ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «هیچکس از گرسنگی نمیمیرد»؛ این ضرب المثل معروفی است که در سراسر دنیا از جمله فلسطین قبل از جنگ وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه غزه تکرار میشد و اهالی غزه نیز همین ضرب المثل را به کار میبردند و توانایی خود را برای سازگاری با شرایط محاصره سنگین ایجاد شده توسط اشغالگران، ابراز میکردند.
مرگ تلخ کودکان بر اثر گرسنگی
اما این ضرب المثل امروز دیگر در غزه معنای خود را از دست داده؛ زیرا مرگ بر اثر گرسنگی تبدیل به یک اتفاق رایج در این باریکه شده و از اوایل ماه مارس که رژیم اشغالگر حلقه محاصره علیه غزه را بیش از پیش تنگ کرد، دهها غیرنظامی دیگر که اغلب آنها کودک هستند بر اثر گرسنگی جانشان را از دست دادند.
طبق آمار رسمی منابع پزشکی غزه، تعداد کودکانی که تاکنون بر اثر گرسنگی و سوء تغذیه در غزه جانشان را از دست دادهاند به 67 نفر میرسد و بیش از 650 هزار کودک زیر 5 سال در معرض خطر واقعی و فوری سوء تغذیه شدید قرار دارند.
البته این آمار رسمی است که وزارت بهداشت غزه داده و نهادهای بینالمللی بارها تاکید کردهاند که این وزارتخانه در سایه پیامدهای جنگ، امکانات کافی برای سرشماری دقیق تعداد قربانیان ندارد و آمار شهدای مستقیم و غیرمستقیم جنگ نسل کشی اسرائیل علیه غزه، بسیار بیشتر از چیزی است که توسط وزارت بهداشت این باریکه اعلام میگردد.
روایات تکاندهنده از گرسنگی کودکان غزه
عبدالعزیز علی، کودک 7 ساله فلسطینی، یکی از کودکان مبتلا به سوء تغذیه شدید در غزه است که از شدت لاغری نمیتواند روی پاهایش بایستد. ابراهیم 9 ساله و سلما 11 ساله، برادر و خواهر عبدالعزیز هم مانند او از سوء تغذیه شدید رنج میبرند و مادرشان تمام روز به دنبال مقداری آرد برای پختن نان میگردد و آن را هم پیدا نمیکند.
ام عبدالعزیز، مادر این کودکان در گفتگو با خبرنگار عربی 21 اظهار داشت که فرزندان من به دلیل کمبود شدید مواد غذایی در غزه دو روز کامل است که به جز مقداری آب هیچ چیز نخوردهاند و آثار گرسنگی را در آنها کاملا میبینید.
این مادر داغدار که همسرش را از دست داده و سه کودک دارد، در بازارهای خالی اردوگاه آوارگان الشاطی برای یافتن مقداری آرد همه جا را زیر و رو میکند اما آردی به دست نمیآورد و اگر مقدار کمی آرد هم باشد قیمت آن به اندازهای است که خانوادهها قادر به خرید آن نیستند.
این زن فلسطینی گفت: دو روز است که در خیابانهای اردوگاه میگردم به امید اینکه یک کیلو آرد با قیمت مناسب پیدا کنم، اما زمانی که قیمتهای سرسام آور را میبینم، شوکه میشوم و امیدهایم از بین میرود. در نهایت مجبورم غمگین و شرمنده به چادر کهنه خود برگردم و مقابل فرزندان گرسنهام که دیگر از شدت گرسنگی نمیتوانند روی پاهایشان بایستند، حرفی برای گفتن ندارم.
وی افزود: غمی که دارم به اندازهای شدید است که حتی دیگر نمیتوانم گریه کنم. من فرزندانم را مقابل چشمانم میبینم که گرسنهاند و از شدت گرسنگی حتی نمیتوانند حرف بزنند. من هر از گاهی گرسنگی آنها را با آب که حتی آن هم دیگر کمیاب شده فرو مینشانم.
نان در غزه تبدیل به کالای لوکس شده است!
از طرف دیگر، محمود سالم، صاحب یک فروشگاه مواد غذایی در غزه که به دلیل کمبود کالاها مجبور به تعطیل کردن فروشگاه شده در این زمینه اظهار داشت: برای اولین بار در طول تاریخ بازارهای غزه وضعیت بی سابقهای را تجربه میکنند، قیمتهای بالا غیر قابل تحمل است و متاسفانه برخی از تاجران مواد غذایی موجود را احتکار میکنند که این امر بحران گرسنگی را عمیقتر و شدت آن را بیشتر کرده است.
وی افزود: حتی سبزیجات هم در بازارها برای اکثر مردم غیر قابل خرید است. در اینجا قیمت یک کیلو آرد به 24 دلار رسیده که غیر قابل تصور است و طبیعتاً مردمی که همه چیز خود را از دست دادهاند، قادر به خریدن یک کیلو آرد با این قیمت نیستند. فاجعه قحطی که اکنون غزه شاهد آن است، یک اتفاق سیستماتیک است که دشمن با هدف تحقیر مردم غزه و انتقام گرفتن از آنها و مجبور کردنشان به آوارگی از سرزمین خود، به این باریکه تحمیل میکند.
این شهروند فلسطینی تصریح کرد: اشغالگران از طریق بمباران و قتل عام، جنگ گرسنگی، ایجاد هرج و مرج و وارد کردن باندهایی برای غارت کمکهای ناچیزی که وارد غزه میشود مردم اینجا را از زندگی محروم کرده و به دنبال نابودی آنها هستند.
احمد سعید، یک شهروند دیگر غزه که دختر 10 سالهاش از تومور مغزی رنج میبرد گفت که گرسنگی شرایط دخترم را بسیار بدتر کرده و یک لقمه نان در اینجا تبدیل به کالای لوکس شده است.
وی اظهار داشت: تنها فرزند من امیره از یک تومور مغزی ناشناخته رنج میبرد و بیماری او چند روز قبل از شروع جنگ تشخیص داده شد، اما به دلیل جنگ و حملات شدید اسرائیل به بیمارستانها و مراکز درمانی نتوانستیم آزمایشها و روند درمان را تکمیل کنیم.
این دختر بچه فلسطینی که سردردهای مزمن و شدید دارد، اکنون دچار حملات عصبی شدیدتر و غشهای مکرر شده و والدینش نگرانند که به دلیل فروپاشی بخش بهداشت و بحران شدید گرسنگی، او جان خود را از دست بدهد.
احمد سعید گفت که من هر روز شاهد مرگ دختر مقابل چشمانم هستم و نمیتوانم کاری برای نجاتش انجام دهم یا حتی کمی از دردش بکاهم و برایش دارو بیاورم. او یک کودک بیمار است و مراقبتهای ویژه نیاز دارد اما ما حتی نمیتوانیم کمی غذا برایش فراهم کنیم.
انتهای پیام/