ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «چراغستان خاموش و مسجد بیمحراب» نوشته حسنرضا رفیعی، سفرنامهای متفاوت از حج است؛ خاطرهها و برداشتهایی از سفر حجاز، اما نه یک سفرنامه معمولی که در آن به درج خاطرات روزانه اکتفا شده باشد و نه یک نوشته مستقل درباره موضوعی خاص. در این کتاب، علاوه بر خاطرههای سفر حجاز، برداشتهای نگارنده از روح اعمال، باطن اماکن و وضعیت فکری - عقیدتی حاکم بر این سرزمین نیز عنوان شده است.
مطالب کتاب در دو فصل تدوین شده است: فصل اول، «چراغستان خاموش» که خاطرههای سفر مدینه را در بر میگیرد و فصل دوم با عنوان «مسجد بیمحراب» که به خاطرات سفر مکه اختصاص یافته است. علاوه بر اینها، مباحث تاریخی و احکام نیز در کنار خاطرات قرار گرفتهاند تا مطالب کتاب سندیت یابند و به اصالت آنها خدشهای وارد نشود.
«زیارت غار ثور و بازگشت به ایران»، «کعبه و روح طواف»، «آغاز احرام»، «سفر از کجا به کجا»، «صورت مسجدالحرام»، «خانه زهرا(س) و علی(ع)»، «وداع با مدینه»، «زیارت دوره در مدینه و تحولات مسجدالنبی» عناوین بخشهایی از کتاب را تشکیل میدهند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«بنا به توصیه رئیس ایرانی هتل قرار بر این بود که زائران کاروان ما همیشه از باب ملک عبدالعزیز به مسجدالحرام رفت و آمد داشته باشند تا به راحتی به ایستگاه مینیبوسهای هتل ایلاف السد بیایند و گم نشوند. ناگاه توصیه یکی از دوستان روحانی در ایران به یادم آمد که گفت: سعی کنید همیشه از باب بنی شبیه به مسجدالحرام وارد شوید که محل دفن بتهای زمان جاهلیت عرب است و فضیلت و ثواب زیادی دارد.» نگارنده متذکر این نکته شد و و رئیس و روحانی کاروان ضمن تشکر از رئیس هتل بنا به توصیه و تذکر داده شده اعضای کاروان را به سوی باب بنیشبیه در شرق مسجدالحرام بردند.
البته این برادر روحانی همکار پیش از سفر چند نکته دیگر را نیز به نگارنده یادآور شد که در طول سفر خیلی به کار آمد و مفید بود؛ از جمله اول آنکه وقتی به زیارت میروی، سعی کن عظمت بناها و سنگها و حجم اماکن تو را به خود مشغول نکند تا روح زیارت و اعمال را دریابی. دیگر آنکه همیشه اولین زیارت را به نیت پدر و مادرت به جا آور، چون به گردن شما حقوقی سنگین دارند و توصیه سوم آنکه سعی کن هنگام ورود به مسجدالحرام و خواندن دعای مخصوص توسط روحانی کاروان، چشمانت متوجه زمین باشد و به کعبه نگاه نکنی؛ بعد از دعا به سجده برو و در برخاستن از سجده به کعبه بنگر و از خدا خواستههای خود را بخواه؛ زیرا قول مشهور است که خداوند سه حاجت را از کسانی که برای اولین بار چشمشان به کعبه میافتد برآورده میکند.
باب بنیشیبه بسته بود. در جوار آن بابالسلام قرار دارد که یکی از درهای اصلی ورود به مسجدالحرام است. این در باز بود. همه درهای ضلع شرقی به محدوده فضای میان صفا و مروه باز میشود و اینگونه نیست که هر در، راهرویی جدا تا صحن حرم داشته باشد. به این جهت بابالسلام و باب بنیشیبه در واقع به یک محوطه باز میشوند. شاید بابالسلام را بدین جهت نامگذاری کردهاند که این باب جایگزین باب بنیشیبه شده است و بیشتر زائران از این در به مسجدالحرام وارد میشوند و در پیشگاه الهی به سجده میافتند. بقیه درهای مسجدالحرام مستقیماً به شبستانهای دورتادور مسجد راه دارند.
اولین عمل واجب بعد از اجرا، طواف خانه خداست. در آستانه ورود به صحن مسجد دعای مخصوص خوانده شد. پس از آن با همه همزمان به سجده رفتم و بعد از برخاستن خود را در مقابل کعبه و کعبه را در مقابل خود دیدم و درخواست برآورده شدن سه حاجت از صاحب کعبه: آمرزش گناهان و عاقبت به خیری، آمرزش درگذشتگان خصوصاً پدر و مادربزرگم که حقوقی جبرانناپذیر و سنگین بر گردنم دارند و شفای بیماران خصوصاً دو بیمار سفارش شده. آنگاه برای طواف به سوی کعبه رفتیم.»
انتهای پیام/