ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- در 17 سپتامبر 2025، عربستان سعودی و پاکستان پیمان دفاعی متقابلی امضا کردند که نه تنها همکاری نظامی دیرینه این دو کشور را نهادینه کرد، بلکه نشانهای از تحولات عمیق ژئوپلیتیکی در خاورمیانه بود.
این توافق، در بستر تنشهای منطقهای پس از حمله اسرائیل به قطر در 9 سپتامبر 2025 و عدم واکنش قاطع ایالات متحده، به عنوان پاسخی به بیاعتمادی فزاینده کشورهای خلیج فارس به تعهدات امنیتی آمریکا تفسیر میشود. علاوه بر این، پیمان مذکور پیامی بازدارنده به اسرائیل ارسال کرد، مبنی بر اینکه عربستان آماده مقابله با هرگونه تهدید احتمالی است.
زمینه تاریخی و انگیزههای پیمان
روابط عربستان سعودی و پاکستان از دههها پیش بر پایه همکاریهای نظامی، اقتصادی و مذهبی استوار بوده است. پاکستان، به عنوان تنها کشور اسلامی دارای سلاح هستهای، از حمایت مالی عربستان در برنامه هستهای خود بهره برده و در مقابل، نیروهای نظامیاش را برای حفاظت از منافع سعودی، بهویژه در برابر تهدیدات ایران، به کار گرفته است.
پیمان جدید که توسط محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان امضا شد، تعهد مشترکی را برای دفاع متقابل در برابر هرگونه تجاوز تعریف میکند. بیانیه رسمی پاکستان این توافق را "گامی برای تقویت بازدارندگی مشترک و صلح منطقهای" توصیف کرد، اما زمانبندی آن، تنها یک هفته پس از حمله اسرائیل به قطر، نشاندهنده انگیزههای فوریتر است.
یک مقام ارشد سعودی در گفتوگو با رویترز تأکید کرد که این پیمان نتیجه سالها مذاکره بوده و واکنشی به یک رویداد خاص نیست. با این حال، نزدیکی زمانی آن به حمله اسرائیل به قطر و عدم واکنش آمریکا، تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که این توافق پاسخی استراتژیک به تحولات اخیر است.
این پیمان، که شامل "تمام ابزارهای نظامی" میشود، سؤالاتی درباره احتمال ارائه چتر هستهای پاکستان به عربستان مطرح کرده، هرچند مقامات سعودی آن را صرفاً "توافق دفاعی جامع" خواندهاند.
زوال اعتماد به آمریکا
حمله اسرائیل به قطر در 9 سپتامبر 2025، نقطه عطفی در درک کشورهای خلیج فارس از امنیت منطقهای بود. اسرائیل با هدف قرار دادن رهبران سیاسی حماس در دوحه، که در حال مذاکره برای آتشبس غزه بودند، نه تنها حاکمیت قطر را نقض کرد، بلکه اعتماد به میانجیگری این کشور را تضعیف کرد.
این حمله، که منجر به کشته شدن شش نفر از جمله یک افسر امنیتی قطری شد، با محکومیت گسترده کشورهای عربی روبهرو شد. قطر آن را "تروریسم دولتی" خواند و خواستار جلسه اضطراری شورای امنیت شد، اما واکنش آمریکا، به عنوان متحد کلیدی قطر و میزبان پایگاه العدید، محدود به ابراز "نارضایتی" بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بدون محکوم کردن صریح اسرائیل، این حمله را "نامناسب" توصیف کرد و بر هدف حذف حماس تأکید نمود.
این موضعگیری ضعیف آمریکا که میلیاردها دلار تسلیحات به قطر فروخته و از پایگاه العدید بهره میبرد شوک بزرگی به کشورهای خلیج فارس وارد کرد. قطر، که انتظار حمایت قاطع واشنگتن را داشت، با این واقعیت مواجه شد که تضمینهای امنیتی آمریکا در برابر اسرائیل ناکارآمد است.
تحلیلگران معتقدند این رویداد فرضیه دیرینهای را که کشورهای خلیج بر آن تکیه داشتند—یعنی آمریکا به عنوان ضامن نهایی امنیت—نابود کرد. پستهای متعدد در پلتفرم X نیز این بیاعتمادی را بازتاب میدهند: یکی از کاربران نوشت: "حمله اسرائیل به قطر و سکوت آمریکا، خلیج را به سمت اتحادهای جدید سوق داد." این بیاعتمادی، انگیزهای کلیدی برای امضای پیمان عربستان و پاکستان بود، زیرا ریاض به دنبال جایگزینهایی برای کاهش وابستگی به واشنگتن است.
تبعات حمله اسرائیل به قطر
حمله اسرائیل به قطر پیامدهای گستردهای داشت که فراتر از روابط دوجانبه قطر و آمریکا رفت. نخست، این حمله مذاکرات آتشبس غزه را که قطر میانجی آن بود، به شدت مختل کرد. اگرچه قطر اعلام کرد که به نقش میانجیگری خود ادامه خواهد داد، اما اعتماد به این فرآیند کاهش یافت. دوم، این رویداد اتحادهای عربی را تقویت کرد.
اجلاس اضطرارس اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در 15 سپتامبر، حمایت قاطع از قطر را نشان داد و اسرائیل را به حملات بیشتر تهدید کرد. سوم، این حمله جایگاه اسرائیل را به عنوان تهدید اصلی امنیتی در ذهن کشورهای خلیج فارس تثبیت کرد. این تغییر اولویت، کشورهای خلیج را به بازنگری در استراتژیهای امنیتی خود واداشت.
از منظر اقتصادی، بیاعتمادی به آمریکا میتواند ثبات بازارهای جهانی انرژی را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا خلیج فارس منبع اصلی نفت و گاز است. کاهش اعتماد به واشنگتن همچنین میتواند به سرمایهگذاری کمتر در روابط با آمریکا و افزایش همکاری با قدرتهایی مانند چین ایران منجر شود.
پیام بازدارندگی به اسرائیل
یکی از اهداف کلیدی پیمان عربستان و پاکستان، ارسال پیام بازدارندگی به اسرائیل بود. حمله به قطر نشان داد که اسرائیل، با روحیه تهاجمی فزاینده حاضر است حتی متحدان نزدیک آمریکا را هدف قرار دهد.
این امر نگرانی عمیقی در ریاض ایجاد کرد، بهویژه از آنرو که عربستان در سالهای اخیر روابط دیپلماتیک غیررسمی با اسرائیل را تقویت کرده بود. امضای پیمان با پاکستان، که دارای توان هستهای است، پیامی روشن به تلآویو بود: هرگونه تجاوز به خاک سعودی با پاسخ قاطع، شاید حتی هستهای، مواجه خواهد شد.
مخلص کلام اینکه پیمان دفاعی عربستان سعودی و پاکستان پاسخی چندوجهی به تحولات اخیر خاورمیانه است. بیاعتمادی به تعهدات امنیتی آمریکا پس از حمله اسرائیل به قطر، کشورهای خلیج فارس را به جستوجوی اتحادهای جایگزین واداشته است.
این پیمان، با تقویت همکاری با پاکستان، نه تنها جایگزینی برای وابستگی به واشنگتن ارائه میدهد، بلکه پیامی قاطع به اسرائیل میفرستد: عربستان آماده دفاع از خود با تمام ابزارهای ممکن است. تبعات این تحولات میتواند معادلات منطقهای را تغییر دهد، از تقویت ائتلافهای عربی-اسلامی تا کاهش نفوذ آمریکا در خلیج فارس.
انتهای پیام/