تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
شاخه : فرهنگی
لینک : econews.ir/5x3920447
شناسه : 3920447
تاریخ :
«روز هزار ساعت دارد» دوباره چاپ شد اقتصاد ایران: رمان «روز هزار ساعت دارد» نوشته فریدون حیدری مُلک‌میان توسط انتشارات افق به چاپ دوم رسید

ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «روز هزار ساعت دارد» نوشته فریدون حیدری مُلک‌میان به‌تازگی توسط انتشارات افق به چاپ دوم رسیده است. این‌کتاب، پنجاهمین عنوان رمان مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

چاپ اول «روز هزار ساعت دارد» سال ۱۳۸۷ عرضه شده بود و حالا با تغییر شکل و طرح جلد به چاپ دوم رسیده است.

رمان پیش‌رو در گروه ادبیات اقلیمی قرار می‌گیرد و به‌گفته نویسنده‌اش، مانند شعری بلند است. حیدری در این‌رمان کوشیده با خلق فضایی انتزاعی، شخصیت‌هایی اقلیمی که به خواب و خیال می‌ماند، پیچیدگی‌های روابط انسانی و تأثیر فرهنگ بومی بر زیست‌کنندگانش را با خلالِ روایت به تصویر بکشد. او می‌گوید اگر فرض شود هنرمند روشنفکر شرقی در فضایی نیمه‌روستایی-نیمه‌شهری زندگی می‌کند، شاید بتوان علت ظهور پدیده‌هایی چون حافظ، خیام و ... را بین جماعتی که با مطالعه و فرهنگ بیگانه‌اند درک کرد. او سعی کرده در رمانش این‌ناهمگونی را به نمایش بگذارد.

لحن آهنگین و استفاده از جملات کوتاه و بلند از ویژگی‌های ساختاری این‌اثر هستند که پیش از شروعش، آیه ۱۷۶ سوره اعراف از قرآن درج شده است: «قصه را بگوی، شاید به اندیشه فرو روند.»

مرکزیت داستان با شخصیتی به نام‌ راوی است که در یک‌روز شوم در ملک‌میان متولد می‌شود و دنیاگردی درویش‌گونه و نوشتن به سبک دعاگران و پیش‌گویان در طالعش نوشته شده است. بنابراین قصد می‌کند در هاله‌ای از وهم و رویا از آینده بنویسد.

رمان پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد. بخش اول با عنوان «اوکار» و ۳۳ فصل، بخش دوم «سراندیب» با ۲۶ فصل و بخش سوم «دستاتیر» با ۱۰ فصل نوشته شده‌اند.

فصل یا برش ۲۸ از بخش اول این‌کتاب به این‌ترتیب است:

خالو حوسنلی به تعارفی گالشانه گفته بود: «اینجا برای همه ما جا هست. بیایید همین‌جا بمانید روزگار را با هم سر کنیم.»

مرواری نگاهش به راوی بود که دیگر تاب ماندن نداشت. یک‌هفته‌ای بود که در سوردارگو بودند. دیگر بایست که راه می‌افتادند.

خالو حوسنلی پرسیده بود: «بالاخره باز ما پدر و دختر را اینجا تنها می‌گذارید؟»

راوی گفته بود: «زیاده به شما زحمت دادیم. دیگر باید برویم.»

مرواری بی‌صدا از راوی پرسیده بود: «به ملک‌میان می‌رویم؟»

راوی گفته بود: «هنوز خود هم نمی‌دانم. هرجا که تقدیر است. دیگر برخیز، برخیز که راه درازی در پیش داریم.»

چاپ دوم این‌کتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۷۵ هزار تومان عرضه شده است.