ﺑﻪ ﮔﺰارش ﺧﺒﺮﮔﺰاری اﻗﺘﺼﺎداﯾﺮان
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در این چند هفتهای که از تکیه «دونالد ترامپ» بر مسند ریاست جمهوری آمریکا میگذرد، بازار بحث و گمانهزنیها پیرامون مذاکرات احتمالی تهران- واشنگتن داغ است؛ مذاکراتی که پیشتر نیز به رغم مخالفتها، به صورت غیرمستقیم آغاز و به «توافق جامع اقدام مشترک» (برجام) منجر شدهبود، اما ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری خود باوجود همکاریهای سازنده ایران به صورت یکجانبه از آن خارج شد و شدیدترین تحریمهای ضدایرانی را در قالب «فشار حداکثری» بر تهران تحمیل کرد.
در همین ارتباط رهبر معظم انقلاب صبح روز جمعه (۱۹ بهمن) در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، استفاده از تجربه «دو سال مذاکره و امتیاز دادن و کوتاه آمدن اما به نتیجه نرسیدن» را ضروری برشمردند و افزودند: آمریکا همان معاهده را با وجود نقصهایی که داشت نقض کرد و از آن خارج شد. بنابراین، مذاکره با چنین دولتی غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و با آن نباید مذاکره کرد.
افزون بر برجام، با نگاهی تاریخی به سوابق تعهدات و پیمانهای آمریکا با دیگر کشورهای جهان میتوان به بیفایده و حتی آسیبزا بودن این گفتوگوها پی برد که پیمانهای متعدد نقضشده و بیسرانجام آمریکا با روسیه یک نمونه از آن موارد است.
پیمانهای نظامی بیسرانجام واشنگتن-مسکو
روابط آمریکا و روسیه و پیشتر اتحاد جماهیر شوروی همواره با رقابت و در بسیاری موارد نقض توافقات دوجانبه همراه بوده است. از زمان جنگ سرد تاکنون، دو کشور پیمانهای متعددی را امضا کردهاند که شمار بالایی از آنها توسط آمریکا نقض شدهاند؛ پیمانهایی که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهند گرفت؛
۱. پیمان موشکهای ضد بالستیک (ABM) - ۱۹۷۲
پیمان موشکهای ضدبالستیک (Anti-ballistic missile) که در سال ۱۹۷۲ میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی امضا شد، هدف محدودسازی توسعه و استقرار سامانههای دفاع موشکی را دنبال میکرد. این پیمان بهطور خاص هر کشور را به داشتن تنها دو سامانه دفاع موشکی محدود میکرد که بعدها به یک سامانه کاهش یافت. هدف اصلی این توافق جلوگیری از ایجاد برتری یکجانبه و حفظ تعادل استراتژیک میان دو قدرت هستهای بود، چرا که توسعه گسترده سامانههای دفاع موشکی میتوانست مفهوم بازدارندگی متقابل را از بین ببرد و مسابقه تسلیحاتی جدیدی را رقم بزند.
با این حال، در سال ۲۰۰۲، دولت جرج دبلیو بوش بهصورت یکجانبه از این پیمان خارج شد و دلیل این تصمیم را نیاز به توسعه سامانههای دفاع موشکی در برابر تهدیدهای بالقوه از سوی کشورهای ثالث عنوان کرد. این اقدام باعث واکنش شدید روسیه شد، زیرا مقامات روس این خروج را به منزله نقض توافقات راهبردی و عامل تهدیدکننده تعادل هستهای دانستند. به دنبال این اقدام، روسیه نیز برنامههای خود را برای توسعه سامانههای پیشرفته موشکی مانند سامانههای مافوق صوت گسترش داد که منجر به تشدید رقابت تسلیحاتی بین دو کشور شد.
۲. پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد (INF) ۱۹۸۷
پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد ( Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty) در سال ۱۹۸۷ میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی با هدف از بین بردن موشکهای بالستیک و کروز با برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر به امضا رسید. این توافق یکی از مهمترین پیمانهای کنترل تسلیحات در دوران جنگ سرد بود که به کاهش تنشهای هستهای میان دو ابرقدرت کمک کرد. بر اساس این پیمان، دو طرف متعهد شدند که نه تنها از تولید و استقرار این موشکها خودداری کنند، بلکه موشکهای موجود را نیز از بین ببرند. این پیمان به عنوان نقطه عطفی در کاهش رقابت تسلیحاتی میان شرق و غرب شناخته میشد و زمینهساز توافقات تسلیحاتی بعدی مانند استارت شد.
اما در سال ۲۰۱۹، دولت دونالد ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده به دلیل آنچه که نقض این پیمان از سوی روسیه خواند، از آن خارج خواهد شد. آمریکا ادعا کرد که روسیه موشکهای جدیدی با بردی فراتر از محدوده تعیینشده در پیمان توسعه داده و مستقر کرده است، اما مسکو این اتهامات را رد کرد و اعلام داشت که ایالات متحده هیچ مدرک معتبری برای این ادعا ارائه نکرده است.
خروج آمریکا از این پیمان باعث شد که روسیه نیز اعلام کند که دیگر به تعهدات خود پایبند نخواهد بود. این اقدام به نگرانیهای جهانی درباره بازگشت رقابت تسلیحاتی و افزایش تهدیدات هستهای دامن زد، زیرا لغو این پیمان به دو کشور اجازه داد که موشکهای میانبرد هستهای خود را بدون محدودیت مستقر کنند. همچنین، برخی کارشناسان بر این باورند که خروج آمریکا از این توافق، بهانهای برای توسعه و استقرار موشکهای جدید در آسیا و اروپا بود که موجب تشدید تنشها با روسیه و چین شد. این تصمیم پیامدهای گستردهای بر امنیت بینالمللی داشت و احتمال وقوع یک رقابت تسلیحاتی جدید را افزایش داد.
۳. توافق شفاهی درباره گسترش ناتو – ۱۹۹۰
در جریان مذاکرات اتحاد مجدد آلمان در سال ۱۹۹۰، مقامات شوروی به دنبال دریافت تضمینهایی بودند که گسترش ناتو به سمت شرق انجام نخواهد شد. در این مذاکرات، «جیمز بیکر» وزیر امور خارجه وقت آمریکا در دیدار با «میخائیل گورباچف» رهبر شوروی، اظهار داشت که ناتو «نه یک اینچ به سمت شرق» گسترش نخواهد یافت. این تعهد در گفتوگوهای دیپلماتیک دیگر نیز توسط برخی مقامات غربی تکرار شد و موجب شد که شوروی موافقت خود را با اتحاد مجدد آلمان در قالب عضویت در ناتو اعلام کند.
اما برخلاف این وعده، از اواخر دهه ۱۹۹۰ ناتو بهطور مداوم به سمت شرق گسترش یافت و کشورهای اروپای شرقی از جمله لهستان، مجارستان، جمهوری چک و کشورهای حوزه بالتیک به این پیمان نظامی پیوستند. این توسعه در حالی صورت گرفت که روسیه بارها اعتراض کرد و آن را نقض تعهدات شفاهی مقامات غربی دانست.
گسترش ناتو یکی از عوامل کلیدی تنشهای میان روسیه و غرب همانند بحران کنونی اوکراین بوده است، زیرا مسکو این اقدام را تهدیدی مستقیم علیه امنیت خود تلقی میکند. روسیه معتقد است که ناتو با گسترش به مرزهایش، توازن قدرت را به ضرر آن تغییر داده و شرایط را برای مداخلات نظامی غرب در مناطق تحت نفوذ روسیه فراهم کرده است. با تمام این نگرانیهای روسیه باز هم آمریکا در یکسال اخیر با الحاق سوئد و فنلاند به ناتو، به تشدید تنشها با مسکو دامن زد.
۴. پیمان آسمانهای باز (OST) ۱۹۹۲
پیمان آسمانهای باز (Open Skies Treaty) که در سال ۱۹۹۲ امضا شد، یکی از مهمترین توافقات بینالمللی برای ایجاد شفافیت نظامی میان کشورهای عضو محسوب میشد. این پیمان به امضاءکنندگان اجازه میداد که پروازهای شناسایی غیرمسلح بر فراز خاک یکدیگر انجام دهند تا اطلاعاتی درباره تحرکات و فعالیتهای نظامی طرف مقابل جمعآوری کنند. هدف اصلی این پیمان کاهش سوءظنها، جلوگیری از درگیریهای ناخواسته و ایجاد اعتماد میان کشورها، بهویژه میان ایالات متحده و روسیه، بود. این توافق به عنوان یک ابزار کلیدی برای نظارت بر فعالیتهای نظامی و راستیآزمایی تعهدات کنترل تسلیحاتی عمل میکرد و بیش از ۳۰ کشور در آن مشارکت داشتند.
با این حال، در سال ۲۰۲۰، دولت دونالد ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده از این پیمان خارج خواهد شد و دلیل این تصمیم را ادعای نقض تعهدات از سوی روسیه عنوان کرد. آمریکا مدعی بود که روسیه برخی محدودیتها را برای پروازهای شناسایی در مناطق خاصی از جمله اطراف منطقه کالینینگراد و مرزهای نزدیک به گرجستان اعمال کرده است. در مقابل، روسیه این اتهامات را رد کرد و تأکید داشت که تمامی پروازهای نظارتی طبق مقررات پیمان انجام شده است. به گفته مقامات روس، خروج آمریکا از این پیمان اقدامی برای تضعیف شفافیت نظامی و افزایش بیاعتمادی بین قدرتهای جهانی بود. روسیه همچنین هشدار داد که این تصمیم میتواند به افزایش تنشها و رقابتهای نظامی منجر شود.
پس از خروج ایالات متحده، روسیه اعلام کرد که در صورت عدم بازگشت آمریکا به این پیمان، ممکن است خود نیز از آن خارج شود، زیرا حضور در پیمانی که یکی از مهمترین اعضای آن دیگر متعهد به اجرای آن نیست، فاقد ارزش خواهد بود. در نهایت، در سال ۲۰۲۱، روسیه نیز تصمیم به خروج از این پیمان گرفت و این توافق عملاً بیاثر شد. خروج آمریکا و سپس روسیه از پیمان آسمانهای باز یکی از نشانههای مهم کاهش همکاریهای نظامی و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی میان دو کشور بود که تأثیرات آن بر امنیت بینالمللی همچنان ادامه دارد.
آمریکا به «نیواستارت» نیز پشت پا خواهد زد؟
پیمان «استارت» (پیمان کاهش سلاحهای هستهای استراتژیک) اولینبار در سال ۱۹۹۱ میان آمریکا و شوروی امضا شد و هدف اصلی آن کاهش تعداد سلاحهای هستهای استراتژیک و جلوگیری از رقابت تسلیحاتی هستهای بیشتر بود. این پیمان بهویژه بر کاهش موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBMs)، موشکهای کروز پرتابشونده از زیردریایی (SLBMs)، و بمبافکنهای استراتژیک متمرکز بود. این توافق با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی به یک پایهگذار برای روابط جدید هستهای میان ایالات متحده و روسیه تبدیل شد. پیمان استارت تا سال ۲۰۰۹ معتبر بود و پس از آن به پایان رسید.
در سال ۲۰۱۰، پیمان جدیدی به نام «نیو استارت» میان آمریکا و روسیه امضا شد. این توافق بهمنظور ادامه روند کاهش سلاحهای هستهای، تعداد سلاحهای استراتژیک هر کشور را به ۱۵۵۰ کلاهک هستهای محدود میکند و تعداد سیستمهای پرتاب موشک را به ۸۰۰ عدد کاهش میدهد. همچنین، این پیمان شامل تدابیر قابلتوجهی برای شفافیت و نظارت، از جمله بازرسیهای دورهای از تأسیسات هستهای دو کشور است. نیو استارت با هدف تقویت ثبات استراتژیک و پیشگیری از خطرات بروز جنگ هستهای در دوران پس از جنگ سرد طراحی شد.
آمریکا تا به امروز از پیمان نیو استارت خارج نشده و این پیمان تا سال ۲۰۲۶ معتبر است، مگر اینکه تمدید یا تغییراتی در آن اعمال شود. با این حال، روابط آمریکا و روسیه در سالهای اخیر پیچیدهتر شده است و در دورههای مختلف، برخی مقامات آمریکایی تهدید به خروج از پیمان یا کاهش تعهدات کردهاند.
فرجام کلام
آمریکا در دولتهای مختلف، بارها از توافقات دوجانبه خود با روسیه خارج شده و یا به نحوی آنها را نقض کرده است. این اقدامات نه تنها به تشدید رقابت تسلیحاتی و افزایش بیاعتمادی میان دو کشور منجر شده، بلکه باعث بروز نگرانیهای گستردهتر در سطح جهانی در خصوص آینده امنیت بینالمللی شده است.
نمونههایی چون خروج از پیمان موشکهای ضدبالستیک و پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد که به طور مستقیم بر تعادل هستهای و امنیت استراتژیک میان دو ابرقدرت تأثیر گذاشتهاند و همچنین گسترش ناتو که وعده داده شده به گسترش نیافتن آن به شرق نقض شد، تنها بخشی از مواردی هستند که چالشهای جدی در روابط میان آمریکا و روسیه به وجود آوردهاند. این وضعیت نه تنها منجر به رقابت تسلیحاتی جدید شده، بلکه نارضایتیها و شکافهای عمیقتری را میان کشورهای بزرگ ایجاد کرده است.
در نهایت، این روندها میتوانند به یک دنیای بیثباتتر و با خطرات بیشتر منتهی شوند، چرا که روابط بینالمللی بر پایه اعتماد و تعهدات مشترک استوار است و نقض آنها میتواند باعث از دست رفتن ثبات جهانی و بازگشت به رقابتهای سرد و تنشآلود شود.
حال با این پرونده قطور تعهدگریزیها، این پرسش به ذهن میرسد که با آمریکا به ویژه ترامپی که نه تنها از برجام بلکه از پیمانهای مختلف با روسیه همانند پیمان آسمانهای باز و نیز منع موشکهای هستهای میانبرد خارج شد، چگونه میتوان به توافق برد-برد دست یافت؟