ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، به چین سفر کرد. او به شهر تیانجین رفته تا در نشست سران سازمان همکاری شانگهای (SCO)، حضور پیدا کند.
سفر اردوغان به چین و امیدواری ترکیه به توسعه روابط با گروههایی نظیر شانگهای و بریکس، در شرایطی برجسته شده که روابط ترکیه با آمریکا و اتحادیه اروپا در چند سال گذشته، یک روند قهقرایی را طی کرده و از این گذشته، بحران اقتصادی عمیق و فراگیر، دولت اردوغان را با مشکلات بزرگی روبرو کرده است.
به همین دلیل، قدم برداشتن در مسیر توسعه روابط آسیایی، نشان دهنده تلاش مداوم آنکارا برای تنوع بخشیدن به گزینههای سیاست خارجی فراتر از نهادهای آتلانتیک و در عین حال استخراج مزایای اقتصادی و امنیتی از روابط عمیقتر با قدرتهای اوراسیا است.
آنکارا در حالی به دوستی با شانگهای امید بسته که از دید بسیاری از تحلیلگران، یک چالش مهم در این میان وجود دارد. چرا که عضویت ترکیه در ناتو و روابط اقتصادی با غرب، یک مساله سیاسی – امنیتی مهم است که نه تنها از نگاه چین، روسیه و هند، بلکه نزد کشورهای غربی نیز، اهمیت ویژهای دارد.
اگر چه ترکیه به طور پیشفرض عضو ناتو و بازیگر رو به غرب باقی میماند، اما به طور فعال در حال ایجاد پیوندهای عملی با چین، روسیه و اعضای سازمان همکاری شانگهای است.
از دید کارشناسان و ناظران سیاسی در ترکیه، این استراتژی، دستاوردهای کوتاهمدتی مانند سرمایهگذاری، ترانزیت، استفاده از فرصتهای کریدور میانی و ابزارهای چانهزنی و حتی احتمال بهرهمند شدن از سواپ ارزی را به همراه دارد، اما در عین حال ممکن است اصطکاک بلندمدت با شرکای ترکیه در ناتو و اتحادیه اروپا ایجاد کند.
البته در داخل گروه شانگهای نیز، ترکیه صرفاً با پاکستان، ایران و تا حدودی روسیه روابط نزدیک دارد اما چین و هندوستان به عنوان دو کنشگر مهم این گروه، رویکرد محتاطانهای در مورد توسعه روابط خود با ترکیه دارند.
غرب یا شرق؟ مساله این است؟
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، چند بار به طور آشکار در کنفرانسهای مطبوعاتی و مصاحبههای متعدد، به این اشاره کرده که ترکیه تمایل دارد عضو رسمی شانگهای شود و بیش از این پشت دروازههای ورود به اتحادیه اروپا منتظر نگه داشته نشود.
چنین سخنانی علاوه بر آن که رویکرد گلایهآمیز ترکیه در برابر غرب را به نمایش میگذارد، در عین حال، به این معنی است که محوریت سیاست خارجی «بازگشت به آسیا» واقعاً برای دستگاه دیپلماسی ترکیه اهمیت عینی و عملی دارد.
اردوغان حالا به دنبال تنوعبخشی و استقلال استراتژیک است و محصور شدن در یک اردوگاه امنیتی - دیپلماتیک واحد همچون ناتو را برای ترکیه مضر میداند. لذا تعامل با سازمان همکاری شانگهای بخشی از یک رویکرد گستردهتر و موازنه ساز در قبال واشنگتن، بروکسل، مسکو و پکن است.
نگاهی اجمالی به آمار تجارت خارجی ترکیه، نشان دهنده این است که چین در حال حاضر یک شریک اقتصادی عمده برای ترکیه است. اما تراز تجاری با فاصلهای بسیار گسترده به نفع چین است.
از دید آنکارا، دسترسی به سازمان همکاری شانگهای و روابط نزدیکتر با پکن میتواند تأمین مالی زیرساختها را تعمیق بخشد، ترکیه را به پروژههای کمربند و جاده متصل کند و درآمدهای ترانزیتی را برای کریدور میانی که چین-آسیای مرکزی-ترکیه-اروپا را به هم متصل میکند، افزایش دهد.
همکاری در حوزه امنیت
خرید سامانه موشکی اس 400 از روسیه، همان رویداد مهمی بود که موجب تحریم نظامی ترکیه از سوی آمریکا و اعضای ناتو شد. در نتیجه ترکیه اس 400 روسی را عملاً به انبار فرستاد. اما شواهد نشان میدهد که آنکارا همچنان تمایل دارد، نه در صنایع دفاعی بلکه در حوزه اطلاعات و امنیت، همکاری گستردهای با چین و روسیه را تجربه کند.
به همین دلیل، ترکیه خواهان اشتراکگذاری اطلاعات علیه گروههای شبهنظامی و استفاده از سرویسهای اطلاعاتی اعضای سازمان همکاری شانگهای برای دیپلماسی بحران در سوریه، قفقاز و آسیای مرکزی است. چرا که معماری امنیتی سازمان همکاری شانگهای قالبهای جایگزینی برای مذاکرات دوجانبه ارائه میدهد.
دیپلماتهای آمریکایی و تحلیلگران دفاعی و امنیتی ناتو، تاکنون چندین بار به این موضوع اشاره کردهاند که حضور مستمر و پویای ترکیه در جمع اعضای شانگهای مایه نگرانی است. چراکه به زعم آنها، اشتراکگذاری اطلاعات و درهم آمیختگی ارتش و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه، میتواند زمینهای برای نفوذ چین و روسیه در منابع اطلاعاتی کلیه اعضای ناتو را به وجود آورده و راه را برای جاسوسی و سرقت اطلاعات امنیتی، سایبری و فنی، فراهم کند.
البته از دید شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا، چین تمایل دارد غالباً در حوزه اقتصادی و کریدور میانی با ترکیه کار کند و از آنجایی که سران پکن، در مورد انتقال کامل و عمیق تسلیحات و فناوری حساسیت بالایی دارند، بعید است که در میان مدت، ترکیه اشتراک اطلاعاتی قابل توجهی با چین پیدا کند.
اما از دیگر سو، امنیت سوریه، قفقاز و دریای سیاه باعث ایجاد منافع و همپوشانی بین روسیه، ترکیه و ناتو میشود و ترکیه نیز میخواهد از این مزیت بهره بگیرد.
از دید کارشناسان ترکیه، محدودیتهای نهادی سازمان همکاری شانگهای، در حد بالایی است. چرا که این سازمان مبتنی بر اجماع، دولتمحور و غالباً تحت هدایت چین و روسیه است و در مجموع، نگاه محتاطانهای به همراهی با ترکیه دارد. به ویژه در شرایطی که در ماجرای اختلافات و تنشهای پایدار بین هندوستان و پاکستان، ترکیه بیطرف نیست و آشکارا از پاکستان حمایت میکند.
در نتیجه در دل این چالشهای سیاسی – امنیتی، دست یافتن به حداقلهایی از امتیازات تجاری و بانکی، برای ترکیه آسان نیست و به همین دلیل است که خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارش خود درباره سفر اردوغان به تیانجین، اعلام کرده که ترکیه حتی در حالی که به دنبال جلب نظر شرکای شرقی است، به مدیریت پایدار اقتصاد کلان و دسترسی به بازار غرب نیاز دارد.
تکیه بیش از حد بر شرکای سازمان همکاری شانگهای، خطر گسترش دیپلماتیک و وابستگی به بازار و فناوری را به همراه دارد و کم نیستند مشاورینی که به اردوغان میگویند: نباید روی شانگهای حساب ویژه باز کرد.
رسانههای آنکارا در مجموع، درباره مزیتهای شانگهای برای ترکیه به این موارد اشاره میکنند:
الف) استفاده از قدرت چانهزنی بیشتر در تعامل با اتحادیه اروپا و آمریکا.
ب) فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری، به علاوه هزینههای ترانزیت از کریدور میانی.
ج) شراکت در میانجیگری دیپلماتیک (به عنوان مثال، سوریه، قفقاز و اوکراین).
در بخش مخاطرات نیز این نکات مورد توجه قرار گرفتهاند: احتمال تیره شدن روابط ترکیه با ناتو و کاهش همکاری اطلاعاتی، ضمانتهای امنیتی محدود از سوی شرکای شانگهای برای ترکیه، وابسته شدن ترکیه به فناوری های خاص یا تامین مالی چین و روسیه.
یان گاسپرس از تحلیلگران صندوق مارشال آلمان، بر این باور است که روابط آنکارا با اعضای سازمان همکاری شانگهای یک ابزار چانهزنی است و زنگ خطر را در اروپا به صدا در میآورد و اقدامات ترکیه در این سازمان، هماهنگی فراآتلانتیک را پیچیده میکند و باید واکنش سیاسی غرب را برانگیزد.
اما دیمیتری بچف از اعضای موسسه کارنگی اروپا، تلاش ترکیه در شانگهای را نوعی موازنهسازی قلمداد کرده و و میگوید: «آنکارا خواهان ارتباط همزمان با شرق و غرب است و به طور کامل از روابط یورو-آتلانتیک دست نخواهد کشید. تلاش برای حضور در شانگهای نشان دهنده حفاظگذاری عملگرایانه است نه تجدیدنظر در صفبندی سیاسی ترکیه».
در همین حال ماریا سیمئونوا از دیگر تحلیلگران کارنگی، تأکید میکند که همکاری امنیتی با ترکیه هنوز برای اروپا ضروری است و دولتهای غربی باید از نظر سیاسی سرمایهگذاری کنند تا ترکیه را در وظایف امنیتی مشترک، درگیر نگه دارند.
اما خانم آسلی آیدینتاشباش از بروکینگز، بر این باور است که اردوغان، در چند سال گذشته، در هر مقطعی که از اتحادیه اروپا فاصله گرفته و به خاطر مسائلی مانند عدم حاکمیت قانون مورد انتقاد قرار گرفته، تنها راه را در این دیده که خود را به شانگهای و بریکس نزدیک کند.
انتهای پیام/