ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استان ها: درست در همانجا که درختان بلند قامت بلوط و ممرز سایهسار سکوت کوهپایهها هستند، مرالها، این گوزنهای شکوهمند، زندگی میکنند. گونهای که نهتنها یکی از نمادهای حیاتوحش شمال کشور است، بلکه حافظ تعادل بومسازگان جنگلی گلستان نیز به شمار میرود.
زیستگاه مرالها در استان گلستان از دامنههای نوکنده در غرب استان تا مراتع کوهستانی پارک ملی گلستان در شرق امتداد دارد. با شروع شهریور، نرهای بالغ وارد فصل حساسی از زندگی خود میشوند؛ دورهای که در اصطلاح محلی «فصل گاوبانگی» نام دارد.
فصل حساس «گاوبانگی»؛ بانگ زندگی و خطر شکار
در این ایام، مرالهای نر با صدای خاصی که «بانک» نام دارد، حضور خود را در قلمرو اعلام میکنند و تلاش میکنند تا با صدای بلندتر و مداومتر، توجه مادهها را به خود جلب کرده و نرهای رقیب را دور کنند. این آواز طبیعی، علاوه بر نقش مهم در رفتارشناسی مرالها، به محیطبانان نیز کمک میکند تا از طریق شنیدن این صداها، جمعیت تقریبی آنها را تخمین بزنند. برای نمونه، در محدودهای حدود ۵۰ هکتار، شنیدن صدای یک مرال نر میتواند نشانهای از حضور چند ماده در همان محدوده باشد.
اما همان صدایی که برای مرال، ابزار حیات و تداوم نسل است، به ابزاری مرگبار برای شکارچیان غیرمجاز بدل شده. آنها با تقلید همین صدا، مرالها را فریب میدهند، به دام میاندازند و نسل این حیوان باشکوه را تهدید میکنند.
تلاشهای محیطبانان در خط مقدم حفاظت
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان گلستان میگوید: فصل جفتگیری مرالها از حساسترین دورههای حیات این گونه است. صدای بانگی که نرها در این مدت ایجاد میکنند، برای تعیین قلمرو و جلب مادهها حیاتی است، اما متأسفانه همین صدا به شکارچیان غیرمجاز این امکان را میدهد که محل دقیق حضور آنها را شناسایی و به راحتی شکارشان کنند.
قدیر حسنزاده ادامه میدهد: از ۱۵ شهریور تا حدود ۱۵ مهر، ما در مناطق حساس و پرجمعیت، چادرهای ثابت و سیار برپا کردهایم. نیروهای محیط زیست بهطور شبانهروزی در این مناطق مستقر شدهاند تا بتوانیم این بازه زمانی بحرانی را با حداقل آسیب پشت سر بگذاریم.
مشارکت مردمی و گردشگری؛ همیاران طبیعت
حسنزاده به مشارکت مردمی نیز اشاره میکند و می گوید: امسال توانستیم با همکاری یک شرکت گردشگری، برنامهای با حضور حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر از علاقهمندان به طبیعت از سراسر کشور برگزار کنیم. آنها در قالب تورهای آموزشی به زیستگاهها آمدهاند و ضمن تماشای رفتار مرالها، نقش موثری در حفاظت ایفا کردهاند.
وی درباره پایش جمعیت نیز با اشاره به نبود آمار دقیق در طول سال میگوید: ما به دادههای حاصل از صدای بانگی تکیه میکنیم. مثلاً اگر در یک منطقه مرال نری دیده نشود اما صدای بانگ شنیده شود، میتوانیم حضور آن را تأیید کنیم. هر صدای نر معمولاً با حضور چند ماده همراه است. این مدل تخمین، هرچند تقریبی است، اما در شرایط میدانی بسیار کارآمد است.
حسنزاده تاکید میکند: ما هر ساله با آغاز فصل سرما، از طریق مشاهده مستقیم در زیستگاهها، آمار دقیقتری از جمعیت مرال و سایر گونههای شاخص استخراج میکنیم. این اطلاعات، پایه برنامهریزیهای حفاظتی سال آینده ما خواهد بود.
تحلیل شرایط زیستگاه و تهدیدهای پیش رو
در سوی دیگر این ماجرا رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش گلستان، به تشریح شرایط زیستگاه مرالها میپردازد.
محمود شکیبا در گفتوگو با خبرنگار مهر میگوید: استان گلستان یکی از متنوعترین زیستگاههای مرال و شوکا را در سطح کشور دارد. از کوهپایههای پرشیب گرفته تا مراتع مرتفع، این استان یک نقشه کامل از بومسازگان حیاتوحش است. اما متأسفانه، افزایش جمعیت روستاهای ییلاقی، چراگاههای دام و تخریب زیستگاه، عرصه را برای مرالها تنگ کرده است.
وی تأکید میکند: در فصل گاوبانگی، خطر شکار افزایش پیدا میکند و شکارچیان با استفاده از ابزارهایی مانند تقلید صدای مرال نر، این حیوان را به سوی خود میکشانند و سپس به آسانی شکار میکنند. همین مسئله باعث شده که محیطبانها در این فصل، وضعیت آمادهباش داشته باشند و پایگاههای متعددی در مناطق حساس مستقر شود.
شکیبا بر نقش حیاتی حفاظت مستمر تاکید میکند و هشدار میدهد: اگر این روند ادامه یابد و شکار غیرمجاز مهار نشود، در آینده نهچندان دور، باید نگران کاهش جدی جمعیت مرالها در گلستان باشیم. این زنگ خطر از همین حالا باید جدی گرفته شود.
وی گفت: حفاظت از مرالها صرفاً وظیفه محیطزیست نیست. مشارکت جامعه محلی، ترویج گردشگری مسئولانه و آموزش مداوم به نسل جوان، میتواند به حفظ این گونه ارزشمند کمک بزرگی کند. همچنین استفاده از فناوریهای نوین برای پایش حیاتوحش میتواند دقت در حفاظت را افزایش دهد.
چالشها و راهکارها؛ مسیری به سوی بقا
استان گلستان، با همه ظرفیتهای بکر و طبیعیاش، سالهاست که با چالشهایی پیچیده در حفاظت از گونههای حیاتوحش مواجه است. زیستگاه مرالها، این گوزن باشکوه جنگلهای شمال، زیر فشار گسترش دامداری، توسعه بیبرنامه گردشگری، جادهکشی بدون ارزیابیهای زیستمحیطی، و از همه مهمتر، شکارچیان غیرمجاز، هر روز تنگتر و آسیبپذیرتر میشود.