ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار مهر، فدراسیون بدمینتون ایران در تلاش است تا تابستان امسال میزبان یک رویداد بینالمللی تازهتأسیس تحت عنوان «جام خزر» باشد؛ رویدادی که قرار است از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ شهریور در منطقه آزاد انزلی برگزار شود.
مسئولان فدراسیون بهویژه محمدرضا پوریا رئیس فعلی فدراسیون بر این باورند که جام خزر میتواند به الگویی مشابه «جام فجر» تبدیل شود و جایگاه ایران را در تقویم بدمینتون جهان تقویت کند. اما واقعاً برگزاری چنین رویدادی چه آوردهای میتواند برای بدمینتون ایران داشته باشد؟ آیا این میزبانی صرفاً ابزاری برای کارنامهسازی است یا بستری برای توسعه واقعی این ورزش؟
تجربه تکراری جام فجر
برای پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا به تجربهی مشابهی به نام جام فجر نگاهی بیندازیم؛ رویدادی که از دههها پیش در ایران برگزار شده و تاکنون ۳۳ دوره آن پشت سر گذاشته شده است. مسابقاتی که هر ساله با حضور تیمها و بازیکنانی از کشورهای مختلف برگزار میشود و فدراسیون بدمینتون آن را به عنوان نماد توانمندی ایران در میزبانی بینالمللی معرفی میکند اما آیا این ادعا با واقعیتهای موجود همخوانی دارد؟
میزبانی بدون خروجی فنی
بررسی عملکرد ملیپوشان ایران در همین مسابقات نشان میدهد که تأثیر واقعی این میزبانیها بر رشد فنی ورزشکاران کشور بسیار محدود و کماثر بوده است. در اغلب دورهها بسیاری از بازیکنان تیم ملی حتی موفق به راهیابی به مراحل نهایی رقابتها نشدهاند، چرا که حضور بازیکنان سطح بالای خارجی فضای رقابت را برای ملیپوشان ما دشوار کرده است.
در سی و یکمین دورهی جام فجر نیز تنها رومینا تاجیک و پریا اسکندری در بخش دوبل بانوان موفق به کسب مدال نقره شدند؛ نتیجهای که با در نظر گرفتن سه دهه میزبانی این رقابتها نمیتواند دستاوردی در شأن بدمینتون ایران تلقی شود. این در حالی است که انتظار میرفت میزبانی مستمر چنین رقابتهایی باعث ارتقا سطح فنی ورزشکاران کشور شود نه آنکه صرفاً به ابزاری برای نمایش تواناییهای اجرایی فدراسیون تبدیل شود.
تکرار مسیر بینتیجه
حالا هم اگر قرار است «جام خزر» نیز همان مسیر جام فجر را طی کند پس باید از هماکنون نسبت به آن تردید داشت. چرا که برگزاری یک رویداد بینالمللی بدون تدوین برنامهای برای ارتقا سطح کیفی بازیکنان داخلی صرفاً یک ویترین تبلیغاتی است؛ ویترینی که شاید به درد پروندهی مدیریتی رئیس فدراسیون بخورد اما دستاوردی برای ورزشکاران نداشته باشد و چه بسا که هزینه سنگینی را هم روی دست فدراسیون بگذارد.
نه قاطع فدراسیون به پیشرفت
امروز بدمینتون ایران نهتنها نسبت به سالهای گذشته پیشرفتی نداشته بلکه در بسیاری از شاخصها دچار افت محسوسی شده است. زمانیکه ملیپوشان کشور حتی در مسابقات داخلی و منطقهای برای رسیدن به سکو با دشواری مواجهاند صحبت از تأثیر مثبت میزبانی رقابتهای بینالمللی چندان منطقی به نظر نمیرسد. بهعنوان نمونه زمانی که قهرمانی در رقابتهای سطح پایین غرب آسیا یا آسیای میانه بهعنوان یکی از مهمترین افتخارات دورهی مدیریت محمدرضا پوریا مطرح میشود میتوان بهروشنی دریافت که افق موفقیتهای بدمینتون ایران در سطح قارهای و جهانی تا چه اندازه محدود شده است.
فاصله با استانداردهای جهانی
واقعیت این است که زیرساختهای بدمینتون ایران هنوز با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. چه از لحاظ سختافزاری (سالنها، تجهیزات، زمینهای استاندارد) و چه از نظر نرمافزاری (مربیان حرفهای، سیستم استعدادیابی، اردوهای بلندمدت، مسابقات تدارکاتی مناسب). میزبانی «جام خزر» یا هر رویداد دیگری زمانی میتواند «آورده» داشته باشد که این زیرساختها بهخوبی مهیا شده باشند و ورزشکاران از فرصت رویارویی با رقبای خارجی برای ارتقا سطح فنی خود استفاده کنند. اما وقتی هنوز ورزشکار ما در تأمین لباس و راکت استاندارد با مشکل مواجه است چگونه میتوان انتظار داشت که با صرف میزبانی به مدال برسد؟
اشتباه راهبردی فدراسیون
از سوی دیگر باید پرسید که چرا فدراسیون بهجای سرمایهگذاری در اعزام بازیکنان به تورنمنتهای معتبر خارجی منابعش را صرف برگزاری مسابقات در داخل کشور میکند؟ مسابقاتی که عمدتاً با حضور بازیکنان درجه دو و سه بینالمللی برگزار میشود و سطح رقابتها آنگونه که باید ارتقا نمییابد. در واقع تمرکز بیش از حد روی «میزبانی» به جای «مشارکت مؤثر» در رقابتهای معتبر جهانی خود نشانهای از رویکرد نادرست مدیریتی در این فدراسیون است.
یک نماد بیتأثیر دیگر؟
از نگاه بیرونی برگزاری «جام خزر» شاید رویدادی مثبت و جدید به نظر برسد اما اگر این رویداد نیز همانند «جام فجر» صرفاً به عنوان یک نماد و ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار گیرد هیچ دستاورد پایداری برای ورزشکاران به همراه نخواهد داشت. فدراسیونی که در طول سالهای اخیر نتوانسته ساختار پایدار استعدادیابی، توسعه لیگ حرفهای داخلی و یا تربیت مربیان سطح بالا را در دستور کار قرار دهد چگونه میخواهد با یک مسابقه چهار روزه مسیر آیندهی بدمینتون ایران را تغییر دهد؟
بدون تردید این گزارش نه از سر مخالفت با اصل میزبانی رویدادهای بینالمللی است و نه انکار اهمیت تعامل جهانی در ورزش؛ بلکه سخنی است از سر دلسوزی برای جایگاه فراموششده بدمینتون در سبد ورزش ملی کشور؛ «جام خزر» اگر قرار است مؤثر باشد باید با یک تحول ریشهای در نگاه مدیریتی همراه شود تحولی که در آن «نتیجه» بر «تبلیغات» ارجح باشد و «پیشرفت بازیکن» هدف اصلی تمام برنامهها قرار گیرد.