ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: تاریخ تولدش را به خط جد پدری پشت قرآن خانوادگیشان نوشته بودند: شب نهم ربیعالاول ۱۳۴۴ هجری قمری که میشود پنجم مهر؛ اما به گفته خودش ششم مهر ۱۳۰۴ هجری شمسی است. فرزند اول خانواده محمدعلی سعادت بود و در خوانسار متولد شد. یک خواهر و یک برادر داشت و در ششسالگی پدرش _ که جوان بود و بازرگان موفقی هم بود_ به خاطر بیماری درگذشت و سرپرستی اسماعیل را، بنا به وصیت پدرش بر عهده یکی از بستگان گذاشتند.
اسماعیل کوچک در دوران کودکی تحصیلات خود را در مکتب آغاز کرد و قرآن، حساب سیاق، گلستان سعدی و نصابالصبیان را فرا گرفت. اما شور و هیجان کودکانهاش گاهی او را از رفتن به مکتب بازمیداشت و به بازی با دوستانش میکشاند. این رفتار موجب شد که خانوادهاش تصمیم بگیرند او را به دبستان دولتی بفرستند. اسماعیل که توانایی خواندن و نوشتن را داشت، تحصیلات ابتدایی خود را از پایه دوم شروع کرد و دبستان را با موفقیت به پایان رساند. اما به دلیل نبود دبیرستان در شهر خوانسار، یک سال از ادامه تحصیل بازماند. سال بعد دبیرستانی در خوانسار افتتاح شد و او توانست مسیر تحصیلی خود را ادامه دهد.
تحصیل در تهران، از دانشسرا تا دانشگاه
اسماعیل سعادت در سال ۱۳۲۲ شمسی تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی گلپایگان آغاز کرد و سال اول را در آنجا گذراند. او پس از پایان سال تحصیلی به خوانسار بازگشت و در آنجا با تشویق محمدحسین مشایخ فریدنی برای ادامه تحصیل به دانشسرای تهران آمد و در سال دوم دانشسرا که احسان یارشاطر معاونش بود ثبت نام کرد. وی در سال ۱۳۲۴ شمسی دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند و تصمیم داشت در اداره فرهنگ خوانسار استخدام شود، اما دوباره به تهران بازگشت و به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و کار آموزگاری را از دبستان راستی آغاز کرد.
او به دلیل اشتباهی در حوزه امتحانی، از شرکت در کنکور حقوق که اولویت اصلی او بود، بازماند و به ناچار در کنکور زبانهای خارجی شرکت کرد. او توانست در رشته زبان و ادبیات فرانسه _که بهصورت خودآموز فراگرفته و زبان انتخابی دبیرستانش بود_ در دانشگاه تهران پذیرفته شود. او در سال ۱۳۲۷ وارد دانشگاه تهران شد و استادانی چون موسی بروخیم، عیسی سپهبدی، رهاوی و پاکروان بهره داشت، همچنین با هوشنگ اعلم، عبدالله توکل و ابوالحسن نجفی همدرس بود و هر سه در سال ۱۳۳۱ فارغالتحصیل شدند. در همان سال، سعادت با دختر دایی خود، مهیندخت جوادی، ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای ویدا و فریبا بود.
آغاز راه ترجمه و ویرایش
سعادت پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به تدریس در دبیرستان پرداخت و ابتدا زبان و ادبیات فارسی را در دبیرستان ژاله آموزش داد. سپس به دبیرستان اقبال منتقل شد و به تدریس زبان انگلیسی مشغول شد. او باور داشت که تدریس دروس مختلف دبیران را به مطالعه بیشتر وادار میکند. پس از انتقال به دبیرستان اقبال و به دلیل علاقه زیاد به زبان فرانسه، ترجمه کتاب زندگی میکل آنژ اثر رومن رولان را انجام داد، که در سال ۱۳۳۴ توسط انتشارات نیل منتشر شد و جایزه بهترین ترجمه سال را از مجله سخن دریافت کرد. پرویز ناتل خانلری و احسان یارشاطر داوران این جایزه بودند، سپس او به همکاری با بنگاه ترجمه و نشر کتاب دعوت شد و به مدت هفت سال در این مرکز فعالیت داشت و به ویرایش کتابهای ترجمهشده پرداخت. بنگاه ترجمه و نشر کتاب در آن زمان پیشرو در ویرایش حرفهای بود و نقش مهمی در ارتقای کیفیت ترجمهها ایفا کرد.
سعادت در حوزه ویرایش آثار تألیفی بر این باور بود که وظیفه اصلی ویرایش، روشنتر و رساتر کردن مطالب با رعایت اصول دستور زبان فارسی است. او پس از مدتی به همکاری با انتشارات فرانکلین دعوت شد و در دورههای مدیریت نجف دریابندری و سپس کریم امامی، مسئولیت ویرایش و مقابله آثار ترجمهشده را بر عهده داشت. در دوران خدمت دبیری، چندین بار تلاش کرد به بخش اداری آموزش و پرورش منتقل شود تا فرصت بیشتری برای مطالعه پیدا کند. این آرزو با تأسیس «مرکز تهیه مواد خواندنی برای نوسوادان» در وزارت آموزش و پرورش به حقیقت پیوست و او در سال ۱۳۴۴ به این مرکز ملحق شد، که ایرج جهانشاهی سرپرستی این مجموعه را بر عهده داشت. این مرکز که بهطور مشترک توسط وزارت آموزش و پرورش و انتشارات فرانکلین اداره میشد، بعدها به «مرکز انتشارات آموزشی» تغییر نام داد و نقش مهمی در تولید محتوا برای گروههای مختلف ایفا کرد.
او از چهرههای برجسته در حوزه ویرایش و نشر بود و معتقد بود که ویرایش باید به رساتر کردن مطلب با رعایت قواعد زبان فارسی محدود شود. پس از همکاری با انتشارات فرانکلین، در دورههای سرپرستی نجف دریابندری و کریم امامی، به ویرایش و مقابله آثار ترجمهشده پرداخت. او که همواره به مطالعه علاقهمند بود، تلاش کرد تا از دبیری به بخش اداری آموزش و پرورش منتقل شود. این آرزو با تأسیس «مرکز تهیه مواد خواندنی برای نوسوادان» در سال ۱۳۴۴ محقق شد. البته یکسال قبل یعنی ۱۳۴۳، سعادت با تشویق ایرج جهانشاهی، در مقطع کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی دانشگاه تهران ثبتنام کرده بود، و با نمرات عالی واحدهای درسی را گذراند. اما سفر مطالعاتی به فرانسه برای مطالعه درباره روش تهیه مواد کمک آموزشی، این امر موجب شد تا فرصت دفاع از پایاننامه خود را با عنوان «دستگاه فعل در گویش خوانساری» با راهنمایی دکتر محمدرضا باطنی از دست بدهد. او پس از بازگشت از فرانسه بهعنوان سردبیر مجله پیکِ دانشآموز فعالیت کرد و بیشتر زمان خود را صرف تهیه مطالب و ترجمه مقالات برای مجلات پیک نمود. این مرکز که ابتدا به صورت مشترک توسط وزارت آموزش و پرورش و انتشارات فرانکلین اداره میشد، بعدها به مرکز انتشارات آموزشی تبدیل شد.
بازنشستگی و آغاز فصلی پربار
سعادت پس از بازنشستگی در سال ۱۳۵۶ شمسی به فعالیتهای علمی و فرهنگی ادامه داد و به «سازمان ویرایش و تولید فنّی» وابسته به دانشگاه آزاد ایران پیوست. با تأسیس مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۵۹، او همکاری خود را با این مرکز آغاز کرد و در کنار احمد سمیعی گیلانی و حسین معصومی همدانی به ویرایش مطالب در مجله «نشر دانش» پرداخت. در سال ۱۳۶۳، با راهاندازی مجله «معارف»، سردبیری آن را بر عهده گرفت و طی بیست سال، نقش مهمی در توسعه و پیشبرد اهداف این نشریه ایفا کرد. سرانجام، در سال ۱۳۸۳، پس از دو دهه فعالیت مستمر در مرکز نشر دانشگاهی، از همکاری با این مرکز کنارهگیری کرد.
اسماعیل سعادت یکی از چهرههای برجسته فرهنگی و ادبی ایران بود که نقش مهمی در ترجمه و ویرایش آثار علمی و ادبی ایفا کرد. او در پروژه ترجمه «فرهنگ آثار»، که به پیشنهاد احمد سمیعی گیلانی و پذیرش مهدی فیروزان (مدیر وقت انتشارات سروش) و با سرپرستی رضا سید حسینی آغاز شد، مشارکتی فعال داشت و بیش از ۲۵۰۰ مقاله را ترجمه و صدها مقاله را ویرایش کرد. به گفته سید حسینی، سعادت مسئولیت ترجمه دشوارترین مقالات این مجموعه، از جمله آثار قدیم غرب، چین، ژاپن و هنری را بر عهده داشت. او همچنین از سال ۱۳۶۷ به عضویت شورای کتاب سروش درآمد و بعدها به عنوان یکی از اعضای شورای عالی ویرایش در صداوسیما نیز فعالیت کرد. این شورا که شامل چهرههای برجستهای مانند موسی اسوار، احمد سمیعی گیلانی، رضا سیدحسینی، علی اشرف صادقی و دیگران بود، نقش مهمی در ارتقای کیفیت زبان فارسی در برنامههای صداوسیما ایفا کرد. فعالیتهای این شورا شامل تهیه جزوههای آموزشی، برگزاری دورهها و آزمونهای زبان فارسی، نظارت بر کاربرد صحیح زبان فارسی در رسانهها و طراحی میانپردههای آموزشی تلویزیونی بود. سعادت به مدت بیست و چهار سال به عنوان عضو فعال این شورا خدمت کرد و سهم بزرگی در توسعه زبان و ادبیات فارسی داشت.
پیوستن به فرهنگستان و نگارش دانشنامه
سعادت در سال ۱۳۷۷ شمسی به عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد و از همان ابتدا در کارگروه شیوه املایی فرهنگستان فعالیت داشت. در سال ۱۳۷۹ شمسی، سرپرستی گروه تحقیقات ادبی را بر عهده گرفت و به عنوان مجری طرح تدوین دانشنامه زبان و ادب فارسی منصوب شد. او در مورد تجربه دانشنامهنویسی در کشور تأکید داشت که این کار با روش آزمون و خطا آغاز شد و تجربیات حاصل از جلد اول در مجلدات بعدی مورد استفاده قرار گرفت. انتخاب مدخلها، تعیین کیفیت و کمیت مقالات، تدوین شیوهنامه برای یکدست کردن مطالب، و بررسی، ویرایش و پردازش آنها از جمله دستاوردهایی بود که در جریان کار دانشنامه به دست آمد. سعادت به رعایت دقیق شیوهنامه تأکید داشت و آن را لازمه کار علمی میدانست، حتی اگر در برخی موارد نیاز به تغییراتی احساس شود. انتشار مجلدات دانشنامه زبان و ادب فارسی از سال ۱۳۸۴ شمسی آغاز شد و تا سال ۱۳۹۷ شمسی ادامه یافت. سپس با همکاری انتشارات سخن، دوره دوازده جلدی این دانشنامه در قطع وزیری زیر نظر مستقیم سعادت آماده انتشار شد و در سال ۱۳۹۸ شمسی منتشر گردید. علاوه بر این، چند مجموعه تخصصی کوتاه و بلند نیز با نظارت او از دانشنامه استخراج و منتشر شد.
آثار سعادت، ترجمه، ویرایش و تألیف
او در سه عرصه ترجمه و ویرایش و تالیف کارهای فراوانی کرده است، از جمله ترجمه های زندگی میکل آنژ اثر رومن رولان؛ تلخکامی های سوفی، اثر کنتس دو سگور؛ ایزابل، اثر آندره ژید؛ کشفیات نوین در روان پزشکی، اثر کلیفورد آلن؛ شیر و جادوگر اثر سی. اس. لویس؛ عصر بدگمانی اثر ناتالی ساروت؛ میکروبها، اثر آیزاک آسیموف؛ اخلاق، اثر جورج ادوارد مور؛ انرژی، اثر آیزاک آسیموف؛ پیشگامان روانپزشکی، اثر کلیفورد آلن؛ تفسیر قرآنی و زبان عرفانی اثر پل نویا؛ سرود نیبلونگن حماسه قوم ژرمن؛ ژان غرغرو ژان خنده رو، اثر کنتس دو سگور.
او به تدریج به ترجمه آثار فلسفی، فکری و کلامی پرداخت. سعادت به آثار فلسفی توجه و علاقه ویژه ای داشت و ترجمه آثار کلاسیک فلسفی را لازم می دانست و دلیل آن را ارتباط این آثار با فلسفه اسلامی میدانست؛ به خصوص آثار ارسطو را که فلاسفه اسلامی در تفکرات فلسفی خود به آنها نظر داشته اند. آنطور که گفته است: «اگر بخواهیم به فرهنگ خودمان و مخصوصاً، زبان فارسی خدمت کنیم، باید امهات آثار کلاسیک جهان را به زبان خودمان برگردانیم.» به ویژه، با ترجمه آثار فلسفی ارسطو میراث ارزشمندی برای اهل فلسفه برجای نهاد: در آسمان، در کَون و فساد، آثار علوی، خطابه.
بخشی از تاریخ فلسفه اثر کاپلستون از ولف تا کانت، سیر فلسفه در جهان اسلام، رساله در اصلاح فاهمه اثر اسپینوزا، اسپینوزا اثر راجر اسکروتن (بعدها با عنوان اندیشه اسپینوزا تجدید چاپ شد)، مسئله اختیار در تفکر اسلامی و پاسخ معتزله به آن اثر شیخ بو عمران، مونتنی اثر پیتر برک (این کتاب هم بعدها با عنوان اندیشه مونتنی منتشر شد)، تاریخ فلسفه (قرن هفدهم) اثر امیل بریه، تاریخ فلسفه (قرن نوزدهم) اثر امیل بریه و گفتارهایی درباره رسالت دانشمند، اثر یوهان گوتلیب فیشته از دیگر آثار فلسفی ترجمه شده به قلم او هستند. می توان از این آثار نام برد.
سعادت علاوه بر ترجمه کتابهای متعدد، در زمینه ترجمه مقالات نیز فعالیت گستردهای داشته است. این مقالات که عمدتاً در نشریات معتبر همچون فرهنگ آثار، معارف و نشر دانش منتشر شدهاند، نشاندهنده تنوع موضوعی و گستردگی حوزههای مورد علاقه او هستند. از جمله زمینههایی که این مقالات به آن پرداختهاند میتوان به ادبیات، فلسفه و کلام اشاره کرد.
اسماعیل سعادت معتقد بود که ترجمه فرآیندی پیچیده و هنری است که نیازمند تسلط بر سه رکن اصلی است: زبان مبدأ، زبان مقصد، و موضوع متن. او بر این باور بود که مترجم باید علاوه بر آشنایی کامل با زبان مبدأ و فهم دقیق موضوع متن، تسلط عمیقی بر زبان مادری خود داشته باشد. این تسلط، به ویژه در ترجمه متون ادبی و علوم انسانی، اهمیت بیشتری پیدا میکند، زیرا مترجم باید بتواند دقایق و ظرایف زبان مبدأ را با خلاقیت هنری به زبان مقصد منتقل کند. سعادت تأکید داشت که مترجم باید ذهنی پویا و خلاق داشته باشد تا بتواند معانی و مفاهیمی را که در متن زبان مبدأ نهفته است، به گونهای بازآفرینی کند که برای اهل زبان مقصد نیز به همان اندازه قابل فهم و ملموس باشد. او در کنار سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی، و رضا سیدحسینی بهعنوان یکی از چهار ستون اصلی ترجمه از زبان فرانسوی شناخته شده است و نقش برجستهای در ارتقای هنر ترجمه در ایران ایفا کرده است.
ویراستار فروتن و دقیق
سعادت ویراستاری حرفهای بود، اسماعیل سعادت یکی از ویراستاران برجسته و حرفهای ایران بود که از جوانی تا پایان عمر خود بخش عمدهای از زندگیاش را به ویرایش متون اختصاص داد. او نخستین کسی بود که در سازمانهای انتشاراتی بهطور تخصصی به ویرایش آثار ترجمهشده از زبان فرانسه پرداخت. احمد سمیعی گیلانی در توصیف سعادت، او را یکی از ستونهای اصلی بنگاه ترجمه و نشر کتاب میداند و معتقد است که سعادت با دقت و مهارت خاصی آثار نویسندگان تازهکار را ویرایش میکرد. روش ویرایش او به گونهای بود که در متن تغییرات زیادی ایجاد نمیکرد و زبان نویسنده را حفظ میکرد.
سعادت در طول دوران فعالیت خود کتابهای متعددی را ویرایش کرد، اما به دلیل سنت آن زمان که نام ویراستار در شناسنامه کتاب ذکر نمیشد، آمار دقیقی از تعداد آثار ویرایششده توسط او در دست نیست. از جمله کتابهای مهمی که او ویرایش کرده است میتوان به اخلاق اثر اسپینوزا ترجمه محسن جهانگیری، تاریخ فلسفه اثر کاپلستون (مجلدات اول، چهارم، پنجم، هفتم و نهم)، معتزله اثر محمود فاضل یزدی و سالامبو اثر گوستاو فلوبر و ترجمه احمد سمیعی اشاره کرد. عبدالحسین آذرنگ نیز نقش سعادت را در آغاز و شکلگیری ویرایش نوین در ایران برجسته میداند و او را در کنار افرادی همچون منوچهر انور، سیروس پرهام، فتحالله مجتبایی و ابوالحسن نجفی به عنوان ویراستاران نسل اول معرفی میکند که از اوایل دهه ۱۳۳۰ فعالیت خود را آغاز کردند.
سعادت همچنین در زمینه های مختلف مقالاتی تألیف کرده است که در مجلات و مجموعه های معتبر منتشر شده است؛ از آن جمله است: آغازی دیگر؛ بکرزایی؛ رای بعد از یای نکره (این مقاله متن سخنرانی اسماعیل سعادت به مناسبت عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است)، زبان فارسی، ممیز ذیروح از غیر ذیروح، و شیوه خط فارسی برای کتابهای درسی و انتشارات آموزشی.
از تقدیر تا برگزیده شدن به عنوان چهره ماندگار
اسماعیل سعادت یکی از چهرههای برجسته فرهنگی و علمی ایران است که با فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود در حوزههای مختلف، جایگاه ویژهای در میان اهل کتاب و جامعه فرهنگی کشور پیدا کرده است. او با ترجمه آثار فلسفی و ادبی ارزشمند، از جمله کتابهایی مانند تفسیر قرآنی و زبان عرفانی اثر پل نویا، در کون و فساد و در آسمان اثر ارسطو، و همچنین تاریخ فلسفه قرن هفدهم و تاریخ فلسفه قرن هجدهم، نقش مهمی در معرفی و گسترش اندیشههای فلسفی ایفا کرده است. این ترجمهها بهعنوان آثار برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شدهاند.
اسماعیل سعادت در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد، در سال ۱۳۸۷ نشان درجه یک دانش را دریافت کرد و در سال ۱۳۹۶ نیز به دلیل سرپرستی دانشنامه زبان و ادب فارسی موفق به کسب جایزه جشنواره فارابی شد. فعالیتهای او شامل ترجمه، تألیف، ویراستاری، سردبیری نشریات و مدیریت پروژههای علمی بوده که همگی گویای بینش عمیق و دستگاه فکری منسجم او هستند. تلاشهای اسماعیل سعادت نهتنها موجب ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه شده، بلکه میراث ارزشمندی برای نسلهای آینده به جا گذاشته است.
و سرانجام، غروب آفتاب سعادت
در دوران همهگیری بیماری کرونا به فعالیتهای علمی خود از خانه ادامه داد و از راه دور بر پروژههای گروه تحقیقات ادبی فرهنگستان زبان و ادب فارسی نظارت داشت. او بهویژه در تدوین ذیل دوم دانشنامه نقش مهمی ایفا کرد. در روزهای ابتدایی شهریور ماه سال ۱۳۹۹، سعادت به دلیل شکستگی استخوان در بیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت؛ و سرانجام در دوازدهم شهریور همان سال به علت سکته قلبی ناشی از لخته شدن خون در ریه جان خود را از دست داد. پیکر وی در قطعه نامآوران بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.