ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: علی معروفی پژوهشگر حوزه صهیونیسم و یهودیت یادداشت اختصاصی با عنوان «رژیم صهیونیستی و بازگشایی عقده های فروخفته قوم یهود» درباره اسراییل و رژیم صهیونیستی در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است. او در این یادداشت به اینمساله اشاره کرده که فرزندان بنیاسرائیل را با سینههایی آکنده از نفرت وکینه از غیر یهودیان، در مدارس پرورش میدهند تا به هنگام بلوغ با انگیزه نژادپرستی و اعتقاد قلبی به برتری قومی وارد ارتش توراتی شوند، جائیکه به آنان تعلیم میدهند چگونه بر اساس آموزههای تلمود غیر یهودیان را قتلعام کنند.
در ادامه مشروح اینیادداشت را میخوانیم؛
با پیدایش رژیم صهیونیستی و احساس امنیت ناشی از قدرت این غده سرطانی در دنیا، فقهای قوم نیز عقدههای فرو خورده چند هزارساله را گشودند و پرده از رازهای مخوف و دهشتناک دین تحریف شده موسی (ع) کنار زدند. اینک سرنوشت صهیونیسم و شریعت تحریف شده موسی در هم گره خورده است و بقای هر یک در گرو حفظ دیگری میباشد. «ناتان وینستوک» در کتاب خود تحت عنوان صهیونیسم علیه اسرائیل مینویسد:
«علت اینکه کهنهاندیشی و ارتجاع، خاخامهای اسرائیل را فرا میگیرد این است که عرفان صهیونیستی تنها با توسل به آیین یهود میتواند حالت انسجام پیدا کند. اگر مفاهیمی چون قوم برگزیده و سرزمین موعود را حذف کنید پایههای صهیونیسم فرو خواهند ریخت. به همین دلیل احزاب مذهبی قدرت خود را بصورت متناقضی از تبانی و همدستی با صهیونیستها به دست میآورند. ساختار درونی صهیونیسم اسرائیل، تقویت حاکمیت مذهبیون را بر رهبران این کشور تحمیل کرده است. این حزب سوسیال دموکراتMAPAI بود که با تشویق «بن گوریون» دروس مذهبی را بصورت اجباری در برنامه درسی مدارس وارد کرد، نه احزاب مذهبی.» (۱)
دکتر «ادریک بسکوف» درباره قوم یهود میگوید «از حکمت دین یهود و آموزههای آن، قتل بیگانگانی است که تفاوتی بین آنها و حیوانات وجود ندارد و این قتل و کشتار باید به صورت شرعی صورت گیرد و کسانی که به آموزههای دین یهود ایمان ندارند باید آنها را به عنوان قربانی به الهه بزرگ یهودی تقدیم نمود». ریچارد بورتون که خود مدتها به تحصیل تلمود پرداخته است در کتابش «یهود، نور و اسلام» که در سال ۱۸۹۸ منتشر شد مینویسد: «طبق آنچه که در تلمود آمده است نزد یهودیان دو مراسم خونین وجود دارد که یهوه را راضی میگرداند یکی از آنها عید نانهای آغشته به خون بشری است -منظور همان عید «فصح» است- و دیگری مراسم ختنه کردن کودکان یهودی».
رهبران صهیون از طریق فتاوی ربیهای بنیاسرائیل توانستند ایده کذایی سرزمین موعود را به سایر یهودیان تلقین نمایند تا این ایده نقش آرمانی بخود بگیرد. «موشه دایان» از رهبران پیشگام در قتل عام مسلمانان در ۱۶ اوت ۱۹۸۷ در روزنامه «جورزالم پست»، چنین مینویسد: «ما اگر تورات را داریم و خود را ملت تورات میدانیم، باید تمام سرزمینهایی که در تورات آمده است را نیز داشته باشیم. فلسطینیان باید همانند سگها زندگی کنند، هرکسی هم که خوشش نمیآید از اینجا برود.» (۲)
رهبران یهودی در سال ۱۹۵۳ و از طریق صندوق ملی یهود به طرح توراتی خود اعتبار قانونی نیز بخشیدند. بر اساس قوانین این صندوق، زمینهای تحت مالکیت، تنها به یهودیان قابل اجاره و فروش است و هیچ غیر یهودی حتی کسانی که به زور این زمینها از آنها گرفته شده هم حق اجاره این زمین را ندارند. از نظر صندوق، زمینهای عربی مصادره شده، وقف ابدی یهودیان است.
«هرتزل» بنیانگذار جنبش صهیونیسم در کتاب خود بنام دولت یهودی، فلسطینیان را اینگونه توصیف میکند: «فرض کنیم که خواهان پاکسازی یک کشور از حیوانات درنده آن باشیم، بدیهی است که ما تیر و کمان بر نخواهیم داشت تا تک تک بدنبال خرسها برویم. بلکه یک برنامه شکار دسته جمعی ترتیب داده و با استفاده از ارتشی با تیراندازان ماهر و پرتاب بمبهای قوی آنان را از بین خواهیم برد.»
(برای از بین بردن خرسها (به زعم هرتزل) نیاز به توجیه مذهبی احساس میشد، پس ماشین توراتی خاخامها شروع به کار کرد و انواع مستندات تاریخی چند هزارساله!!! برای اقدامات نژادپرستانه بنی اسرائیل کشف گردید! این استفتائات تاریخی، دستاویز لازم را برای حکام صهیونیستی جهت همسو کردن آحاد ملت یهود در انجام هرگونه اقدامی فراهم کرد.
روزنامه «هاآرتص» در تاریخ ۱۵ فوریه ۱۹۹۵، در مورد شرطی کردن کودکان در مدارس، به بیان نظرات یکی از آموزگاران میپردازد: «تحقیقی که اخیراً توسط پروفسور «بارتال» استاد دانشگاه تل آویو انجام شده، نشان میدهد که نظام آموزشی اسرائیل تا چه حد برای توجیه مواضع خود در جنگ با اعراب بسیج شده است. آموزش مربوط به هولوکاست و کشتار یهودیان ذهنیتی را در اسرائیل بوجود آورده است که یهودیان از دیگران برترند و همواره حق به جانب آنهاست.
در سال ۱۹۷۹ وزارت آموزش و پرورش اسرائیل اعلام کرد که آموزش نسل کشی برای دانش آموزان سال آخر دبیرستان، اجباری است. کنیست (مجلس) نیز در ۲۶ مارس ۱۹۸۰ به شناخت و خاطره این نسل کشی و قهرمانی رای مثبت داد. پس از آن مسأله نسل کشی در مدارس ابتدایی و دبیرستان تدریس میشود و ۲۰ درصد از برنامه درس تاریخ و امتحانات پایان سال را تشکیل میدهد .(۳)
فرزندان بنیاسرائیل را با سینههایی آکنده از نفرت وکینه از غیر یهودیان، در مدارس پرورش میدهند تا به هنگام بلوغ با انگیزه نژادپرستی و اعتقاد قلبی به برتری قومی وارد ارتش توراتی شوند، جائیکه به آنان تعلیم میدهند چگونه بر اساس آموزههای تلمود غیر یهودیان را قتلعام کنند. سربازان هر روز هدف خود را تکرار میکنند: «دستیابی به امپراطوری تعیین شده در کتاب مقدس والگوی یوشع در کشتار کنعانیان.»
«منوخیم باراش» در سال ۱۹۷۴ در روزنامه «یدیعوت آحارونوت» از متن توراتی برای توصیف رفتار اسرائیل با فلسطینیها بهره میگیرد: «ما برای تسلط بر سرزمینی که خدا به ابراهیم وعده داده است باید از شیوه یوشع برای فتح سرزمین اسرائیل پیروی کنیم و طبق دستورات تورات در این سرزمین مستقر شویم. در این سرزمین جایی برای سایر اقوام، غیر از بنیاسرائیل وجود ندارد. این بدان معناست که ما باید تمام کسانی را که در آن ساکن هستند بیرون برانیم این جنگ، مقدس است که تورات خواهان آن است.»
فقهای بنی اسرائیل با مستمسک قراردادن احکام تلمودی، جوانان یهودی را برای نسل کشی و قتل عام اقوام دیگر تشویق میکنند. خاخام «آ. آویدان» در کتاب خود بنام پاکی سلاحها در پرتو «هلاخا» مینویسد: «وقتی نیروهای ما در طول یک جنگ و یا در جریان یک تعقیب مسلحانه و یا یک حمله هوایی، به غیر نظامیانی برخورد میکنند که مطمئن نیستند این غیر نظامیان، گزندی به آنها نخواهند رساند، مطابق تعالیم هلاخا میتوان و حتی باید آنها را کشت در هیچ حالتی نمیتوان به یک عرب اعتماد کرد، حتی اگر حالت متمدن داشته باشد .»(۴) به همین علت وقتی پس از فاجعه «جنین»، وزیر دادگستری اسرائیل، از اینکه نتوانستند فلسطینیان بیشتری را بکشند اعلام تاسف نمود! کسی تعجب نکرد.
داعیه برتری نژادی بنیاسرائیل بسیار فراتر از چند مصداق میباشد. این قوم تا آنجا پیش رفته است که بزرگان آن مدعی حیوانیت سایر اقوام میباشند و نگاه پست خداوند را به سایر مخلوقات تبلیغ میکنند.
خاخام «آیزنبرگ» در کتاب خود به نام تاریخ یهودیان مینویسد: «انسان هر چه یهودیتر باشد، انسانتر است.» «الی وایزل» نیز در اثری بنام اقامه تلمودی مینویسد: «یهودی از هر انسانی، به بشریت نزدیکتر است.» «هلاخا» میگوید: «غیر یهودیان دروغگویان مادرزاد هستند.»
همچنین بر یهودیان ممنوع است حتی زنی را که به یهودیت گرویده است به همسری اختیار نمایند چرا که هلاخا (۵) این اصل را وضع مینمایند که هر زن غیر یهودی یک روسپی است. دادن صدقه و هرنوع هبه را به غیر یهود ممنوع میکنند و امر میکنند از وام گیرندگان غیر یهودی سنگینترین نرخها را طلب کنید.
قاطعانه بازگرداندن اشیا گمشده یک غیر یهودی را منع میکنند و فریب در معاملات با غیر یهودیان را جایز میشمارند. خاخام «مایر کاهانا» در نیویورک فتوا میدهد اعراب را باید به دریا بریزیم و «آریل شارون» قصاب فلسطینیها نیز آنان را به پشههای مرداب تشبیه میکند.
اکنون متوجه میشویم که این قبیل فتاوی، ریشه در تورات و تلمود بنیاسرائیل دارد که قاطبه قوم بر اصالت آن صحه میگذارند و کشتار زنان و کودکان بیگناه غزه را مشروع میدانند. این تفکرات پست و پلید، یهودیان اسرائیلی را به حیواناتی بدل نموده که مصداق همان فرمایشات مقام معظم رهبری هستند، یعنی: گرگ وحشی.!
پی نوشت:
۱- صهیونیست علیه اسرائیل، انتشارات ماسپر و۱۹۶۹ صفحه ۳۱۶
۲- مجله ندا القدس، سال سوم، شماره ۶۲، صفحه ۱۳
۳- محاکمه صهیونیسم اسراییل، نوشته روزه گارودی، ترجمه جعفریاره، انتشاران موسسه کیهان، سال ۱۳۸۰، صفحه ۱۶۲
۴- همان منبع، به نقل از روزنامه کیهان ۱۳۷۸/۵/۱۲
۵- به مجموعه قوانین و شریعت دین یهود گفته می شود.