تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : بین الملل
لینک : econews.ir/5x4047871
شناسه : 4047871
تاریخ :
تحلیلگر ترکیه‌ای: چرا ترامپ به ایران حمله کرد؟ اقتصاد ایران: یکی از تحلیلگران مشهور ترکیه بر این باور است که حملات نتانیاهو و ترامپ به ایران، بخشی از یک سناریوی تکراری است که بیش از هر چیزی یادآورِ رسوایی و دروغ تاریخی پاول است.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

- اخبار بین الملل -

 به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، اغراق‌ آمیز نیست اگر گفته شود، تحلیلگران ترکیه در روزهای اخیر، حتی بیش از مفسرین سیاسی ایران، درباره حمله آمریکا به ایران، اظهارنظر کرده‌اند.

مرور اجمالی مقالات و ستون‌های تحلیلی جراید ترکیه نشان می‌دهد، حتی مفسرینی که غالباً در بیان دیدگاه‌های خود، زوایای سوگیرانه‌ای علیه ایران داشتند، ناچار شده‌اند دو موضوع مهم را در نوشته‌هایشان لحاظ کنند: اولی، اذعان به اقتدار موشکی نیروهای مسلح ایران. دوم، اشاره به واهی بودن بهانه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران به بهانه رفع تهدیدات هسته‌ای.

ابراهیم کیراز به عنوان یکی از تحلیلگران مشهور سیاسی و اقتصادی ترکیه، امروز در ستون تحلیلی خود، به بیان موضوعات مهمی در مورد دلایل حمله ترامپ به ایران پرداخته است.

کیراز در نوشته خود، علاوه بر انگیزه‌های واقعی ترامپ، پاسخی نیز به آن دسته از نویسندگانی داده که ادعای واهی تبانی دفاعی بین تهران – واشنگتن را مطرح کرده‌اند.

اظهارات کیراز درباره این موضوعات را با هم مرور می‌کنیم:

چرا ترامپ به ایران حمله کرد؟

از زمان روی کار آمدن ترامپ برای دومین بار، او نتوانسته در عمل به هیچ یک از وعده‌هایی که به مردم آمریکا داده، عمل کند. بنابراین او در میدان عمل شکست خورده و اکنون می‌خواهد به عنوان «رئیس‌جمهور مبارز» به صحنه بیاید و کاری کند که مردم آمریکا و افکار عمومی این کشور، لیست شکست‌های او را به فراموشی بسپارد.

به زعم واشنگتن، برای کسی که در کاخ سفید نشسته، این جنگ هیچ هزینه جدی ندارد. چرا که از دید آمریکا، خسارت و هزینه تنها زمانی به وجود می‌آید که خون آمریکایی‌ها ریخته شود!

در نتیجه ترامپ عملیاتی را ترجیح می‌داد که با دقت طراحی شده باشد تا آمریکا و آمریکایی‌ها آسیب زیادی نبینند و یا آسیب آن قابل مشاهده نباشد. برای این منظور، ابتدا اسرائیل را وارد میدان کرد.

سپس وقتی زمینه را مساعد دید، خود را به عنوان «رئیس جمهور مبارز» با ادعای از بین بردن یک تهدید مهم برای ایالات متحده به نمایش گذاشت. برای چنین سیاستمدارانی مانند ترامپ، جنگ همیشه یک پوشش قابل اعتماد است. حتی لازم نیست یک جنگ واقعی باشد.

کشور ترکیه , دونالد ترامپ ,
فیلم سینمایی «سگ را بجنبان» (Wag the Dog) در ترکیه با نام «نوچه‌های رئیس جمهور» نمایش داده شد، یک مثال بسیار جالب است. در آن فیلم، وقتی مشخص می‌شود که رئیس جمهور آمریکا در فیلم با یک دختر جوان رابطه نامشروع دارد، یک داستان جنگی جعلی ساخته می‌شود تا توجه عمومی به آن جلب شود.

به همین ترتیب، در رمان «1984» که به دلایل واضحی دوباره محبوب شده، جنگی که هیچ‌کس تا به حال ندیده، دائماً در تلویزیون و روزنامه‌ها گزارش می‌شود تا به منبعی برای مشروعیت رژیم تبدیل شود.

بنابراین، حالا هم ترامپ با راه انداختن حمله به ایران، به دنبال آن است تا افکار عمومی را از واقعیت‌های موجود منحرف کند و کسی متوجه ناکارآمدی او نشود. 

باید این را هم بگویم، آنطور که برخی ادعا می‌کنند، حملات آمریکا و اسرائیل به ایران «نمایش» نیست. کسانی بودند که در تلویزیون‌ها و روزنامه‌های ترکیه حرف می‌زدند و می‌نوشتند: «جنگی در کار نیست، تبانی بین ایران و اسرائیل یا ایران و آمریکا وجود دارد.»

آنها به قول خودشان، واکنش ایران را «پاسخ کنترل‌شده» برای خروج از این وضعیت با کمترین تلفات ممکن قلمداد می‌کردند. کسی نیست از آنها بپرسد: کدام کشور عاقلی حاضر است در یک جنگ ساختی، اجازه دهد که فرماندهان عالیرتبه نظامی‌اش به دست ماموران موساد ترور شوند؟ کدام کشور عاقلی حاضر است بر اساس یک تبانی، به اسراییل و آمریکا اجازه دهد که به تاسیسات نفتی و هسته‌ای او حمله کنند؟ به راستی طرح چنین ادعاهای مضحکی، پوچ و بی‌معنی است.

کشور ترکیه , دونالد ترامپ ,
اگر از دید منافع ملی ایالات متحده بنگریم، در می‌یابیم که واقعاً دلایلی جنگی که ترامپ آغاز کرده از مبهم و نامشخص است. هر کسی که در واشنگتن عقل سلیم داشته باشد، در مورد ضرورت این جنگ نظر مثبتی ندارد و آن را محکوم می‌کند. خیلی از نخبگان و شهروندان عادی آمریکا، حمله ترامپ به ایران را به عنوان دیوانگی جدید یک رئیس جمهور خودبزرگ بین و خودشیفته قلمداد می‌کنند.

بهانه ترامپ، افزایش توانایی ایران در تولید سلاح هسته‌ای است. با این حال، در دوران اوباما برنامه‌ای برای کنترل این فعالیت‌ها و جلوگیری از تولید سلاح آغاز شد. ترامپ وقتی به قدرت رسید این را متوقف کرد و در دوره دوم ریاست جمهوری‌اش دوباره آن را از سر گرفت. ولی در کمال ناباوری، در حالی که این موضوع روی میز مذاکره بود، ترامپ اسراییل را به حمله به ایران واداشت.

یادمان باشد، تولسی گابارد، مدیر سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده، تنها سه ماه پیش گفته بود: «ارزیابی ما این است که ایران سلاح هسته‌ای نساخته و فتوای رهبر دینی ایران، مانعه از برنامه تسلیحات هسته‌ای است.»

گابارد، مدیر سابق اطلاعات ملی، یک دموکرات است که در انتخابات گذشته به عنوان یکی از بزرگترین حامیان ترامپ ظاهر شد. از آنجا که او در این فرآیند بسیار موثر واقع شد، به عنوان رئیس اطلاعات منصوب شد.

به عبارت دیگر، او یک بوروکرات ناراضی نیست، بلکه یکی از دستیاران نزدیک ترامپ است. ولی ابعاد مضحک ماجرا اینجاست، وقتی اظهارات گابارد منتشر شد، رئیس جمهور خود بزرگ‌ بین پاسخ داد: «واحدهای اطلاعاتی ما اشتباه می‌کنند.»

بعداً، معاون او یعنی ونس نیز اظهار داشت: «ما اطلاعاتی داریم که سازمان‌های اطلاعاتی ندارند.»

گابارد نیز اظهارات خود را با این جمله اصلاح کرد: «ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای نیست. ولی چنین چیزی به این معنی نیست که بعداً نخواهد ساخت!»

پس از این رویدادها، گزارشی از بازوی اطلاعاتی پنتاگون، آژانس اطلاعات دفاعی، به مطبوعات درز کرد. این گزارش بیان می‌کرد که حملات انجام شده توسط نیروهای آمریکایی «اجزای اصلی تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود نکرده، بلکه صرفاً فعالیت آنها را ماه‌ها به تأخیر انداخته است.»

ترامپ به این موضوع هم واکنش تندی نشان داد و گفت: «کانال خبری جعلی سی‌ان‌ان با نیویورک تایمز شکست‌خورده همکاری کرد تا یکی از موفق‌ترین حملات نظامی تاریخ را بی‌اثر کند.»

چون فاش شدن این گزارش می‌توانست کل ماجرا را خراب کند. ترامپ باید با فروش این «موفقیت» برای خودش زمان بیشتری بخرد.

کشور ترکیه , دونالد ترامپ ,

آیا کالین پاول را به خاطر دارید؟ او چنین دروغی ساخت: «صدام سلاح‌های کشتار جمعی دارد». سپس این دروغ را برای توجیه حمله به عراق در دوران بوش پسر در تریبون سازمان ملل تکرار کرد.

او به خاطر موفقیتش در ویتنام و جنگ اول خلیج فارس مشهور بود و او اولین رئیس ستاد سیاه‌پوست ایالات متحده بود. پاول با همه اقشار جامعه همدردی می‌کرد، هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان می‌خواستند او کاندیدای معاونت ریاست جمهوری شود. ولی در نهایت اولین وزیر امور خارجه سیاه‌پوست شد. حتی انتظار می‌رفت رییس جمهور شود.

ولی آن دروغ بزرگ و آن گناه نابخشودنی، به حرفه سیاسی و اعتبار شخصی او پایان داد. او در کابینه بوش هم با ایده حمله به عراق مخالفت کرده بود. زمانی که اختلافات او با جناح تندرو تحت نفوذ باند نئوکان‌ها عمیق‌تر شد، از سمت خود به عنوان وزیر امور خارجه استعفا داد. ولی خیلی دیر شده بود. در هر حال، آن دروغ بزرگ در کارنامه او ماند.

کتاب‌های بی‌شماری منتشر شده، مستندهایی فیلمبرداری شده و فیلم‌هایی درباره این رویداد ساخته شده است. حادثه پاول یک مطالعه موردی فراموش‌نشدنی است که از آن زمان تاکنون، بار سنگینی بر دوش سیاستمداران و بوروکرات‌های عالی‌رتبه آمریکایی بوده است.

اظهارات تولسی گابارد، مدیر اطلاعات و گزارش آژانس اطلاعات دفاعی درباره ایران، مرا به یاد این حادثه انداخت.
انتهای پیام/