ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پنج جمهوری آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) از زمان کسب استقلال در سال 1991، با پدیده نگرانکننده «فرار مغزها» مواجه شدهاند.
برخلاف دوران شوروی که مقصد اصلی نخبگان و دانشجویان این جمهوریها، مراکز علمی و دانشگاهی روسیه بود، اکنون بخش قابلتوجهی از بهترین استعدادهای آنها راهی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در غرب و کشورهای حوزه اقیانوس آرام میشوند.
اگرچه این جریان مهاجرت نخبگان از نظر تعداد، تحتالشعاع موج بسیار بزرگتر مهاجرت کارگران از آسیای مرکزی به روسیه (که حوالههای ارسالی آنها نقش حیاتی در اقتصاد این کشورها دارد) قرار گرفته و کمتر به آن پرداخته شده است، اما تأثیرات بلندمدت آن بر آینده توسعه این کشورها، نگرانی فزایندهای را در میان دولتهای منطقه ایجاد کرده است.
آنها بیم آن دارند که بدون حضور این نخبگان، روند توسعه کشورهایشان با موانع جدی روبرو شود. گزارشهای بانک جهانی و همچنین تحلیلهای منتشر شده در روسیه که این پدیده را بخشی از «توطئه غرب» برای دور کردن آسیای مرکزی از مدار نفوذ مسکو معرفی میکنند، بر شدت این نگرانیها افزوده است.
واکنش کشورهای منطقه و پیشنهاد رقابتی مسکو
هر پنج کشور آسیای مرکزی متعهد به مقابله با این چالش هستند، اما واقعیت این است که میزان سرمایهگذاری آنها در بخش آموزش و پژوهش به مراتب پایینتر از میانگین جهانی است.
کمبود منابع مالی، توانایی این کشورها (شاید به استثنای قزاقستان که منابع بیشتری دارد و زودتر اقدام کرده) برای حفظ نخبگان و جذب مجدد آنها را به شدت محدود کرده است. در چنین شرایطی، کمکهای خارجی برای مهار این روند آغاز شده و کشورهایی مانند بریتانیا با حمایت از اصلاحات در آموزش عالی منطقه، نقش ایفا کردهاند.
مسکو، این کمکهای غربی را نه تلاشی برای حل مشکل، بلکه تهدیدی علیه منافع خود تلقی میکند. در واکنش به این وضعیت و به منظور مقابله با نفوذ غرب، برخی محافل در روسیه پیشنهاد تأسیس یک «بنیاد مشترک روسی-آسیای مرکزی» را مطرح کردهاند.
این بنیاد قرار است با ارائه بودجه، زمینه تحصیل دانشجویان و محققان آسیای مرکزی در روسیه را فراهم کند و همزمان با وعده «محدود کردن دوره اقامت» آنها در روسیه، به گسترش مراکز علمی در خود کشورهای منطقه کمک کند تا این افراد پس از اتمام تحصیل به کشورهایشان بازگردند و به توسعه ملی و تحکیم روابط با مسکو یاری رسانند.
با این حال، نفسِ طرح این پیشنهاد، رقابت ژئوپلیتیک در منطقه را تشدید میکند.
ابعاد نگرانکننده فرار مغزها
اگرچه مسئله میلیونها کارگر مهاجر آسیای مرکزی در روسیه همچنان توجه بیشتری را به خود جلب میکند، اما تأثیر بلندمدت مهاجرت تعداد به مراتب کمتر نخبگان و متخصصان بر آینده اقتصادی و ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی، بسیار تعیینکنندهتر خواهد بود.
آمارهای موجود، هرچند ناقص، ابعاد نگرانیها را نشان میدهد. حدود 100 هزار دانشجو از کشورهای آسیای مرکزی در حال حاضر در دانشگاههای خارجی تحصیل میکنند که این رقم نسبت به سال 2000 بیش از 60 درصد افزایش یافته است.
نگرانکنندهتر اینکه تنها حدود یک سوم این دانشجویان قصد دارند پس از اتمام تحصیل به کشورهای خود بازگردند.
آمار دقیقی از تعداد دانشمندان و پژوهشگرانی که منطقه را ترک کردهاند در دست نیست، زیرا دولتها تمایلی به انتشار آن ندارند، اما حجم مهاجرت به حدی بوده که اکنون هم بانک جهانی و هم اکثر رهبران منطقه از آن با عنوان «فرار مغزها» یاد میکنند و نسبت به آیندهای دشوار در صورت عدم مهار آن هشدار میدهند. دولت تاجیکستان هزینه اقتصادی ناشی از فرار مغزها برای این کشور را بیش از 80 میلیارد دلار برآورد کرده است.
تردیدها درباره پیشنهاد مسکو
پیشنهاد روسیه برای ایجاد بنیاد مشترک با تردیدهای جدی روبروست:
1. کمبود منابع مالی: روسیه به دلیل هزینههای سنگین جنگ اوکراین، خود با محدودیتهای بودجهای مواجه است و توانایی تأمین مالی قابل توجه چنین بنیادی را ندارد (حامیان طرح نیز به لزوم جذب منابع از خارج اذعان دارند).
2. کاهش اعتبار روسیه: وجهه روسیه در آسیای مرکزی به دلیل افزایش بیگانه هراسی نسبت به مهاجران آسیای مرکزی در جامعه روسیه و همچنین سرازیر شدن تعداد زیادی از شهروندان روس (برای فرار از بسیج) به این منطقه، خدشهدار شده است.
3. عدم اعتماد به وعدهها: با توجه به سیاستهای پیشین مسکو که مشوق مهاجرت نخبگان به روسیه بوده و همچنین سابقه این کشور در قبال کارگران مهاجر، بعید است وعده مسکو مبنی بر بازگرداندن تضمینی متخصصان پس از دوره محدود، با استقبال و باور کشورهای منطقه آسیای مرکزی مواجه شود.
انتهای پیام/