ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: «نجاح محمد علی» تحلیلگر و فعال سیاسی عراقی، یادداشتی اختصاصی با عنوان «تصمیم در واشنگتن نیست… بلکه در صنعا است» برای گروه بینالملل خبرگزاری مهر ارسال کرده که متن کامل آن در ادامه میآید:
پس از عملیات «طوفان الأقصی» و حمله ناگهانی مقاومت فلسطین علیه رژیم اشغالگر در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، برای همگان روشن شد که جنگ دیگر فقط یک درگیری بین دو طرف نیست؛ بلکه آغاز مرحلهای جدید در منطقه است، مرحلهای که در آن نفوذ غرب به شکل بیسابقهای کاهش یافته است. تحولاتی که در ماههای پس از این عملیات در صحنه نظامی و سیاسی رخ داد، بهوضوح نشان میداد که معادلات منطقهای در آستانه تغییر اساسی قرار دارند. در حالی که رژیم اشغالگر تصور میکرد میتواند نبرد را به سرعت، همانگونه که در گذشته اتفاق افتاده بود، به نفع خود به پایان برساند، تحولات میدانی نشان داد که واقعیت کاملاً متفاوت است.
امروز جای تعجب نیست که بگوییم نیروهایی که در گذشته «بازیگران فرعی» محسوب میشدند، اکنون به تصمیمگیرندگان اصلی منطقه تبدیل شدهاند و در میان آنها، یمن جایگاه ویژهای دارد. نقش برجستهای که جنبش انصارالله (حوثیها) در این چارچوب ایفا کرده، تمام محاسبات را تغییر داده است. یمن دیگر صرفاً یک میدان جنگ نیست که تحت محاصره سنگین ائتلاف متجاوز به رهبری عربستان سعودی قرار داشته باشد، بلکه به عاملی مؤثر در محیط منطقهای خود تبدیل شده است. شگفتی بزرگ اینجاست که این تحول در زمانی رخ داده که جهان تلاش میکرد ایران را مسئول تمام تحرکات یمن بداند، در حالی که واقعیت نشان داد انصارالله کاملاً مستقل عمل میکند و حتی از بسیاری از قدرتهای بزرگ در توانایی مدیریت چالشها پیشی گرفته است.
وقتی از حمایت ایران از جنبش انصارالله صحبت میشود، بسیاری از تحلیلگران نادیده میگیرند که این جنگ صرفاً یک «جنگ نیابتی» نیست. یمن از ابتدای جنگ تاکنون، همانطور که رسانههای غربی تبلیغ میکنند، از کمکهای گسترده نظامی ایران بهره نبرده است. آنچه حوادث سالهای اخیر نشان داده، این است که یمنیها با تکیه بر اراده قوی و حمایت داخلی، توانستهاند توانمندیهای نظامی خود را بهطور مستقل توسعه دهند. حتی شهید قاسم سلیمانی، که از ارکان اصلی سیاست منطقهای ایران بود، بارها تأکید کرد که جوانان یمن از چنان تواناییهایی برخوردارند که آنها را از بسیاری نیروهای دیگر در منطقه کارآمدتر میسازد.
مسئلهای که شاید بسیاری از ناظران از آن غافل باشند، این است که یمن از ابتدای تجاوز در سال ۲۰۱۵، تحت محاصرهای شدید زمینی، دریایی و هوایی قرار داشته است. این محاصره، از ارسال هرگونه تجهیزات خارجی، از جمله سلاح و مهمات، جلوگیری کرده است. در نتیجه، انصارالله مجبور شد تجهیزات جنگی خود را بهصورت داخلی تولید کند. با وجود این شرایط سخت، این جنبش موفق شد موشکها و پهپادهایی تولید کند که تهدیدی واقعی برای قدرتهای منطقهای و بینالمللی محسوب میشود. همین مسئله باعث شد که آمریکا و رژیم صهیونیستی به بهانه حمایت نظامی ایران از انصارالله، بهدنبال اعمال تحریمهای سختتر علیه تهران باشند. اما واقعیت این است که یمن در محاصره است و هیچ سندی وجود ندارد که ثابت کند ایران تسلیحات یا تجهیزات نظامی به انصارالله ارسال کرده است.
با این حال، با وجود این تغییرات منطقهای، نمیتوان نقش بزرگ ایران را در حمایت از مقاومت بهطور کلی نادیده گرفت، بهویژه در تأمین پشتیبانی سیاسی و فنی. حمایت ایران از جنبشهای مقاومت در منطقه، یک حمایت راهبردی است که فراتر از ائتلافهای نظامی سنتی میرود و هدف آن ایجاد توازن قدرتی است که بازتابدهنده منافع ملتهای منطقه باشد، نه سلطهجویی قدرتهای خارجی. از این رو، تلاشهای آمریکا و رژیم اشغالگر برای نسبت دادن تمام تحرکات انصارالله به ایران، تلاشی ناکام برای پوشاندن ناتوانیشان در مقابله با چالشهایی است که محور مقاومت بر آنها تحمیل کرده است.
بزرگترین تناقضی که جنگ یمن آشکار میکند، این است که واشنگتن و تلآویو همچنان در توهم زندگی میکنند و تصور دارند که کنترل منطقه همچنان در اختیار آنهاست. اما حقیقت این است که یمن این معادله را به شکلی غیرمنتظره تغییر داده است. با حملاتی که کشتیهای صهیونیستی را در دریای سرخ هدف قرار داد و حملاتی که پایگاههای آمریکایی را نشانه رفت، انصارالله ثابت کرد که دیگر یک گروه وابسته به یک دولت دیگر نیست، بلکه نیرویی مستقل است که میتواند معادلات منطقهای را تغییر دهد. در این راستا، میتوان گفت که تصمیم جنگ و صلح دیگر نه در واشنگتن گرفته میشود و نه در یافا که نام عبری آن به تلآویو تغییر یافته است، بلکه در دست بازیگران جدیدی است که بهدنبال ایجاد ثبات منطقهای بر اساس معیارهایی متفاوت از آنچه غرب میخواهد، هستند.
در مورد اظهارات ترامپ نیز باید گفت که این سخنان نشاندهنده عمق سردرگمی در دولت آمریکا است. رئیسجمهوری که با وعده «بازگرداندن عظمت آمریکا» به کاخ سفید بازگشت، متوجه شد که منافع اقتصادی و سیاسیاش به دلیل تحولات منطقهای در خطر است. تحریمهایی که از سال ۲۰۱۸ علیه ایران اعمال کرد و سیاستهای خصمانهاش در برابر محور مقاومت، او را در برابر چالشی بیسابقه قرار داده است. در حالی که آمریکا سعی داشت بر بازارهای انرژی تسلط یابد، حملات به کشتیهای صهیونیستی در دریای سرخ نشان داد که توازن قوا در منطقه بهشدت تغییر کرده است.
همچنین، این تصور که ایران مسئول حملاتی است که انصارالله انجام میدهد، یک تصور اشتباه است. ایران تصمیمی برای حمله به کشتیهای صهیونیستی یا پایگاههای آمریکایی در دریای سرخ نگرفت. بلکه این جنبش انصارالله در یمن بود که تصمیمات خود را بهطور مستقل و بر اساس منافع راهبردیاش اتخاذ کرد. افزون بر این، حملاتی که کشتیهای آمریکایی و صهیونیستی را هدف قرار داد، واکنشی طبیعی به محاصره یمن و حمایت آمریکا از جنایات رژیم اشغالگر علیه فلسطینیان بود.
بنابراین، تصویری که برخی رسانههای غربی و همپیمانان عرب آنها از حمایت ایران از انصارالله ارائه میدهند، صرفاً سرپوشی بر ناتوانیشان در مواجهه با واقعیت است: جنبش انصارالله اکنون به نیرویی مستقل تبدیل شده که توانایی تصمیمگیری و تأثیرگذاری مستقیم بر تحولات منطقه را دارد. آنچه انصارالله انجام داده است، نهتنها گامی در مسیر مقاومت بلکه اثباتی بر استقلال سیاسی و نظامی آن بوده که فراتر از نفوذ قدرتهای منطقهای و بینالمللی است.
در نهایت، اگر درسی از این جنگ آموخته شود، این است که اراده ملتها، عامل تعیینکننده در تغییر واقعیتهاست. دیگر همهچیز به سیاستهای قدرتهای بزرگ یا جنگهای نیابتی محدود نمیشود. آنچه امروز در یمن رخ میدهد، نتیجه اراده آزاد مردمی است که تصمیم گرفتهاند سرنوشت خود را بدون دخالت بیگانگان رقم بزنند. این همان حقیقتی است که ترامپ و نتانیاهو تلاش دارند نادیده بگیرند، اما در نهایت مجبور به پذیرش آن خواهند شد، زیرا واقعیتهای میدانی، صدایی رساتر از هر گفتار سیاسی دارند.
امروز، در شرایطی که مذاکرات در جبهههای مختلف منطقهای در حال انجام است، نمیتوان از نقش مؤثر ایران در جهتدهی به روند وقایع غافل شد. با هر پیروزی که مقاومت بهدست میآورد، روشنتر میشود که تصمیمگیری دیگر در واشنگتن و تلآویو انجام نمیشود، بلکه در پایتختهایی صورت میگیرد که اهداف خود را فراتر از سلطهگری غرب دنبال میکنند؛ و یکی از مهمترین این پایتختها، بیشک صنعا است.