ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
به گزارش خبرنگار مهر، عاطفه سیف فعال حقوق حیوانات در یادداشتی نوشت: وقتی صحبت از شکار به میان میآید اصولاً نمیتوان و نباید از اخلاقیات سخن گفت چرا که هنگام گرفتن اسلحه به روی جانداری بی دفاع، اخلاقیات معنایی ندارد.
بدیهی است که شکار و تعرفههای فروش مجوز آن به شکارچیان داخلی و به ویژه خارجی درآمد زیادی برای ذینفعان آن از جمله قرقداران، دلالان فروش و اجاره مجوز شکار به شکارچیان خارجی، کوله کشان و تمامی افراد و جمعیتهایی دارد که کلاهی از این نمد عایدشان میشود؛ درآمدی که به بهای گزاف گرفتن جان حیوانات و چپاول حیات وحش تمام میشود اما سعی میشود که شکار و کشتار حیوانات تحت لوای عناوین فریبنده ای همچون شکار تروفه، شکار ورزشی، شکار پایدار یا حفاظت مشارکتی نه تنها عادی بلکه نیکو جلوه داده شود اما کسی هرگز به شما نمیگوید که شکار تروفه یا حفاظت مشارکتی یا شکار پایدار در واقع چیست؟
شکار تروفه چیست؟
اگر از یک طرفدار شکار بخواهید تعریفی از شکار تروفه به شما بدهد خواهد گفت که شکار تروفه یعنی شکار حیوان پیری که گله او را طرد کرده یا اگر در گله است امکان جفتگیری را از جوانترها میگیرد اما در واقع شکار تروفه یعنی شکار پیرترین عضو یک گله یا حیوان پیری است که از قبل شناسایی شده است برای به دست آوردن شاخ، سر، سم و اعضای حیوان به عنوان نشان پیروزی و فتح برای یک شکارچی تا به خود مفتخر باشد که توانسته حیوانی که سالها زندگی کرده و از پای در نیامده است را از پای درآورد و این یعنی نابودی صاحب ژنی که میتواند از خود نسلی دوام آورنده را بر جای بگذارد بنابراین شکارچی حتی با شکار یک حیوان پیر صاحب ژنی مقاوم را از بین برده است و حتی اگر آن حیوان سمداری باشد که گله او را طرد کرده است شکارچی طعمه گربه سانان حیات وحش را میکشد و این کار غیر علمی و غیر اخلاقی است.
شکار پایدار
عنوان فریبنده دیگری برای توجیه کشتار حیوانات است که میگوید شما میتوانید مجوز شکار درصدی از جمعیت حیات وحش را صادر کرده و از عایدی آن برای باقیمانده جمعیت هزینه کنید تصور آنکه پدری خون بهای فرزندی را هزینه سایر فرزندان کند اصولاً دردناک و غیر اخلاقی است چه بسا این درآمد عاید کسانی میشود که دغدغهای برای حفاظت از حیات وحش و احیای آن را ندارند
نکته بعدی آن است که عدهای شکار را روشی برای ممانعت از شیوع طاعون در گله سم داران میدانند که این توجیه نیز از اساس غلط است.
طاعون نشخوارکنندگان
طاعون نشخوارکنندگان نوعی بیماری ست که از دام به گله سم دار علفخوار حیات وحش منتقل میشود و مادامی که گله داران به طریق سنتی به جای تهیه علوفه و تغذیه دام خود با علوفه خریداری شده اقدام به چراندن گله دام در زیستگاه حیات وحش میکنندو آبشخور دام با حیوانات حیات وحش یکی است انتقال این طاعون از گوسفند به گله سم دار اجتناب ناپذیر و تنها راه پیشگیری از آن واکسیناسیون گلههای دام است.
حفاظت مشارکتی
و اما حفاظت مشارکتی که عنوان فریبنده دیگری برای به یغما رفتن حیات وحش ایران است چیزی نیست جز تبدیل اراضی ملی به قرقها (کارگاههای) اختصاصی. طبق آئین نامه حفاظت مشارکتی هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند با ایجاد قرق، گونههای حیات وحش حتی گونههای در حال انقراض را پرورش داده و سپس تا سی درصد مازاد پرورش را صادر یا شکار کند. البته که در این قرقها که با فاصله کمی از مناطق حفاظت شده ایجاد میشوند حتی گونهای پرورش داده یا احیا نمیشود بلکه تنها با احداث آبشخور و علوفه ریزی جمعیت حیات وحش از مناطق حفاظت شده به سمت قرق جذب شده و تراکم جمعیت در قرق بالا رفته و با ارائه آمار پوشالی مجوز شکار گرفته میشود.
سانتی متر در دست کیست؟!!
امسال در اقدامی شوکه کننده فهرست تعرفههای فروش مجوز شکار سمداران به شکارچیان خارجی بر اساس مصوبه شورای اقتصاد منتشر شد که قیمت مجوز شکار بر اساس فاکتورهای خاصی از جمله طول شاخ سم دار متغیر بود شوکه کننده تر آنکه قیمت مجوزها با قیمت فروش مجوز در دهه نود مقایسه شده و سازمان حفاظت محیط زیست به خود بالیده بود که برای فروش مجوز شکار به شکارچیان خارجی امتیازات ویژه ای قائل شده و قیمتها نسبت به دهه نود کاهش چشمگیری داشته تا حیات وحش کشور با تعرفههای ارزانتری مورد اصابت اسلحه شکارچی قرار بگیرد؛ سوای غیر اخلاقی و شرمآور بودن کل پروسه نکته دیگر این است که سانتی متر در دست کیست؟ چه کسی قرار است سن و طول شاخ سم دار را محاسبه کند و اگر در این محاسبه اشتباهی رخ دهد قرار است شکارچی جریمهای پردازد یا مابهالتفاوت قیمت را برای سازمان حفاظت محیط زیست کارت بکشد؟
سازمانی محیط زیست هم طبق عنوانش باید در تلاش برای حفاظت از محیط زیست و حیات وحش و کل حیوانات باشد و نباید به فکر کسب درآمد از محیط زیست به بهانه رونق کسب و کار جوامع محلی باشد حال آنکه وظیفه اشتغالزایی برای جوامع محلی جزو شرح وظایف این سازمان نیست و حضور شکارچیان ریز و درشت خود باعث کینه توزی شکارچیان محلی نسبت به حیوانات نیز میشود.
با توجه به آنکه از منظر دین مبین اسلام و طبق فتوای مراجع عظام شیعیان شکار به جهت تفریح حرام است و در عصر کنونی شکار دلیلی جز تفریح کردن نمیتواند داشته باشد پس چنین کسب درآمدی از نظر شرعی مشکل دارد و با این حال سازمان حفاظت محیط زیست حتی اقدام به صدور مجوز شکار کبوتر سانان نیز کرده است که اقداماتی از این دست نشانه رفتن اسلحه به سمت زیستمندان را عادی سازی میکند.
متأسفانه اخیراً حضور طرفداران شکار در مناسب سازمانی هم تمام امید دغدغه مندان به بهبودی شرایط حیات وحش را بر باد داده است و آینده خوبی برای آن پیش بینی نمیشود.