ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا؛ پلی برای تقریب فرهنگها و کاهش فاصلههای تمدنی
اقتصاد ایران: ایسنا/قم استاد دانشگاه قم گفت: اندیشههای ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا به دلیل جهانشمولی مفاهیم، قابلیت تطبیق با فلسفه معاصر، زبان عقلانی و معنوی توأمان و تاریخ تعامل با دیگر تمدنها میتوانند به یکی از قویترین منابع فکری جهان اسلام برای تقریب فرهنگها و کاهش فاصلههای تمدنی، بدل شوند.
ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
مهدی منفرد در آستانه روز حکمت فلسفه در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: جهان معاصر، با تنشهای فرهنگی، سوءفهمهای سیاسی و واگراییهای تمدنی مواجه است. یکی از مسیرهای کاهش این تنشها گفتوگو از طریق مفاهیم بنیادین فلسفی است؛ مفاهیمی که نه موقتی و سیاسی، بلکه دارای ساختار عقلانی و قابلیت توضیح برای مخاطبان غیر مسلمان و غیر شرقی هستند.
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم تصریح کرد: فلسفه اسلامی، با فیلسوفانی همچون (ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا)، مجموعهای از مفاهیم عقلانی، عرفانی و متافیزیکی ارائه میکند که قابلیت هم داستانی و تطبیق با فلسفههای غرب را دارد.
ابنسینا، فلسفه عقلی جهانشمول
وی ادامه داد: ابنسینا را معمولاً بهعنوان «موسس متافیزیک اسلامی» میشناسند؛ اما اهمیت او در فضای جهانی از این جهت است که ساختار متافیزیک او قابل تطبیق و ترجمه به فلسفه غربی است. مفاهیمی مانند تمایز وجود و ماهیت، واجبالوجود و ممکنالوجود، برهان صدیقین، عقل فعال، نفس و قوا، شناخت و محدوده آن.
منفرد عنوان کرد: فلسفه ابن سینا از چنان ساختار عقلانی برخوردار است که فیلسوفانی مانند توماس آکوئیناس آنها را وارد الهیات و متافیزیک مسیحی کردند و قابلیت «تطبیق» با فلسفه جدید و معاصر را دارد؛ همچنین مسائل مطرح در حوزههای گوناگون فلسفی؛ مانند هستیشناسی، فلسفه ذهن، فلسفه دین، معرفتشناسی میتوانند از چارچوبهای اساسی فلسفه ابنسینا استفاده کنند.
وی با اشاره به توان مندی و کارآمدی این فلسفه برای گفتوگوی میان ادیان آسمانی افزود: اصطلاح «واجبالوجود» و «صفات واجب تعالی» در مسائل اعتقادی و دینی، یکی از محوریترین مسائل و مفاهیمی است که اساس گفتوگو بین اسلام، مسیحیت و یهودیت را تشکیل میدهد و ابن سینا در الهیات شفا و کتاب اشارات و تنبیهات، به طور تفصیلی به آن پرداخته است. استدلالهای او دقیق و متقن هستند و برای دنیای امروز مفید و کارامد هستند.
سهروردی؛ پیوند فلسفه، عرفان و هنر
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم بیان کرد: سهروردی با تأسیس فلسفه اشراق، افق جدیدی گشود که برای گفتوگوی تمدنی بسیار ارزش مند است، تقریباً همه فرهنگها نور را نماد حقیقت، آگاهی و هدایت میدانند، در نتیجه، حکمت الاشراق سهروردی و فلسفه نوری او، با بسیاری از سنتهای فلسفی (هندویی، بودایی، مسیحی، زرتشتی) قابل تطبیق است.
وی به عالم مثال و کاربرد بینفرهنگی این فلسفه اشاره کرد و گفت: سهروردی عالم مثال را میان عالم مادی و مجرد قرار داد. این نظریه میتواند با نظریههای، ناخودآگاه یونگ، عرفان مسیحی، نظریههای هنر و تخیل، فلسفههای تطبیقی شرقی پیوند برقرار کند و قابل تطبیق است.
منفرد اظهار کرد: فلسفه اشراق بهسبب زبان داستانی و نمادین خود برای گفتگو با فلسفه افلاطون و افلوطین و حوزهای اشراقی جدید مانند؛ افلاطونیان جدید، گنوسیسم، فلسفه هندی (ودا، ودانته)، عرفان مسیحی نوری، عرفان یهودی (قبالا) قابل تطبیق است، در دوره جدید نیز برای هنرمندان، ادیبان و فرهنگ عمومی نیز بسیار جذاب است.
ملاصدرا؛ فلسفه تحول، هستیشناسی پویا و جامعنگری
وی با بیان اینکه ملاصدرا ستون اصلی فلسفه اسلامی متأخر و موسس حکمت متعالیه است، ادامه داد: ساختار فکری او چند ویژگی دارد که آن را برای تطبیق و گفتوگو جهانی برجسته میکند از جمله؛ «اصالت وجود» به عنوان تفکر ناب فرافرهنگی، این نظریه میگوید وجود اصل است، نه ماهیت.
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم اعلام کرد: در بسیاری از فلسفههای شرقی (مثلاً بودایی و وحدتوجودی هندی) نیز «بودن» بر مفاهیم مقدم است؛ لذا ارتباط برقرار کردن آسان است. همچنین در فلسفههای وجودی؛ مانند هیدگر، هم داستان و قرابت دارد.
وی با اشاره به حرکت جوهری به عنوان فلسفه تحول گفت: در جهانی که علم فیزیک جدید و نظریه فرایند (process philosophy) بر تحول تأکید دارند، ملاصدرا تاکید دارد جوهر، خود در حال تغییر است. در جلد سوم اسفار و در رساله الحدوث، به صورت تفصیلی به آن پرداخته است؛ این نظریه، قابلیت گفتوگو با فلسفه فرایند (Whitehead)، فیزیک کوانتوم، زیستشناسی تکاملی، مطالعات هویت و جامعه را دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ملاصدرا در بسیاری از آثارش به مساله عدم جدایی عقل، کشف و نقل پرداخته است، گفت: شاهد مسأله در بیان مسائل فلسفی و در تایید آن از آیات قرآنی و روایات اسلامی بسیاری، مستند میکند؛ از این رو، این مساله اساسی و جامعنگر، سبب میشود که عناوین مختلف (علم، دین، معرفت، هنر) بتوانند وارد گفتوگو و هم زبانی شوند.
انتهای پیام