ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه جامعه: استان گیلان، با طبیعت بکر، تراکم بالای جمعیت و پذیرش میلیونها گردشگر در سال، همواره با چالش مدیریت پسماند مواجه بوده است. حجم بالای زباله، تغییر الگوی مصرف و نبود زیرساختهای تفکیک و بازیافت، این معضل را به یک بحران زیستمحیطی و اجتماعی تبدیل کرده است. در این میان، راهاندازی زبالهسوزهای کوچک مقیاس و غیر استاندارد در برخی روستاهای استان، نهتنها کمکی به حل این بحران نکرده، بلکه ابعاد آن را پیچیدهتر و خطرناکتر کرده است.
با اینکه فناوری زبالهسوز در برخی کشورهای توسعهیافته بهعنوان یکی از ابزارهای مدیریت پسماند بهکار میرود، اما استفاده از آن نیازمند استانداردهای سختگیرانه، پایش مستمر، و تجهیزات کنترلی پیشرفته است.
در مقابل، زبالهسوزهایی که در مناطق روستایی گیلان مستقر شدهاند، نه دارای مجوز رسمی بهرهبرداری محیط زیستیاند، نه تحت آزمایشهای گازسنجی قرار گرفتهاند و نه مشخص است چه فرآیندهای فنی و زیستمحیطی برای کنترل پساب، خاکستر و گازهای سمی آنها در نظر گرفته شده است.
نگرانی فعالان محیط زیست، کارشناسان و انجمنهای محلی از آنجا ناشی میشود که این پروژهها، بدون مطالعه علمی، بدون شفافیت در فرایند تصمیمگیری، و بدون ارزیابی دقیق اثرات محیط زیستی، در حال گسترشاند؛ آنهم در استانی که بهواسطه اقلیم مرطوب و حساس، آلایندهها به سرعت وارد چرخههای زیستی میشوند و خطرات آن دوچندان است.
علیرضا عسگری کارشناس حوزه مدیریت پسماند در گفتگو با خبرنگار مهر ، با بیان نگرانیهای جدی نسبت به راهاندازی زبالهسوزهای کوچک و غیر استاندارد در دهستانهای استان گیلان، تأکید کرد که اجرای این طرح بدون رعایت استانداردهای ملی و زیستمحیطی، میتواند به معضل بزرگتری برای سلامت مردم و محیط زیست منطقه تبدیل شود.
وی با اشاره به اینکه فناوری زبالهسوز به خودی خود در دنیا کاربرد دارد اما در ابعاد و شرایطی خاص و با رعایت دقیق استانداردها قابل قبول است، گفت: مشکل اصلی این است که این زبالهسوزها قرار است در ابعاد کوچک و پراکنده و بدون تجهیزات کنترلی مناسب در مناطق روستایی و دهستانها نصب شوند که این مسئله منجر به انتشار آلایندههای زیانآور در هوا، خاک و آب خواهد شد.
این کارشناس با اشاره به اینکه سوزاندن پسماندها در فضای باز و بدون نظارت قانونی ممنوع است، اظهار داشت: متأسفانه ضعف ساختاری و کوتاهی نهادهای متولی مدیریت پسماند موجب شده مردم به ناچار پسماندهای خود را به صورت غیراصولی و در فضای باز بسوزانند که خود معضل بزرگی است.
عسگری افزود: در کشور ما استاندارد ملی شماره ۲۲۸۲۷ برای تاسیسات زبالهسوز وجود دارد که باید با رعایت دقیق آنها این فناوری اجرا شود؛ اما اکنون این استانداردها رعایت نمیشود و هیچ تضمینی وجود ندارد که آلایندههای ناشی از این زبالهسوزها تحت کنترل باشد یا سازمان محیط زیست و وزارت بهداشت آنها را تأیید کرده باشند.
این کارشناس پسماند در پاسخ به پرسش درباره تأثیر نزدیکی زبالهسوزها به محل سکونت مردم، گفت: فاصله استاندارد بسیار مهم است. در کشورهای پیشرفته اگر زبالهسوزی در شهر مستقر باشد، استانداردهای خروجی بسیار سختگیرانه و پایشها مداوم انجام میشود. اما اینجا چنین نظارتی وجود ندارد و نمیتوان به سلامت مردم اطمینان داشت.
وی در ادامه با تاکید بر اهمیت تفکیک پسماند از مبدا، گفت: بیشتر مشکل استان گیلان مربوط به پسماند تر است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد حجم کل پسماند را تشکیل میدهد. این پسماندها باید به روشهای نوین مانند خازنها یا دایجسترها پردازش شوند تا بتوان هم انرژی تولید کرد و هم مواد قابل استفاده برای کشاورزی و صنایع دیگر به دست آورد.
وی در پایان به نبود نظارت قانونی و اجرایی اشاره کرد و گفت: تا کنون هیچ اقدام موثری در زمینه پایش و کنترل این زبالهسوزها صورت نگرفته و سوال اساسی این است که برنامه مشخصی برای مدیریت بخش اصلی پسماند (تر) وجود دارد یا خیر؟ بدون پاسخ به این سوالات، اجرای چنین طرحهایی نه تنها راهگشا نیست بلکه مشکلآفرین خواهد بود.
یاسر شیخان مدیر عامل انجمن هم اندیشان و همیاران محیط زیست گیلان در گفتگو با خبرنگار مهر ، با انتقاد شدید از راهاندازی این زبالهسوز غیر استاندارد که در یکی از روستاهای استان گیلان قرار دارد، اعلام کرد که این موضوع تاکنون بدون پاسخ و اقدام جدی از سوی مسئولان مرتبط باقی مانده است.
شیخان با اشاره به نامههای ارسال شده از سوی انجمنهای محیط زیستی به استانداری گیلان گفت: هیچ پاسخی به این نامهها داده نشده و هیچ اقدام مؤثری برای بازبینی و پیگیری موضوع صورت نگرفته است.
وی همچنین خاطرنشان کرد : مطالعات علمی و ارزیابیهای محیط زیستی لازم درباره تأثیر این زبالهسوز بر خاک، هوا و سلامت مردم انجام نشده است.
مدیر عامل انجمن هم اندیشان و همیاران محیط زیست گیلان افزود: مشکل مدیریت پسماند در گیلان بسیار گسترده است و نیازمند تدوین طرح جامع، علمی و شفاف در سطح استان، شهرستانها و حتی روستاهاست. این طرح باید تمامی ابعاد از جمله گردشگری، الگوی مصرف، مدیریت خشک و تر پسماند و نظارت بر فناوریهای به کار گرفته شده را در بر بگیرد.
شیخان به نقش مهم شفافیت مالی، برنامهای و نظارتی در موفقیت طرحهای مدیریت پسماند اشاره کرد و گفت: عدم شفافیت و نبود یک سازماندهی جامع باعث شده تا اجرای این طرحها به سلیقهای و غیرکارآمد تبدیل شود. ضعف مدیریت، از استانداری گرفته تا سازمان محیط زیست و شهرداریها، موجب شده که زبالهسوزهای غیر استاندارد بدون نظارت و پایش کافی در مناطق روستایی مستقر شوند.
وی درباره وضعیت محیط زیستی استان گیلان نیز تأکید کرد: شرایط اقلیمی و بارندگیهای زیاد باعث میشود آلایندهها سریعاً وارد چرخه زیستی شده و آثار مخرب جدی بر خاک، آب و هوا داشته باشند. سوزاندن زبالههای پلاستیکی و سایر مواد بدون فناوریهای پیشرفته منجر به تولید گازهای سرطانزا و آلودگیهای زیانآور میشود.
شیخان همچنین به نبود آزمایشگاههای مجهز برای پایش گازهای خروجی این زبالهسوزها اشاره کرد و گفت: متأسفانه سازمان محیط زیست گیلان حتی ارزیابی محیط زیستی را برای این طرحهای کوچک مقیاس لازم ندانسته و هیچ مستندات رسمی از بررسیها و پایشها منتشر نشده است.
وی افزود:نبود اطلاعات دقیق درباره میزان و نوع پسماندهای ورودی، فرآیند تفکیک، وضعیت خاکستر و پسابهای تولید شده، نگرانیهای جدی ایجاد کرده است. این در حالی است که استان گیلان به دلیل تغییر الگوی مصرف، افزایش جمعیت و ورود گردشگران، با چالشهای پیچیده و رو به رشدی در مدیریت پسماند مواجه است.
یاسر شیخان در پایان هشدار داد که ادامه این روند میتواند پیامدهای اجتماعی گستردهای به همراه داشته باشد، از جمله کاهش ارزش زمینها، افزایش مشکلات بهداشتی و درگیریهای اجتماعی در روستاها. وی خواستار تشکیل جلسات علمی و عملیاتی با حضور اساتید دانشگاه، متخصصان محیط زیست و مسئولان استان شد تا وضعیت زبالهسوزهای روستایی به طور دقیق بررسی و راهکارهای مؤثر ارائه شود.
محبوبه امینپور کارشناس حقوق و عضو انجمن هماندیشان و همیاران محیط زیست گیلان نیزدر گفتگو با خبرنگار مهر ، با انتقاد از راهاندازی زبالهسوزهای کوچک مقیاس غیر استاندارد در برخی روستاهای استان، تاکید کرد که هیچیک از این دستگاهها مجوز بهرهبرداری محیط زیستی ندارند و حتی استانداردهای فنی لازم برای کنترل آلایندههای خروجی آنها رعایت نمیشود.
وی گفت:در استان گیلان هیچ دستگاه مجهزی برای سنجش گازها و سموم منتشر شده از این زبالهسوزها وجود ندارد و این دستگاهها به اشتباه به عنوان زبالهسوزهای کوچک مقیاس معرفی شدهاند که نیازی به ارزیابی محیط زیستی ندارند؛ در حالی که هر نوع زبالهسوزی نیازمند ارزیابی دقیق و پایش مستمر است.
محبوبه امینپور با اشاره به اینکه این زبالهسوزها بیشتر توسط افراد غیر متخصص و بدون رعایت استانداردهای لازم ساخته و نصب شدهاند، گفت: یکی از مشکلات اساسی این است که مجوزهای بهرهبرداری به درستی صادر نمیشود و مسئولان استانی، علیرغم اطلاع از نقصهای این دستگاهها، اجازه راهاندازی آنها را دادهاند.
این فعال محیط زیست افزود: گازهای سمی و سرطانزای ناشی از سوختن پسماندهای غیر تفکیک شده، مانند دیاکسینها، به محیط زیست وارد شده و به دلیل نبود تجهیزات لازم برای پایش و مدیریت خاکستر و شیرابه تولید شده، خطرات جدی برای سلامت مردم و محیط زیست استان گیلان ایجاد میکنند.
امینپور به جایگزینی فناوریهای بهروز و پاکتر در مدیریت پسماند اشاره کرد و گفت: تفکیک از مبدا و بازیافت، بهترین روشهای مدیریت زباله در دنیا هستند و فناوریهایی مانند فشردهسازی زباله یا استفاده از آر.اف (RF) برای استفاده در کارخانههای سیمان، جایگزینهای مطمئنتر و کمخطرتری نسبت به زبالهسوزهای غیر استاندارد محسوب میشوند.
وی در پایان گفت: تا کنون هیچ مطالعه و پایش علمی مستقلی برای بررسی اثرات زیستمحیطی و سلامت این زبالهسوزها انجام نشده و این موضوع نگرانیهای جدی را برای ساکنان روستاهای محل نصب دستگاهها به وجود آورده است.
گفتنی است؛ ادامه فعالیت زبالهسوزهای غیر استاندارد در روستاهای گیلان، بدون نظارت قانونی و نبود تجهیزات لازم برای پایش آلودگیهای منتشره، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای سلامت مردم، کیفیت منابع طبیعی، و حتی توسعه گردشگری در استان به همراه داشته باشد.
در غیاب یک طرح جامع و علمی مدیریت پسماند، تصمیمگیریهای سلیقهای، اجرای پروژههای پر ریسک، و نبود شفافیت در عملکرد و تخصیص منابع، تنها باعث تشدید بحران خواهد شد.
گیلان بیش از هر زمان دیگری نیازمند رویکردی نو، شفاف و مشارکتی در مدیریت پسماند است. این مسیر باید با تفکیک پسماند از مبدأ آغاز شود، با استفاده از فناوریهای کمخطر و نوین ادامه یابد و با نظارت شفاف و مشارکت واقعی مردم، دانشگاهیان و سازمانهای مدنی تکمیل گردد.
بیتوجهی به این موضوع، نه تنها سلامت انسانها را تهدید میکند، بلکه سرمایه طبیعی استان را در معرض نابودی قرار میدهد. اکنون زمان آن فرا رسیده که به جای پاک کردن صورت مسئله با سوزاندن زبالهها، بهدنبال راهحلهای پایدار، علمی و قابل نظارت برای این چالش اساسی باشیم.