تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : سبک زندگی
لینک : econews.ir/5x4091430
شناسه : 4091430
تاریخ :
داور زن روس را بر سر محمد محبی چماق کرده‌اند! اقتصاد ایران: محمد محبی را همه می‌شناسیم؛ نه به‌عنوان تیتر حاشیه‌ها، بلکه به‌عنوان آن وینگر خوش‌اخلاقی که در سپاهان و استقلال هم بیشتر با گل و پاس گلش خبرساز می‌شد تا دعوا و جنجال.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

برترین‌ها: محمد محبی را همه می‌شناسیم؛ نه به‌عنوان تیتر حاشیه‌ها، بلکه به‌عنوان آن وینگر خوش‌اخلاقی که در سپاهان و استقلال هم بیشتر با گل و پاس گلش خبرساز می‌شد تا دعوا و جنجال. فوتبالیستی که زمین را برای دویدن انتخاب کرده، نه برای نمایش‌های بیهوده بیرون از مستطیل سبز.

اما دیشب در روسیه، وسط سرمای زمین و داغی بازی جام حذفی، قصه عوض شد. خطایی کرد، کارت زرد گرفت، بعد رسانه‌ها گفتند: «محبی به سینه داور زن دست زد و اخراج شد». یک روایت آماده برای بازار داغ کلیک‌خورها. فیلم بازی را که ببینی، ۱۸ ثانیه فاصله است بین آن تماس احتمالی و کارت دوم؛ زمانی که داور با VAR گپ می‌زد. ولی چه کسی حوصله این جزئیات را دارد وقتی می‌توان یک تیتر چرب و چیلی زد؟

پای فمینیسم افراطی در میان است؟

این روزها فضای رسانه‌ای شبیه همان بازار مکاره قدیمی است؛ هر که صدایش بلندتر و جنسش پرزرق‌وبرق‌تر، مشتری بیشتری جمع می‌کند. حالا جنس پرفروش امروز، «اتهام به یک بازیکن مرد که داور زن را لمس کرده» است. چه شود!

مشکل کجاست؟ اینجاست که پای حساسیت افراطی وسط می‌آید. برخورد ناخواسته با داور، چه زن چه مرد، هزار بار در فوتبال رخ داده و می‌دهد. اما وقتی داور زن باشد، ناگهان از «برخورد فوتبالی» به «پرونده اخلاقی» ارتقاء پیدا می‌کند. همان استاندارد دوگانه‌ای که نه به نفع زنان است، نه به نفع ورزش، فقط به نفع تیترسازانی است که شغلشان صید جنجال است.

از «می‌تو» تا مستطیل سبز؛ بی‌خیال بابا

ماجرای محبی یک‌جورهایی بوی بعضی پرونده‌های مبهم جنبش «می‌تو» را می‌دهد؛ آن داستان‌هایی که سال‌ها بعد از وقوع، بی‌هیچ سند محکمی مطرح می‌شدند و قبل از هر دادگاهی، در دادگاه افکار عمومی حکمشان صادر می‌شد. بعضی‌هایشان انصافاً صدای حق‌خواهی بودند، اما بعضی دیگر هم بوی عقده‌گشایی و تسویه‌حساب می‌دادند.

اینجا هم همان سناریو: روایت قبل از حقیقت ساخته می‌شود. یک برخورد مبهم، وسط ازدحام و فشار بازی، با یک داور زن، تبدیل به تیتر «دست زدن به داور» می‌شود. و این موج، آن‌قدر سریع می‌تازد که حتی سابقه‌ی تمیز و حرفه‌ای محبی هم توان مقابله با آن را ندارد.

mohammad_mohebi_touching_referee_russia

مشکل اینجاست که وقتی این مکانیزم جا بیفتد، بازیکن دیگر با ذهن راحت وارد زمین نمی‌شود. مجبور است همیشه یک نیم‌نگاه به دوربین‌ها و قضاوت بیرون داشته باشد، مبادا یک برخورد ناخواسته یا حتی یک نگاه اشتباه، سوخت همان آتشی شود که رسانه‌ها با ولع برایش هیزم جمع می‌کنند.

محمد محبی قربانی همان ترکیب خطرناک «فضای رسانه‌ای مسموم + فمینیسم افراطی» شده؛ ترکیبی که می‌تواند هر آدم خوش‌نامی را در چند ساعت از قهرمان به متهم تبدیل کند. امروز اسمش محبی است، فردا شاید هم‌تیمی‌اش یا حتی داور بعدی. تا وقتی روایت، از حقیقت جلو می‌زند، مستطیل سبز بیشتر از آنکه میدان ورزش باشد، میدان مین خواهد بود.