به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، «اهالی «روستای پامنار» تا چند سال پیش «جغد ماهیخوار» را بدشگون میدانستند. میگفتند هر کس یکی از این جغدها را که پشت سد دز لانه داشت ببیند، تا شب نشده، باید بکشد و از شرش خلاص شود تا شومی جغد دامنگیرش نشود. شبکههای اجتماعی که به راه افتاد، یکی از اهالی خیلی اتفاقی عکسی از جغد ماهیخوار منتشر کرد.
این تصویر دست به دست شد و به یکی از پرندهنگرها رسید که مدتها بهدنبال تصویربرداری از این گونه بود. بعد از آن، پای پرندهنگرهای دیگر هم برای دیدن جغد ماهیخوار به روستا باز شد و پامنار شد یکی از مقاصد گروههای پرندهنگری.» این روایت «نوید پارسایی»، پرندهنگر، مدرس و مؤسس «آکادمی حیاتوحش ایران»، از رونقی است که پرندهنگری برای یکی از دورافتادهترین روستاهای دزفول در شمال خوزستان به ارمغان آورده. حالا «جغد ماهیخوار» برای پامناریها خوشقدم است و آنطورکه پارسایی میگوید: «قایقرانهای محلی قبل از رسیدن به لانه جغد ماهیخوار موتور قایقشان را خاموش میکنند، مبادا جغد بترسد و از آنجا برود و دیگر برنگردد.»
«پرندهنگری» دیدن پرندگان در زیستگاه طبیعی آنهاست؛ فعالیتی کمترشناختهشده در کشور که برپایه احترام به طبیعت و لذت بردن از دنیای زیبای پرندگان و جستوجو و پیدا کردن گونههای آزاد وحشی پرندگان است که در حال حاضر، بهعنوان پرطرفدارترین زیرشاخه اکوتوریسم در دنیا شناخته میشود. «آکادمی حیاتوحش ایران» اخیراً هشتمین دوره رایگان پرندهنگری را با حدود ۳۰۰ داوطلب در حالی برگزار کرده است که این رشته کمکم در میان دوستدارانش جا باز میکند.
پارسایی میگوید: «امسال دومین تجربه حضور تیمهای آموزش دیده داوطلبان ما در جشنواره استقبال از قوهای مهاجر در «تالاب قوهای مهاجر سرخرود» را که با همکاری «انجمن قوهای مهاجر سرخرود» برگزار شده، داشتیم که با استقبال چشمگیر دوستداران پرندهها و پرندهنگری مواجه شد.
آنچنانکه تنها در روزهای آخر هفته در ماههای دی و بهمن بیش از ۲۰۰ هزار نفر راهی این سفر شدهاند. هدف از برگزاری این جشنواره افزایش آگاهی بازدیدکنندهها نسبت به ارزشهای پرندگان مهاجر در قالب اجرای برنامهها و آموزشهای محیطزیستی برای کودکان و بزرگسالان بوده است؛ اگرچه در تالاب سرخرود امسال ۶۰۰ فرد قو بیشتر نیامده بود، درحالیکه در سال ۹۲ حدود ۱۲ هزار فرد قو داشتیم که در این سالها بهدلیل تغییراقلیم و گرم شدن زمین، ناامن بودن و تخریب روزافزون زیستگاهها تعدادشان سالبهسال کمتر شده است.»
پرندهنگری و توسعه پایدار
ایران با هشت تیپ زیستگاهی، تنوع جالبتوجهی از پرندگان دارد. ۵۷۸ گونه پرنده تاکنون در کشور ثبت شده است که ۱۷۷ گونه فقط در پاییز و زمستان در کشور حضور دارند و مابقی زادآوری دارند که یا بومی هستند و یا مهاجر بهار و تابستان. کارشناسان بر این باورند که پرندهنگری میتواند همزمان با حفظ محیطزیست، اقتصاد محلی را هم متحول کند. پارسایی نیز پرندهنگری را یکی از ابزارهای حفاظت و پردرآمدترین زیرشاخه اکوتوریسم در دنیا میداند: «بهطور مثال درآمد سالانه پرندهنگری در آمریکا ۱۰۷ میلیارد دلار است و طبق برآوردها ۸۶۰ هزار شغل را پشتیبانی میکند. باتوجهبه اینکه تورهای پرندهنگری در مناطق دورافتاده و کمتربرخوردار انجام میشود، بنابراین توسعه پایدار منطقه را بهدنبال دارد و میتواند جایگزین درآمدهای ناپایدار مثل شکار و فروش گوشت آن شود. البته باید برنامهریزی بهصورتی باشد که جوامع محلی از پرندهنگری منتفع شوند. تنها در اینصورت است که آنها به حفاظتگر محیطزیست تبدیل میشوند و جلوی تخریب میایستند.»
در حال حاضر، آمار دقیقی از گروههای پرندهنگری حرفهای در دست نیست. بهگفته پارسایی، «مؤسسان خیلی از گروهها بهدلیل مشکلات روزافزون چندسال اخیر و فشارهایی که به آنها وارد شده است، مهاجرت کردند و گروههای آنها رسماً منحل شده است. ولی گروههای کوچک دوستانه اقداماتی میکنند، منتها آنهم بهدلیل هزینههایی که در کشور مرتب بالا میرود، بسیار سخت شده است.
برآورد کردم هزینهها در سالهای اخیر بیش از چهار برابر شده که باتوجهبه قدرت خرید عموم مردم دیگر اجرای برنامه صرفه اقتصادی ندارد. درواقع، مردم خیلی علاقهمند هستند، اما بهخاطر گرانی، دیگر اولویتشان نیست. بهترین حالت میتوانست جذب گردشگران خارجی برای پرندهنگری باشد، اما متأسفانه شرایطش فعلاً مهیا نیست.»
قیمتهای بالای تجهیزات پرندهنگری از دیگر چالشهایی است که پارسایی به آن اشاره میکند: «مسئله دیگر، زیرساختهای گردشگری است. مثلاً امسال تور خوزستان را برگزار نکردیم بهخاطر اینکه جنوب و غرب خوزستان هیچ امکانات گردشگری و بومگردی ندارد. گاهی در مضیف(مهمانخانه) یکی از محلیها سپری کردیم و یکبار هم در اقامتگاه راهیان نور.
متأسفانه با وجود تنوعزیستی خوزستان که بیشترین پرندهها در آن ثبت شده است، ولی با اقداماتی که در زمینه اکتشاف نفت در اکثر تالابهای منطقه مخصوصاً هورالعظیم رخ داده، تالابها در حال نابودی است و در چهارسالی که تور خوزستان برگزار کردیم، هر سال شرایط بدتر شده بود. این در شرایطی است که میتوان از درآمد حاصل از توریسم، بدون تخریب کشور و ایجاد آلودگی، چند برابر نفت درآمد برای کشور به ارمغان آورد.»
شوآف ممنوع!
آبانماه امسال برای نخستین دبیرخانه دائمی پرندهنگری تشکیل و استان خوزستان بهعنوان دبیرخانه از سوی وزارت میراثفرهنگی و گردشگری معرفی شد. دیماه امسال هم قرار شد آییننامه پرندهنگری تدوین شود.
پارسایی اما نسبت به تشکیل دبیرخانه پرندهنگری خوشبین نیست که دلیل آن را مشخص و شفاف نبودن اختیارات و وظایف این کمیته عنوان میکند: «متأسفانه در سالهای گذشته شاهد سیستم رانتی و باندبازی در کشور بودیم و تجربه نشان داده است اکثر این اتفاقات سرنوشت خوبی نداشته. بنابراین، اگر قرار باشد فقط عدهای بیایند که اسمشان را بزرگ کنند یا پولی به جیب بزنند، نمیتوانند کاری از پیش ببرند. اما اگر سازوکار خوبی داشته باشد و گرفتار بروکراسیهای اداری نشود و تمرکزش روی توسعه زیرساختها یا حداقل پیگیری و آموزش باشد، آنهم نه در حد شعار و چسباندن بنر و عکس یادگاری، میتوان تا حدی امیدوار بود.»
او همچنین بر تدوین ضوابط پرندهنگری تأکید میکند: «در حال حاضر، تعداد کمی از تورها با مجوز و زیر نظر سازمان میراثفرهنگی تردد میکنند. مثل خیلی از کشورهای دیگر انجمنهای مردمی و مؤسسات خصوصی و خیریهای باید شکل بگیرند که دلشان برای منطقه خودشان بسوزد و کاری را پیش ببرند؛ منتها باید نظارت بشوند و به حال خود رها نشوند. ما میخواهیم اگر کاری انجام میشود، درست و اصولی باشد و میتوانیم از تجربه کشورهای اروپایی که بیش ۲۰۰ سال است در پرندهنگری فعال هستند، استفاده کنیم و اصطلاحاً چرخ را از اول اختراع نکنیم! باید قوانینی وضع شود که هم توریستها را جذب کند و هم مانع تخریب محیطزیست شود و هم مسئولانه باشد. مثلاً درآمدزایی برای پارکهای ملی را در نظر بگیرد، اما همزمان به ظرفیت برد منطقه توجه شود؛ یعنی تعداد گردشگری که بدون آسیب رساندن میتواند وارد یک محیط طبیعی شود. این فعالیت اگر بدون ضابطه باشد، خیلی میتواند خطرناک و مضر باشد.»
بهشت گمنام پرندهنگری
استان خوزستان بهدلیل ویژگیهای خاص اقلیمی و داشتن زیستگاههای متنوع، شاهراه مهاجرت پرندگان سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا است و بهعنوان محل زمستانگذرانی و تابستانگذرانی و ایستگاه عبور پرندگان مهاجر، نقش ویژهای دارد که به «بهشت پرندهنگری» توصیف شده است. همین مسئله عامل اصلی انتخاب این استان بهعنوان دبیرخانه ملی پرندهنگری بوده است. تاکنون ۴۰۴ گونه پرنده در خوزستان ثبت شده که بیشترین گونههای ثبتشده و در حدود ۷۰ درصد گونههای کشور است. استان هرمزگان با ۳۹۰ گونه، سیستانوبلوچستان با ۳۸۶ گونه، گلستان با ۳۷۴ گونه و مازندران با ۳۷۶ گونه پرنده ثبتشده در ردههای بعدی قرار دارند.
با وجود پیگیری خبرنگار پیامما دبیرخانه ملی پرندهنگری در ادارهکل میراثفرهنگی و گردشگری خوزستان حاضر به پاسخگویی نشد.
«کرامت حافظی بیرگانی»، عضو انجمن پرندهشناسی خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی (OSME)، عضو کمیته ثبت پرندگان ایران (IBRC) و نماینده این کمیته در خوزستان ، تنوعزیستی کمنظیر این استان را عاملی میداند که خوزستان بهعنوان نقطه داغ تنوعزیستی در غرب آسیا و خاورمیانه مطرح شده است: «خلیجفارس، کوهستان زاگرس، جلگه وسیع، رودها و تالابها، شنزارها، جنگلهای بلوط و جنگلهای کهن گرمسیری میانرودان (بینالنهرین) زیستگاههای متنوعی را ایجاد کرده که هر کدام زیستگاه گونههای ویژهای از پرندگان و حیاتوحش است. خصوصیات اقلیمی کشور و بهویژه خوزستان باعث شده است تنوع ارزشمندی از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان و گیاهان را داشته باشیم که هر کدام مشتاقان خود را دارد. این گوناگونی زیستگاهها ظرفیت بالایی برای طبیعتگردی مسئولانه، گردشگری سبز و پرندهنگری را بهوجود آورده است.»
او تشکیل دبیرخانه ملی پرندهنگری در ادارهکل میراثفرهنگی و گردشگری خوزستان را پیشنهاد مشترک این ادارهکل و فعالان پرندهنگری خوزستان عنوان میکند که برای نخستینبار در همایش «گردشگری سبز» در سال ۱۴۰۲ در تالاب بینالمللی شادگان مطرح و مصوب شد.
آنطورکه حافظی میگوید: «اولین اقدام دبیرخانه ملی پرندهنگری تشکیل کارگروههای استانی پرندهنگری است. این دبیرخانه قرار است با هماهنگی با کارگروههای استانی پرندهنگری در ادارات کل میراث فرهنگی کشور و با عضویت ادارات محیطزیست استانها برای ترویج پرندهنگری بهعنوان یکی از شاخههای اکوتوریسم و گردشگری سبز در کشور و سفرهای پرندهنگری خارجی و داخلی تشکیل شود تا ظرفیتها، چالشها و فرصتهای این حوزه را بررسی و زمینه توسعه اقتصادی پرندهنگری در کشور را فراهم کند.»
بهگفته او، «توسعه گردشگری خارجی و داخلی با هدف مشاهده گونههای پرندگان علاوهبر ارزش اقتصادی نقش مؤثری در اقتصاد جوامع محلی برای حفاظت از تنوعزیستی کشور خواهد داشت. یکی از عللی که پرندهنگری در کشورهای اروپایی و آمریکایی و استرالیا اقتصادی است، تعداد روزافزون پرندهنگرهاست، بهطوریکه گفته میشود در اروپا تعداد پرندهنگرها از هواداران فوتبال هم بیشتر است. درواقع، تشکیل دبیرخانه ملی پرندهنگری برای هماهنگی و همافزایی بخشهای دولتی و حمایت آنها از فعالیت بخشهای خصوصی گردشگری بوده و هدفش رفع موانع و چالشهای پرندهنگری اقتصادی است که راهنمایان گردشگری و آژانسها مسافرتی ممکن است با آن مواجه شوند.»
از پرندهنگری تا حفاظت زیستگاهها
شناسایی مکانها و زمان مناسب پرندهنگری در هر استان، معرفی گونههای پرندگان هدف پرندهنگری در هر استان، معرفی هتلها و اقامتگاههای بومگردی دوستدار محیطزیست و حامی پرندهنگری، شناسایی چالشها و نقاط قوت توسعه پرندهنگری در هر استان از مواردی است که بهگفته حافظی، میتواند در دستورکار دبیرخانه پرندهنگری قرار گیرد.
او ادامه میدهد: «طبیعتگردی مسئولانه و پرندهنگری با رعایت کدهای اخلاقی میتواند کمک ارزشمندی به حفاظت از محیطزیست باشد و با آشنایی جامعه میتواند بهمرور جایگزین شکار شود. پرندهنگری دیدن طبیعت با جزئیات است که خودبهخود حفاظت از گونهها هم مطرح میشود. حضور پرندهنگرها بهطورکلی میتواند به حفاظت تالابها و مناطق حفاظتشده کمک کند. البته دعوت ما به پرندهنگری، یک دعوت عمومی بیضابطه نیست و فقط برای افراد آموزشدیده و مسئولیتپذیر است. بنابراین، برای رسیدن به این هدف برنامهریزی برای آموزش و دانشافزایی در زمینه شناخت، معرفی و حفاظت از گونههای پرندگان بومی و مهاجر هر منطقه بسیار ضروری است. اگر ما بدانیم که در اطراف خانه ما، شهر و استان و کشور ما چه گونههایی از پرندگان و حیاتوحش زیست میکند، میتوانیم برای حفاظت و احیای آنها برنامهریزی کنیم و پرندهنگری میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد.»
حافظی مهمترین مشکل را عدم شناخت پرندهنگری در کشور و کمبود یا نبود زیرساختها بهخصوص در زمینه اسکان و اقامت میداند که «باعث شده است بعضاً پرندهنگرها بهصورت مهمان در مناطق مختلف حضور پیدا کنند. این درحالیاست که پرندهنگر برای مشاهده گونه هدفش حاضر است به دورترین نقاط مرزی کشور هم سفر کند که طبعاً باید در آنجا امکانات اقامتی و استراحت وجود داشته باشد.»
او نیز از روستای پامنار بهعنوان نمونه موفقی از مقاصد پرندهنگری اشاره میکند: «طبق آماری که گرفتم حدود ۴۰ درصد سفرها برای اقامتگاه پامنار برای دیدن جغد ماهیخوار بوده، که یک گونه هدف داخلی و بینالمللی است. نه اینکه فقط در آنجا جغد ماهیخوار باشد، ما در نقاط مختلف خوزستان این گونه را داریم، ولی در آنجا هم امکان اقامت وجود دارد و هم محلیها میدانند چطور پرندهنگرها را به هدفشان نزدیک کنند.»
حافظی میگوید: «مسئله دیگر، باید چالش حضور توریست خارجی بهخصوص در مناطق مرزی مثل هورالعظیم و شرق کشور حل شود؛ هم امنیتشان تأمین شود و هم امکان اقامتشان. مثلاً چند گونه از هدفهای پرندهنگری فقط در هورالعظیم خوزستان هستند و در جای دیگری از ایران وجود ندارند. مثل پرنده مارگردن یا غول حواصیل؛ بزرگترین حواصیل جهان که زادآوری آن را ثبت کردیم یا اردک مرمری که بزرگترین منطقه زادآوری آن در جهان در هورالعظیم است. در سیستانوبلوچستان نیز چند گونه جدید پرنده برای ایران ثبت شده است که عمدتاً سفر برای دیدن کورکور سرسفید (برهمایی) بود که در جنوبشرقیترین نقطه ایران در مرز پاکستان مشاهده میشود. اینها نشان میدهد ظرفیت پرندهنگری اقتصادی مخصوصاً برای مناطق کمترشناختهشده و بکر بالاست.»
بهگفته حافظی، «بخشی از چالشها مربوط به تجهیزات پرندهنگری است که قیمتهای بالایی دارند. البته آژانسها، انجمنهای محیطزیستی و کانونهای تخصصی پرندهنگری یا سازمانهای دوستدار محیطزیست میتوانند تجهیزاتی را تهیه کنند که در زمان برگزاری تور، افراد بهصورت امانی از اینها استفاده کنند.»