ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه استانها – کورش دیباج: ماه مبارک رمضان همیشه در ایران با آداب و رسومی خاص همراه بوده که نه تنها جنبه مذهبی، بلکه فرهنگی و اجتماعی نیز دارند. برخی از این آئینها به مرور زمان به فراموشی سپرده شدهاند و امروز تنها در میان یادها و خاطرات قدیمی مردم باقی ماندهاند. در این میان، برخی شهرها و استانها سنتهایی داشتهاند که نه تنها زیباییهای معنوی، بلکه رنگ و بوی خاصی به این ماه مبارک میبخشیدند. در گفتوگویی با منصور قربانی، مدیر دفتر تخصصی هنرهای ملی و آئینی شهرداری اصفهان، به بررسی برخی از این آئینهای فراموششده و تأثیرات آنها بر فرهنگ و اجتماع پرداختهایم.
از «کلوخاندازان» در یزد گرفته تا «ترنا بازی» در اصفهان، این سنتها روایتهایی شیرین و دلنشین از زندگی اجتماعی ایرانیان در ماه رمضان را بیان میکنند که امروز کمتر کسی از آنها سخن میگوید.
چه آیینهایی از ماه رمضان را در ایران میتوان به عنوان سنتهای فراموششده یاد کرد؟
ماه مبارک رمضان در ایران همواره با آداب و رسوم خاص خود همراه بوده است که در طول زمان برخی از آنها از بین رفته یا کمرنگ شدهاند. آیینهایی که نه تنها جنبه مذهبی دارند بلکه در تقویت همبستگی اجتماعی و بهبود تجربههای معنوی این ماه بسیار مؤثر بودند. یکی از آیینهایی که فراموش شده است، «کلوخاندازان» در یزد است که مردم این شهر برای استقبال از ماه رمضان آن را برگزار میکردند. در این آئین، مردم به طبیعت میروند، آشی به نام شولی میپزند و ضمن صلهرحم این مراسم را برگزار میکنند. نامگذاری دقیق این آئین مشخص نیست، اما در مجموع هدف آن تقویت روابط اجتماعی و همبستگی میان مردم بوده است.
این سنتها به نوعی به درک بهتر تجربههای معنوی این ماه کمک میکردند. آیا فقط آئین «کلوخاندازان» در یزد وجود داشت یا اینکه استانهای دیگر هم آئینهای مشابهی داشتند؟
بله، در استانهای مختلف ایران آئینهای مشابهی برگزار میشد که هرکدام ویژگیهای خاص خود را داشتند. یکی دیگر از این آئینها، «قاصد درکردن» در یزد است. این آئین مربوط به گذشتههای دور است که در آن مردم برای رؤیت هلال ماه رمضان به بالای منارهای مسجد میرفتند و آسمان را رصد میکردند. اگر ماه رؤیت نمیشد، افراد به نماینده شهر یزد میسپردند که به روستاهای اطراف بروند و آسمان آنها را رصد کنند. این آئین نیز بهدلیل ارتباط عمیقش با آسمان و ماه و همچنین پیوند دادن مردم با هم، در جامعه آن زمان نقش مهمی ایفا میکرد.
جالب است که این آئینها ارتباط بسیار نزدیکی با فضای اجتماعی و فرهنگی مردم آن زمان داشتند. آیا در مناطق دیگر هم چنین سنتهایی وجود داشته که امروز از بین رفته باشند؟
بله، یکی از این سنتها که دیگر کمتر کسی از آن یاد میکند، آئین «حلبی بران» در مازندران است. این آئین، که در گذشته در ماه رمضان برگزار میشد، از کسانی که تمایل به داشتن فرزند پسر داشتند نذر میکردند که در طول ماه رمضان مردم را برای سحری بیدار کنند. این کار با استفاده از یک پیت حلبی انجام میشد که فرد نذر کننده آن را به گردن خود میآویخت و با ضربه زدن به آن مردم را برای سحری بیدار میکرد.
آیا این آئینها در هر منطقهای وجود داشتند یا برخی از آنها به خصوص در مازندران یا یزد رایج بودند؟
این سنتها در برخی از مناطق خاص کشور بیشتر دیده میشوند. برای مثال، آئین «روزهسری» که در مازندران رواج داشت، در آن روزه اولیها تا زمانی که هدیهای مانند طلا برای دختران یا نقره برای پسران از بزرگان دریافت نمیکردند، افطار خود را باز نمیکردند. این سنت نیز امروزه دیگر کمتر دیده میشود. این آئینها بهویژه در مناطقی که فرهنگهای خاص خود را دارند، مانند یزد و مازندران، وجود داشته و بهنوعی بر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی تأکید داشتند.
این سنتها نه تنها جنبه اجتماعی داشتند بلکه بسیاری از آنها جنبه مذهبی و معنوی هم داشتند. آیینهایی که در اصفهان بهویژه در شبهای ماه رمضان برگزار میشد، چه ویژگیهایی داشتند؟
در اصفهان یکی از آئینهای جذاب که همچنان در برخی از محافل دیده میشود، «ترنا بازی» است. این آئین از شبهای ماه رمضان در قهوهخانهها آغاز میشد و در آن افراد به ذکر فضائل امیرالمؤمنین (ع) میپرداختند. «ترنا بازی» یک بازی معنوی بود که بیشتر جنبه آموزشی داشت تا سرگرمی. در این بازی، گروهی از افراد، از هر محلهای که میآمدند، به یک پیشکسوت احترام میگذاشتند و میدانداری را به او میسپردند. در ادامه، اعضای گروه با هم به ذکر صلوات میپرداختند و به طور کلی این آئین بهعنوان یکی از ابزارهای تقویت صلهرحم و تقویت ارتباطات اجتماعی عمل میکرد.
از صحبتهای شما به نظر میرسد که این آئینها نه تنها برای ایجاد ارتباطات اجتماعی بلکه برای تقویت یاد و خاطره اهل بیت (ع) و بهویژه حضرت علی (ع) هم بسیار مؤثر بودند. آیا «ترنا بازی» به عنوان یک آئین خاص در اصفهان در سایر مناطق کشور هم رواج داشت؟
برخی منابع میگویند که ریشههای «ترنا بازی» به همدان یا مشهد برمیگردد، اما در تهران و اصفهان بیشتر رایج بود. در تهران، در قهوهخانههایی مانند «خرابات احمد مورچه» و «قهوهخانه شعبونخان» این آئین برگزار میشد. در این بازیها، غزلخوانهای مشهور حضور داشتند و به نوعی محفل معنوی در این قهوهخانهها برقرار میشد. این آئین علاوه بر سرگرمی، جنبههای تربیتی و مذهبی داشت که باعث میشد افراد با مفاهیم دینی، تاریخی و فرهنگی بیشتر آشنا شوند.
به نظر میرسد که آیینهایی مانند «ترنا بازی» و دیگر آئینها میتوانند بهعنوان ابزارهایی برای ترویج ارزشهای فرهنگی و اجتماعی به کار روند. آیا این سنتها همچنان میتوانند به جوانان امروز منتقل شوند؟
قطعاً. این آئینها نقش بسیار مهمی در حفظ فرهنگ و هویت ملی دارند. اگرچه به دلیل تغییرات فرهنگی و سبک زندگی امروز برخی از این رسوم به فراموشی سپرده شدهاند، اما هنوز هم میتوان با تلاشهای فرهنگی و هنری این آئینها را احیا کرد و به نسلهای جدید منتقل کرد. این سنتها نه تنها باعث تقویت ارتباطات اجتماعی میشوند بلکه میتوانند جوانان را با تاریخ و فرهنگ غنی کشور آشنا کنند و بهویژه در ماه رمضان که ماه معنویت است، این آئینها میتوانند تجربهای معنوی و اجتماعی جدید را برای مردم ایجاد کنند.