برای تدوین یک ویدیوی ۱۵ دقیقهای از ۵۱ بازی رقبا در دوران لیدز بازبینی کرد.
تجملات او را از خود دور میکند. خانه محبوبش مراکز تمرینی است که یک اتاق با تخت و دو صندلی کفایت میکند. چنین زندگیای در دوران سرمربیگری آرژانتین و شیلی داشت. هرچند در بیلبائو به اقامت در اتاقی در هتل تن داد و در لیدز در خانهای بیرون شهر زندگی میکرد که کسانی که دیده بودند آن را «خانه مادربزرگ» توصیف کردند. اگر به او خودرو هدیه میدادند، آن را به یکی از اعضای کادر فنیاش میبخشید.
روزی دیگر، برای این که بازیکنان لیدز را به زمین واقعیت برگرداند، به آنها دستور داد چند ساعت زباله جمع کنند تا بدانند هواداران برای رفتن به مسابقات چه فداکاریای میکنند.