ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موسیقی، آینهای از روح یک ملت است؛ نغمههایی که در بزنگاههای تاریخ، هم نوای اشک و اندوه شدهاند و هم طنین پیروزی و غرور. سرودهای حماسی ایران از «دایهدایه» تا «خجسته باد این پیروزی» تنها ملودیهای ماندگار نیستند، بلکه روایتگر ایستادگی، امید و هویت یک سرزمیناند. همین نگاه، محور برنامه «زمانه» شبکه دو بود که این هفته با حضور استاد رضا مهدوی، خاطرهها و معناهای نهفته در آثار شاخص موسیقی مقاومت را بازخوانی کرد؛ گفتوگویی صمیمی با مجریان برنامه، امین سلیمی و محسن آزادی که به تحلیل چند قطعه موسیقی ماندگار و حماسی پرداخت؛ آثاری که نه تنها خاطرات دوران جنگ و مقاومت را زنده میکنند، بلکه بخشی از هویت فرهنگی ملت ایران به شمار میروند.
نغمههای رزم؛ وقتی موسیقی، روح میدان را میسازد
مهدوی در آغاز سخنان خود ایران را سرزمینی «آماده برای پدیدهسازی» خواند و توضیح داد که مناسبتهای خلقی ـ فرهنگی مانند نوروز و مهر(آغاز سال تحصیلی)، خود پیشزمینهای برای شکلگیری هنرهای جمعی و ملی فراهم میکنند. او سپس پیوندی مستقیم میان «فصلها» و روحیه اجتماعی برقرار کرد: مهر را «فصل خدمت» و آموزش دانست که در شرایط عادی زمینهساز رشد و ارتقای اجتماعی است؛ اما هنگامی که جنگ، تحمیل شد، موسیقیدانان و اقوام ایرانی دستبهکار شدند تا با نغمههای رزم، روحیه جمعی را تقویت کنند.
یکی از نقاط محوری این گفتوگو، تحلیل تاریخی و موسیقایی سرودِ «دایه دایه وقت جنگه» بود؛ اثری که بهگفته استاد مهدوی، بیش از یک قرن ریشه دارد و از دل مقابله با اشغالگریهای گذشته تا مقاومت معاصر پا گرفته است. او این سرود را «ساده اما عمیق» توصیف کرد که با موتیف تکرارشونده و ریتم مارشگون خود، ظرفیتی فراملی دارد و میتواند با ارکستراسیون مناسب در سطح جهانی نیز ارائه شود. بهگفته استاد، همین سادگی ساختاری و گیراییِ ریتمیک است که امکان «مردمی شدنِ» واقعیِ یک موسیقی را فراهم میکند.
مهدوی سپس به تجربه عملی کاربرد موسیقی در میدان پرداخت و «خلبانان ـ ملوانان» را بهعنوان نمونهای از سرودهایی یاد کرد که در دوران دفاع مقدس با اجراهای زیبا و پخش از بلندگوها یا رادیو، نیرویی مضاعف به رزمندگان میدادند. او شرح داد که این آثار وقتی همزمان با عملیات پخش میشدند، نهفقط شور رزمی میافزودند بلکه به نیروی هوایی و دریایی کشور «هویتِ میدان» میبخشیدند و موجب میشد رزمندگان از کابین هواپیما یا عرشه کشتی با غرور بیشتری از مأموریت بازگردند.
در بخش دیگری از برنامه، استاد مهدوی به فرایند تبدیل یک قطعه موسیقایی محلی به سرودی ملیمانند پرداخت و به نمونههایی اشاره کرد که با تنظیم و آهنگسازی درست، توانستند جای خود را در دل مردم باز کنند. او از اجراهای مرحوم «نجفیان» یاد کرد که در دورهای با خوانشهای تاثیرگذار، مقبولیت و شهرتی گسترده یافتند؛ و نیز از نقش آهنگسازانی چون منصور تهرانی، راغب، گلریز و سبزواری در شکلگیری برخی آثار برجسته نام برد و بر هماهنگیِ کلام، ملودی و تنظیم بهعنوان شاخصههای ماندگاری یک سرود تأکید کرد.
مهدوی هشدار داد که تولید سرود باید به گونههای مختلف آن دقت کرد: «سرود بههیچروی برابر با موسیقی پاپ نیست»؛ او از تولیدات متأخر خواست که حداقل نام «سرود» را بر قطعاتی که ساختار و کارکرد آنها با سرودِ رزم و ملی متفاوت است، ننشانند. به باور او سرود گونهای از موسیقی است که باید از حیث ملودی، ریتم و شأن کلام، ظرفیت اتحاد جمعی و انتقال پیامِ ملی داشته باشد.
استاد مهدوی همچنین بر این نکته تأکید کرد که بسیاری از این آثار قابلیت ارکسترال شدن و عرضه در سطح بینالمللی را دارند؛ او از کمکاری نخبگان موسیقی در این مسیر ابراز تأسف کرد و دعوت کرد تا موسیقیدانان امروز، این میراث را با رویکردی جهانینگر بازآفرینی کنند؛ روندی که میتواند موسیقی رزم ایرانی را در قالبهای سمفونیک و بینارشتهای به مخاطبان جهانی معرفی کند.
«خجسته باد این پیروزی»؛ سرودی ساده، اما ماندگار در روح جمعی
استاد مهدوی در ادامه گفتوگوی خود در «زمانه» به یکی از شاخصترین آثار موسیقی انقلاب پرداخت؛ سرود جاودانه «خجسته باد این پیروزی» با صدای محمد گلریز. او این اثر را نمونهای روشن از ترکیب سادگی و ژرفا در موسیقی دانست؛ سرودی که با یک بار شنیدن در ذهن میماند و حتی نوجوانان و دانشآموزان نیز به راحتی آن را حفظ میکنند.
وی خاطرنشان کرد که این اثر در فضایی خلق شد که هنوز نتیجه عملیات آزادسازی خرمشهر قطعی نبود. با این حال، عمق اندیشه هنرمندانی چون سبزواری و گلریز به آنان امکان داد تا پیشاپیش روحیه پیروزی و مقاومت را در قالبی موسیقایی به تصویر بکشند. به گفته او، همین ویژگی است که نشان میدهد این سرودها صرفاً محصول سفارشهای اداری نبودند، بلکه حاصل ایمان و درک فلسفه جنگ، شهادت و پیروزی بودند؛ آثاری که در یک شب متولد شدند اما به حافظه تاریخی یک ملت راه یافتند.
وی توضیح داد که ساختار ساده ریتم و ملودی، وقتی با تنظیم دقیق استاد میرزاده همراه شد، جلوهای دوگانه یافت: از یک سو، هیجان و شور پیروزی را به شنونده القا میکرد و از سوی دیگر، چشمان مخاطب را به افقی معنوی میدوخت. به گفته مهدوی، همین توازن میان شادی و تهییج، با حالوهوای عرفانی و چشمانداز معنوی، باعث شد شنیدن این اثر لرزهای بر اندام مخاطب بیفکند و احساس حضور در متن یک حماسه را تداعی کند.
او افزود: در این سرود، حتی صداهای جانبی و امواج موسیقایی همچون تلاطم دریا عمل میکنند؛ گویی یادآور فراز و فرودهای تاریخ و مقاومتاند. همین ترکیب است که موجب شده «خجسته باد این پیروزی » نه تنها در ایران، بلکه در میان ایرانیان مقیم دیگر کشورها نیز حضوری پررنگ داشته باشد. استاد مهدوی اشاره کرد که بارها این اثر در دانشگاهها و محافل علمی خارج از کشور شنیده شده و استادان خارجی از قدرت موسیقی و معنویت نهفته در آن شگفتزده شدهاند.
به باور او، «خجسته باد این پیروزی» فراتر از یک سرود انقلابی، به بخشی از حافظه فرهنگی ایرانیان بدل شده است؛ سرودی که توانست شادی پیروزی را در بستری از معنویت عرضه کند و با گذشت سالها همچنان اثرگذار باقی بماند.
«از خرمشهر تا سرای امید»؛ روایت ماندگاری موسیقی در حماسه و امید
در ادامه ویژهبرنامه «زمانه»، استاد مهدوی به نقش سرنوشتساز موسیقی در لحظات حساس تاریخ معاصر ایران پرداخت و نمونههایی از سرودها و آثار جاودانه انقلاب و دفاع مقدس را با نگاهی تحلیلی مرور کرد. او تأکید داشت که موسیقی ایران، نهتنها در دانشگاههای داخلی، بلکه در محافل علمی جهان تدریس میشود و آثار انقلابی معاصر نیز بهعنوان دستمایهای غنی برای خلق آثار تازهتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
در ادامه به سرود «کاروان شهید» با صدای شهرام ناظری و موسیقی استاد محمدرضا لطفی اشاره کرد؛ اثری که به گفته او، ترکیبی از غم فقدان و صلابت حماسی است. او این سرود را به پهلوانی تشبیه کرد که در غم از دست دادن یارانش اشک میریزد، اما همچنان استوار و سربلند میچرخد و رجز میخواند. به باور وی، این اثر نمونهای آشکار از ظرفیت موسیقی ملی ایران برای بیان حماسه، بدون نیاز به وام گرفتن از سازها و قالبهای غربی است.
در بخش دیگری از برنامه، استاد مهدوی به اجرای ماندگار «سرای امید» با صدای محمدرضا شجریان و شعری از هوشنگ ابتهاج پرداخت. او این اثر را اوج تلفیق شعر، موسیقی و صدای انسانی دانست که همزمان غم گذشته و امید به آینده را بازتاب میدهد. به گفته او، ریتم و دستگاه موسیقی در این اثر، نوعی هیمنه و شکوه میآفریند که خواننده را وادار میکند از عمق جان بخواند و امید را در دل مخاطب زنده کند.
مهدوی تأکید کرد: این آثار نهتنها تاریخ موسیقی انقلاب را شکل دادهاند، بلکه امروز هم میتوانند الهامبخش نسلهای تازه باشند؛ نسلی که در میان دشواریها به امید و همبستگی بیش از هر زمان دیگری نیازمند است.
«از تار تا سمفونی»؛ چگونه موسیقی ملیِ ایران حماسه را میسراید
در ادامه میز گفتوگوی موسیقایی برنامه «زمانه»، استاد مهدوی با نگاهی ژرف و آکادمیک به یکی دیگر از ویژگیهای درخشان موسیقی مقاومت پرداخت: ظرفیتِ سازهای ملی و آثاری که با کمترین ابزار، بیشترین تأثیر حماسی و معنوی را بر شنونده میگذارند. به گفته او، گوشههایی از موسیقی ایرانی که معمولاً برای حالات تغزلی شناخته میشوند، مانند صدای تار در دستِ استاد لطفی، در آثار حماسی توانستهاند نقشهایی تازه و پرصلابت ایفا کنند — «تار»ی که با مضراب و تکنیکِ ویژه، حالتی رزمی و در عین حال سرشار از نشاط و امید پدید میآورد.
استاد مهدوی تأکید کرد که این «سهلممتنع» بودنِ آثار است که آنها را ماندگار میکند: قطعهای که از ظرافتی ساده آغاز میشود اما در اجرا و تنظیم چنان عمقی مییابد که شنونده را در برابر امواج احساس و معنویت قرار میدهد. او افزود که این آثار در لحظهسازی و فیالبداههسراییِ تاریخی شکل گرفتند؛ موسیقیدانانی که در غیاب نقشهراههای روشن، با فهم عمیق از فلسفه جنگ و شهادت، آثاری ساختند که «یک شبه» بهسرعت منشا ظهور عمومی شدند.
نمونههایی که استاد مهدوی به آنها اشاره کرد، خوانشهایی از محمدرضا شجریان و سرودههایی از هوشنگ ابتهاج است که با تنظیمهای استاد لطفی و دیگران، به آثاری بدل شدهاند که هم غم را دارند و هم هیبتِ حماسه را؛ آثاری که هم در مراسم تشییع و هم در میادین مقاومت، توانستهاند ترکیبی از سوگواری و غیرت را به شنونده منتقل کنند. مهدوی این وضعیت را تصویریِ پهلوان میدید: پهلوانی که از غمِ از دست دادن یارانش میگرید اما تاب نشستن و سستی ندارد — و همین تناقضاتِ روحی است که موسیقی ملی ایران قادر است آن را نمایش دهد.
در این بخش از برنامه همچنین به نقش محسوسِ موسیقی ملی در میدانهای نبرد و پشت جبهه اشاره شد: پخشِ سرودها در کابین هواپیما، روی عرشهٔ کشتیها یا از بلندگوهای میدانی، افزون بر افزایش انگیزه رزمندگان، برای مردمی که در پشت جبهه بودند نیز منبع امید و اطمینان به پیروزی محسوب میشد. استاد مهدوی یادآور شد که این آثار را نباید صرفاً محصولِ سفارش یا اقتضای زمان دانست؛ بلکه آنها برآمده از تجربهٔ زیسته و شناختِ عمیقِ وضعِ تاریخیاند.
از نگاه او، یکی از شگفتیهای این دوره آن است که همین موسیقیِ متولدِ بحران، امروز در کلاسهای دانشگاهی خارج از کشور تدریس میشود و تحقیقاتِ موسیقایی بینالمللی دربارهٔ آن انجام میگیرد؛ یعنی میراثی که زمانی برای حفظِ خاک و تداومِ امید تولید شد، اکنون منبعِ پژوهش و بازآفرینیِ هنری است. مهدوی این نکته را هم اضافه کرد که قابلیتِ تبدیلِ این قطعات به فرمهای ارکسترال و عرضه در بسترهای غنیترِ جهانی، هنوز مغفول مانده است؛ کاری که اگر انجام شود، میتواند آواز مقاومت ایرانی را به مخاطبان جهانی معرفی کند.
در عین حال او پیشرفتهای فردی و گروهی را برجسته کرد: از نقشِ آهنگسازان و تنظیمکنندگان برجسته تا نوازندگانِ برجستهای چون سعید ثابت و شاگردان فرامرز پایور که نشان دادند با پنج یا شش ساز ملی نیز میتوان شوری سمفونیک ایجاد کرد. به گفته استاد، ترتیباتِ درستِ ملودی، ریتم و کلام است که میتواند اثری را به سطح عمومی و ماندگار ارتقا دهد — چیزی که در نمونههایی چون «سرای امید» و «خجسته باد این پیروزی» بهوضوح دیده میشود.
مهدوی همچنین دربارهٔ مسئولیتِ امروز هنرمندان سخن گفت: او از موسیقیدانان و تدوینگرانِ نسل نو خواست تا به این گنجینه مراجعه کنند، آن را مطالعه و تحلیل کنند و با زبانِ امروز، در قالبهای نوین ارکستراسیون و تولید صوتی-تصویری آن را بازآفرینی نمایند؛ نه برای اینکه تاریخ را تقلید کنند، بلکه برای اینکه ریشهها را بگیرند و شاخههایی تازه برای مخاطب معاصر بسازند. این فراخوان، هم پاسداشتِ میراث است و هم دعوت به نوآوری.
در پایان این بخش، فضای برنامه با پخش قطعات منتخب و بازخوانیِ خاطراتِ شنیداری جمعی رنگین شد؛ شنوندگان پیامهایی ارسال کردند که نشان میداد نسلهای مختلف، از کهنسال تا جوان، هنوز نیازمندِ شنیدنِ این آواها هستند. استاد مهدوی این استقبال را نشانهٔ زندهبودنِ آن میراث دانست و تأکید کرد: موسیقی ملیِ حماسیِ ما، اگر بهدرستی حفظ، مطالعه و بازتولید شود، میتواند هم به یک سند تاریخی بدل شود و هم به نیرویی فعال در شکلدهی به ذائقهٔ فرهنگی نسلهای آینده.
موسیقی حماسی؛ شناسنامهای برای هویت و مقاومت ایران
در این قسمت از برنامه از سرود «همپای جلودار» با ترانهای از مرحوم سبزواری، آهنگسازی و خوانندگی حسامالدین سراج یاد شد. اثری ممتاز در حوزه آرمان قدس و فلسطین که هنوز با گذشت سالها هیچ اثری نتوانسته موفقیتهای این آهنگ را تکرار کند.
در ادامه، نقش موسیقی در ثبت لحظههای تاریخی و انقلابی کشور بررسی شد. استاد مهدوی با اشاره به سرودهای ساختهشده برای پیروزیهای بزرگ، از جمله اثر جاودانه استاد گلریز در روز آزادسازی خرمشهر، بر جایگاه موسیقی در تقویت روحیه رزمندگان و ملت تأکید کرد. همچنین از آثار هنرمندانی چون شجریان، ناظری، سراج و لطفی یاد شد که با خلق قطعات ملی و حماسی، به روایتگر تاریخ و هویت ملت ایران بدل شدند.
این برنامه همچنین به نمونههایی از اجراهای زنده و استودیویی پرداخت؛ آثاری که در مراسم تشییع شهدا یا لحظههای پیروزی پخش میشد و نماد اتحاد، مقاومت و ایمان یک ملت بود. استاد مهدوی بر ضرورت تولید آثار جدید در قالبهای ارکسترال و نوآورانه تأکید کرد تا ذائقه موسیقایی نسل امروز ارتقا یابد و موسیقی ایرانی در سطح جهانی معرفی شود.
در بخش دیگری از برنامه، سرودهای مرتبط با مقاومت در غزه و لبنان مورد توجه قرار گرفت تا بار دیگر نشان داده شود که موسیقی حماسی ایران، فراتر از مرزها، زبان مشترک ملتهای آزاده است.
در پایان، مهدوی یادآور شد که این آثار ارزشمند، نه صرفاً خاطرهای نوستالژیک، بلکه ذخیرهای از میراث معنوی و هویت فرهنگی ملت ایران هستند؛ میراثی که باید زنده نگاه داشته شود و نسلهای آینده نیز با آنها پیوند بخورند. او بر حمایت جدی از استادان و هنرمندان این عرصه تأکید کرد تا چراغ موسیقی حماسی ایران همچنان روشن بماند و پژواکش در جهان طنینانداز شود.
آنچه در قاب «زمانه» روایت شد، تنها مرور چند قطعه موسیقی نبود؛ بلکه یادآوری این حقیقت بود که ملودیهای حماسی ایران، همچون شناسنامهای فرهنگی، نسلها را به هم پیوند میزنند. نغمههایی که در روزهای جنگ، دلها را استوار کردند و امروز نیز میتوانند چراغ راه امید و مقاومت باشند. «زمانه» با این روایت شنیدنی نشان داد که موسیقی اصیل ایرانی، نه میراثی در آرشیو، که سرمایهای زنده و جاری برای امروز و فرداست.
برنامه «زمانه» محصول گروه معارف شبکه دو به تهیه کنندگی سید مجید اکرمی، روزهای چهارشنبه حوالی ساعت 22 و پنجشنبه حوالی ساعت 23 میزبان مخاطبان شبکه دو سیما است.
انتهای پیام/