تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3927109
شناسه : 3927109
تاریخ :
صادق هدایت در برزخ سنت و مدرنیته گرفتار بود اقتصاد ایران: مصطفی فعله‌گری گفت: صادق هدایت نویسنده‌ای است که در برزخ سنت و مدرنیته گرفتار بود و آثارش نمایانگر بحران‌های درونی و نقد اجتماعی او هستند.

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «سایi اهریمن درون» با حضور مصطفی فعله‌گری در کتابفروشی انتشارات امیرکبیر برگزار شد.

فعله‌گری در ابتدای سخنانش در این‌نشست گفت: هدایت میان دو دنیای متناقض گرفتار و تلاش بود از سنت‌های کهن ادبیات فارسی عبور کند و به دنیای مدرن و جهانی وارد شود. اما در عین حال، همچنان از پیوند با فرهنگ و جامعه ایرانی نمی‌توانست به‌طور کامل دل بکند. او به‌نوعی در برزخ سنت و مدرنیته زندگی می‌کرد و این تضاد و درگیری‌های درونی در آثار او به‌خوبی نمایان است.

وی افزود: هدایت در کنار دیگر نویسندگان مطرح همچون بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد، حلقه‌ای ادبی به نام گروه ربعه را تشکیل داد که هدف آن احیای ادبیات ایران بود. این گروه قصد داشت با شکستن قیدهای سنتی، ادبیات مدرن و نوینی را ارائه دهد که به جامعه ایرانی نگاه تازه‌ای داشته باشد. هدایت با آثار برجسته‌ای همچون «بوف کور»، «سه قطره خون»، «داش آکل»، «حاجی آقا» و دیگر داستان‌ها و رمان‌هایش، نه‌تنها مرزهای سنتی ادبیات فارسی را از بین برد، بلکه با استفاده از نثر ساده اما پیچیده و عمیق، توانست مسائل اجتماعی، روان‌شناختی و فلسفی را با زبانی جدید و تأثیرگذار بیان کند.

این‌پژوهشگر در ادامه گفت: یکی از نکات قابل توجه در آثار هدایت، تضاد درونی شخصیتش بود. او خود را فردی می‌دید که در میان مردم درک‌نشده بود، اما در عین حال، خواسته‌اش این بود که آثارش شناخته شوند و توجه جامعه را به خود جلب کند. این تضاد میان خواسته‌ها و احساس انزوای هدایت، به‌ویژه در آثارش نمایان بود. هدایت همواره در تلاش بود از یک‌سو جامعه را نقد کند، اما از سوی دیگر، نمی‌توانست راه‌حلی برای مشکلات آن ارائه دهد. این امر موجب شد بعضی منتقدان او را به‌عنوان یک نویسنده تنها در پی بیان مشکلات و نقدها دانسته و از نقدهای او به‌طور کامل حمایت نکنند.

فعله‌گری در بخش دیگری از سخنانش گفت: هدایت نه‌تنها نویسنده‌ای اجتماعی، بلکه نویسنده‌ای بود درگیر بحران‌های فردی و ذهنی خود. او در آثارش بیشتر از آنکه به دنبال ارائه راه‌حل‌هایی برای جامعه باشد، در تلاش بود بحران‌های درونی و فردی خود را بیان کند. از این رو، «بوف کور»، یکی از برجسته‌ترین آثار او، به‌نوعی انعکاسی از این بحران‌های درونی بود. در این اثر، هدایت از خودکشی به‌عنوان یک موضوع مهم صحبت می‌کند، اما نه به‌عنوان ترویج آن، بلکه به‌عنوان بخشی از واقعیت دردناک زندگی انسان‌ها که در آن شخصیت‌های داستانی دچار بحران‌های روانی و اجتماعی هستند.

وی افزود: صادق هدایت نه‌تنها در زمینه داستان‌نویسی و نوآوری‌های ادبی تأثیرگذار بود، بلکه در ایجاد ژانرهای جدیدی مانند داستان کوتاه و رمان مدرن در ادبیات فارسی نیز نقشی به‌سزا داشت. آثار او مانند «سه قطره خون»، «داش آکل» و «لاله» به‌وضوح نشان‌دهنده تغییرات عمده‌ای در نثر و ساختار ادبیات فارسی هستند. نثر هدایت، با وجود سادگی ظاهری خود، در عمق و بافت معنایی، بسیار پیچیده و هنرمندانه بود. او به‌نوعی با این نثر جدید، سعی در تغییر و تحول در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه داشت. این تغییرات، البته همراه با چالش‌هایی بود که در دوران‌های مختلف، نقدهایی به هدایت وارد شد.

این‌منتقد گفت: در دوران پهلوی، بسیاری از آثار او به‌ویژه به‌خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی نمی‌توانستند آزادانه مورد بررسی و نقد قرار بگیرند. حتی امروز نیز نقد آثار هدایت با محدودیت‌هایی روبه‌رو هستند. این نقدهای محدود در طول زمان به‌ویژه در فضای سیاسی و اجتماعی ایران باعث شده‌اند تحلیل آثار او تا حدودی ناقص و بدون درک کامل از ابعاد گوناگون آنها صورت گیرد. در این زمینه هنوز نیاز به تحلیل‌های دقیق‌تر و بی‌طرفانه‌تری در خصوص آثار هدایت وجود دارد.

فعله‌گری در پایان گفت: در نهایت، تأثیر هدایت بر ادبیات معاصر ایران نه‌تنها در زمان خودش، بلکه در درازمدت نیز بسیار پررنگ بوده است. آثار او، به‌ویژه «بوف کور»، به‌عنوان آثار شاخص و مهم در ادبیات مدرن ایران باقی مانده‌اند. با این حال، بررسی و نقد آثار او همچنان نیازمند عمق بیشتری است تا به‌طور کامل به درک و شناخت حقیقت‌های نهفته در آثارش دست یابیم. درک کامل آثار هدایت تنها با تحلیل‌های بی‌طرفانه‌تر و بدون تأثیر از فضای سیاسی و اجتماعی ممکن خواهد بود.