ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
حسامالدین حیدری: تاریخچه روابط ایران و آمریکا روایتی است از تکراری شدن خیانتهای سیاسی از سوی واشنگتن، امری که تنها محدود به دوران پس از انقلاب اسلامی هم نیست. در یکی از ملموسترین وقایع، توافق برجام با پشتوانه مشارکت کشورهای بزرگ جهان و قطعنامه شورای امنیت ملی به راحتی با خروج دولت ترامپ در ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران زیر پا گذاشته شد، این امر نه تنها بار دیگر بیاعتمادی ساختاری نسبت به آمریکا را در ذهنیت استراتژیک ایران عمیقتر کرد، بلکه به جامعه جهانی ثابت کرد که دولت آمریکا صرفنظر از حاکمیت حزب دموکرات یا جمهوریخواه قادر به پایبندی به تعهدات چندجانبه نیست.
دولت جو بایدن هم که ادعای بازگشت به برجام را داشت در عمل با افزودن شروط جدید برای توافق و تداوم فشارهای اقتصادی نشان داد که سیاستش تفاوتی با رویکرد «تحریممحور» دوران ترامپ ندارد. حتی توافقی که در ازای آزادی جاسوسان آمریکایی قرار بود منجر به آزادسازی پولهای بلوکه ایران در کره جنوبی شود در آخر با عهدشکنی آمریکا نفعی برای مردم ایران نداشت. این رفتار تأکیدی بر این واقعیت است که آمریکا هرگز به تعهدات خود عمل نکرده و ایران نیز هیچگاه از مذاکره با این کشور نفع عملی ندیده است. این الگوی تکراری نقض توافقها امید به موفقیت مذاکرات فعلی را نیز به شدت زیر سوال میبرد.
با این حال حضور جمهوری اسلامی در مذاکرات عمان را نباید تنها از منظر «موفقیت یا شکست» مورد ارزیابی قرار داد. این تصمیم بر پایه اصول راهبردی استوار است، ایران با این اقدام، خود را بهعنوان طرفدار اصلی حل مسالمتآمیز مناقشات معرفی و موضع اخلاقی و حقوقی خود را در صحنه بینالملل تقویت میکند. همچنین نشان خواهد داد که تهران همواره به دیپلماسی واقعی معتقد است، در حالی که واشنگتن به سیاست فشار و تهدید پایبند مانده است.
انتخاب عمان به جای امارات از سوی ایران بهعنوان میزبان مذاکرات نیز حاصل محاسبات دقیق است. این کشور با سابقه میانجیگری بیطرفانه و روابط متعادل با هر دو طرف، فضایی امن برای گفتگوهای غیرمستقیم فراهم میآورد. ایران با این انتخاب از واسطههای سنتی غربی (مانند اتحادیه اروپا) که ثبات و صداقت کافی را نشان ندادهاند فاصله گرفته است.
در نهایت ایران با مد قرار دادن موازنه منطقی بین «دیپلماسی» و «مقاومت» بر حفظ دستاوردهای هستهای و امنیتی خود تأکید کند. تنها این رویکرد است که میتواند هزینههای تحریمها را کاهش داده و از تکرار اشتباهات گذشته مانند اتکای کورکورانه به وعدههای غرب جلوگیری کند. بر این اساس مذاکرات عمان، چه منجر به توافق شود و چه نشود، ثابت خواهد کرد که ایران با آگاهی از تاریخ تلخ همچنان به دنبال صلح است.
با این حال، با توجه به شکاف عمیق در مواضع دو طرف از جمله تضمین پایدار تعهدات، لغو کامل تحریمها، و مسئله توان دفاعی موشکی ایران، امکان دستیابی به توافق جامع بسیار اندک است. حتی اگر توافقی حاصل شود نیز تجربه نشان داده که آمریکا قادر است هر لحظه آن را نقض کند. جمهوری اسلامی با آگاهی از این ریسکها، وارد مذاکرات شده است تا اگر کوچکترین روزنهای برای رفع تحریمهای ظالمانه علیه ملت وجود دارد از آن بهره ببرد، این رویکرد، نه تنها نشانهای از ضعف نیست، بلکه تأکیدی بر بلوغ استراتژیک ایران است که حتی در شرایطی که خوشبینی جای خود را به واقعگرایی داده، دروازه گفتگو را نمیبندد.