تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : اقتصاد سلامت
لینک : econews.ir/5x3922019
شناسه : 3922019
تاریخ :
شکار بی‌رحمانه: تهدیدی بزرگ برای بقای پلنگ‌ها اقتصاد ایران: محمد وسیم، از صندوق جهانی طبیعت: داده‌های جمع‌آوری‌شده نشان می‌دهد ۴۵ پلنگ طی پنج سال گذشته در پاکستان کشته شده‌اند، این تعداد معادل کل آمار ثبت‌شده در ۱۲ سال قبل از آن است

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، دو تاکسیدرمیست در موزه‌ تاریخ طبیعی پاکستان در اسلام‌آباد، روی پوست یک پلنگ کار و باقیمانده‌ گوشت را از پوست جدا می‌کنند. برگرداندن چشم از دو حفره‌ای که روزگاری چشم‌های پلنگ در آن قرار گرفته بود و دنیا را با آنها می‌دید، دشوار است. محمد آصف خان، مدیر بخش علوم جانورشناسی این موزه، می‌گوید: «ما از انجمن‌هایی که در حوزه حفاظت هستند، درخواست می‌کنیم اگر به نمونه‌ جانوری مرده‌ای برخوردند، آن را به ما تحویل دهند تا بتوانیم آن را در اختیار محققان جوان قرار دهیم.» او درباره پلنگی که به‌تازگی کشته شده، اضافه می‌کند: «این پلنگ بر اثر اصابت گلوله در منطقه‌ آزاد جامو و کشمیر جان باخته است.»

به‌گزارش گاردین، مرگ این پلنگ یک اتفاق تازه نیست که نمونه‌اش را در این کشور در سال‌های اخیر سراغ نداشته باشیم. شبکه‌های اجتماعی پاکستان از عکس‌ها و ویدئوهای پلنگ‌هایی که در سراسر کشور مورد اصابت گلوله قرار گرفته، مسموم شده یا تا حد مرگ کتک خورده‌اند، پر شده است. همین موضوع سبب شده است فعالان محیط‌زیست هشدار می‌دهند که این موج کشتارها بقای پلنگ‌ها را در پاکستان تهدید می‌کند.

محمد وسیم از صندوق جهانی طبیعت (WWF) می‌گوید: «تعداد کشتار پلنگ‌ها در سال‌های اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است.» داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط تیم او در سال ۲۰۲۴ نشان می‌دهد ۴۵ پلنگ طی پنج سال گذشته کشته شده‌اند، که این تعداد معادل کل آمار ثبت‌شده در ۱۲ سال قبل از آن است. وسیم معتقد است آمار واقعی حتی بیشتر از مقدار اعلام‌شده است؛ زیرا بسیاری از موارد با پنهان کردن لاشه توسط اهالی گزارش نمی‌شود.

دلیل این کشتار چیست؟ یکی از آنها پوست ارزشمند پلنگ است که باعث می‌شود آنها قربانی شوند، اما این همه ماجرا نیست. وسیم می‌گوید اکثر موارد گزارش‌شده مربوط به اقدامات تلافی‌جویانه به‌دلیل حمله پلنگ به انسان‌ها و در اغلب موارد دام‌ است. تا پیش از دهه‌ ۱۹۹۰، درگیری میان انسان و پلنگ نادر بود، اما جنگل‌زدایی سریع (اکنون جنگل‌های پاکستان کمتر از ۵ درصد از کل زمین‌های آن را پوشش می‌دهند) پلنگ‌ها را به سکونتگاه‌های انسانی نزدیک‌تر کرده است. در منطقه‌ گالیات در شمال‌غربی کشور، این درگیری در دهه‌ ۲۰۰۰ شدت گرفت و منجر به افزایش موارد مرگ‌ومیر انسان‌ها شد. به‌گفته اهالی یک پلنگ، که به «شبح گالیات» معروف بود، شش زن را کشت و درنهایت در سال ۲۰۰۵ توسط پلیس کشته شد.

زنان در حملات پلنگ‌ها در معرض خطر بیشتری هستند. در جوامع روستایی معمولاً آنها مسئولیت جمع‌آوری آب و هیزم را به‌عهده دارند که باعث می‌شود چندین کیلومتر در جنگل راهپیمایی کنند تا به منبع آب برسند. انجمن‌های محیط‌زیستی برای حفاظت از جامعه محلی برنامه‌های آموزشی برای زنان و کودکان اجرا کرده‌اند تا به آنها یاد دهند چطور از خودشان حفاظت کنند. با این برنامه‌هاست که به‌طور چشمگیری تعداد حملات به انسان‌ها کاهش یافته است.

شبکه‌های اجتماعی پاکستان پر شده است از عکس‌ها و ویدئوهای پلنگ‌هایی که در سراسر کشور مورد اصابت گلوله قرار گرفته، مسموم شده یا تا حد مرگ کتک خورده‌اند

بااین‌حال، این اقدامات باعث توقف کامل حملات نشده‌ است. سه سال پیش «سلامت علی»، یک کارگر ساختمانی از منطقه‌ گالیات، در حال بازگشت به خانه بود که پلنگی به او حمله و بخشی از ماهیچه‌ ساق پایش را از بدنش جدا کرد. علی گرچه از این حمله جان سالم به‌در برد، اما به‌واسطه روند طولانی درمان هنوز نمی‌تواند کار کند.

در سراسر پاکستان حملات پلنگ‌ها به دام‌ها نیز بسیار بالاست. برای دامداران کوچک این ضرر مالی می‌تواند ویرانگر باشد. «محمد یعقوب» که اخیراً چند بز خود را از دست داده، می‌گوید: «خوشحال می‌شوم اگر هیچ پلنگی اینجا نباشد؛ زیرا آنها به دام ما آسیب می‌زنند.»

«ساجد حسین»، فعال محیط‌زیست محلی که با نام «مرد گربه‌سان بزرگ» شناخته می‌شود، می‌گوید: «هر بار که پلنگ به دام‌ها حمله می‌کند، مردم عصبانی می‌شوند.» او بیش از ۲۰ سال است که در تلاش برای مدیریت تعارض بین انسان و پلنگ در پارک ملی ایوبیه، است. به‌عقیده‌ او، دلیل اصلی کشتار پلنگ‌ها به فقدان سیستم غرامت و بیمه‌ای مناسب از سوی دولت برمی‌گردد.

گرچه در مواردی برای قربانیان حملات حیوانات وحشی غرامت در نظر گرفته‌اند. اما در عمل، این فرایند به‌شدت بوروکراتیک است. افراد آسیب‌دیده باید درخواست خود را به نزدیک‌ترین دفتر حیات‌وحش ارائه دهند که ممکن است ساعت‌ها با آنها فاصله داشته باشد و شواهدی از حمله ارائه دهند. اگر دام‌های آنها در منطقه‌ جنگلی حفاظت‌شده چرا کرده باشند، به‌طور خودکار از دریافت غرامت محروم می‌شوند، حتی اگر خانه آنها داخل این مناطق حفاظت‌شده باشد و جایگزینی برای چرای دام‌هایشان نداشته باشند. حتی درصورت تأیید درخواست، پرداخت‌ها ناچیز بوده و ممکن است ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول بکشد.

وسیم توضیح می‌دهد که یکی از مشکلات کلیدی این است که بودجه‌ این پرداخت‌ها از صندوق دولتی بلایای طبیعی تأمین می‌شود که به‌دلیل آسیب‌پذیری پاکستان در برابر شرایط آب‌وهوایی شدید، منابع محدودی دارد و به همین دلیل، تعارض انسان و حیات‌وحش به اولویتی پایین‌تر تبدیل شده است. او می‌گوید: «علاوه‌بر سیستم جبرانی مناسب برای قربانیان درگیری‌های انسان و حیات‌وحش، ما باید نیروی ویژه‌ آموزش‌دیده برای برخورد با این مسائل داشته باشیم.» به‌گفته او، اگر کشتار پلنگ‌ها مهار نشود، جمعیت این گونه به‌شدت کاهش خواهد یافت. تعداد دقیق پلنگ‌های وحشی باقی‌مانده در پاکستان مشخص نیست، اما تخمین‌ها نشان می‌دهد تنها چندصد قلاده باقی مانده‌اند.

با اینکه جمعیت پلنگ‌های پاکستان کم است، اما گستره‌ حضور آنها در سراسر کشور دیده می‌شود. نزدیکی این گونه به مناطق شهری، آنها را به‌طور ویژه‌ای آسیب‌پذیر کرده است.

آموزش ضروری است

در ایران ۹ سال پیش یعنی ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۴ بیمه پلنگ مطرح شد. بااین‌حال، همانند آنچه در پاکستان اتفاق افتاد، این بیمه نتوانست روند کشتار پلنگ‌ها را متوقف کند. «مرتضی آریانژاد» که چندسالی است که در استان هرمزگان برای حفاظت از پلنگ و کاهش تعارض تلاش می‌کند، در این زمینه به «پیام‌ما» گفته بود: «بیمه دوم بیمه دامداری و کشاورزی است که بوروکراسی پیچیده اداری دارد و دامدار از پس آن برنمی‌آید. گرفتن این بیمه نیازمند کمک تسهیلگر است و تازه، تسهیلگر هم با کلی اذیت می‌تواند حق بیمه را دریافت کند. مشکل دیگر این است که دامدار گاهی دامش را در کوه نگه می‌دارد و اگر پلنگ به دامش صدمه بزند، ارزیاب باید به محل وقوع حمله یعنی کوه برود. در این حالت باید دامدار روزها لاشه را نگه دارد، شاید ارزیاب مراجعه کند که احتمال آن هم بعید است. بنابراین، با وجود اینکه ما چندسال قبل دامدارها را در منطقه خودمان یعنی در هرمزگان راضی به بیمه دام کرده بودیم،‌ دریافتیم که شیوه درستی را در پیش نگرفته‌ایم.»

«آصف رضاییان»، کارشناس حیات‌وحش، نیز دراین‌باره در گفت‌وگویی که با «پیام‌ما» داشت، به پیچیدگی‌های این مسئله اشاره کرده بود که در مواردی باعث افزایش تعارض می‌شود. «یکی از چالش‌هایی در زمینه بیمه پلنگ با آن مواجهیم، به الگوی شکار این گونه برمی‌گردد. آیا کارشناسان حاضر در شهرهای مختلف در زمینه این الگو آگاهی کافی را دارند تا پس از رفتن بالای سر لاشه حیوان تلف‌شده دریابند براساس الگوی تغذیه پلنگ، شکار انجام شده است یا نه؟ همین موضوع نیاز به برگزاری کارگاه‌های پیش از بیمه را در ادارات شهرستان‌های مختلف ضروری می‌کند. زمانی که ما از بیمه پلنگ بین دامداران صحبت می‌کنیم، انتظاری را در آنها ایجاد می‌کنیم و در مقابل این انتظار باید پاسخگویی سریع و مناسب داشته باشیم؛ زیرا در غیر این‌صورت نارضایتی میان آنها افزایش خواهد یافت و همین امر بی‌اعتمادی را بین آنها و محیط‌زیست بالا می‌برد.»

«جواد هادی اصل»، فعال حوزه حیات‌وحش در استان کهگیلویه‌وبویراحمد، نیز بیمه پلنگ را دارای جوانب مختلف دانسته بود. «برخی کارشناسان معتقدند بیمه بدون در نظر گرفتن فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی برای جامعه محلی ممکن است به وضعیتی منجر شود که در آن دامدار با تصور دریافت خسارت، حفاظت از گله را رها کند. این امر به‌ویژه در کهگیلویه‌وبویراحمد که تراکم جمعیت پلنگ به‌واسطه مساعد بودن زیستگاه و تعارض جامعه محلی باتوجه‌به بالا بودن جمعیت عشایر و روستانشین‌ها بالاست، بیش‌ازپیش به چشم می‌خورد. بنابراین، اگر ما کار فرهنگی را فراموش کنیم و تنها به بیمه بپردازیم، کمکی به رفع و یا حتی کاهش تعارض نخواهیم کرد. روستانشینان و عشایر منطقه کهگیلویه‌وبویراحمد که من در آنجا فعالیت می‌کنم، محروم‌اند و شاهدم اغلب آنها تنها ۴۰ تا ۵۰ رأس دام دارند. این درحالی‌است که در مواردی پلنگ و سایر گوشتخواران ۱۰ تا ۱۵ رأس دام آنها را تلف می‌کنند. بنابراین، اگر بیمه پلنگ در این منطقه به‌درستی انجام نشود، به‌نفع مردم محروم ما نخواهد بود.»

محمد وسیم، از صندوق جهانی طبیعت: علاوه‌بر سیستم جبرانی مناسب برای قربانیان درگیری‌های انسان و حیات‌وحش، ما باید نیروی ویژه‌ آموزش‌دیده برای برخورد با این مسائل داشته باشیم

این چالش‌ها که مشابه پاکستان بود، باعث شد بیمه پلنگ در ایران نتواند به‌شکل جدی تعارضات این گونه با جامعه روستایی و عشایری را کاهش دهد. درنهایت نیز با پایان یک دوره، این بیمه ادامه پیدا نکرد، درحالی‌که به‌واسطه تخریب زیستگاه تعارضات افزایش یافته است. براساس آماری که تابناک در ۹ آذر ۱۴۰۳ منتشر کرد، از ابتدای سال تا این تاریخ پنج پلنگ به‌واسطه همین تعارض‌ها تلف شدند. این عدد البته آمار رسمی است و شامل مواردی که به‌واسطه جریمه‌های بالای کشتن پلنگ گزارش نشده‌اند، نمی‌شود. در این شرایط به‌نظر می‌رسد اجرای برنامه‌های آموزشی مشابه آنچه مرتضی آریانژاد در استان هرمزگان برای دامداران یا کارگاه‌های آموزشی برای جوامع محلی و محیطبانان مشابه موردی که پوریا سپهوند انجام داده‌اند، ضروری باشد تا پلنگ‌های کمتری از طبیعت ایران حذف شوند.