تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : استان‌ها
لینک : econews.ir/5x4201351
شناسه : 4201351
تاریخ :
امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است اقتصاد ایران: شفت- اهالی امامزاده ابراهیم(ع) پس از آتش‌ سوزی ۱۴۰۳ هنوز در خانه‌ های نیمه‌کاره، مدرسه و منازل اقوام زندگی می‌کنند؛ وام‌ها و مصوبه‌ها به مرحله اجرا نرسیده و بازسازی متوقف مانده است.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: اردیبهشت ۱۴۰۳ هنوز به نیمه نرسیده بود که شعله‌ها بار دیگر به جان روستای امامزاده ابراهیم شفت افتاد؛ روستایی که سال‌ها در میان گردشگران به «دهکده چوبی» گیلان شهرت داشت، اما حالا خطوط آتش بر تن خانه‌های چوبی‌اش، یادآور روزی است که به تعبیر اهالی «بهشت به یک‌باره جهنم شد».

روستایی که آتش خوب می‌شناسد

امامزاده ابراهیم شفت، در دل جنگل‌ها و در کنار رودخانه‌ها و چشمه‌های همیشه جوشان، سال‌ها مقصد زائران و مسافرانی بوده که هوای چوب و طبیعت را به اقامت‌های شهری ترجیح می‌دادند. خانه‌های چوبی چند طبقه با آن بالکن‌های رو به جنگل نه فقط یک اقامتگاه، بلکه «تجربه زیستن در طبیعت» بودند.

اما این روستا آتش را نیز خوب می‌شناسد. حریق‌های ۷۵، ۷۶، ۷۸ و ۹۲ ردپای تلخی در ذهن مردم گذاشته، ولی حادثه اردیبهشت ۱۴۰۳ از همه سنگین‌تر بود. طبق اعلام مسئولان، حدود ۴۰۰ واحد و بیش از ۱۰۰ ساختمان مسکونی و تجاری در این حریق از بین رفته است؛ یعنی بخش بزرگی از دارایی‌ها، یادگارها و امیدهای ساکنان.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

روایت مردم: «نفس روستا گرفت»

حضور میدانی خبرنگار مهر در منطقه، تصویر تلخی از روزهای پس از حادثه پیش رو می‌گذارد؛ تصویری از روستایی که هنوز بعد از گذشت نزدیک به دو سال، زخم آتش را بر تن دارد. خاکبرداری از روستا انجام شده، اما بسیاری از ساکنان برای ادامه ساخت و ساز دیگر توانی ندارند.

برخی از حادثه دیدگان می‌گویند برای زدن اسکلت خانه‌هایشان، مجبور شده‌اند هرچه داشته‌اند از طلا تا دام و سرمایه‌های زندگیشان را بفروشند؛ اما حالا در میانه راه مانده‌اند و پولی برای ادامه ساخت برایشان باقی نمانده است.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

زندگی مردم در وضعیت‌های متفاوت اما همه سخت است: گروهی از خانوارها هنوز در مدرسه روستا اسکان دارند؛ کلاس‌هایی که حالا به اتاق خواب و آشپزخانه مشترک تبدیل شده است.

برخی در خانه‌های بستگان یا نقاط مختلف شهر و روستا پراکنده شده‌اند و تعدادی نیز که امیدی به بازگشت زودهنگام ندارند، به شهرهای دیگر رفته و در کنار فرزندانشان زندگی می‌کنند.

اما آنچه میان همه مشترک است، انتظار است؛ انتظاری برای عملی شدن وعده‌ها، برای آغاز بازسازی واقعی، و برای روزی که بتوانند دوباره زیر سقفی امن در زادگاهشان زندگی کنند.

دهکده‌ای که نمی‌خواهد خاموش شود

در گوشه‌ای از روستا، بقعه متبرکه امامزاده ابراهیم (ع) قلب معنوی این منطقه هنوز روشن است و زائران، هرچند کمتر از گذشته، به آن سر می‌زنند صدای آب رودخانه و نسیم خنکی که از میان درختان می‌گذرد، هنوز همان طبیعت همیشگی را تداعی می‌کند؛ طبیعتی که آتش زخم زده، اما نتوانسته روح روستا را خاموش کند.

اهالی می‌گویند این حادثه نیز می‌گذرد، همان‌طور که چهار حریق گذشته گذشت؛ اما آنچه باقی می‌ماند، اراده‌ای است برای از نو ساختن دهکده‌ای که ستون‌هایش از چوب است و دل‌هایش از امید.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

روایت یک خانه سوخته

«اشرف کاظمی» یکی از ساکنان امامزاده ابراهیم شفت که خانه و زندگی‌اش در آتش‌سوزی اردیبهشت ۱۴۰۳ کاملاً از بین رفته، کنار زمین خالی خود ایستاده و با حسرت به جایی نگاه می‌کند که زمانی سقف خانواده‌اش بود او در گفتگو با خبرنگار مهر با صدایی که اندوه در آن پیداست، می‌گوید: همه زندگی ما سوخت و هیچ چیزی برایمان نمانده است. حتی یک سوزن، رختخواب یا وسایل ابتدایی نداریم تنها امید ما قرآن و دعا بوده که توانسته‌ایم در این مدت کمی به زندگی ادامه دهیم.

این مادر که روزهایی سخت را پشت سر می‌گذارد، از نبود کمک‌ها گلایه می‌کند و می‌افزاید: هنوز هیچ کمکی به ما نشده و مشکلات ما پابرجا است. خانه ما هنوز کامل بازسازی نشده و وضعیت فرزندانم نگران‌کننده است؛ یکی از پسرانم ۲۲ ساله و مبتلا به کم‌کاری قلب است و هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم.

وی به تلاش دیگر اهالی برای بازسازی اشاره می‌کند اما خودش را در میانه بلاتکلیفی می‌بیند: برخی همسایه‌ها توانسته‌اند خانه‌هایشان را تا حدی بسازند، اما برای ما هنوز هیچ اقدامی نشده. زمین ما سه بار آماده شد، اما هیچ چیزی ساخته نشد و زندگی ما همچنان در بلاتکلیفی است.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

کاظمی با اشاره به اینکه پنج فرزند دارد و پس از آتش‌سوزی با مشکلات روزمره و نبود مسکن دست و پنجه نرم می‌کند، در پایان درخواستش را روشن بیان می‌کند: ما فقط می‌خواهیم صدایمان شنیده شود مسئولان کمک کنند؛ بازسازی را تسریع کنند. ما به حال خودمان رها شده‌ایم.

روایت زنان و مردانی که زیر سقف آسمان مانده‌اند

در کوچه‌های خاکستری شده روستای امامزاده ابراهیم، هنوز صدای زندگی شنیده می‌شود؛ صدایی خسته اما پابرجا. خانه‌ها نیمه ویران‌اند و مردم، با تکیه بر امید و صبر، تلاش می‌کنند روزهای پس از حادثه را سر کنند. در میان این صداها، روایت «پری عارف» از دلِ این روستای سوخته، تصویری روشن از دشواری‌های ادامه زندگی پس از آتش‌سوزی است.

پری عارف یکی دیگر از حادثه دیدگان به خبرنگار مهر می‌گوید: از بعد آتش‌سوزی هنوز خانه‌های ما بازسازی نشده و بسیاری از خانواده‌ها با کمترین امکانات زندگی می‌کنند. ما مجبوریم در همان منطقه و با شرایط سخت ادامه دهیم. دولت و مسئولان قول کمک داده‌اند، اما هنوز اقدامی عملی صورت نگرفته است.

وی از روزمرگی‌های سخت خانواده‌ها می‌گوید؛ روزمرگی‌هایی که بیش از همه کودکان روستا را تحت فشار گذاشته است: بچه‌های روستا هنوز در مدرسه حضور دارند و مجبورند با شرایط دشوار کنار بیایند. شب‌ها در همان محیط مدرسه می‌مانند و حتی فوتبال بازی کردن بچه‌ها هم تحت تأثیر نبود امکانات است. با نزدیک شدن به فصل زمستان، نگرانی ما بیشتر شده و زندگی در این وضعیت دشوار ادامه دارد.

پری عارف خواسته‌ای ساده اما فوری دارد: انتظار داریم مسئولان توجه بیشتری داشته باشند و هر چه سریع‌تر به بازسازی خانه‌ها و تأمین امکانات ضروری کمک کنند تا خانواده‌ها بتوانند شرایط بهتری برای زندگی و آموزش فرزندانشان فراهم کنند.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

مردانی که نانشان، خانه‌شان و زمینشان را یک جا باختند

«رمضان عارف» کنار خانه نیمه کاره‌اش ایستاده و به حرف‌های همسرش با ما گوش می‌دهد ادامه می‌دهد: از بعد آتش‌سوزی تا امروز، خانه‌های ما هنوز آماده نشده و هیچ اقدام مؤثری از سوی مسئولان صورت نگرفته است قراردادها و وعده‌هایی که داده شده بود عملی نشده و ما همچنان با کمترین امکانات زندگی می‌کنیم.

وی که معیشتش به طور کامل مختل شده، از فشار زندگی می‌گوید: زندگی ما به کلی از بین رفته است سن و سالی از ما گذشته و هیچ کارگری نمی‌توانیم انجام دهیم، گاوداری و فعالیت اقتصادی‌مان مختل شده و حتی برای تأمین نیازهای اولیه خانواده دچار مشکل هستیم. کارت‌های کمیته امداد هم فقط برای چند هزار تومان کمک کافی بوده و این وضعیت ادامه دارد.

رمضان عارف در پایان تأکید می‌کند: انتظار داریم دولت و مسئولان هر چه سریع‌تر به وعده‌های خود عمل کنند و امکانات لازم برای زندگی و معیشت اهالی فراهم شود.

زندگی میان دیوارهای مدرسه؛ روایت رباب عبدی از روزهای بی‌خانه

در امتداد مسیر خاکی که از میان خانه‌های نیم‌سوخته روستا می‌گذرد، به مدرسه‌ای می‌رسیم که حالا به پناهگاهی برای چندین خانواده تبدیل شده است. «رباب عبدی» یکی از ساکنان آسیب‌دیده امامزاده ابراهیم شفت است؛ زنی که پس از یک سال و پنج ماه از حادثه، هنوز در انتظار سقفی امن برای خانواده‌اش مانده است. او در گفتگو با خبرنگار مهر از روزهای سخت پس از آتش‌سوزی می‌گوید: خانه‌های ما هنوز در حال ساخت نیست و ما پول و منابع لازم برای ادامه بازسازی را نداریم. وعده وام داده شده، اما هنوز به ما تعلق نگرفته است.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

رباب عبدی با نگاهی به حیاط مدرسه‌ای که حالا به اتاق نشیمن، آشپزخانه و پناه کودکان روستا تبدیل شده، ادامه می‌دهد: زندگی ما به کلی مختل شده است فرزندان ما در مدرسه حضور دارند و خانواده‌های زیادی در همان فضای مدرسه زندگی می‌کنند. با نزدیک شدن به فصل زمستان، وضعیت زندگی بیش از پیش دشوار شده است.

وی از مشکلات معیشتی می‌گوید؛ مشکلاتی که به گفته خودش «حتی تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای یک خانواده» را غیرممکن کرده است: نه آتش داریم، نه آرد، نه آب و امکانات اولیه برای تهیه نان و غذا فراهم است. نانوایی در روستا نیست و ما مجبوریم نان را از شهر تهیه کنیم یا دیگران برایمان بیاورند. زندگی ما همچنان در بلاتکلیفی است و هیچ کمکی دریافت نکرده‌ایم.

عبدی که صدایش از خستگی و انتظار طولانی لرز برمی‌دارد، در پایان خواسته‌ای دارد که این روزها ورد زبان بسیاری از مردم روستا است: انتظار داریم مسئولان هر چه سریع‌تر کمک کنند و امکانات لازم برای زندگی و تأمین معیشت ما فراهم شود تا بتوانیم زندگی عادی خود را ادامه دهیم.

دو سال گذشت، مصوبه‌ای صادر نشد

«ارسلان محمدی» یکی از ساکنان روستای امامزاده ابراهیم که خانه‌اش در شعله‌های اردیبهشت ۱۴۰۳ نابود شد می‌گوید: روز ۱۲ اردیبهشت، حادثه عظیم آتش‌سوزی بیش از ۱۳۰ پلاک مسکونی و تجاری را طعمه حریق کرد. مقامات کشوری و استانی آمدند؛ از استاندار سابق گرفته تا معاونان وزارتخانه‌ها. اما تاکنون نه مصوبه مشخصی صادر شده و نه اقدامی عملی برای بازسازی صورت گرفته است.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

محمدی با گلایه از عملیات خاکبرداری ادامه می‌دهد: خاکبرداری ناقص انجام شد و مردم مجبورند برای ادامه کار هزینه‌های سنگین بدهند. وعده وام با کارمزد ۴ درصد و برنامه‌ریزی برای بازسازی انبوه مطرح شد، اما هیچ‌کدام آغاز نشده است.

وی می‌گوید: مردم حق دارند درباره این تأخیر مطالبه گری کنند، خانه و مغازه‌های مردم خاکستر شده‌اند؛ جایی که باید محل آرامش باشد، هنوز بلااستفاده مانده است ما پیگیری وعده‌ها را ادامه می‌دهیم.

بدون سند، بدون مصوبه، بدون وام

در بخش دیگری از روستا، بهزاد رمضان‌نیا که ۱۹ ماه از روز حادثه را با «ساختمانی خالی و امیدی نیمه‌جان» پشت سر گذاشته، به خبرنگار مهر می‌گوید: تا کنون هیچ مصوبه‌ای از هیئت وزیران برای وام سفته زنجیره‌ای صادر نشده است.

وی یکی از اصلی‌ترین مشکلات را «سند روستایی» می‌داند، ادامه می‌دهد: با وجود سکونت اجدادی و مجوزهای بنیاد مسکن، هیچ اقدامی برای صدور سند انجام نشده است. بدون سند نه می‌شود وام گرفت، نه کار اقتصادی انجام داد، نه ساخت‌وساز را پیش برد.

رمضان‌نیا از مشکلات بیمه و زیرساخت نیز می‌گوید: پرداخت بیمه‌ها در حادثه قبلی بسیار ناچیز بود. پیشنهاد ما این است که همه ۲۵ شرکت بیمه مجاز کشور به‌صورت دوره‌ای ساختمان‌های روستا را تحت پوشش قرار دهند. از طرفی آب، فاضلاب، انشعابات و سیلاب گیری هنوز حل نشده‌اند. قبل از شروع ساخت‌وساز جدید باید زیرساخت‌ها ترمیم شود.

وی تأکید می‌کند: وقتی رسانه‌ها از این روستا گزارش می‌دهند و وعده‌ها داده می‌شود، طبیعی است که مردم انتظار اقدام داشته باشند.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

۵۰ پروانه صادر شده، اما حتی یک وام پرداخت نشده است

«امید کاظمی» دهیار امامزاده ابراهیم شفت، با وجود پیشرفت‌های ظاهری، از یک چالش جدی سخن می‌گوید: تا کنون حدود ۵۰ فقره پروانه ساختمانی صادر شده؛ هزینه نظام مهندسی رایگان شده؛ پرداخت‌های دهیاری ۹۵ درصد معاف شده؛ ثبت‌نام بنیاد مسکن نیز رایگان انجام شده. اما با این همه، حتی یک واحد هم معرفی بانک نشده و یک ریال وام پرداخت نشده است.

وی مشکل اصلی را «سوابق حریق‌های سال‌های ۸۵ و ۸۶» می‌داند: برخی اهالی آن زمان وام گرفته‌اند و اکنون سیستم اجازه دریافت وام جدید نمی‌دهد. مردم درخواست دارند این محدودیت‌ها رفع شود تا بتوان از وام‌های انبوه‌سازی و سفته زنجیره‌ای استفاده کرد.

دهیار امیدوار است اگر مسیر بانکی باز شود، ساخت‌وساز چشمگیر شود: اگر مشکل وام برطرف شود، پیش‌بینی می‌کنیم ۲۵ تا ۳۰ خانوار تا سال آینده واحدهای خود را تکمیل کنند.

پاسخ بنیاد مسکن: مشکل پرداخت تسهیلات برطرف شده است

در ادامه این گزارش میدانی، خبرنگار مهر سراغ مدیرکل بنیاد مسکن گیلان رفت تا پیگیری وضعیت پرونده‌ها و علت تأخیر طولانی در پرداخت تسهیلات بازسازی را جویا شود.

حامد دائمی با تأیید بخشی از گلایه‌های مردم گفت: بله، روند پرداخت تسهیلات در ماه‌های گذشته با مشکلاتی روبه‌رو بود و همین موضوع باعث شد برخی پرونده‌ها به مرحله معرفی به بانک نرسند.

وی در ادامه توضیح داد: با پیگیری‌های انجام‌شده در سطح استان و کشور، مشکل موجود برطرف شده است: خوشبختانه موانع اداری و سیستمی رفع شده و از این پس، پرونده‌های تکمیل شده به بانک‌ها معرفی خواهند شد تا روند پرداخت تسهیلات آغاز شود.

مدیرکل بنیاد مسکن تأکید کرد: هدف اصلی، سرعت‌بخشی به بازسازی واحدهای آسیب دیده و بازگشت خانوارها به زندگی عادی است و افزود: تلاش ما این است که هیچ خانواده‌ای در جریان این حادثه بلاتکلیف نماند.

امیدهایی روی خاکستر؛ وقتی دهکده چوبی گیلان هنوز نیمه‌جان است

روستایی میان امید و انتظار

کوچه‌های نیمه ساخته، زمین‌های خاکبرداری شده، اسکلت‌های آهنی و خانواده‌هایی که برخی در مدارس روستا اسکان یافته‌اند، تصویری از رنج طولانی شده مردم امامزاده ابراهیم است.

این روستا که بارها طعم تلخ آتش را چشیده، امروز بیش از هر زمان دیگری به تصمیم‌های فوری، مصوبه‌های عملی، و برنامه‌های واقعی نیاز دارد. مردم می‌گویند فقط یک چیز می‌خواهند: خانه‌ای که دوباره چراغش روشن شود.