تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : اقتصاد سلامت
لینک : econews.ir/5x3946000
شناسه : 3946000
تاریخ :
تجارت غیرقانونی حیات وحش اقتصاد ایران: براساس گزارش سازمان ملل، تجارت غیرقانونی حیات‌وحش سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار سود دارد و ایران نیز از این قاچاق در امان نمانده است. توله‌شیر، یوز، خرس سیاه بلوچی، پرندگان و خزندگان از جمله گونه‌هایی هستند که به‌طور غیرقانونی خریدوفروش می‌شوند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، چهار ماه از کشف و ضبط سه توله‌شیر سفید در ایست و بازرسی نایین می‌گذرد، در چندروز گذشته نیز این توله‌شیرها به باغ‌وحش دزفول واگذار شدند، اما همچنان هیچ پاسخ شفافی درباره مبدأ بارگیری و مقصد حمل این حیوانات ارائه نشده است. توله‌شیرهای سفیدی که از یک خودروی عبوری به‌سمت تهران کشف شدند، اکنون نمادی از ضعف نظارت و بی‌توجهی به حلقه‌های اصلی قاچاق حیات‌وحش شده‌اند. اما چرا هیچ‌کس به‌دنبال خریدار و فروشنده این حیوانات نیست؟

این رویداد بار دیگر توجهات را به مسئله قاچاق حیات‌وحش در کشور جلب کرد؛ چراکه با وجود کشفیات متعدد، همچنان پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری در این زمینه وجود دارد.

این توله‌شیرها از کجا آمده بودند؟ قرار بود به کجا بروند؟ فروشنده چه کسی بود؟ خریدار چه کسی بود و چه استفاده‌ای از این حیوانات داشت؟ این شبکه قاچاق، پیش‌ازاین چه گونه‌هایی را معامله کرده است؟

براساس گزارش سازمان ملل، تجارت غیرقانونی حیات‌وحش سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار سود دارد و ایران نیز از این قاچاق در امان نمانده است. توله‌شیر، یوز، خرس سیاه بلوچی، پرندگان و خزندگان از جمله گونه‌هایی هستند که به‌طور غیرقانونی خریدوفروش می‌شوند.

بااین‌حال، در اکثر موارد تنها حمل‌کنندگان و واسطه‌های سطح پایین دستگیر می‌شوند و خبری از شناسایی خریداران و فروشندگان اصلی نیست. حتی در معدود مواردی که متخلفین به دادگاه معرفی می‌شوند، احکام صادرشده علیه آنها در مرحله تجدیدنظر تعدیل می‌شود یا به‌دلایل مختلف به اجرا نمی‌رسد.

ماجرای خرس‌های سیاه؛ زنگ خطر برای گونه‌های بومی

براساس گزارش سازمان ملل، تجارت غیرقانونی حیات‌وحش سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار سود دارد و ایران نیز از این قاچاق در امان نمانده است. توله‌شیر، یوز، خرس سیاه بلوچی، پرندگان و خزندگان از جمله گونه‌هایی هستند که به‌طور غیرقانونی خریدوفروش می‌شوند

قاچاق حیات‌وحش فقط محدود به گونه‌های غیربومی مانند توله‌شیرها نیست، حتی گونه‌های ارزشمند و در آستانه انقراض بومی ایران نیز از این قاچاق در امان نیستند. به‌عنوان نمونه، اگر به آمار کشفیات توله‌خرس سیاه آسیایی در مدت اخیر نگاهی بیندازیم، متوجه افزایش نگران‌کننده این روند می‌شویم:

۱۳ خرداد ۱۴۰۳ – کشف دو توله‌خرس سیاه آسیایی در ایست و بازرسی نایین، اصفهان.

خردادماه ۱۴۰۳ – کشف یک توله‌خرس سیاه آسیایی در یکی از ایست‌های بازرسی استان فارس.

۱۹ خرداد ۱۴۰۲ – کشف دو توله‌خرس سیاه آسیایی در ایست و بازرسی شهید سالاری گناباد.

۱۳ خرداد ۱۴۰۱ – کشف یک توله‌خرس سیاه بلوچی در اصفهان (بعدها به‌نام «لالین» شناخته شد).

به بیان دیگر، در دو سال گذشته شش توله‌خرس سیاه آسیایی طی چهار مرحله از قاچاقچیان کشف و ضبط شده است. اما این تنها نوک کوه یخ است؛ چراکه طبق برآوردهای رایج در حوزه قاچاق، در بهترین حالت، از هر شش محموله تنها یک مورد کشف می‌شود. 

این یعنی احتمالاً حدود ۳۰ توله‌خرس دیگر در این مدت قاچاق شده‌اند و اکنون یا در خارج از کشور هستند یا در اختیار متمولین و افراد بانفوذ داخلی.

نمونه‌ای دیگر از این پنهان‌کاری و نگهداری غیرقانونی از حیات‌وحش ماجرای پلنگ قائم‌شهر بود که پس از فرار از محل نگهداری از بالای ساختمان بانک صادرات سر درآورد و سرانجام با تیرباران حیوان نگون‌بخت، پرونده آن برای همیشه بسته شد.

حلقه مفقوده؛ چرا فروشنده و خریدار شناسایی نمی‌شوند؟

در سال‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از قاچاق گونه‌های آفریقایی مانند توله‌شیر و میمون از پاکستان و افغانستان به ایران منتشر شده است، اما همچنان مشخص نیست این توله‌ها داخل ایران متولد شده‌اند یا از مرزهای شرقی عبور داده شده‌اند

در پرونده‌های قاچاق حیات‌وحش، تمرکز اصلی معمولاً روی فردی است که در لحظه‌ کشف، حیوان را حمل می‌کند. اما مهمترین حلقه‌های این زنجیره، یعنی مبدأ بارگیری و مقصد حمل، عملاً نادیده گرفته می‌شوند. تا زمانی که بررسی این دو بخش در اولویت قرار نگیرد، سرنخ‌های اصلی این تجارت سیاه پیدا نخواهند شد. اما چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ این کوتاهی ناشی از ضعف قوانین است یا نبود اراده‌ کافی برای پیگیری؟

یکی از فرضیه‌های مهم در پرونده توله‌شیرهای نایین، احتمال ورود غیرقانونی آنها از مرزهای شرقی کشور است. در سال‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از قاچاق گونه‌های آفریقایی مانند توله‌شیر و میمون از پاکستان و افغانستان به ایران منتشر شده است، اما همچنان مشخص نیست که این توله‌ها داخل ایران متولد شده‌اند یا از مرزهای شرقی عبور داده شده‌اند.

عدم شفافیت درباره سرنوشت توله‌شیرهای نایین و بی‌توجهی به اصل ماجرا (یعنی فروشنده و خریدار) این سؤال را مطرح می‌کند که:

چرا چنین پرونده‌هایی پیگیری نمی‌شوند؟

چرا هیچ‌کس درباره مقصد نهایی این حیوانات پاسخگو نیست؟

چرا بررسی‌های دقیق‌تر درباره شبکه‌های اصلی قاچاق انجام نمی‌شود؟

آیا برخی افراد ذی‌نفع، خواهان باقی ماندن این سکوت هستند؟

با اینکه سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌خوبی می‌داند که خرس سیاه آسیایی در آستانه انقراض است، اما همچنان هیچ اقدام جدی برای ردیابی سرشاخه‌های قاچاق انجام نمی‌دهد و دلیل این اتفاق چیست؟

آیا این فقط یک کم‌کاری ساده است، یا پای منافع پنهانی در میان است؟

تا زمانی که رویه بررسی پرونده‌های قاچاق حیات‌وحش تغییر نکند، این تجارت سیاه ادامه خواهد داشت و بدون پیگیری مبدأ و مقصد، افراد اصلی در این ماجراها ناشناخته باقی می‌مانند و تنها واسطه‌های کوچک قربانی می‌شوند و این سؤال همچنان باقی است: تا کی باید شاهد تکرار این سناریو باشیم، بدون اینکه سرنخ‌های اصلی کشف شوند؟