ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفت قسمتی است که «آبان» به جمع درامهای شبکه نمایشخانگی اضافه شده و البته راه فعالیت یک پلتفرم تازه وارد را هم در بازار صوت و تصویر فراگیر باز کرده است. اما چقدر این سریال به اندازه هزینههایی که صرفِ بازیگران بزرگی همچون شهاب حسینی، امین حیایی و حتی میرسعید مولویان، بهاره کیان افشار و لاله مرزبان کرده، فیلمنامه پرکشش و جذابی را در معرض نگاه مخاطب قرار میدهد؟
این همان پرسشی است که کمتر به آن پاسخ داده میشود؟ به جای آن پلتفرم تازه وارد شیدا تلاش میکند در فضایمجازی مخاطبانِ جذب شده به پلتفرمش را با یک آمار و ارقام عجیبی، سازماندهی کند. حتماً به سببِ حضور بازیگران جذاب و محبوب، «آبان» توانسته مورد توجه قرار بگیرد اما اینکه چقدر به پلتفرم پیوستهاند و سریال را از این مجاری دنبال کنند یک بحث دیگری است.
اگر نگاهی به داستان و جذابیتهای درونی سریال «آبان» بیندازیم، قطعاً با برچسب اولیهای روبهرو میشویم که مخاطب را برای ادامه تماشای سریال به خود جذب میکند. این برچسب، تابوشکنیهای داستانی است که همراه با عبارت «این پیشنهاد بیشرمانه است» مطرح میشود. اما در عین حال، خرده روایتها و قصههای موازی ممکن است مخاطب را سردرگم کرده و او را در انتظار اتفاقات غیرمنتظرهای نگه دارند. در غیر این صورت، ممکن است بیاعتمادی جدیدی نسبت به سریالهای ایرانی ایجاد شود.
پیش از این نیز، سریالهایی بودهاند که مخاطبان را با وعده شگفتانهها به قسمتهای بعدی کشاندند، اما در نهایت نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. حالا مخاطب به «آبان» امید بسته است تا بتواند این شگفتانهها را در قسمتهای آینده مشاهده کند. این در حالی است که سریالهایی مانند «ازازیل» با تبلیغات عجیب و غریب نتواستهاند مخاطب را جذب کنند و بیشتر به یک کمدی مضحک تبدیل شدهاند. در برخی از لحظات سریال «آبان» نیز، درام و تراژدی که باید به اوج خود میرسید، به سمت کمدی خندهداری سوق پیدا کرده است، کمدیای که حتی از گرهافکنی و گرهگشایی جذاب و ویژهای بیبهره است.
مخاطب پر و پا قرص «آبان» بهواسطه حضور بازیگرانی چون شهاب حسینی و امین حیایی قطعاً انتظار بیشتری دارد. اما تا به این لحظه، جز چند سکانس خاص، هیچ اتفاق میخکوبکننده و غیرمنتظرهای در داستان رقم نخورده است. هرچند که داستان سریال با اتفاقات تازهای همراه است، استفاده از صدای محسن چاووشی نیز در نوع خود به جذابیت سریال افزوده است.
اما تمام آنچه که در «آبان» رخ داده و اگرچه محبوبیت و توقیفهایی نیز برای آن به چشم میخورد، در نهایت به جملهی تکراری «این یک پیشنهاد کاملاً بیشرمانه است» خلاصه میشود. این تمهید به نوعی بر روی تابوهایی دست گذاشته است که پیش از این در سینمای هالیوود با عنوان «پیشنهاد بیشرمانه» مورد توجه قرار گرفته بود. داستان آن فیلم در دهه 90 میلادی به شدت مورد بحث و نقد قرار گرفت.
داستان این چنین بود: «ازدواجی که با یک پیشنهاد میلیون دلاری به پایان میرسد». اکنون در سریال «آبان» نیز یک زوج به ظاهر خوشبخت و عاشقپیشه که در مخمصهای گرفتار شدهاند، با پیشنهاد یک فرد متمول (شهاب حسینی) به جدایی اجباری تن میدهند.
ایدهای که امروز در «آبان» مورد استفاده قرار گرفته، در واقع همان ایدهای است که سالها پیش توسط بزرگ آقای دیوانسالار در سریال «شهرزاد» مطرح شد و اشک بسیاری از مخاطبان را درآورد. بعدها سریال «میخواهم زنده بمانم» با بهرهگیری از همین ایده جنجالی، قصد داشت محبوبیت پیدا کند. البته هیچکدام از این سریالها نتوانستند در حد و اندازههای بازیگران شناختهشده خود بدرخشند. حتی سریال تاریخی «جیران» نیز از این ایده استفاده کرد، اما برخلاف انتظارها، با شکست مواجه شد.
حال قضاوت درباره شکست یا پیروزی «آبان» هنوز زود است، اما باید اذعان کرد که ایده این سریال همان ایدهای است که در دیگر آثار نیز مورد استفاده قرار گرفته و عمرش به تدریج به پایان میرسد. این را میتوان هم در «میخواهم زنده بمانم»، هم در «جیران» و هم در «آبان» مشاهده کرد.
یکی از بزرگترین نگرانیهایی که سازندگان «آبان» باید به آن توجه داشته باشند، این است که فرم اجرایی این ایده تکراری روزی دل مخاطب را خواهد زد. اگر «آبان» در قسمتهای بعدی شگفتانههای جدیدی را در آستین نداشته باشد، قطعاً این فرجام تکراری گریبانگیر آن خواهد شد.
انتهای پیام/