ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام رضا رفیعی محقق و پژوهشگر مطالعات قرآن و حدیث طی یادداشتی با عنوان «جایگاه صلح امام حسن در نظام برنامههای خدا» نوشت:
یکی از بهترین نگاهها به ماجراهای اهل بیت علیهم السلام، بررسی رفتار ایشان در راستای برنامه خداوند در عالَم است؛ چرا که اهل بیت، خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین هستند، به این معنا که باید بر اساس برنامه او عمل کنند. برنامه کامل خدا برای عالم هستی، در قالب قرآن بر خلیفهاش رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله نازل شده و ایشان آن برنامه را برای اهل بیت علیهم السلام خود تبیین کردهاند و هر امام بر اساس وظیفهای که بر دوش او قرار داده شده رفتار میکند. برای مثال: امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید: «رسول اللّه مرا به جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین دستور داده است.» (کتاب سلیم بن قیس، ج2 ص890 ح57).
وقتی به سیرهی امام حسین علیهالسلام مینگریم، همین رویکرد را میبینیم. امام حسین علیه السلام در جواب برادرش محمّد بن حنفیّة که پرسید: چرا با عجله از مکّه خارج میشوی؟ پاسخ داد: «رسول خدا (در خواب) نزد من آمد و فرمود: ای حسین! خروج کن که خداوند خواسته تو را کشته ببیند». و وقتی پرسید: پس چرا بانوان را با خودت میبری؟ پاسخ داد: «رسول خدا فرمود: خداوند خواسته که آنها را اسیر ببیند.» (اللهوف، ص64 - 65). البته اگر به حکمت کار خدا بیاندیشیم خواهیم فهمید که فقط این نوع شهادت و اسارت خاندان پیامبر بود که میتوانست جامعهی خفتهی آن زمان را بیدار کند و مردم را بر علیه بنی اُمیّه به قیام وادارد تا از ین طریق در دل مؤمنان حرارتی به وجود آورد که تا قیام قائم سرد نشود. فقط اسارت و مظلومیّت اهل بیت و منطق امام سجّاد علیه السلام و سخنان حضرت زینب علیها السلام میتوانست حاصل سالها فرهنگسازی بنی اُمیّه در شام بر علیه اهل بیت علیهم السلام را باطل کند و باعث روشن شدن حقیقت برای مردم شود. امام صادق علیه السلام میفرماید: «من زادهی رسول خدایم و به قرآن دانایَم، در قرآن است آغاز خلقت، و آنچه تا روز قیامت رخ دهد، و خبر آسمان و زمین، و خبر بهشت و دوزخ، و خبر گذشته و خبر آینده، تمام اینها را میدانم چنان که به کف دست خود مینگرم. همانا خداوند میفرماید: در قرآن است بیانِ آشکارِ هر چیز» (اصول کافی، ج1 ص61 ح8).
آری، ماجرای صلح امام حسن علیه السلام نیز یکی از مواردی است که در قرآن بیان شده و خود امام به عنوان دلیل به استناد کرده است؛ همچنان که قاسم بن فَضل، از یوسف بن سعد راسِبی روایت کرده است: پس از بیعت امام با معاویه، شخصی برخاست و گفت: مؤمنان را روسیاه کردی، و یا گفت: ای روسیاه کنندهی مؤمنان. حضرت فرمود: «خدا تو را رحمت کند، مرا سرزنش مکن. همانا پیامبر (در خواب) بنی اُمیّه را دید که بر منبر او نشستهاند و ناراحت شد، پس این آیه بر او نازل شد: (به راستی که ما کوثر را به تو عطا کردیم) ای محمّد، که نهری در بهشت است. و سپس این آیه نازل شد: (ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم * و چه دانی که شب قدر چیست * شب قدر از هزار ماه بهتر است) که بنی اُمیّه پس از تو پادشاهی میکنند ای محمّد». قاسم بن فَضل گوید: پس ماههای حکومت بنی امیّه را شمردیم و دقیقاً هزار ماه بود، نه یک روز کمتر و نه یک روز بیشتر. (سنن الترمذی، ج5 ص275 ح3350).
به این ترتیب، مردم پس از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله اهل بیت او را تنها گذاشتند و ولایت ایشان را نپذیرفتند، حتّی پس از سالها که امیر مؤمنان علیه السلام به خلافت رسید، سه جنگ بزرگ را علیه او به راه انداختند و چون حضرت دوباره قصد جنگ با معاویه را داشت، دیگر مردم اشتیاقی برای جهاد نداشتند و پس از امیر مؤمنان نیز فرزندش امام حسن علیه السلام را تنها گذاشتند و دسته دسته بسوی معاویه رفتند و حتّی قصد جان امام را کردند.
بنابر این خداوند ولایت طاغوت و بنی اُمیه را بر آنان مستولی کرد تا در ظاهر بر مردم حکومت کنند. ولی شب قدر را برای اهل بیت پیامبر قرار داد که حکومت و فرمانروایی حقیقی بر عالَم است و کارگزاران آن، فرشتگان و روح هستند که امور را خدمت خلیفهی خدا میآورند تا امور عالَم را آنگونه که خداوند میخواهد رقم بزنند، و چقدر فرق است بین این دو حکومت.
انتهایپیام/