ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ممیز مالیاتی نماینده مستقیم حاکمیت در تعامل با شهروند است. زمانی که او اختیار گسترده برای تفسیر قانون داشته باشد، مؤدیان بهجای اتکا به دادههای شفاف، سرنوشت خود را وابسته به قضاوت فردی میبینند. این وضعیت سه پیامد بنیادین دارد:
امضای طلایی چگونه رانت تولید میکند؟
قدرت امضای طلایی سه نوع رانت کلیدی ایجاد میکند:
در همه این موارد، قانون و عدالت قربانی میشود و امتیازات غیرقانونی جایگزین حقوق برابر شهروندان میگردد.
سابقه تاریخی فساد ممیزان مالیاتی در ایران
برای درک بهتر خطر امضای طلایی، باید به تجربه روش علیالرأس در دهههای گذشته بازگردیم. پیش از اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم در سال 1394، بسیاری از پروندههای مالیاتی بدون اتکا به اسناد واقعی، صرفاً بر اساس نظر ممیز و با عنوان «تشخیص علیالرأس» بسته میشدند. این شیوه بستر اصلی فساد بود: مأمور میتوانست مالیات مؤدی را کمتر یا بیشتر اعلام کند و مؤدی نیز برای کاهش فشار، راهی جز پرداختهای غیررسمی نمیدید.
فساد ناشی از علیالرأس چنان گسترده بود که در گزارشهای دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور بارها به آن اشاره شد. حتی برخی پروندههای قضایی دهه 80 و 90 مربوط به رشوههای کلان در همین حوزه بود. حذف علیالرأس در سال 1394 یک گام مهم در مبارزه با این فساد تلقی شد. اما اکنون، با ماده 9 قانون تسهیل که به مأمور اجازه میدهد بر اساس برداشت شخصی ازمحاسبه مالیات بر اساس ضریبی انتخابی از فروش و «خارج از اختیار مؤدی» درباره جرایم تصمیم بگیرد، عملاً همان بستر فساد به شکل دیگری احیا شده است.
تعارض با قوانین بالادستی و فلسفه شفافیت
تاثیر فساد اداری بر ادراک عمومی و سرمایه اجتماعی که همچنان هزینه میشود
یکی از مهمترین آسیبهای بازگشت امضای طلایی، افزایش شکاف میان دولت و مردم است. وقتی شهروندان باور کنند که بدون «رابطه» و «رشوه» نمیتوانند حق خود را بگیرند، دیگر نه تنها به نظام مالیاتی، بلکه به کل حاکمیت بیاعتماد میشوند. این بیاعتمادی سرمایه اجتماعی کشور را تهدید میکند و هزینه حکمرانی را بالا میبرد.
تجربه جهانی نیز مؤید این مسئله است. در کشورهایی که ممیزان مالیاتی اختیار گسترده و بدون شفافیت دارند، شاخص ادراک فساد (CPI) همواره پایینتر است. برعکس، کشورهایی که فرایند مالیاتی خود را تمامالکترونیک کردهاند (مانند استونی یا سنگاپور)، توانستهاند فساد اداری را به حداقل برسانند و اعتماد عمومی را ارتقا دهند.
نتیجهگیری و خطاب به مجلس شورای اسلامی
نمایندگان محترم مجلس، تصویب ماده 9 قانون تسهیل به معنای اعطای دوباره اختیار به مأموران مالیاتی برای تفسیر شخصی و بخشودگی دلبخواهی است. این اقدام در ظاهر برای حمایت از مؤدیان طراحی شده، اما در واقع همان امضای طلایی را که سالها هزینههای سنگین بر دوش کشور گذاشت، بازتولید میکند.
شما در مقام قانونگذار، وظیفه دارید جلوی این بازگشت خطرناک را بگیرید. اصلاح فوری این ماده، الزام به تعریف دقیق معیارهای بخشودگی و ایجاد سامانه شفاف برای ثبت همه تصمیمات ممیزان، تنها راه جلوگیری از فساد و حفظ سرمایه اجتماعی است.
شفافیت مالیاتی فقط یک موضوع فنی نیست؛ مسئلهای اجتماعی، اخلاقی و حتی امنیتی است. مردم وقتی احساس کنند مالیاتشان عادلانه وصول میشود، اعتماد و همراهی بیشتری با حاکمیت دارند. اما اگر باور کنند که بار دیگر همهچیز به یک امضا وابسته است، نهتنها نظام مالیاتی، بلکه کل مشروعیت حکمرانی آسیب خواهد دید.
محسن ظریف کارشناس اجتماعی
انتهای پیام/