تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x4137323
شناسه : 4137323
تاریخ :
من را شاعر امام رضا(ع) می‌شناسند؛ در شعر، خودم هستم اقتصاد ایران: مریم کرباسی می‌گوید اولین شعرش که با استقبال روبه‌رو شده، شعر رضوی بوده و همین باعث شده علاقه‌اش به شعر رضوی بیشتر شود؛ تا جایی که حالا خیلی‌ها او را «شاعر امام رضا(ع)» خطاب می‌کنند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب - جواد شیخ الاسلامی: از مریم کرباسی تا امروز چند مجموعه‌شعر مثل «دعوت‌نامه» و «خبرهای خوب» منتشر شده است. اما دلیل اینکه امروز سراغ او رفته‌ایم، نه کتاب‌های منتشرشده او، بلکه شعرهای منتشرنشده اوست. کرباسی از معدود شاعرانی است که در کنار غزل عاشقانه، شعرهای آیینی زیادی نوشته است. بخشی از مهم‌ترین شعرهای آیینی کرباسی، شعرهای رضوی اوست. از این شاعر تا امروز شعرهای رضوی زیادی منتشر شده که بعضی از آنها مورد توجه مخاطبان نیز قرار گرفته‌اند؛ تا آنجا که خودش می‌گوید بعضی‌ها او را «شاعر امام رضا (ع)» خطاب می‌کنند.

به بهانه خوانش یکی از شعرهای رضوی مریم کرباسی، امروز سراغش رفتیم تا کمی بیشتر درباره علاقه‌اش به شعر رضوی صحبت کنیم. اینکه چگونه و چرا شعر رضوی تا این حد برایش جدی شد، و برای کلیشه‌ای نشدن این شعرها، چه کرده است؟

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

* خانم کرباسی، شما شعرهای زیادی برای امام رضا(ع) دارید. دوست دارم بدانم چطور شد که شعر امام رضایی در کار شما اینقدر پررنگ شد؟

برای ما که مشهدی نیستیم و از مشهد دور هستیم، از بچگی بهترین مسافرتی که داشتیم سفر مشهد بوده است. خاطره‌ای که همیشه از بچگی داریم، خاطرات مشهد بوده و این خاطرات با ما مانده است. علاقه خاص من به مشهد به خاطر همین دوران بچگی است.

* اولین شعر رضوی را چه زمانی نوشتید؟

اولین شعری رضوی‌ام را به خاطر جشنواره امام رضا(ع) نوشتم که متعلق به خیلی سال پیش است. اتفاقا در آن جشنواره برگزیده شدم. شعر خیلی قوی نبود و جزو اولین شعرهای من بود ولی برگزیده شد. البته باید بگویم که از آن به بعد، دیگر برای شرکت در جشنواره‌ها، شعر رضوی ننوشتم. تنها شعر رضوی که نوشتم و برای شرکت در جشنواره بود، همان شعر اول بود.

* اولین شعر رضوی که خودتان هم هنوز دوستش دارید، کدام است؟

اولین شعر جدی که خودم خیلی دوستش داشتم، ساعت ۳ نصف شب بود که نوشتم. ناگهان از خواب بیدار شدم و شروع کردم به نوشتن آن.

* چه جالب. کدام شعر است؟

فکر کنم سال ۹۳ بود. شعری است با این مطلع؛ «این حرم در طول سال از بس که زائر داشته / خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته». من از آن دسته آدم‌هایی نیستم که بگویم خواب دیدم و یک نفر به من الهام کرد، ولی درباره این شعرم برای امام رضا(ع) می‌توانم این حرف را بزنم. این شعر با مخاطب هم ارتباط خیلی خوبی برقرار کرد. من به طور اتفاقی دیدم موسسه شهرستان ادب شعر را منتشر کرده و بین مخاطبان و مردم هم خیلی از آن استقبال شده است. این متعلق به زمانی است که من در شعر اصلا شناخته‌شده نبودم. یعنی شناخته شدن من در فضای ادبی، با شعر امام رضا(ع) بود.

فکر می‌کنم شعرهای من به این خاطر کمتر کلیشه‌ای شده‌اند که «منِ شخصی» خیلی در شعرهای من وجود دارد. یعنی خود شاعر در شعرها خیلی حضور دارد. سعی کردم هر دفعه از یک زاویه‌ تازه به این قضیه نگاه کنم و کلماتی که در شعر رضوی زیاد تکرار می‌شوند، زیاد نیستند.

* پس خودتان را در شعر مدیون امام رضا(ع) می‌دانید. درست است؟

بله. یک جورهایی لطف امام رضا(ع) و خدا بوده که من بعد از آن شعر، بیست سی تا شعر رضوی دیگر هم نوشتم. گاهی وقت‌ها بعضی از این شعرها را می‌خوانم و با خودم می‌گویم من این شعرها را چطوری نوشتم؟! چون هم خودم شعرها را دوست دارم و هم مخاطب آنها را دوست دارد. برای همین گاهی می‌گویم این شعرها را چطوری نوشتم؟! مثل آن شعر «می‌نویسم باز هم در بغض و حسرت نامه را / باز دلتنگت شدم، بفرست دعوتنامه را». این شعر هم داستان دارد. خلاصه اولین شعر از من که با استقبال روبه‌رو شد، شعر رضوی‌ام بود. این شد که علاقه‌ام به شعر رضوی بیشتر شد و من شعرهای رضوی دیگری هم نوشتم. همین حالا هم خیلی‌ها من را با عنوان شاعر امام رضا(ع) می‌شناسند.

* یک شعر دیگر هم دارید که در حوزه شعر رضوی زیاد دیده شده است؛ شعر دعوتنامه. گفتید هر شعرتان داستانی پشت خودش دارد. داستان این شعر چیست؟

بله. یکی از شعرهای رضوی که خیلی با مخاطب ارتباط برقرار کرد، همین شعر بود؛ «می‌نویسم باز هم در بغض و حسرت نامه را». ما برای رونمایی از کتاب «خبرهای خوب» مشهد بودیم و زمانی که جلوی باب الجواد می‌خواستیم از امام رضا(ع) خداحافظی کنیم، گفتم که «امام رضا! من خداحافظی نمی‌کنم، چون می‌خواهم دوباره به زودی برگردم». همین‌طور هم شد و من یک ماه بعد برای یک برنامه دیگر دوباره به مشهد دعوت شدم. اینجا بود که این شعر را نوشتم و خداراشکر آن هم مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

* آخرین شعرتان برای امام رضا (ع) چیست؟

شعری که آخرین شعر رضوی‌ام حساب می‌شود، ردیفش «شاعر امام رضا» است. این شعر را تا حالا جایی منتشر نکردم. من روی شعرهای امام رضایی‌ام یک وسواسی دارم که خیلی دلم نمی‌خواهد آنها را زود منتشر کنم. تنها جایی که این شعر را خواندم، در یکی از برنامه‌های جشنواره شعر فجر بود.

* یک بیتش را نمی‌خوانید؟

گنبد و نور، حوض و فواره، دوربین، شاعرِ امام رضا

رو به آن گنبد طلاکاری، بنشین شاعرِ امام رضا

* شعرهای رضوی، به ویژه در سال‌های اخیر، کلیشه‌ای شده‌اند. شما که بیست سی تا شعر رضوی دارید، بگویید برای کلیشه‌ای نشدن شعر چه می‌کنید؟

فکر می‌کنم شعرهای من به این خاطر کمتر کلیشه‌ای شده‌اند که «منِ شخصی» خیلی در شعرهای من وجود دارد. یعنی خود شاعر در شعرها خیلی حضور دارد. سعی کردم هر دفعه از یک زاویه‌ تازه به این قضیه نگاه کنم و کلماتی که در شعر رضوی زیاد تکرار می‌شوند، زیاد نیستند. در شعر من هم کلمات شعر رضوی وجود دارند ولی سعی کردم کمی متفاوت‌تر از این کلمات استفاده کنم. مثلا در یکی از غزل‌ها می‌گویم «خواب دیدم بازهم اردوی مشهد می‌برند / تا گرفتم از پدرم دیشب رضایتنامه را». این‌ها چیزهایی است که خیلی شخصی بوده و واقعیت داشته است. خیلی از چیزهایی که من در شعر آوردم زیست شاعرانه است؛ من حس‌شان کردم و با آنها ارتباط برقرار کرده بودم.

* با این توضیح و تفسیر اگر ده یا بیست تا غزل دیگر برای امام رضا(ع) بنویسید، باز هم کلیشه‌ای نمی‌شوند. درست است؟

صددرصد اگر بخواهم شعر رضوی بگویم، سعی می‌کنم تکراری نباشد. چون شعر تکراری گفتن واقعا لطفی ندارد و مخاطب از آن استقبال نمی‌کند. من سعی کردم در شعرها خودم باشم و شاید به همین خاطر است که شعرها متفاوت شده است.

* چرا این شعرها تا حالا در قالب کتاب منتشر نشده است؟

چند وقت پیش توی فکر بودم که این شعرها را در یک کتاب مستقل منتشر کنم. با یکی از دوستان شاعر مشورت کردم و ایشان معتقد بود که بیست تا شعر برای کتاب شدن کم است. فکر کنم بیست تا شعر در یک موضوع خاص، کم نباشد و بیست تا شعر کافی است.

خودم دوست داشتم این کتاب را در انتشارات «به‌نشر» کار کنم که متعلق به آستان قدس رضوی است. متأسفانه خودم آشنایی ندارم و با کسی ارتباط ندارم. فعلا این مجموعه دستم مانده است تا ببینم چه می‌شود.

* مجموعه آماده چاپ دیگری هم دارید؟

دو سه تا حوزه محتوایی است که من در این موضوعات شعرهای زیادی دارم؛ یکی شعرهای مادرانه‌ام است که تعدادشان زیاد است و دوست دارم در یک مجموعه مستقل منتشر شوند، یکی شعرهای رضوی است و دیگری هم شعرهای عاشقانه است؛ عاشقانه‌هایی که مختص همسرم نوشته‌ام. فکر می‌کنم این شعرها هم چهل پنجاه تا غزل بشوند. ضمن اینکه این چهل پنجاه هم شعرهای خوبی هستند و آنها را از بین شعرهای بیشتری انتخاب کردم. این شعرها مختص همسرم هستند و از این نظر یک ویژگی خاص دارند.

حس خیلی خوبی دارم از زمانی که شعر رضوی می‌نویسم. از بعضی از این شعرها چند سال گذشته ولی هربار آن را مرور می‌کنم، این حس خوب هنوز در من زنده است. وقتی می‌بینم دیگران این شعرها را دوست دارند و من را به عنوان شاعر امام رضا(ع) می‌شناسند، این خیلی برایم عزیز است.

* پس سه چهار تا کتاب آماده چاپ دارید؟

بله. اما معلوم نیست چه زمانی همت کنم و این‌ها را منتشر کنم. اگر این شعرهای رضوی منتشر شوند، شاید انگیزه‌ای پیدا کنم که بقیه شعرها را هم منتشر کنم.

* درباره تجربه‌تان در نوشتن شعرهای رضوی اگر نکته دیگری دارید، ممنون می‌شوم بگویید.

من ارادت خاصی به شعر رضوی دارم. حس خیلی خوبی دارم از زمانی که شعر رضوی می‌نویسم. از بعضی از این شعرها چند سال گذشته ولی هربار آن را مرور می‌کنم، این حس خوب هنوز در من زنده است. وقتی می‌بینم دیگران این شعرها را دوست دارند و من را به عنوان شاعر امام رضا(ع) می‌شناسند، این خیلی برایم عزیز است. خیلی وقت‌ها شعرهای رضوی من خودشان می‌آیند و انگار من تلاشی برای نوشتن این شعرها ندارم. گاهی وقت‌ها همین که شعر را نوشتم، دیگر نیازی به ویرایش نداشته است. برای خیلی از شعرهای من چنین اتفاقی افتاده است و همه این‌ها هم لطف امام رضا(ع) است. امیدوارم کماکان توفیق داشته باشم تا به این شعرها اضافه کنم.